احمدی کاشانی، سید فاضل؛ فرزند حاج سید صدرالدین، متولد 1269شمسی. دارای تحصیلات قدیم حدود اجتهاد، روحانی و نماینده دورههای 3و4 از شاهرود (در واقعه کودتای 1299 شمسی از وکالت مجلس استعفا داد.)1 وی از دوستان و همفکران آیتالله مدرس در مجلس بود، که در سال 1341ش در تهران درگذشت2.
سید فاضل احمدی کاشانی معروف به آقا سید فاضل و فاضل کاشانی ، پدر او، سید صدرالدین کاشی، و جدش، آقا سید احمد، از جمله فقیهان نامی زمان خود بودند. فاضل علوم مقدماتی حوزه را نزد روحانیان کاشان گذراند. سپس، در حوزه درس حاج میرزا محمد ابوتراب چشمهای، به فراگیری هیئت و ریاضیات، پرداخت. در بیست سالگی برای تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت؛ و سه سال پس از آن رهسپار نجف شد و در حوزههای آخوند خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، حاج میرزا حسین خلیل تهرانی، شیخ عبدالله مازندرانی، شیخالشریعه اصفهانی، تلمذ کرد و مرتبه اجتهاد یافت. آخوند خراسانی، شیخ عبدالله مازندرانی و شیخالشریعه اصفهانی اجازه اجتهاد به وی دادند. سالهای پایانی تحصیل فاضل در نجف مصادف گردید با بروز جنبش مشروطهخواهی در ایران که حوزه علمیه نجف را به شدت تحت تأثیر قرار داد و برخی از مراجع و مدرسان نجف به جرگه مشروطهخواهان و جمعی به دشمنان آنان پیوستند. فاضل هواخواه مشروطهخواهان شد؛ و به صلاحدید آخوند خراسانی (مرجع مشروطهخواه) مسافرت چندسالهای به هندوستان و مصر و عثمانی کرد و با مشروطهخواهان ایران در آن کشورها به همکاری پرداخت. حدود 1327ق. به ایران بازگشت، و در تهران رحل اقامت افکند و حوزه درس تشکیل داد.
فاضل در سومین دوره انتخابات مجلس شورای ملی (1332ق) ، با اکثریت 2390 رأی از مجموع 2902 رأی در حوزه انتخابیه شاهرود و بسطام، به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. در همان زمان روزنامه نوبهار عنوان کرد که سیدفاضل کاشانی که در شاهرود شناخته شده نیست، چگونه وکیل شده است، و مدعی شد در کار انتخابات آن شهر تقلب صورت گرفته است. فاضل در دوره یکساله نمایندگی سومین دوره مجلس شورای ملی (1332-1333 ق) از اعضای گروه چهارده نفره هیئت علمیه بود و در کنار نمایندگان حزبهای دمکرات و اعتدالی و بیطرفان فعالیت داشت. در آبان 1294/محرم 1334 به دنبال حرکت نیروهای روس به طرف تهران، عدهای از نمایندگان مجلس شورای ملی به همراه گروهی از ملیون ابتدا به قم رفتند، و پس از تشکیل کمیته دفاع ملی، به کرمانشاه مهاجرت کردند، و در آنجا، با کمک دولتهای آلمان و عثمانی، دولت موقت ملی را، به ریاست رضاقلیخان نظامالسلطنه، تشکیل دادند، فاضل نیز در شمار نمایندگان مهاجر بود. اما در نتیجه این مهاجرت، مجلس شورای ملی از اکثریت افتاد و تعطیل گشت. فاضل در آن هنگام با سید حسن مدرس همکاری داشت3.
در دوره چهارم مجلس شورای ملی بازهم مردم شاهرود او را برای نمایندگی خود انتخاب کردند. مجلس چهارم در 1300 افتتاح شد و احمدی کاشانی جزء وکلای حوزه علمیه و از دوستان و طرفداران مدرس بود و جدال وی در آن مجلس با سلیمان محسن اسکندری در تاریخ منعکس است. بین سید فاضل احمدی کاشانی و میرزاده عشقی شاعر انقلابی و مدیرروزنامه قرن بیستم روابط و دوستی نزدیکی وجود داشت و قتل وی موجبات ناراحتی شدید او را فراهم نمود و در مجلس ختم او خطابهای شدید علیه حکومت سردار سپه و نظمیه ایراد نمود که بلافاصله مورد تعقیب قرار گرفت. چندی در منزل دوستان مخفی بود. تا سرانجام به دستور مدرس به حضرت عبدالعظیم رفته و در آنجا متحصن شد و پس از چندی به تهران آمد و در غوغای جمهوریت و بعد تغییر سلطنت از مخالفین بود و قدم به قدم با مدرس همگامی داشت. پس از استقرار حکومت رضاخان به شدت تحت نظر قرار داشت و چندی درس خود را تعطیل کرد. در تمام دوران سلطنت رضاخان، مغضوب بود. بعد از کنارهگیری رضاشاه آزادی خود را به دست آورد. با وجودی که از چند نقطه ایران کاندیدای وکالت بود، ولی هیچکدام را نپذیرفت و همچنان به وظایف مذهبی میپرداخت4.
سید فاضل از تجمل نفرت داشت، و بیش از هر چیز به سادگی اهمیت میداد. از دنیا به آنقدر که احتیاج وی را رفع میکرد، اکتفا مینمود و به همین جهت هرگز کسی از وی کلامی تملقآمیز نشنیده بود ، آنچه را که در دل داشت، بی واهمه و وحشت بر زبان میآورد و صراحت او حتی مورد توجه شاه نیز قرار گرفته بود. شیرینترین خاطرهای را که بهیاد داشت، مبارزهای بود که میان او و سلیمان میرزا در مجلس به وقوع پیوسته بود، علت این اختلاف این بود که سلیمان میرزا ضمن نطقی در مجلس، آزادی مذاهب را مجاز دانسته و وی با این مسئله مخالفت کرده بود. به همین جهت اختلاف شدیدی میان ایشان بروز نمود و نمایندگان اعتدال و دمکرات به طرفداری از رهبران خود به منازعه پرداختند و در نتیجه یک هفته مجلس تعطیل گردید و سرانجام سلیمان میرزا مجبور شد، بیان خود را پس بگیرد. معهذا نباید تصور کرد وی در عقاید خود تعصب به خرج میداد. بلکه در میان علما به تجدد معروف بود و این نکته را تمام کسانی که با او همصحبت شده بودند و به عقاید وی پی برده بودند، اعتراف میکردند5. احمدی کاشانی روز 27 آبان ماه 1341 در تهران از دنیا رفت. سید منیرالدین احمدی کاشانی، مدیر کل وزارت دارایی و معاون وزارت گمرکات وقت، و حمید احمدی، پزشک و روزنامهنگار فرزندان وی میباشند6.
پی نوشت:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. زهرا شجیعی، نمایندگان مجلس شورای ملی در بیست و یک دوره قانونگذاری مطالعه از نظر جامعهشناسی سیاسی ([تهران]: مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی،1344)، ص292.
2. شهید آیتالله سید حسن مدرس به روایت اسناد، زنده تاریخ (تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378)، ص121.
3. دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، فرهنگ ناموران معاصر ایران (تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، سوره مهر، 1381)، ج2، ص227.
4. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظام معاصر ایران (تهران: نشر گفتار، نشر علم، 1380)، ج1، ص 61.
5. ابوالحسن احتشامی، بازیگران سیاست ([بیجا]: بنگاه مطبوعاتی امروز، 1328)، ص186-188.
6. دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ص227.