درخواست قطبی از نصیری برای انتقال آزمون از ساواک به تلویزیون!/ ادعای ساواک درباره دستوراتی که از نجف به تهران رسیده است!/ دستور برای احضار و بازجویی از محلاتی/ لایحه تشکیل وزارت اصلاحات ارضی/ سرور و شادمانی یهودیان ایران به خاطر تاجگذاری شاه!/ دیدار رئیس تشریفات دربار مراکش با شاه/ مراجعت غلامرضا پهلوی/ معاون سابق وزارت خارجه آمریکا به تهران آمد/ ترفیعات شهربانی و ژاندارمری/ در پیامی به مناسبت روز ملل متحد؛ شاه درباره صلح جهان اعلام خطر کرد!
درخواست قطبی از نصیری برای انتقال آزمون از ساواک به تلویزیون!
رضا قطبی، سرپرست تلویزیون ایران، طی نامهای خطاب به تیمسار نصیری، رئیس ساواک، تصریح کرده است: احتراما پیرو مذاکرات شفاهی متمنی است مقرر فرمایند آقای دکتر منوچهر آزمون با حفظ حقوق و کلیه مزایا به عنوان مأمور خدمت در این سازمان به سمت مشاور عالی سرپرست تلویزیون به منظور نظارت بر برنامههای اجتماعی و سیاسی به کار مشغول شوند. قبلا از حسن قبول و بذل توجه آن مقام تشکر میکنم.
در ذیل این سند تأکید شده است: به عرض تیمسار ریاست رسید. مقرر فرمودند جواب داده شود به طوری که در مذاکرات شفاهی اعلام شد از نظر همکاری موافقت میگردد که تا آخر سال جاری به طور مأمور در تلویزیون ملی ایران خدمت نماید و حقوق خود را از اینجا دریافت نماید تا ترتیب انتقال وی حداکثر تا اول سال 1347 در آن مؤسسه داده شود.[1]
ادعای ساواک درباره دستوراتی که از نجف به تهران رسیده است!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 2 آبان 1346 «شیخ موسی قمی در یک مصاحبه خصوصی اظهار داشت: چون سازمان امنیت بهشدت هرگونه ورود و خروج و مکاتبات را با کشور عراق کنترل مینماید، آیتالله خمینی دستوراتی به مناسبت وقایع اخیر به طرفداران خود در تهران به وسیله اینجانب داده و من همه آنها را به خاطر سپردم و به مجرد ورود به تهران به دستور آقای خمینی با شیخ فضلالله محلاتی[2] تماس حاصل و مفاد گفتار ایشان را به صورت اعلامیه روی کاغذ آورده و شیخ فضلالله محلاتی[3] هم متن اعلامیه را به مصدقی،[4] کتابفروشی که در بازار حلبیسازها مغازه دارد، داده تا وسیله چاپ آنها را فراهم نماید».
در نظریه «رهبر عملیات» این سند آمده است: اظهارات نامبرده بالا با مطالبی که شیخ فضلالله محلاتی پیرامون پخش اعلامیه در روز تاجگذاری بیان داشته است موضوع گزارش شماره 23122 /20 ه 3 ـ 30 /7 /46 بیارتباط نیست.[5]
دستور برای احضار و بازجویی از محلاتی
مقدم مدیر کل اداره سوم طی دستوری به ساواک تهران درباره «شیخ فضلالله مهدیزاده محلاتی» تصریح کرد: خواهشمند است دستور فرمایید ضمن احضار نامبرده بالا به نحوی که موجبات شناسایی منبع فراهم نشود، در مورد گزارش خبر معطوفی از وی تحقیقات لازم معمول و در صورتی که شواهد و دلایلی مبنی بر احتمال انجام فعالیت مضرهای از جانب افراد یادشده در گزارش مزبور بهدست آمده نسبت به بازداشت وی و سایر همکاران او اقدام و در غیر این صورت مشارالیه را با اخذ تعهد لازم آزاد نمایند؛ ضمنا نتیجه اقدامات انجامشده را به انضمام هرگونه اطلاعات مکتسبه دیگر را سریعا اعلام دارند.[6]
شهید آیتالله حاج شیخ فضلالله محلاتی در پی یکی از دستگیریها توسط ساواک (دی 1351)
لایحه تشکیل وزارت اصلاحات ارضی
مجلس شورای ملی امروز جلسه علنی داشت. قبل از تشکیل جلسه علنی نمایندگان یک جلسه خصوصی به مدت نیم ساعت داشتند.
در ابتدای جلسه علنی که در ساعت 9:30 رسمیت یافت، آقای مهندس ریاضی، رئیس مجلس شورای ملی، پیرامون بیستودومین سالگرد منشور سازمان ملل متحد سخن گفت.
اولین ناطق قبل از دستور امروز که در حقیقت اولین ناطق قبل از دستور دوره جدید مجلس شورای ملی بود، آقای مهندسی قادرپناه، نماینده مردم گرگان، بود.
جراید امروز کشور نوشتند: آقای مهندس قادرپناه در بیانات خود ابتدا از خدمات گرانبهای شاهنشاه آریامهر تجلیل کرد و سپس از سیل گرگان صحبت نمود. ناطق گفت: سیل گرگان ١٨٦ خانه را ویران و خسارات فراوانی به مردم آن سامان وارد آورده است.
سرور و شادمانی یهودیان ایران به خاطر تاجگذاری شاه!
آقای لطفالله حی، نماینده کلیمیان، درباره تاجگذاری شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت فرح پهلوی صحبت کرد و ضمن گفتن تبریک به ملت ایران، از سرور و شادمانی اقلیت یهود صحبت کرد.
تقدیم لوایح
در این موقع مجلس وارد دستور شد و خانم دکتر فرخرو پارسای، معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش، پشت تریبون قرار گرفت و اظهار داشت: با عرض تبریک به عموم نمایندگان محترم، در اجرای ماده ۹ قانون تشکیل هیئت امنای دانشگاهها امروز چهار لایحه مربوط به تشکیل هیئت امنا در دانشگاههای مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز را تقدیم میدارم.
دکتر ولیان، که تا تصویب لایحه تشکیل وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی سمت وزیر مشاور را دارد، لایحه تشکیل وزارتخانه جدید اصلاحات ارضی و تعاون روستایی را تقدیم داشت.
در پایان این جلسه آقایان مهندس جلالی نوری و مرندی به عضویت شورای عالی نفت و آقای حسامالدین رضوی به عنوان ناظر مجلس شورای ملی در بیمههای اجتماعی انتخاب شدند.[7]
دیدار رئیس تشریفات دربار مراکش با شاه
روزنامه «اطلاعات» نوشت: شاهنشاه آریامهر، ساعت 11:30 صبح امروز در کاخ نیاوران آقای نبونا، رئیس تشریفات دربار کشور مغرب (مراکش)، و سفیر آن کشور را به حضور پذیرفتند.
در این شرفیابی، رئیس تشریفات دربار مراکش مراتب تهنیت اعلیحضرت پادشاه مراکش را به مناسبت تاجگذاری به پیشگاه شاهنشاه آریامهر تقدیم داشت.[8]
مراجعت غلامرضا پهلوی
«اطلاعات» نوشت: دیشب والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی و والاحضرت منیژه از مسافرت سههفتهای خود به کشورهای اروپایی به تهران مراجعت کردند.
در فرودگاه مهرآباد، سفیرکبیر و وابسته نظامی کشور انگلستان، چند تن از وزرا، امرای ارتش و شخصیتهای مملکتی از والاحضرتین استقبال نمودند.[9]
معاون سابق وزارت خارجه آمریکا به تهران آمد
ساعت ۹:20 بعد از ظهر دیروز آقای جورج بال، معاون سابق وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا، به اتفاق دو تن از برجستهترین دیپلماتهای این کشور با هواپیما وارد تهران شدند.[10]
ترفیعات شهربانی و ژاندارمری
به فرمان محمدرضا پهلوی از تاریخ 30 مهرماه 13٤٦ تیمسار سرلشکر محمود معزی به درجه سپهبدی، سرهنگ توپخانه ستاد جواد نیکزاد، سرهنگ توپخانه ستاد علیاکبر مولوی، سرهنگ سوار ستاد غلامحسین فرات و سرهنگ قضایی ستاد حمید فروغ به درجه سرتیپی ارتقا یافتند.
ضمنا ٥٦ نفر از افسران ژاندارمری کل کشور از درجه ستوان یکمی تا درجه سرهنگی ترفیع یافتند.
در شهربانی
با درخواست شهربانی کل کشور و تصویب شاه سرکار سرهنگ مهندس رضا میرمیران به درجه سرتیپی و سرکار سرهنگ دوم دکتر نعمتی به درجه سرهنگی ترفیع یافتند؛ همچنین در شهربانی کل ٥٥ سرگرد به درجه سرهنگ و ٩٣ ستوان دوم به درجه ستوان یکمی ارتقا یافتهاند.[11]
در پیامی به مناسبت روز ملل متحد؛ شاه درباره صلح جهان اعلام خطر کرد!
جراید امروز کشور نوشتند: امروز مصادف با سالروز ملل متحد است و عصر دیروز به همین مناسبت از طرف جمعیت ایرانی طرفدار ملل متحد مراسم جشنی در تالار ابن سینا برگزار گردید.
در مراسم عصر دیروز روسای مجلسین، وزیر دربار شاهنشاهی، سناتورها و نمایندگان مجلسین، چند تن از وزیران، استادان دانشگاه، قضات و گروهی از دانشجویان شرکت داشتند.
در آغاز مراسم سلام شاهنشاهی و سپس سرود ملل متحد نواخته شد و آنگاه آقای علم، وزیر دربار شاهنشاهی، متن پیام شاهنشاه آریامهر، ریاست عالیه جمعیت ایرانی طرفدار سازمان ملل متحد، را قرائت کرد.
در این پیام آمده است: سازمان ملل به تنهایی یک نیروی مادی مافوق سایر نیروها نبوده و نیست تا بتواند حاکمیت خویش را در مشکلات و اختلافات بینالمللی از راه قدرت اعمال کند بلکه نیروی آن یک نیروی معنوی است که صرفا وابسته به تأیید و حسن نیّت کلیه اعضای سازمان است و چنین حسن نیّتی فقط وقتی میتواند واقعا تجلی کند که در مسائل مختلف جهانی منطق و واقعبینی بالاتر از خودخواهیهای ملی و تعصبات و اغراض خصوصی جای داده شود.
مایه تأسف است که در جریان عمل غالبا به عکس این عمل شده و در نتیجه نه تنها این سازمان بزرگ جهانی تضعیف گردیده، بلکه آنچه روح این سازمان و عامل اصلی موجودیت آن است، یعنی صلح و تفاهم بینالمللی و حل منطقی و واقعبینانه اختلافات به خطر افتاده است، بیآنکه عاملین این اشتباه متوجه این حقیقت باشند که اگر این صلح جهانی بالمره از میان برود، جنگی که این بار ممکن است در بگیرد نابودی خود آنها را همراه با نابودی همه جهان بشری به دنبال خواهد داشت.
وقایعی که اخیرا در خاورمیانه روی داد و احساسات دولت و ملت ایران را به اقتضای اخوت اسلامی جریحهدار ساخت لزوم تقویت سازمان ملل متحد را برای حل معضلات بینالمللی بیش از پیش آشکار ساخت.[12]
پینوشتها:
[1].
منوچهر آزمون به روایت اسناد ساواک، ص 143.
[2]. شهید محلاتی در خاطرات خود گفته است: «یک گزارشی به اینها رسیده مبنی براینکه آیتالله خمینی دستور داده به وسیله سید موسی، که مراسم تاجگذاری را برهم بزنید و خطاب به من نوشته شده بود که شما هم مسئول برهم زدن مراسم هستید. اتهام این بود که یک اعلامیه هم خودتان تنظیم کردهاید و دادهاید به حاج حسین آقا مصدقی چاپ کند. حاج حسین آقا مصدقی را هم اول شب گرفته بودند و کتک مفصلی هم به آن بیچاره زده بودند، و دنبالش هم آمدند مرا گرفتند. اصلا این گزارش دروغ بود، یک آقا شیخ موسی قمی بود که تازه از نجف آمده بود، من هم به دیدن او و آقای دیگری از آقایان نجف ــ که حالا اسمش را نمیخواهم بیاورم ــ رفته بودم که از اوضاع نجف باخبر شویم. اصلا آن قصه دروغ بود. البته ما خودمان اقداماتی میکردیم، مثل پخش مخفی اعلامیهها، ولی امام در این مورد اعلامیه نفرستاده بودند که مرا مأمور کرده باشند که این مراسم را به هم بزنم یا چنین دستوری داده باشند که ما یک عدهای را جمع کنیم برویم و مراسم آنها را به هم بزنیم، والا امام راجع به تاجگذاری اعلامیه میدادند». رک:
خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 74.
[3]. شهید محلاتی در خاطرات خود به این ماجرا اشاره کرده است: «قبل از این جشنها در جریان تاجگذاری، اینها یک شب به خانه من ریختند. من تازه خوابیده بودم، در را باز کردم، شخصی به نام حجازی که اسم مستعارش این بود، همراه دیگر مأمورین ساواک وارد خانه شدند. این فرد هنگامی که امام در قیطریه بود، مراقب ایشان بود و از آنجا من او را میشناختم. او هم مرا میشناخت. این آدم در رأسشان بود و از کماندوهای خیلی گردنکلفت و قوی بود. او با یک عدهای آمدند و توی خانه من ریختند و با آن بد اخلاقیهایی که داشتند موجب ناراحتی ما شدند چون خانم من حمل داشت و ما تا مدتها گرفتار مریضی خانم بودیم. خانه را تفتیش کردند و اوراقی از همین اعلامیهها به دستشان آمد و شبانه مرا به ساواک تهران بردند. همان شبانه یک بازجویی مختصری از من کردند و بعد مرا به تهامی، که معاون سرهنگ مولوی بود و ظاهرا حالا هم زندان باشد، تحویل دادند. او هم شبانه ما را به زندان قزل قلعه فرستاد. وقتی که من وارد شدم دیدم صدای ناله از توی یکی از اتاقها میآید. حالا کی را بازجویی میکردند یا شکنجه میدادند نمیدانم. فردا صبح مرا بردند برای بازجویی، دو سه روزی مانده بود به مراسم تاجگذاری».
رک:
خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 74.
[4]. حسین مصدقی فرزند محمد در سال 1282ش در تهران به دنیا آمد. وی در بازار تهران، به کاغذفروشی اشتغال داشت و در سال 1341 در حرکت اعتراضی علیه قانون انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی فعالیتهای گستردهای داشت. در ادامه همین فعالیتها در تاریخ 1 /3 /1342 به ساواک احضار شد و 23 روز بعد به اتهام همکاری با روحانیون در نشر اعلامیه دستگیر و به مدت هشت روز زندانی شد و با سپردن تعهد همکاری آزاد گردید.
حسین مصدقی در تاریخ 11 /12 /43 به اتهام عضویت در
هیئتهای مؤتلفه دستگیر و شش روز بعد از او رفع سوءظن شد.
مصدقی در تاریخ 17 /11 /43 به ساواک گفت: «حدود سه ماه است با حضرت آیتالله خمینی مربوط هستم و رساله ایشان را چاپ میکنم». حسین مصدقی مجددا در تاریخ 2 /8 /46 به دلیل سوءظن به ایشان و دستگیر شد، ولی زندانی نگردید. وی در تاریخ 1 مرداد 1350 به علت سکته قلبی از دنیا رفت.
[5].
شهید حجتالاسلام فضلالله مهدیزاده محلاتی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول، ص 243.
[7].
اطلاعات، 2 آبان 1346، صص 17 و 20.