کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

«شهید آیت‌الله محمد صدوقی به مثابه نمادی از مخاطب‌شناسی» در گفت‌وشنود با آیت‌الله ابوالقاسم وافی؛

او را به صلابت در برابر مستکبران می‌شناختند

24 تير 1402 ساعت 14:48

آیت‌الله ابوالقاسم وافی در عداد آنان است که از نزدیک، شاهد منش و خلقیات شهید آیت‌الله حاج شیخ محمد صدوقی یزدی بوده و از آنها خاطراتی ارجمند به ذهن سپرده است. وی در گفت‌وشنود پی‌آمده، به روایت و تحلیل بخش‌هایی از سیره چهارمین شهید محراب پرداخته است



پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
آغاز آشنایی شما با شهید آیت‌الله حاج شیخ محمد صدوقی، از چه مقطعی آغاز شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در سال 1330ش در دبیرستان تحصیل می‌کردم که خبر آمد که حضرت آیت‌الله صدوقی (رضوان‌الله تعالی علیه)، از  قم به یزد می‌آیند. مردم با امکانات محدودشان، آماده استقبال از ایشان شدند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی، با شور و شوق فراوان رفتند و  ایشان را با سلام و صلوات، تا رسیدن به منزلشان همراهی کردند. بنده در سال‌های تحصیل در دبیرستان، در مدرسه علمیه خان سکونت داشتم و با طلاب و علما مأنوس بودم و گهگاه در مدارس علمیه، ایشان را زیارت و در نماز جماعتشان شرکت می‌کردم.
 
در شخصیت آیت‌الله صدوقی، چه خصالی بیشتر جلب توجه می‌کرد؟
از  همان آغاز حضور آن بزرگوار در یزد، بیان شیرین و اخلاق ایشان، برای بنده جاذبه زیادی داشت و ادب و تواضع‌شان، مرا به یاد بندگان خالص خداوند می‌انداخت. یکی از عوامل‌ مؤثر در روی آوردن من و دوستانم  به تحصیل علوم دینی و فراگرفتن معارف اسلامی، اخلاق و سلوک علمای بزرگ از جمله آیت‌الله صدوقی بود و از این جهت، خود را مرهون آن شخصیت‌های بافضیلت و وارسته می‌دانم. همان‌طور که اشاره کردم، در مرحله نخست تواضع و فروتنی، از ملکات برجسته اخلاقی ایشان می‌نمود. انسان احساس می‌کرد که نمی‌خواهد از او جدا شود و هر موضوعی را که بخواهد، می‌تواند با ایشان مطرح کند. همه وجودشان برای شنیدن سخن مخاطب، گوش بود و برای دیدن، چشم و برای حل مشکل، دست و برای دلداری و آرامش بخشیدن به مردم، راهنما و آرامش‌بخش. انسان با ایشان احساس بیگانگی نمی‌کرد و حُجب و فاصله، مانع از بیان مشکلات  نمی‌شد. در مقابلِ کودکان خُردسال چون پدری مهربان، در برابر جوانان چون رفیقی باعطوفت و در رویارویی با عالمان سال‌خورده و جهاندیده، ساکت و متواضع بودند.
دیگر خصلت ایشان، زهد و ساده‌زیستی بود. چه در دوره‌ای که به‌صورت مدرسی عالی‌قدر در حوزه علمیه قم فعالیت داشتند، چه آن وقت که از ناحیه مراجع بزرگ تقلید، تقسیم شهریه طلاب را برعهده داشتند، چه زمانی که در سنگر محراب و منبر به ارشاد و تبلیغ می‌پرداختند و چه در موقعیتی که عالم طراز اول استان یزد محسوب می‌شدند و بار رهبری فکری و مبارزاتی را به دوش می‌کشیدند، در همه این شرایط، زاهد بودند و زندگی بی‌آلایشی داشتند و از این شیوه مرضیه دست برنداشتند. 
دیگر خصیصه ایشان، برخورداری از رأفت و مهربانی همراه با مهابت و صلابت بود. نسبت به ضعیفان، مستمندان و مؤمنان، به‌خصوص طلاب و محصلین علوم دینی، لطف زیادی داشتند و در مجالس پرجمعیتی که اقشار مختلف حضور داشتند، هرگاه طلبه‌ای هرچند مبتدی وارد می‌شد، تمام قامت جلوی او بلند می‌شدند! هرگاه بیچاره و بینوایی به ایشان مراجعه می‌کرد، تا آنجا که در توان داشتند، برای رفع مشکل او اقدام می‌کردند، ولی با مستکبران و مرفهین بی‌درد و بی‌اعتنایان به قشر ضعیف و گرفتار، با بی‌اعتنایی و حتی شدت رفتار می‌کردند.
از دیگر خُلقیات ایشان، ترویج معارف اسلامی با عمل به اصلِ امر به معروف و نهی از منکر بود. کمتر کسی به ‌خاطر دارد که آن شهید والامقام، با منکری روبه‌رو شود و با آن مقابله نکند و یا معروفی متروک شود و ایشان درصدد احیای آن برنیاید. ایشان در برابر منکرات، با بیان و قلم خویش موضع‌گیری می‌کردند. ایشان با استفاده از عنصر خطابه و سخنوری، چه به هنگام تبلیغ دینی و چه در موضع‌گیری‌های سیاسی، بسیار قاطع عمل می‌کردند. پیش‌تر گفتم که ایشان، هم خطیبی توانا و هم نویسنده‌ای زبردست بودند
اشتیاق به تعلیم و تربیت، از علاقه‌مندی‌های مداوم ایشان بود و مجالس درس و بحث آن عالم فرهیخته، یکی از پررونق‌ترین مجالس به‌شمار می‌رفت. طلاب و فضلا، با تدریس جالب ایشان مأنوس بودند و از آن استفاده فراوان می‌بردند.   
 
آیت‌الله ابوالقاسم وافی

ارزیابی شما از ارتباط طولانی آیت‌الله صدوقی با امام خمینی، برابرِ اسناد و دانسته‌های شخصی‌تان چیست؟
آیت‌الله صدوقی با حضرت امام، بیش از چهل سال سابقه دوستی و همنشینی داشتند. بر اساس همین سابقه دوستی، همراهی آن شهید بزرگوار با رهبر کبیر انقلاب اسلامی، در همه مراحل مبارزاتی مشهود بود. ایشان از همان آغاز نهضت در سال 1341، وارد میدان مبارزه شدند. در 15 خرداد 1342، از اولین علمای بلاد بودند که به خاطر دستگیری حضرت امام، از یزد به تهران هجرت و در مجمع بزرگ مراجع و علمای وقت شرکت کردند و این تلاش به انحای مختلف، تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرد. بیانیه‌ها، موضع‌گیری‌ها وروشنگری‌های ایشان علاوه بر آنکه در آماده‌سازی مردم انقلابی استان یزد مؤثر بود، موجی را در سراسر کشور ایجاد و روحیه مقاومت و ایثار را در همگان زنده و نقشه شوم دشمنان و توطئه منافقان را خنثی می‌کرد. ایشان در برابر رهبری و در نگاه کلی مقام ولایت فقیه، تسلیم محض بود. به مسئله رهبری اعتقاد کامل داشت و در برابر خواست امام بزرگوار، کاملا تابع بود. ایشان پیش از همه، توطئه منافقین در تضعیف ولایت فقیه را احساس ‌کرد و با کمال قدرت، به مقابله مستقیم با آنان بر‌خاست. ایشان همواره از کیان روحانیت مبارز و متعهد دفاع می‌کرد، مردم را از دو دستگی و افتراق برحذر می‌داشت، مقتضیات زمان را خوب درک و برای هر دردی، درمان مناسبی را ارائه می‌کرد.  
 
ارزیابی شما از مواجهه آیت‌الله صدوقی با عناصر و جریانات ضدانقلاب چیست؟
شهیدِ بزرگوار محراب، شاید یکی از اولین شخصیت‌هایی بودند که توانستند خطوط التقاطی و رویکرد ملی‌گرایان کم‌مایه و غرب‌زده را تشخیص دهند و در برابر آن به طور قاطع ایستادند. موضع‌گیری‌های صریح و بی‌پرده ایشان در برابر دبیرکل وقت نهضت آزادی و دیگر لیبرال‌ها، زبانزد خاص و عام بود. بنی‌صدر در همه مراکز استان‌ها دفاتری را افتتاح کرده بود، ولی در یزد نتوانست، چون شهید صدوقی به‌محض اطلاع از تأسیس دفتر وی در استان یزد، دستور دادند تا به فاصله‌ای کوتاه، برچیده شود. درحالی‌که ضعف ناشی از بیماری شدید دیابت و نقاهتِ دوران پیری، بر وجودشان سایه انداخته بود، صلابت و قدرت کم‌نظیری داشتند.
 
رویکرد آیت‌الله صدوقی در دوران دفاع مقدس را چگونه دیدید؟
پس از آغاز جنگ تحمیلی، تکاپوی آیت‌الله صدوقی برای حمایت مالی و تدارکاتی از رزمندگان اسلام و حضور در میان آنان، بسیار برجسته و نمایان بود. ایشان در زمره اولین شخصیت‌هایی بودند که روحیه مقاومت و پیروزی را در ملت تقویت و در تاریخ 2 مهر 1359، بیانیه‌ای کوتاه و کوبنده صادر و مردم را به توسل به معصومین(ع) برای پیروزی در دفاع مقدس دعوت کردند. در دوره جنگ تحمیلی و تا زمانی که در قید حیات بودند، با همه وجود نیروهای ارتش، سپاه و بسیج را پشتیبانی و روحیه آنان را تقویت می‌کردند. در بسیاری از عملیات حساسی که علیه دشمنان بعثی آغاز می‌شد، در خط مقدم جبهه‌ها حضور داشتند. ایشان علاوه بر کمک‌های معنوی، خدمات رفاهی و مادی بسیاری را توسط امیران لشکر اسلام به رزمندگان ارائه می‌دادند.
  
به عنوان واپسین سؤال، در باب خدمات عمرانی آیت‌الله صدوقی در استان یزد و حتی در دیگر نقاط کشور، توضیحاتی داشته باشید.
 احداث مساجد و مدارس علوم دینی، اعزام مبلّغ و رسیدگی به مناطق محروم و حمایت از تمامی حرکت‌های دینی و انقلابی در استان یزد و سراسر ایران، در زمره خدمات ارزنده آیت‌الله صدوقی بود. بی‌شک همّت والا، دوراندیشی و آینده‌نگری ایشان، در این توفیقات نقش اساسی داشت. تعداد مساجدی که به دستور آن بزرگوار بنا شد و مدارس علوم اسلامی و کتابخانه‌هایی که با همّت ایشان به بهره‌برداری رسید، بیش از آن است که در فرصت این گفت‌وگو از آن نامی از آنها برده شود. بازسازی مسجد روضه محمدیه در شهر یزد و بنیاد عظیم صدوق در حوزه علمیه قم و ده‌ها مرکز دیگر در استان‌ها، شهرها و روستاها، باقیات‌الصالحاتی هستند که از آن شهید والامقام به‌جا مانده‌اند. اعزام مبلّغ به مناطق محروم و روستاهای دورافتاده و تفقد از حال مستمندان و بی‌نوایان و تهیه آذوقه برای مناطق مرزی و جنوبی کشور و ساخت و ساز منازل برای زلزله‌زدگان استان کرمان و تهیه سرپناه و مسکن برای مناطق جنگ‌زده استان‌ها را باید جلوهایی دیگر از برکات وجودی ایشان دانست.


کد مطلب: 24871

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/interview/24871/او-صلابت-برابر-مستکبران-می-شناختند

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir