استعمارگران ابتدا در جستوجوی منابع طبیعی به آفریقا رفتند، اما خیلی زود دریافتند که علاوه بر منابع طبیعی آفریقا مزیت تجاری دیگری نیز دارد
استعمار و تجارت برده در آفریقا؛
کالاهای مغازههای بردهفروشی چگونه تأمین میشدند؟
8 بهمن 1403 ساعت 15:56
مولف : محمدرضا چیت سازیان
استعمارگران ابتدا در جستوجوی منابع طبیعی به آفریقا رفتند، اما خیلی زود دریافتند که علاوه بر منابع طبیعی آفریقا مزیت تجاری دیگری نیز دارد
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ موضوع بهرهکشی و استثمار یکی از مواردی است که بشر در تاریخ همواره با آن درگیر بوده است. این مسئله مصادیق بسیاری دارد و موارد متعددی را شامل میشود؛ برای مثال مارکس در دوران صنعتی شدن و رشد نظام سرمایهداری این پدیده را در قالب رابطه سرمایهدار و کارگر مطرح میکند و بر این باور است که نظام سرمایهداری در سطح کلان در شکلگیری این معضل مؤثر است. البته او نظام بردهداری را یکی از مراحل تاریخ تکامل بشر میداند که پیش از نظام سرمایهداری ظهور و افول کرد.
از این موضوع که بگذریم پدیده بهرهکشی در تاریخ در چهره و هیئت بسیار روشنتری نیز نمایان شده است و آن چهره استعمارگری کشورهای قدرتمند در دوران مدرن است. این کشورها مسیر پیشرفت و تکامل را به سرعت پیودند و به دنبال کشف سایر سرزمینها به هر جا که توانستند لشکر کشیدند. آنها در این مسیر از سلطه و بهرهکشی سایر ملل نیز بهره بردند. یکی از مناطقی که مردم آن پس از مواجهه با استعمار به بردگی گرفته شدند قاره آفریقا بود. آفریقاییها از توان فیزیکی بالا و قدرت بدنی خوبی برخوردار بودند و میتوانستند کارهای یدی سنگین را انجام دهند؛ بنابراین به برده گرفتن آنها برای قدرتهای استعماری اهمیت بسیاری داشت. در سطور زیر تلاش شده است مسئله بردهداری و رابطه آن با استعمار و کشورهای استعمارگر مطرح و بررسی شود.
بردهداری در دوران باستان
بردهداری پدیده و موضوعی با پیشینه طولانی است. این پدیده در دوران یونان و روم باستان نیز وجود داشته است. حتی قرنها پیش از آن که اروپاییها پایشان به آفریقا باز شود خود مردمان آفریقا زندانیان را به بردگی میگرفتند. آنها حتی برخی از بردگان را به تاجران عرب میفروختند و در ازای آن پول دریافت میکردند.[1] بااینحال، بردهداری در دوران مدرن شکل جدیدی به خود گرفت.
بردهداری مدرن
استعمارگران ابتدا در جستوجوی منابع طبیعی به آفریقا رفتند، اما خیلی زود دریافتند که میتوانند از نیروی کار ارزان و توانمند آن بهره بسیاری ببرند. گام اول را در این زمینه پرتغالیها برداشتند. در واقع، پرتغالیها اولین اروپاییهایی بودند که به تجارت بردههای آفریقایی دست زدند. ملوانان پرتغالی در حدود سال 1420م به سواحل غربی آفریقا ورود کردند. آنها به رهبران قبایل، تفنگ، آهن، پارچه و مشروبات الکلی میفروختند و در عوض طلا، عاج فیل و برده دریافت میکردند. پرتغالیها بردگان را با کشتی به لیسبون میبردند و در آنجا به برده معامله میکردند. آنها این کار را نه تنها خطا نمیدانستند، بلکه تلاش میکردند بردگان را به پذیرش دین مسیح وادار کنند. پرتغالیها حتی بعضی از این بردگان را به پاپ هدیه میدادند.[2]
البته در این مسیر برخی از رهبران قبایل بومی نیز با اروپاییان همراه میشدند. در واقع، آنها در این تجارت پرسود با اروپاییها شریک شده بودند و در ازای دریافت مبلغی اندک این بیگانگان استعمارگر را برای رسیدن به هدف یاری میرساندند. تجارت برده آنقدر پرسود بود که حتی برخی از حاکمان کشورهای آفریقایی تشویق میشدند تا زندانیان خود را در عوض کالاهایی همچون البسه، اسلحه، و آهن به اروپاییها بفروشند. این حاکمان به جای استفاده درست از نیروی انسانی خود و بهرهبرداری از آنان در مسیر تولید داخلی، به مبادله آنان با کالاهای اروپایی روی آورده بودند؛ در نتیجه یکی از علل پیشرفت نکردن آفریقا و عقب ماندن آنجا از اروپا، همین تجارت آسان برده به نظر میرسد. بردگان در مسیر انتقال به سرزمین استعمارگران در وضعیت وحشتناکی قرار داشتند. آنها در کشتیهای تنگ و تاریک و با حداقل امکانات نگهداری میشدند؛ به نحوی که بسیاری جان خود را از دست میدادند. حتی پس از رسیدن به مقصد، بردگان در شرایط دشوار و طاقتفرسا در مزارع و معادن کار میکردند و حق هیچگونه اعتراضی نداشتند.[3]
قدرت غربی دیگری که در این زمینه مطرح است اسپانیا است. در واقع، بعد از پرتغال اسپانیا بود که به واسطه افزایش قدرت و توان نظامی و بهویژه در دریا مسیر استعمارگری و بهدست آوردن حوزه نفوذ در سایر نقاط جهان را در پیش گرفت. این قدرت اروپایی که در مقطعی بهترین نیروی دریایی اروپا را در اختیار داشت نمیتوانست نسبت به قاره آفریقا بیاعتنا باشد؛ بهویژه که علاوه بر منابع طبیعی بیشمار و فراوان در این قاره نیروی کار انسانی با توان بالای یدی یافت میشد، اما فقط پرتغال و اسپانیا نبودند که به آفریقا پا گذاشتند؛ سایر قدرتهای اروپایی همانند انگلستان، هلند و فرانسه نیز بهتدریج و با افزایش قدرت و توانشان به آفریقا هجوم بردند. در واقع بهتدریج و با قدرتگیری روزافزون کشورهای اروپایی که حال در قالب دولت ـ ملت درآمده بودند، فعالیت استعمارگری در آفریقا روزبهروز گسترش پیدا کرد.[4]
به لحاظ آماری و به عنوان مثال، هلندیها از آفریقای جنوبی به عنوان مرکز تجارت استفاده میکردند. این کشور در سال 1652م حدود هفدههزار برده در این منطقه داشت؛ همچنین فردی همچون کلستول در انگلستان حدود صدهزار برده را خود به تنهایی به انگلستان آورد. انگلیسیها این سنت را در آمریکا نیز بنیان گذاشتند؛ به نحوی که در سال 1860م حدود یکچهارم خانوادهها در آمریکا از بردگانی با تبار آفریقایی بهره میبردند. بردهداری به قدری در آمریکا توسعه پیدا کرد که برای تجارت برده مغازه و فروشگاه افتتاح شد. در واقع این مسئله به قدری عادی و طبیعی شده بود که برای آن مراکز تجاری در نظر گرفته شد.[5]
تثبیت جایگاه اروپا در آفریقا
البته از ذکر این نکته نباید غافل بود که کشورهای اروپایی رقیبی همچون امپراتوری عثمانی را در کنار خود میدیدند. بااینحال، این امپراتوری نیز بهتدریج رو به ضعف و زوال گذاشت و از دامنه نفوذ آن در آفریقا کاسته شد. این روند از قرن هفدهم میلادی آغاز شد و در پایان جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. به این ترتیب، بهتدریج کشورهای اروپایی در شمال آفریقا نیز برای خود حوزه نفوذ تعریف کنند. بهخصوص که در پایان قرن نوزدهم روند شکلگیری دولت ـ ملت در اروپا تکمیل شد و قدرتهای اروپایی هر کدام جایگاه و وزن خاصی در عرصه بینالمللی پیدا کردند.[6]
یکی از نمونههای این مسئله رقابت بین فرانسه و ایتالیا بر سر تونس بود که عاقبت بر اساس قرارداد باردو در سال 1881م به سلطه فرانسه بر این سرزمین انجامید؛ همچنین میتوان به مصر اشاره کرد که رقابت شدیدی میان انگلستان و فرانسه بر سر آن وجود داشت، اما در نهایت به واسطه شورش اعرابیپاشا در سال 1882م و سرگرم بودن فرانسه به مسائل داخلیاش، انگلستان توانست سلطه خود را بر مصر تحمیل کند. علاوه بر همه اینها در سال 1884 تا 1885م و در کنفرانس برلن بود که بر سر تقسیم آفریقا میان قدرتهای بزرگ اروپایی توافق حاصل شد. این کنفرانس که به دنبال اعتراض فرانسه و بلژیک و حتی آلمان نسبت به توافق انگلستان و پرتغال در مورد چگونگی سلطه انگلستان بر رودخانه کنگو برگزار شد، شرایط تقسیم آفریقا را به نحوی تعیین کرد که سهم هر یک از استعمارگران به صورت دقیق مشخص شد. از آن پس تقسیم آفریقا در مقیاس وسیع آغاز شد و طی چند سال تمامی آفریقا زیر سلطه اروپاییان قرار گرفت.[7]
این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال 1914م و دقیقا قبل از جنگ جهانی اول کشورهای اروپایی تقریبا تمام قاره را میان خود تقسیم کرده بودند و فقط دو منطقه اتیوپی و لیبریا به عنوان کشورهای مستقل باقی مانده بود. در حقیقت الزامات جنگ جهانی اول و گسترش آن در سراسر جهان، کشورهای اروپایی را بر آن داشت تا از قاره آفریقا به عنوان یک حوزه نفوذ و حتی درگیری استفاده کنند. بلژیک، فرانسه، آلمان، انگلستان، ایتالیا و اسپانیا هر کدام بخشهایی از خاک قاره را حوزه نفوذ اعلام کردند و در همه این موارد تجارت برده یکی از اولویتهای استعمارگران بود.[8]
کد مطلب: 25779