«آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، نمادی از تکلیفگرایی دینی» در گفتوشنود با آیتالله محسن اراکی؛
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
آشنایی شما با حضرت آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، چگونه آغاز شد؟ در شخصیت ایشان، چه ویژگیهای برجسته مینمودند؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی (رضوان الله تعالی علیه)، رابطه عاطفی بسیار نزدیکی با مرحوم ابوی ما (آیتالله حاج شیخ حبیبالله اراکی) داشتند و لذا بنده از دوره کودکی، افتخار آشنایی با ایشان را داشتم. مهمترین ویژگی آن بزرگوار این بود که انسان وقتی به چهره ایشان نگاه میکرد، خودبهخود به یاد خدا میافتاد! ورع و خشوع ایشان در برابر خداوند متعال، حقیقتا مصداق این روایت معروف بود: «مَنْ یذَکرُکمُ اَللَّهَ رُؤْیتُهُ»، مومنانی که دیدنشان انسان را به یاد خدا میاندازد. آیتالله شیرازی مقلدان متمکنی داشتند و وجوهات زیادی به ایشان میرسید، بااینهمه چه در عراق و چه در ایران، زندگی زاهدانهشان ضربالمثل بود. ما در نجف همسایه ایشان بودیم و ارتباط خانوادگی داشتیم. والده و جدّه و جد ما، با بیت مرحوم آقای شیرازی ارتباط نزدیکی داشتند و لذا از وضعیت خانوادگی و داخل خانه آن بزرگوار، کاملا خبر داشتیم. ایشان با زهدِ تمام زندگی و به حداقل امکانات اکتفا میکرد. زهد ایشان برای علما، طلاب و همه مؤمنان، سرمشق بسیار بزرگی بوده و هست.
از جایگاه علمی آیتالله العظمی شیرازی، چه تحلیلی دارید؟
آیتالله شیرازی علاوه بر مزایا و جنبههای دیگری که در جای خود قابل بررسی است، فقیه بسیار برجستهای بودند. ایشان از دوره مرحوم
آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی، از اعلام حوزه علمیه نجف به شمار میآمدند و آثار متعدد علمی ایشان، در زمینههای فقهی مورد مراجعه بسیاری از فقها و علماست؛ برای نمونه، «کتاب القضاء» ایشان، مجموعه فقهی بسیار ارزشمند و قابل توجهی است و مطلعم که بسیاری از فقها و فضلا، به آن مراجعه میکنند. فرزندان و نوادگان ایشان هم، اکثرا اهل علم و فضلای برجستهای هستند. دامادهای ایشان و بزرگان دیگری که در این خاندان هستند نیز، معمولا در سلک روحانیت بودهاند. یکی از علائم بزرگیِ یک شخصیت این است که بتواند در بین اهل بیت و بازماندگانش تأثیرگذار باشد. ما این تأثیرگذاری علمی و تقوایی را از سوی این مرد بزرگ، در خاندانش شاهد هستیم و امیدواریم که همچنان تداوم داشته باشد.
پیشینه مبارزاتی آیتالله العظمی شیرازی، از مدخلهای مهم در شناخت زندگی ایشان است. جمعبندی شما دراینباره چیست؟
آیتالله شیرازی علاوه بر فقاهت والا و زهد کمنظیر و حس تعهد در مبارزه علیه ظلم، شجاعت کمنظیری داشت و به همین دلیل، موضعگیریهای ایشان علیه رژیم صدامحسین و حزب بعث، بسیار صریح، قاطع و ماندگار بود. در روایت آمده است که «افضل الجهاد کلمه حق عند سلطان جائر». ایشان در عراق هم که حضور داشتند، با اینکه عراقی نبودند، اما با توجه به روحیه حقطلبی، ظلمستیزی و تعهد دینیِ بسیار بالا، به مبارزه میپرداختند. خاطرم هست ایشان وقتی متوجه شد که عکس صدامحسین و احمد حسنالبکر را در صحن مطهر امیرالمومنین(ع) نصب کردهاند، با شجاعتی بینظیر و با عصایشان، قاب عکسها را شکستند و آنها پایین آوردند! رژیم بعث در مقابله با مخالفانش، بسیار بیملاحظه، بیرحم و وحشی بود؛ لذا این اقدام ایشان، بازتاب بسیاری داشت. این عمل نهتنها کلمه حق، که فعل حق بود و در زمان خودش هم، به مبارزان و مجاهدان روحیه داد و موضع حوزه علمیه را علیه رژیم صدام و احمد حسن البکر، روشن کرد. شرح مبارزات ایشان، محتاج نگارش کتب متعدد است. نهایتا هم هجرت ایشان از نجف اشرف به ایران، نوعی اعلام اعتراض علیه رژیم صدام بود و توجه بسیاری را جلب کرد.
البته مبارزات آیتالله شیرازی از دوره رضاخان شروع شد و در جریان قیام مسجد گوهرشاد، ایشان یکی از رهبران برجسته و تأثیرگذار این حرکت بودند و موضعگیریها و بیاناتشان، در آن حرکت تأثیر بسیار داشت. یکی از عوامل بازگشت ایشان از ایران به نجف در آن دوره، فشارهای رضاخان در آن مقطع و بهویژه دستگیریشان پس از قیام گوهرشاد بود. آن بزرگوار از اوایل دهه 1340، که حضرت امام نهضت خود را آغاز کردند، تا 22 بهمن 1357، همواره پشتیبان انقلاب اسلامی و مبارزه علیه پهلوی دوم بودند و دائما رهبر انقلاب را با موضعگیریهای بسیار بجا و متعهدانه، همراهی میکردند. اعلامیههای ایشان در بسیاری از کتابها و مجموعههایی که درباره تاریخ انقلاب تدوین شدهاند، وجود دارند و شاهدی بر این مدعاست.
ظاهرا از واپسین دیدار خود با ایشان، خاطره جالبی دارید که شنیدن آن در این بخش از این گفتوگو، برای ما مغتنم است؟
خاطرم هست که همراه با مرحوم والد، سفری به مشهد رفته بودیم و آیتالله شیرازی به دیدنِ ابوی آمدند. البته در سفرهای دیگر هم ایشان این لطف را داشتند، اما من این بار ابوی را بسیار منقلب دیدم و ایشان پس از رفتن آیتالله شیرازی، بهشدت گریستند! عرض کردم: چرا این بار، حال شما پس از وداع با ایشان عادی نیست؟ فرمودند: «شاید این آخرین دیدار ما باشد!». همین طور هم شد و این آخرین باری بود که ما ایشان را زیارت کردیم.
در روزهایی که بر ما میگذرد، از چهلمین سالگرد ارتحال آیتالله العظمی شیرازی عبور میکنیم. دیدگاه شما در باب بزرگداشت این موسم چیست؟
زنده نگاه داشتن یاد و نام بزرگان علمی و معنوی مذهب شیعه، بهویژه شخصیتهای تأثیرگذاری که بخشی از تاریخ عصر خود را ساختهاند، امری ضروری است. باید تلاش شود که ابعاد مختلف شخصیت این بزرگان، برجسته و تبیین شوند. حتی باید زندگی آنان به صورت داستان، فیلم و یا حتی شعر ارائه شوند تا ماندگار شود. در واقع ترویج این گونه شخصیتها، ترویج دین خداست. اینها جلوههای تربیت اسلام و مکتب امام صادق(ع) هستند. ما که دستمان به امامان معصوم(ع) نرسید و نمیرسد، اما این بزرگان را دیدیم. اینها پنجرههایی هستند که از طریق آنها، میتوان نمادهای تربیت شیعی را دید و از آنها درس گرفت.