پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
سخن درباره تکاپوی شهید دکتر مصطفی چمران در لبنان، از کارنامه امام موسی صدر در ارتقای شرایط زیستی شیعیان این کشور جدا نیست. امامِ فقید در این عرصه، چه کرد و از چه شیوههایی بهره گرفت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. امام موسی صدر نهضت قهرمانانه خود را با تکیه بر آگاهی و وحدتی بینظیر آغاز کرد و فریادهای او از مناطق مختلف کشور لبنان، از مساجد تا کلیساها به گوش میرسید و اصلاح ساختار قدرت سیاسی در لبنان، مهمترین دغدغه او در مسیر احقاق حقوق شهروندی شیعیان بود. ایشان توانست جنبش مطالبات ملی را در لبنان پایهگذاری کند و راه و روشی جدید و مسیری روشن، پیش پای شیعیان این کشور باز کند و در دل آنها، امید ایجاد نماید. امام با درک خلأ وحدت، برای پشتیبانی از مردم لبنان وارد فعالیتهای اجتماعی و سیاسی شد و پس از مدت کوتاهی، با آگاهی و تکیه بر جامعه مشتاق و پرانگیزه آن روز، حرکت کمنظیر خود را آغاز نمود.
پیش از امام موسی صدر، مردم جبلعامل وضعیت و سرنوشت نامطلوب خود را به چشم میدیدند، اما عملا اتفاق مثبتی نمیافتاد، ولی با آغاز عصر بیداری در این کشور، به ایجاد دولت ملی همت گماردند که بذر روشنگری دراینباره، توسط آن عزیز در ذهنها و دلها کاشته شد. جالب اینجاست که بیشتر طوایف در لبنان تلاش می کردند که امام موسی صدر در اهداف خود ــ که تحقق مطالبات همه ملت بود ــ شکست بخورد! اما اندیشه ایشان، که از منبع الهی نشأت میگرفت و همه را به وحدت، همبستگی و تعامل فرا میخواند، رفته رفته در لبنان نهادینه شد و مورد اقبال مردم قرار گرفت. مهمترین محور فعالیتهای آن بزرگوار، مبتنی بر تأسیس مؤسسات اقتصادی و اجتماعی برای طوایف مختلف مردم لبنان، بهویژه محرومان این کشور بود. رفته رفته شهروندان لبنانی، در اندیشه و طریق امام موسی صدر، خواستهها و مطالبات خود را متبلور یافتند و متوجه شدند که با پیروی از او میتوانند به حقوق خود دست یابند. امام توانست در سال 1969 و با رأی مردم علاقهمند، مجلس اعلای شیعیان لبنان را ایجاد کند و ریاست آن را به عهده گیرد و از این طریق، دغدغههای خود درباره مردم منطقه جبلعامل را مطرح و مطالبات آنها را پیگیری نماید. صدر همواره از مشکلات جنوب لبنان، بهویژه هجوم وحشیانه صهیونیستها به این منطقه نگران بود. او در تحکیم وضعیت جنوب، بر لزوم مقاومت در برابر اشغالگران تأکید میکرد و بحران این منطقه را بحران همه کشور میدانست و به پرورش نیروی انسانی کارآمد برای دفاع از این نقطه پرداخت، که
شهید دکتر مصطفی چمران در زمره آنها بود. دعوت او برای مبارزه با رژیم صهیونیستی، هر روز گسترش بیشتری پیدا کرد و به همبستگی ملی منتهی شد. ایمان به خدا، سازماندهی و وحدت بر اساس دستورات دینی، محورهای اصلی فعالیتهای امام صدر بودند. ایشان توانست هویت جدیدی را در تاریخ معاصر لبنان تعریف کند، که از نمادهای آن دفاع و مقاومت در برابر اسرائیل و پیروزی بر رژیم صهیونیستی است. ایشان صهیونیستها را بزرگترین خطر برای جهان اسلام، جهان عرب و فرهنگ اسلامی میدانست و همواره بر لزوم مقاومت در برابر آنها، تا دستیابی به صلح و ثبات و امنیت پایدار در خاورمیانه تأکید میکرد. به نظرم شهید دکتر چمران، در چنین بستری توانست به فعالیت بپردازد و توفیقات زیادی به کف آورد.
به چگونگی تشکیل جنبش «حرکهالمحرومین» و در پی آن «حرکه امل» توسط امام موسی صدر و نقش دکتر چمران در کارآمدی این نهادها اشارهای داشته باشید.
پیش از جنگ داخلی لبنان و در حدود نیم قرن قبل، شیعیان در دولت و حاکمیت حضوری پررنگ نداشتند. حتی در فعالیتهای اداری و دولتی، در سطوحی چون کارمندان نیز، چندان بهکار گرفته نمیشدند! معمولا میگفتند: شیعیان باید به عنوان شهروند درجه دوم باشند! قبلا علامه سیدعبدالحسین شرفالدین موسوی عاملی رهبری شیعیان لبنان را عهدهدار بودند، که بسیار علیه فرانسویها و اشغالگران فعالیت کرده بودند. ایشان وقتی در سنین کهولت بهسر میبردند و به دعوتشان، یک بار امام موسی صدر به لبنان آمد و با آن مرحوم گفتوگو کرد. در آن موقع، علامه سیدعبدالحسین شرفالدین از ایشان دعوت کرد تا به لبنان مهاجرت و به وضعیت شیعیان لبنان رسیدگی کند. پس از وفات علامه، امام موسی صدر به لبنان برگشت و تلاش کرد تا اوضاع شیعه را بهبود بخشد؛ برای مثال تصمیمگیری کرد که مجلس اعلای شیعه، همه علما، مهندسین، وکلا و شخصیتهای مهم شیعی را تحت پوشش بگیرد، حتی آنها را در زمره هیئت امنای این مجلس قرار داد. از آن وقت بود که امام موسی صدر، درخواستها و محرومیتهای شیعه را به گونهای تشکیلاتی پیگیری کرد. در آن مقطع، شخصی به نام کامل اسعد رئیس مجلس لبنان بود. جالب است که او ظاهرا لبنانی بود، اما اصلا ارتباطی با شیعه نداشت! همانطور که میدانید، طبق قانون اساسی رئیس مجلس لبنان باید شیعه باشد، اما او فردی پولدار، صاحب نفوذ و زمیندار بود و مردم روی زمینهای او کار میکردند. این شخص با امام موسی صدر سازگار نبود و اساسا با او، 180 درجه تفاوت داشت! این دو کمکم به اختلاف برخوردند و چون کامل اسعد در دولت نفوذ داشت، خیلی سعی کرد جلوی حرکت امام را بگیرد و ایشان را حذف کند. امام تلاشِ بسیار میکرد تا بین طوایف هماهنگیهایی برقرار شود تا محرومیت شیعه بر آنان بیشتر نمایان گردد؛ مثلا میرفت و در کلیسا صحبت میکرد و به مسیحیها نزدیک میشد. ایشان قبل از آغاز جنگهای داخلی لبنان میدید که بسیاری از جوانان لبنانی، به سراغ گروهها و احزابی مثل کمونیستها، فالانژها و... میرفتند. امام موسی صدر در چنین شرایطی گفت: «در اولین قدم، باید این جوانان را در یک گروه جمع کنیم». قبل از جنگ، یک تشکیلات فرهنگی ـ عقیدتی به نام «حرکتالمحرومین» شکل گرفت. در آن وقت اسرائیل، در مرز جنوب لبنان بود. با برنامههای فکری و عقیدتی این گروه، کمکم جوانان شیعه از سایر احزاب و جریانات جدا و جذب این حرکت شدند. با جنگ داخلی لبنان، جدال بین فلسطینیان ساکن لبنان و مسیحیان این کشور شروع شد. امام صدر با اینگونه جنگها مخالف بود و میگفت: «اولا مقاومت فقط باید علیه اسرائیل باشد و نباید در اینجا جنگی صورت گیرد؛ ثانیا مخالف جنگ طوایف لبنانی هستم». حتی یک بار در مسجدی، به خاطر جنگ بین شیعیان و مسیحیان در منطقهای در بیروت، اعتصاب کرد و گفت: «اگر کسی یک مسیحی را بکشد، مثل این است که مرا کشته است!». جالب است بدانید که در آن دوره، فلسطینیان چندان به دنبال مقاومت علیه اسرائیل نبودند! اما امام موسی صدر، در این برهه به چنین چیزی میاندیشید و تشکیلاتی را با عنوان «افواج المقاومه اللبنانیه، حرکته المحرومین» بنا نهاد، که تشکیلاتی برای آموزش نظامی بود. سه چهار سالی میشد که دکتر چمران به لبنان آمده بود و در این میان، امام خمینی(ره) نیز نامهای برای امام موسی صدر فرستاد، که در آن از دکتر چمران تمجید شده بود. دکتر چمران بعد از آشنایی با امام موسی صدر، با ایشان ارتباط بسیار صمیمانهای پیدا کرد. امام مؤسسهای در جبلعامل ساخته بود، که دکتر مدیریت آن را بر عهده گرفت. از آن موقع ارتباط میان این دو، بسیار بیشتر شد و امام هر کاری که میخواست انجام دهد، با چمران مشورت میکرد و او تبدیل به دست راست ایشان شده بود.
ویژگیهای مشترک میان دکتر چمران با امام موسی صدر، چه مواردی بودند؟
شهید چمران دانشمندی والامقام، در عین حال مهربان و هنرمند بود. فقیر نبود، اما به فقرا و ایتام توجه خاصی داشت. این صفات را به صورت یکجا، در شخصی نمیتوانید پیدا کنید. این اشخاص در تاریخ، بسیار نادر ظهور میکنند. امام موسی صدر نیز چنین صفاتی را داشتند و در اغلب موارد، دکتر چمران به ایشان اقتدا میکرد.
نگاه مردم و شیعیان جنوب لبنان، به دکتر چمران چگونه بود؟
هر کس که دکتر چمران را میشناخت، برایش احترام قائل میشد. در فاصله سالهای 1978 تا 1981، ایشان مسئول اجرایی جنبش امل بود و نفوذ و تسلط زیادی بر این حرکت داشت. او در واقع ستون فقرات مقاومت بود و همه به سخنش گوش میدادند. دکتر هرگز دنبال پست و مقام نبود، وگرنه خیلی راحت میتوانست دبیر کل جنبش امل بشود! ایشان حتی در ایران هم بهزور قبول کرد تا نماینده حضرت امام خمینی در شورای عالی دفاع باشد. ایشان هر جا که فقیر و محرومی بود، میرفت و قصدش نیز تنها خدمت بود.
تأثیر شهادت دکتر چمران بر شیعیان جنوب لبنان و اعضای جنبش امل چه بود؟
ما شهید چمران را یک رهبر بزرگ میدانیم و سازمانهایی که در لبنان به نام ایشان داریم، بالغ بر شش، هفت مرکز است. بهطور کلی آن بزرگوار برای ما، جایگاه بسیار والایی دارند. نه فقط در نزد جنبش امل، بلکه در نزد تمامی شیعیان لبنان، جایگاه ایشان محفوظ است. مراسم سالگرد دکتر چمران در لبنان، در مکانهای مختلفی برگزار میشود و مدارس زیاد و مؤسسات بزرگی، به نام ایشان است. حتی عشق مردم لبنان، هر ساله به آن بزرگوار بیشتر میشود و جوانان فراوانتری راغب میشوند تا با زندگی و پیشینه او آشنا شوند.