من [محمدقلی مجد] ابتدا در سال ١٩٩٩ به نارا [مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا] مراجعه کردم. در آن زمان مشغول کار بر روی کـتاب دیگـرم٬ درباره تقسیم اراضی ایران در ماجرای موسوم به انقلاب سفید٬ بودم. در آن زمان به خاطرات و دستنوشته‌های پدرم درباره حوادث جنگ جهانی دوم مراجعه می‌کردم و تصمیم گرفتم که اگر...
وضع ایران در اواخر حکومت رضـاشاه
من [محمدقلی مجد] ابتدا در سال ١٩٩٩ به نارا [مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا] مراجعه کردم. در آن زمان مشغول کار بر روی کـتاب دیگـرم٬ درباره تقسیم اراضی ایران در ماجرای موسوم به انقلاب سفید٬ بودم. در آن زمان به خاطرات و دستنوشته‌های پدرم درباره حوادث جنگ جهانی دوم مراجعه می‌کردم و تصمیم گرفتم که اگر در مورد مسائلی که پدرم مطرح کرده اطلاعات و اسنادی پیدا شد٬ آنها را ضبط کنم. در جعبه‌‌‌هایی که در آن روز برایم آوردند٬ چند گزارش درباره‌ وضع ایران در اواخر حکومت رضـاشاه وجـود داشت. ایـن گـزارشـها سـرزمینی را توصیف می‌کرد که 20 سال غارت شده٬ با وحشیگری سرکوب شده و به شدت آسیب دیده بود. فقر٬ ستم٬ قتل در زندان٬ سانسور٬ و جالب‌تر از همه کمبود مـواد غذایی در این کشور بیداد می کرد. این وضع خیلی متفاوت بود با آنچه که ما در کتابها درباره رضاشاه به عنوان «بنیادگذار ایران مدرن» خوانده بودیم.1
 

رضاشاه در آخرین سال سلطنت
شماره آرشیو: 1094-172ع

پی نوشت:
 
1. فصلنامه تاریخ معاصر ایران٬ س ٬٧ ش ٬٢٥ بهار ٨، صص184ـ185. https://iichs.ir/vdce.o8nbjh8ne9bij.html
iichs.ir/vdce.o8nbjh8ne9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما