«شهید دکتر محمدجواد باهنر و حساسیت بر عرصه فرهنگ» در گفت‌وشنود با دکتر عباس شیبانی

در هر کارِ اساسی و بنیادین، مشارکت می‌کرد

دکتر عباس شیبانی، مبارز دیرین و سخت‌کوش نهضت ملی و انقلاب اسلامی، از دوران شرکت در برنامه‌های مسجد هدایت تهران، با شهید دکتر محمدجواد باهنر آشنا شد و در زمره دوستان وی درآمد. او در گفت‌وشنود پی‌آمده، به بیان برخی از خاطرات و تحلیل‌های خویش، از سیره آن بزرگ پرداخته است
در هر کارِ اساسی و بنیادین، مشارکت می‌کرد
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
طبعا آشنایی جنابعالی با شهید دکتر باهنر، به شرکت در جلسات مسجد هدایت باز می‌‎گردد. شخصیت ایشان را چگونه دیدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. همان‌طور که اشاره کردید، من در مسجد هدایت با شهید باهنر آشنا شدم. مسجد هدایت با همت مرحوم آیت‌الله طالقانی، یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های مبارزه با رژیم پهلوی بود. شهید باهنر گاهی قبل از سخنرانی آقای طالقانی، به شکل مجمل بیاناتی ایراد می‌کرد و ازآنجاکه صحبت‌هایش بسیار دقیق و علمی بود، روی مخاطب تأثیر می‌گذاشت. من در آنجا بود که با ایشان آشنا و به او بسیار علاقه‌مند شدم.
 
عباس شیبانی
 
قاعدتا علت این علاقه، ویژگی‌های ایشان بوده است. لطفا به برخی از آنها اشاره کنید.
شهید باهنر بسیار آرام، متین، موقر و متفکر بود و در زمینه‌های مختلف فقهی، علمی و اجتماعی، اطلاعات و آگاهی‌های عمیق و گسترده داشت. ازآنجاکه مطلقا خود را مطرح نمی‌کرد، کمتر کسی عمق شخصیت علمی ایشان را می‌شناخت! در هر کار اساسی و بنیادینی، مشارکت می‌کرد و کسانی که ایشان را درست می‌شناختند، می‌دانستند که نقش او چقدر تأثیرگذار و مفید است. ایشان مسائل علمی را به شکل ریشه‌ای و محققانه مورد بررسی قرار می‌داد و بعد هم، آنها را با دقت تدوین می‌کرد. بسیار آرام و کم‌حرف بود. یک وقتی بنی‌صدر گفته بود: «باهنر حرف نمی‌زند، ولی وقتی حرف می‌زند، حرفش مثل توپ صدا می‌کند و همه زحمات ما را به باد فنا می‌دهد!». واقعا هم همین طور بود. ایشان همیشه آرام و ساکت بود و سربزنگاه‌ها با جمله‌ای، مخاطب را خلع سلاح می‌کرد! در بحث ذره‌ای کوتاه نمی‌آمد، اما هیچ وقت هم عصبانی نمی‌شد! مخصوصا در برابر انحراف، حساسیت بالایی داشت و فوق‌العاده هم، باهوش و زیرک بود. در فعالیت‌های مبارزاتی، کمتر ردی از خود بر جای می‌گذاشت!
 
دراین‌باره، چه مصداقی را به یاد دارید؟
ایشان یک‌بار قرار بود در دانشگاه شیراز سخنرانی کند و ساواک در همه جای این مجموعه، مأمور گذاشته بود. ایشان با کت و شلوار آمد و سخنرانی کرد و ساواک تا بیاید متوجه شود که موضوع از چه قرار است، سخنرانی را انجام داده و از دانشگاه بیرون رفته بود! ذهنی دقیق و برنامه‌ریز داشت.
 
نقش شهید باهنر در تشکیل حزب جمهوری اسلامی و تداوم فعالیت‌های آن چه بود؟
ایشان جزء هیئت مؤسسانِ روحانی حزب جمهوری بود، که بسیار هم برای این کار زحمت کشید. این پنج نفر، اساسنامه حزب را نوشتند و با بعضی از شخصیت‌ها برای پیوستن به آن، مذاکره کردند. بنده هم توسط شهید باهنر، به حزب دعوت شدم و وقتی اساسنامه آن را خواندم و دیدم دقیقا با اعتقادات من هماهنگ است، اعلام همکاری کردم. بعد هم در جلسات، در خدمتشان بودیم.
 
نقش ایشان در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ایشان در مورد مقوله آموزش و پرورش، بسیار حساس بود و سعی می‌کرد با کمک شهید رجایی و دیگر دوستان، برای فرهنگ کشور برنامه جامعی تدوین و پیاده کند. او در این عرصه هم، هرگز حرفی را به خاطر خوشامد کسی نمی‌زد و از اینکه کسی از شنیدن حقیقت ناراحت شود، ابایی نداشت! البته همیشه هر نقدی را با نهایت متانت و وقار بیان می‌کرد. حرفش را صریح و روشن می‌زد و اهلِ با کنایه سخن گفتن نبود. هرگز هم در قبال اصول، مبانی و مصالح کشور، کوتاه نمی‌آمد. در سخن و رفتارش، نظم عجیبی داشت و در بیان هر مطلبی، نهایت دقت را به‌کار می‌برد و هیچ وقت به حاشیه نمی‌رفت.
 
خبر شهادت شهیدان باهنر و رجایی، چگونه به شما رسید؟
موقعی که دفتر نخست‌وزیری منفجر شد، ما در مجلس بودیم و صدای انفجار را شنیدیم. بیرون که آمدیم، دود و آتش را دیدیم! ما از نمایندگان خواستیم بلافاصله به مجلس برگردند و کار را ادامه بدهند تا دشمنان انقلاب اسلامی بدانند که مجلس به‌رغم هر حادثه‌ای، به کار خود ادامه می‌دهد. منافقین هرچند با جنایت‌هایشان خسارت‌های زیادی به کشور وارد کردند، اما این شهادت‌ها انقلاب را بیمه کرد.
 
شهید باهنر، اصالتا یک عنصر فرهنگی بود. به نظر شما منافقین با ترور ایشان، چه هدفی را دنبال می‌کردند؟
قصد منافقین، ایجاد تزلزل در پایه‌های حکومت نوپای جمهوری اسلامی بود و لذا هر کسی را که برای این انقلاب مؤثر و مفید می‌دانستند، از سر راه برمی‌داشتند! شهید باهنر انصافا یکی از عناصر بسیار تأثیرگذار در انقلاب اسلامی بود و لذا وجودش می‌توانست نقشه‌های منافقین را به‌ویژه در عرصه تعلیم و تربیت، نقش بر آب کند. خوشبختانه به شهادت رساندن بزرگان و بانیان انقلاب، نه تنها مردم را دلسرد نکرد، بلکه آنها به شکل جدی‌تری به میدان آمدند و نهایتا طومار منافقین را از کشور برچیدند! ما نباید از خاطر ببریم که به این شهیدان مدیون هستیم.
  https://iichs.ir/vdcgzx9x.ak9zw4prra.html
iichs.ir/vdcgzx9x.ak9zw4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما