[1] . روزنامه
ایران نوین، 11 تیر 1346، صص 1 و 5. انتخابات سال 1346 نـسبت بـه انتخابات دورههای گذشته تفاوتهایی داشـت کـه درخور توجه است. در ایـن دوره از انـتخابات مجلس شورای ملی، تـعداد نـمایندگان با افزوده شدن نوزده نماینده دیگر به 219 نفر رسید و در کنار آن، انتخابات مجلس سنا و مؤسسان نـیز بـرگزار شد؛ بدینترتیب سه انتخابات در یک روز انجام شد و پس از آن هم بالافاصله مجلسین سنا و شورای ملی افتتاح شدند.
دولت حـزبی هویدا متولی برگزاری انتخابات بود و بالطبع عواملی داشت که میتوانست در انتخابات تأثیرگذار باشد که مهمترین آن همان سیاست شاه در تشکیل حزب اقلیت و اکثریت بود. حزب اکثریت از حمایت محمدرضا پهلوی برخوردار بود بـهویژه آنکه فعالیتهای این حزب، در موسم برگزاری انتخابات بیشتر و بیشتر میشد و شاه آشکارا حامی آنان بود و اعضای حزب نیز خود به آن معترف بودند: «...آخر جلسه [فراکسیون پارلمانی] آقای محسن خواجهنوری راجع بـه سـیاست آینده حزب در انتخابات دوره بیستودوم مجلس شورای ملی مفصل با نمایندگان صحبت کرد و گفت آنها که باید درباره سیاست خود تصمیم بگیرند و دستور بـدهند، دسـتور داده و تصمیم گرفتهاند (مقصود خواجهنـوری شـاهنشاه آریامهر بود ولی اسم معظم له را به زبان نیاورد) که حزب ایران نوین و نمایندگان این دوره در فصل تابستان باید به محل حوزه انتخابیه خود رفته و زمـینه انـتخابات خود را برای دوره آیـنده فـراهم نمایند...». رک: سند ساواک، 279-300/ الف-21/ 3/ 45.
در گزارش دیگر خواجهنوری، رئیس فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین در مجلس شورای ملی، به این مطلب تصریح میکند که «در شرفیابی اخیر کمیسیون سیاسی حزب ایران نوین، شاهنشاه آریـامهر بـه اعضای کمیسیون فرمودند: شماها (منظور حزب ایران نوین) باید طوری عمل کنید که اگر یک روز من هم در مملکت نباشم، بتوانید آن را اداره کنید و تکلیف مملکت روشن باشد و وقفهای در کار آن حاصل نـشود و در ولایـات نیز افـراد حزب فعالیتهایی انجام دهند...». رک: همان،283-300/ الف-22/ 3/ 45.
در پی این حمایتها و با نزدیکتر شدن زمان انتخابات، حمایتهای شاه نیز شکل خاصی بـه خود گرفت. او طی یک سخنرانی در 15 دی 1345 گفته بود: «...فعالیت انفرادی نمایندگان مـجلس نـتیجهای نـداده و باید به صورت دستهجمعی و حزبی انجام شود...». رک: اصغر صارمی شهاب،
احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 96.
منظور محمدرضا پهلوی از این سخن این بود که نمایندگان حداقل بـرای حـفظ موقعیت خود، به یکی از احزاب اقلیت یا اکثریت بپیوندند. چند ماه پس از ایـن سـخنرانی روزنـامه «ندای ایران نوین» در یک گزارش خبری اعلام کرد: «پانزده نفر از سناتورها عضویت حزب ایران را قبول کـردند. فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین در سنا با عضویت این پانزده نفر رسما اعلام و تـأیید گردیده است. سناتور مـطیعالدوله حـجازی لیدری فراکسیون حزب را در سنا به عهده خواهد داشت». رک: روزنامه
نـدای ایـران نوین، ش 644 (19/ 2/ 1346)، ص 1.
البته این تعداد تا زمان برگزاری انتخابات بیشتر نیز شد. با این موضعگیری محمدرضا پهلوی، که حاکی از رضایت او از حزب حاکم در عرصه سـیاست بود، و در پی آن عکسالعمل نمایندگان مجلسین، رهبران و کارگردانان حزب نیز خود را آماده برگزاری انتخابات کردند و با بررسی وضعیت سیاسی حزب به مذاکرات داخلی پرداختند. قبل از آن هم، حضور امیرعباس هویدا در جلسات حـزبی کـه تا آن روز به علت اختلاف با
خسروانی کمرنگ شده بود، روزبهروز رو به بهبود رفت تا جایی که ظرف 45 روز (1 آذر تا نیمه اول دی 1345) کارگردانان حزب با امیرعباس هویدا هفت مرتبه درباره مـسائل حزبی ملاقات کردند و در نهایت به یک توافق کلی رسیدند که حزب در انتخابات آینده باید پیروز شود؛ چون طبق عقیده هویدا «... این چهار سال اخیر که ما و حزب ما روی کـار بوده کافی برای سازندگی نبوده. بایستی حزب در انتخابات آینده نیز پیروز بشود که دولت حزبی دنباله برنامهها را انجام دهد...». رک: سند ساواک، 28062/ هـ 4-11/ 11/ 45.
پس از اینکه کارگردانان حزب به یک اتفاق نظر درونی رسیدند نوبت بـه زدوبـندهای حـزبی رسید تا سهم هر یک از ایـن احـزاب در انـتخابات مشخص شود. ساواک در فروردین 1346 خبری را گزارش میدهد که حاکی از همین زدوبندهاست: «برابر اطلاع رهبران حزب ایران نوین منافع شخصی و مـوقعیت خـود را بـر مصالح عالیه مملکت ترجیح داده و نیز به مـنظور تـوفیق و موفقیت در انتخابات آینده مجلس شورای ملی، گردانندگان دو حزب ایران نوین و مردم با یکدیگر نزدیک و در مورد کاندیداها به کار زدوبـند پرداخـتهاند...». رک: همان، 5014/ 321-12/ 1/ 46.
البـته این زدوبندها و سهمیهبندیها قبلا باید به اطلاع شاه مـیرسید. طبق این توافقها در این دوره از انتخابات مجلس شورای ملی قرار بر این شده بود که سی نماینده از حزب مـردم و بـقیه از حـزب ایران نوین انتخاب شوند. رک: محمد اختریان،
نقش امیرعباس هویدا در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایـران، ص 86.
البته تعداد بیشتر همین نامزدها بایستی ابـتدا بـه تأیید حزب اکثریت (ایران نوین) میرسید و پس از آن از طرف حزب اقلیت (مردم) معرفی میشدند. رک: اصغر صارمی شهاب،
احزاب دولتی و نقش آنها در تاریخ معاصر ایران، همان، ص 97.
براساس آنچه ذکر شد مشخص میشود ادعای روزنامه حزب مبنی بر رسالت «ایران نوین» برای برگزاری انتخاباتی آزاد و دموکراتیک تا چه اندازه مضحک مینماید.