«آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، پشتوانه انقلابیون در شهر مشهد» در گفتوشنود با آیتالله سیدمجتبی حسینی؛
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
ظاهرا آشنایی شما با زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، هنگام مهاجرت ایشان به ایران در سال 1354 بوده است. اینطور نیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بله، همانطور که اشاره کردید، در سال 1354 که مرحوم آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی (اعلیالله مقامه) از نجف اشرف به ایران مهاجرت کردند و نهایتا بهعنوان یک مرجع بزرگ در مشهد رحل اقامت افکندند، بنده در قم بودم. من در سال 1353 به قم رفتم، اما چون مشهدی بودم و مدام به مشهد میرفتم و برمیگشتم، کاملا در جریان مسائل و امور این شهر بودم. بیت ایشان در مشهد، ملجأ و پناهگاه مجاهدان و پایگاه انقلابیونِ وقت بود و لذا هرگاه قرار بود عدهای برای تجمعات اعتراضی در جایی تجمع کنند، در منزل ایشان جمع میشدند. آیتالله شیرازی در انقلابِ مشهد، نقش بسیار برجستهای داشتند و رژیم در روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی، در برابر منزل آن بزرگوار مأمور و تانک گذاشته بود، که جلوی فعالیتهای ایشان را بگیرد، اما نتوانست کاری از پیش ببرد، رشته امور از دستش خارج شد و مردم به حرکت درآمدند.
ارزیابی شما از پیشینه مبارزاتی آیتالله العظمی شیرازی چیست؟
سخن درباره شخصیتی که دهها سال در عراق و ایران، در صف نخست مبارزه با حکام جبّار بوده باشد، کار آسانی نیست. آیتالله شیرازی فقیهی زمانشناس، سرزنده و بسیار پرتحرک بودند، که نمیتوانستند در برابر ظلم و باطل ساکت بنشینند و به تعبیری دیگر دارای غیرت دینی شدید و ملتزم به جهاد علیه ظلم و کفر بودند و هیچ خطری ایشان را وادار به سکوت نمیکرد. آن بزرگوار، هم در مقطعی که در نجف بودند، صراحتا و رسما علیه حکام وابسته موضعگیری میکردند و هم در ایران، علیه رضاخانِ خشن و وحشی و سپس فرزندش فعالیت داشتند. در قیام مسجد گوهرشاد، در زمره عوامل اصلی بودند و به زندان هم رفتند. موضوع مهم این بود که ما هر جا حرکتی مجاهدانه میدیدیم، ردپایی از این عالم و مرجع بزرگ مشاهده میشد. ایشان حتی با مرحوم
آیتالله کاشانی در نهضت ملی ایران نیز، همراهی داشتند. در سال 1341 و پس از شکست تحقق
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، شاه بساطی به اسم انقلاب سفید به راه انداخته بود، که هم دین مردم را از بین میبرد و هم اقتصاد کشور را نابود میکرد! حضرت امام بهشدت در برابر این حرکت شاه موضعگیری کردند و مرحوم آیتالله شیرازی نیز، شدیدا به سفیر ایران در عراق اعتراض داشتند. همانطور که اشاره کردم، ایشان در برابر حزب بعث هم ساکت ننشستند و به همین دلیل، سرانجام مجبور شدند عراق را ترک کنند. مبارزات مؤثر ایشان و اسناد مربوط به آن، در تاریخ ثبت شده است.
از منظر شما در شخصیت آیتالله العظمی شیرازی، چه خصال و ویژگیهای دیگری بارز بودند؟
یکی از ویژگیهای برجسته آیتالله شیرازی، رفتار صمیمی و گرم با مردم بود؛ یعنی عالم و مرجعی نبودند که در انزوا زندگی کنند. درب خانه ایشان، همواره به روی مردم باز بود. من خودم، بارها به بیت ایشان رفته بودم. گاهی در خانه ایشان جمعیت بهقدری زیاد بود که نمیشد راه را باز کرد و جلو رفت! ایشان خیلی به مردم محبت داشتند و با آنان ملاقاتهای زیادی را انجام میدادند. از سوی دیگر یکی از مراکزی که همواره بحث علمی در آن برقرار میشد، منزل ایشان بود. ایشان شاگردان زیادی هم داشتند که برخی از آنها از بزرگان علمی حوزه و همچنین از مبارزان پیشرو بودند. یکی از شاگردان ایشان، مرحوم آیتالله شیخ محمدمهدی آصفی از علمای برجسته حوزه نجف و قم و اهل خدمات فکری و اجتماعی و نیز مبارزات سیاسی بودند. بههرحال آن مرجع بزرگوار، فوقالعاده جاذبه داشتند و محفل ایشان بسیار گرم و صمیمی بود. من هر بار که به مشهد میرفتم، خدمتشان مشرف میشدم.
پیام امام خمینی به مناسبت رحلت آیتالله العظمی شیرازی، حاوی مفاهیمی بلند بود. تحلیل شما از داوری رهبر کبیر انقلاب اسلامی درباره آن بزرگ چیست؟
حضرت امام در پیامی که پس از وفات ایشان فرستادند، فرمودند: «وجود اینگونه شخصیتهای علمی و دینی و متعهد به مجاهدت علیه سردمداران کفر و ستم، سرمایههایی برای حوزههای علمی و پشتوانهای برای کشور و فقدان آنها ثلمهای برای اسلام و مسلمین است...». این کلامِ امام نشان میدهد که ایشان را بهعنوان یک مجاهد بزرگ و عنصر انقلابی میشناختند و آرزو میکردند که در حوزههای علمیه، از این افراد فراوان باشند.
و کلام آخر؟
باید تلاش شود تا ابعاد گوناگون حیات آیتالله العظمی شیرازی و نفوذ ایشان در قلوب مردم و ارتباطشان با آنها، به خوبی تبیین شود؛ زیرا آشنایی نسل جوان با چنین شخصیتهای بزرگی، قطعا تأثیرگذار خواهد بود. اخلاق و منش ایشان، کیفیت تحصیل و تدریس ایشان، مردمی بودن و جرئت بیان حق و غیرت دینی ایشان، این موارد باید بهخوبی نشان داده شود.