گزارش ساواک درباره نظرات سران جامعه سوسیالیستها درباره امور کشور و فعالیتهای حزبی/ «پهلوی قادر به حل نهایی تضادهای درونی جامعه نیست»!/ «شعارهای گذشته دیگر ارزشی ندارد و روش دوران مصدق شکست خورده است»!/ «باید نیروهای ارتجاعی، فئودال، سرمایهدار، دزد و دلال را تضعیف کرد»!/ ملکی: بارها گفتهام اعراب باید با اسرائیل کنار بیایند و روش پهلوی دراینباره معقول است!/ تلگرام تبریک شاه به مناسبت سالگرد انقلاب اکتبر شوروی/ مدیر عامل جدید سازمان آب/ کمیتههای اجرایی سازمان همکاری عمران منطقهای/ «قسمتی از وزارت کشاورزی به صورت بازرگانی اداره میشود»/ مقامات حزب ایران نوین: انتخابات انجمن شهر تهران حزبی است!/ «مردی پسرش را که به مدرسه نرفته بود داغ کرد»
گزارش ساواک درباره نظرات سران جامعه سوسیالیستها درباره امور کشور و فعالیتهای حزبی
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 16 آبان 1346 درباره «اظهار نظر سران جامعه سوسیالیستها درباره وضع مملکت و فعالیتهای حزبی و تشکیلاتی» «ضمن تماس و مذاکراتی که با سران جامعه سوسیالیستها در پاریس و تهران به عمل آمده هر کدام از آنها درباره وضع فعلی مملکت و فعالیتهای حزبی و موضعی که در آینده باید دستجات سیاسی بهخصوص جامعه سوسیالیستها بگیرند مطالبی بیان و اظهار نظرهایی نمودهاند...»
«پهلوی قادر به حل نهایی تضادهای درونی جامعه نیست»!
این سند میافزاید: دکتر امیر پیشداد، مسئول جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا که در حال حاضر به تنهایی و با مشکلات نسبتا زیادی از نظر مالی و نفری عناصر این جامعه را در اروپا رهبری میکند و در پاریس ضمن تدریس در دانشکده طب دارای مطب خصوصی نیز هست، ضمن ملاقاتی که در تاریخ 25 /7 /46 در پاریس با او به عمل آمده درباره رژیم ایران و خط مشی آینده جامعه سوسیالیستها مطالبی گفته که مفاد آن چنین است:
در حال حاضر رژیم ایران میخ خود را سفت کوبیده ولی قادر به حل نهایی تضادهای درونی جامعه نیست. ما باید از طریق نشریات و تماسها و ارتباط و دوستی با نیروهای مترقی جهانی مشعل سوسیالیسم ایرانی را زنده نگاه داریم تا وقت مقتضی فرا رسد. نقش اروپا یا به طور کلی خارج باید آن باشد که با توجه به شرایط دموکراتیکی که دارد مبارز شناختهنشده تربیت کند و به ایران بفرستد.
«شعارهای گذشته دیگر ارزشی ندارد و روش دوران مصدق شکست خورده است»!
منوچهر صفا، که مدت قریب به سه سال در زندان بوده و بعد از خلیل ملکی عمیقترین تئوریسین جامعه سوسیالیستها میباشد و حتی اکثریت عناصر این جامعه نامبرده را بعد از خلیل ملکی رهبر جامعه مزبور میدانند و در فروردینماه سال 13۴۶ از زندان آزاد و در این مدت به مطالعه پرداخته، ضمن ملاقات روز 2 /8 /46 چنین گفته است: باید اعتراف کرد که نیروهای مخالف با جبهه ملی سوم و اصولا تاکتیکها و روشها و مبارزات اخیر که دنباله مبارزات دوران دکتر مصدق است، با شکست روبهرو شده و شعارهای گذشته دیگر ارزشی ندارد و روابط خود را با زمان حاضر از دست داده است؛ زیرا اجتماع ایران یا به عبارت دیگر ساختمان اقتصادی و اجتماعی آن دگرگون شده و فعلا نیروها مشخص نیستند. هماکنون نه طبقه بورژوازی ملی نه طبقه کارگر و نه دهقان بیچیز و غیره هیچ کدام دقیقا روشن نیستند و تعریف معینی ندارند. در نتیجه باید از مبارزات و شعارهای روزمره و مسائل مبتلا به امروزی فعلا دست برداشت و مدتی برای شناخت اجتماع کنونی و آینده ایران مطالعات لازم به عمل آورد.
بدیهی است که ما سوسیالیست هستیم و رژیم ایران حتی اگر بهترین موفقیتها را نیز به دست آورد، چون در جاده سرمایهداری قدم برمیدارد ما با آن همواره مخالف خواهیم بود.
«باید نیروهای ارتجاعی، فئودال، سرمایهدار، دزد و دلال را تضعیف کرد»!
خلیل ملکی: نامبرده که به دنبال آزادی از زندان آن طور که انتظار داشته مورد استقبال و عیادت رفقای حزبی قرار نگرفته و حتی بسیاری از سوسیالیستهای قدیمی و افرادی که در اروپا به اصطلاح چندآتشه بودهاند از ملاقات با او خودداری کردهاند از این موضوع به شدت خشمگین است؛ ضمن ملاقات روز 8 /8 /46 ضمن اینکه دو نظریه بالا را بهدقت استماع نموده گفته است: هر دوی آنها اشتباه میکنند. ما یک عمر مبارزه کردیم و فجایع و نواقص استالینیسم و دنبالهروی و غیره را تذکر دادیم حالا در سراسر جهان همه به حرفهای ما رسیدهاند آن وقت این آقایان (افراد جامعه در اروپا) از هر چپ افراطی بدون نتیجه طرفداری میکنند و شوروی و اروپای شرقی و همه را میکوبند و اصولا از مرحله پرت هستند. نشریات آنها آنچنان که من دیدهام، هیچ ارزشی ندارد و هیچ کس را جلب نمیکند. حتی مطالب "پیک ایران" که مسائل روزمره را مورد بررسی قرار میدهد و ایرادات صحیح به برنامههای دولت و موارد اجرای آن وارد میکند، خیلی بهتر است. عاقلیزاده و صفا هم حالا میخواهند مطالعه کنند و درست مانند تودهایها حاضر نیستند به اشتباهات گذشته خود اعتراف کنند. نمیخواهند قبول کنند که آن انقلابیگری بیهودهشان و غیره و روشهای غلطی که اتخاذ کردند این نتایج را به بار آورد. چون حاضر به اتوکریتیک، که بدیهیترین اصل سوسیالیسم است، نیستند لاجرم راهی جز در خانه نشستن و مطالعه ندارند. به نظر من حالا هم باید مانند گذشته حقایق را پذیرفت. با جناحهای مترقی و اقدامات مترقی رژیم همراهی کرد و با وارد شدن در گود واقعی سیاست سعی کرد رژیم را هر چه بیشتر در جاده ترقی و پیشرفت انداخت و نیروهای ارتجاعی و فئودال و سرمایهدار و دزد و دلال را تضعیف کرد».
خلیل ملکی آنگاه از دوستان و رفقای مارکسیست چند آتشه، که در خارج حرارتی دارند و به ایران میآیند و به اصطلاح وا میروند و حتی از سرزدن به ملکی دست راستی! هم وحشت دارند، سخت انتقاد کرد و افزود: دکتر هوشنگ شیرینلو طبیب اشراف شده و چون پسرش با والاحضرت ولیعهد همکلاس است، رفقای سابق را از یاد برده و حمید عنایت[1] هم کاری گرفته و گذشته را فراموش نموده. شنیدم دکتر جهانشاه صالح[2] در جلسهای با عصبانیت درباره عنایت گفته بود: «نمیدانم سازمان امنیت چه اصراری دارد این کمونیست... را به دانشگاه تحمیل کند» و شاید هم راست گفته باشد و سایرین هم به همین ترتیب.
در «ملاحظات بخش ۳۱۲» این سند آمده است: خلیل ملکی از اینکه از یک عمر مبارزه طرفی نبسته و حداقل امروز بر خلاف انتظارش مریدان سابق آن طور که باید و شاید بهاصطلاح به او نمیرسند و به ملاقاتش نمیروند و حداقل حس جاهطلبی او را اقناع نمیکنند سخت عصبانی است و خشم او بیشتر از عناصر جامعه در ایران است که رویه کجدار و مریز او را که تجویز میکرد اعمال نکردند و جامعه سوسیالیستها را دچار شکست قطعی ساخته او هم فعلا عصیان صامت را در قبال اعضای جامعه و دستگاه پیشه کرده و تا حدودی که چشمان بیمار و ضعیفش اجازه میدهد فقط به مطالعه و ترجمه کتاب میپردازد.[3]
ملکی: بارها گفتهام اعراب باید با اسرائیل کنار بیایند و روش پهلوی دراینباره معقول است!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 16 آبان 1346 با موضوع «اظهارات خلیل ملکی درباره جمال عبدالناصر و اسرائیل و قصد خودش برای عزیمت به اتریش» «خلیل ملکی رهبر جامعه سوسیالیستها ضمن یک ملاقات خصوصی درباره وضع اعراب و اسرائیل و بهخصوص مصر اظهار داشته است: "این ناصر هم معلوم شد که توخالی بوده و هیچ غلطی نکرده است. سیاست خارجیاش که همیشه غلط بود. حالا هم که معلوم شده در داخل هم کاری نکرده است. همان عوامل فساد و فئودالها و متملقان و بیعرضهها سرکار بودهاند. اینها را باید به آن کسانی گفت که بیقید و شرط از ناصر دفاع میکردند. عقیده من در مورد اسرائیل و مصر و اعراب همان است که بارها گفتهام؛ اعراب با اسرائیل باید کنار آیند و از تکنیک و کارشناسان آن برای پیشرفت منطقه استفاده کنند. روش دولت ایران خیلی معقول است و خیلی خوب در معامله با اسرائیل و کشورهای دیگر حساب کردند".»
خلیل ملکی درباره حال و وضع خودش اظهار داشته که عمل جراحی چشم او موفقیتآمیز نبوده و باید برای معالجه و عمل مجدد به خارج برود. نامبرده افزوده برای این کار وین را انتخاب کرده؛ زیرا دفعه قبل مخارج بیمارستان و معالجهاش خیلی کم بوده است. مشارالیه اضافه کرده که این تقاضای پاسپورت آنها یک آزمایش است که میخواهد ببیند دستگاه میگذارد از کشور خارج شود یا نه؟
نامبرده در این موقع به وضع جامعه سوسیالیستها در اروپا اشاره کرده و گفته: اگر بگذارند و عمر باقی باشد به اروپا خواهم رفت و به این بچهها (منظور افراد جامعه در اروپا) خواهم گفت که فعالیتها و اقدامات و نوشتههایشان ره به ترکستان دارد.
در «ملاحظات بخش ۳۱۲» این سند آمده است: خلیل ملکی همیشه از اسرائیل و روش سوسیالیستی آن دفاع و جانبداری میکرده و همواره از عبدالناصر انتقاد مینموده است. اگرچه افراد جامعه سوسیالیستها در جریان جنگ اعراب و اسرائیل تغییر جهت دادند و حملاتی علیه اسرائیل به عمل آوردند، ولی در عقاید قبلی ملکی تغییری حاصل نگردید. منظور نامبرده از بیان مطالب فوق درباره مسافرتش، که اکثرا به همه کسانی که به ملاقاتش میروند میگوید، آن است که بالاخره این موضوع و خبر آن به ساواک برسد و زمینهچینی است که برای جلب موافقت ساواک با صدور گذرنامهاش میکند و تا به حال برای مسافرت او استعلام نظر نشده است.[4]
خلیل ملکی در جمع برخی اعضای نیروی سوم در دفتر این جمعیت
تلگرام تبریک شاه به مناسبت سالگرد انقلاب اکتبر شوروی
جراید امروز کشور نوشتند: امروز از طرف شاهنشاه آریامهر تلگرام تبریکی به مناسبت آغاز پنجاهمین سال انقلاب اکتبر شوروی به عنوان حضرت نیکولای پادگورنی، صدر هیئترئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، مخابره شد.
متن این تلگرام به این شرح است:
حضرت نیکولای پادگورنی؛ صدر هیئترئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مسکو
در این هنگام که کشور بزرگ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی پنجاهمین سال انقلاب اکتبر را جشن میگیرد، با نهایت خوشوقتی بهترین شادباشهای خود را ابراز میدارم و سلامت و سعادت آن حضرت و رفاه و تعالی مردم آن کشور همسایه و عالیقدر و استحکام مبانی دوستی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را خواستارم.
محمدرضا پهلوی.[5]
مدیر عامل جدید سازمان آب
بنا به پیشنهاد وزارت آب و برق و تصویب هیئت وزیران، آقای مهندس عزیزالله کهکشان، رئیس دفتر فنی سازمان برنامه، به مدیریت عامل سازمان آب منطقهای تهران منصوب گردید.
آقای مهندس کهکشان یکی از مهندسین مؤثر در تشکیل سازمان آب تهران میباشد که تمام مشاغل اداری و فنی و معاونت آن سازمان را طی کرده و بعد از آن ریاست سازمان بنادر و کشتیرانی داشته و اخیرا عهدهدار ریاست دفتر فنی سازمان برنامه بود.[6]
کمیتههای اجرایی سازمان همکاری عمران منطقهای
در جلسه امروز، کنفرانس رؤسای برنامهریزی سازمان همکاری عمران منطقهای، که در کاخ سازمان برنامه تشکیل شد، کمیتههای اجرایی سازمان مذکور به این شرح تعیین گردید:
کمیته صنعت، کمیته نفت و پتروشیمی، کمیته بازرگانی، کمیته حمل و نقل و مخابرات، کمیته همکاریهای فنی و امور اداری، کمیته امور اجتماعی.
هر کمیته به مقتضای امور فنی مربوطه، کمیتههای فرعی دیگری تشکیل میدهد که مسائل فنی را مورد بررسی قرار داده و در اجرای آن اقدام خواهد کرد.[7]
«قسمتی از وزارت کشاورزی به صورت بازرگانی اداره میشود»
امروز در سمینار دفع آفات نباتی اعلام شد: طرحی در دست تهیه است تا بعضی از قسمتهای وزارت کشاورزی، به صورت بازرگانی اداره شود.
در این سمینار همچنین گفته شد: با ابلاغ برنامه عظیم پنجساله چهارم، که بهزودی صورت میگیرد، وظایف سنگینی به عهده وزارت کشاورزی گذاشته میشود.
طبق این برنامه تولید محصولات کشاورزی باید به نوزدهمیلیون تُن در سال برسد.
سمینار دفع آفات نباتی و قرنطینه صبح امروز با حضور آقایان دکتر زاهدی، وزیر، و مهندس میرحیدر، معاون وزارت کشاورزی، افتتاح شد.
قبل از افتتاح سمینار دفع آفات نباتی و قرنطینه، آقای مهندس گودرزی رئیس سازمان حفظ نباتات گفت: با تصویب قانون حفظ نباتات وظایف سنگینی به عهده این سازمان است.
مهندس ایازی افزود: با اجرای برنامههای دفع آفات و قرنطینه نباتی در حدود 25 درصد بر محصولات کشاورزی اضافه خواهد شد.[8]
مقامات حزب ایران نوین: انتخابات انجمن شهر تهران حزبی است!
مقدمات انتخابات انجمن شهر تهران در کمیتههای حزب ایران نوین مطرح گردید و مسئولان این کمیتهها برای آماده شدن افراد به منظور شرکت در این انتخابات تدارک میبینند.
یک مقام در حزب ایران نوین امروز اعلام داشت که انتخابات انجمن شهر تهران حزبی است و بهزودی شروع میشود.
در این انتخابات سایر افراد و انجمنهای محلی و اصناف و طبقات دیگر جامعه نیز شرکت میکنند. مقامات رسمی شهرداری وزارت کشور نیز تأیید میکنند که انتخابات انجمن شهر تهران در ماههای آذر و دی انجام خواهد شد.
در شهر تهران نزدیک به یکمیلیون نفر از مردم حائز شرایط رأی دادن هستند و در انتخابات انجمن شهر تهران و برای انتخاب سی نماینده شرکت میکنند.[9]
«مردی پسرش را که به مدرسه نرفته بود داغ کرد»
امروز پدری پسرش را که به مدرسه نرفته بود «داغ» کرد.
علی اکبرزاده، که از طرف ژاندارمری سلیمانیه به دادسرای تهران تسلیم شده، در این مورد به خبرنگار ما گفت: اخیرا به من گفتند که پسر دهسالهام مجید بعضی روزها از مدرسه فرار میکند و به سینما میرود. این خبر مرا سخت تکان داد؛ زیرا یک پدر برای فرزندانش امیدها دارد.
رقتی این خبر را شنیدم مثل این بود که همه چیز خود را از دست داده باشم؛ دیگر حال خود را نفهمیدم و آینده سیاه پسرم مثل پرده سینما از جلوی چشمم گذشت. به مدرسهاش رفتم و سپردم هر روز که مجید غایب شد مرا خبر کنند. امروز به من خبر دادند که مجید به مدرسه نرفته، یک تاکسی کرایه کردم و در خیابانهای شهر بهخصوص اطراف سینماها به جستوجویش پرداختم و او را مقابل سینمایی پیدا کردم و به خانه آوردم؛ چون از فرط ناراحتی از حال طبیعی خارج بودم، دست و پای او را بستم و با میله آهنی او را تا میتوانستم داغ کردم. مادرش که تماشاگر این صحنه بود چون نتوانست با التماس و گریه مانع ین عمل شود دوان دوان و شیونکنان خود را به ژاندارمری محل رسانید و سرکار صدفی، رئیس پاسگاه، مرا دستگیر کرد.
پزشکی قانونی برای پسرم یک ماه درمان تعیین نموده و امروز به دادسرا تسلیم شدم. به من میگویند کار بدی کردهام؛ شاید درست میگویند، ولی میخواهم سؤال کنم که اگر همانهایی که مرا مذمت میکنند جای من بودند با چنین پسری چه میکردند.[10]
پینوشتها:
[1]. حمید عنایت در سال ۱۳۱۱ش در یک خانواده متوسط در تهران به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان فیروز بهرام، که از مدارس قدیمی تهران بهشمار میآمد و به همت زرتشتیان تأسیس شده بود، به پایان رسانید و در سال ۱۳۲۹ وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد. پس از سه سال تحصیل در آن دانشکده در سال ۱۳۳۲ در رشته علوم سیاسی فارغالتحصیل گردید.
پس از دو سال کار در سفارت ژاپن در تهران در سال ۱۳۳۴ برای ادامه تحصیل عازم لندن شد و در سال ۱۳۴۰ موفق به اخذ دکترا از «مدرسه اقتصادی لندن» گردید. تز دکترای عنایت درباره «تأثیر فرهنگ غرب بر اندیشه سیاسی عرب» بود. عنایت در سال ۱۳۴۳ به کشور سودان رفت و به مدت یک سال در دانشگاه خارطوم تدریس کرد و این مدت فرصتی بود برای تکمیل زبان عربی. او مجددا به انگلستان بازگشت و پس از چندی در سال ۱۳۴۵ به ایران آمد و در دانشکده حقوق و علوم سیاسی به تدریس و تحقیق پرداخت که تا سال ۱۳۵۹ ادامه یافت.
حمید عنایت در تیرماه سال ۱۳۶۱ زمانی که همراه خانوادهاش از جنوب فرانسه به سوی انگلستان در پرواز بود، در هواپیما دچار سکته قلبی شد و در پنجاهمین سال زندگیاش درگذشت. عنایت در دوران دانشجویی همکاریهایی با کنفدراسیون دانشجویان ایرانی داشت. از عنایت آثاری مانند: شش گفتار درباره دین و جامعه، سیری در اندیشه سیاسی عرب، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر برجای مانده است.
[2]. جهانشاه صالح در سال ۱۲۸۳ش به دنیا آمد و کوچکترین فرزند مبصرالممالک، نایبالحکومه دهستان آران بیدگل و نوشآباد کاشان، بود. او تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان علمیه کاشان به پایان برد.
وی زبان فرانسه را در مدرسه الیانس اسرائیلی، که توسط فرانسویها ایجاد شده بود، آموخت. صالح بعدها روانه تهران شد و در کالج آمریکایی ادامه تحصیل داد. در کلاس دوازدهم کالج بود که از طرف دکتر میلسپو، رئیس کل مالیه ایران، نامهای به دکتر جردن، رئیس کالج، رسید که در آن درخواست شده بود چند نفر مترجم که به زبان انگلیسی و فارسی تسلط داشته باشند برای استخدام معرفی شوند. یکی از افراد معرفیشده جهانشاه صالح بود. مدتی بعد به مقام معاونت مخصوص و رئیس دارالترجمه بنیوال، پیشکار مالیه گیلان و مازندران، منصوب شد؛ سپس عازم آمریکا و در رشته پزشکی در دانشگاه سیراکیوش مشغول به تحصیل شد. پس از اخذ دکترا به ایران مراجعت کرد و در دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد. صالح در تیرماه ۱۳۲۹ در کابینه سپهبد
رزمآرا به وزارت بهداری رسید و همچنین در کابینههای مختلف به وزارت رسید.
[3].
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک، ص 529.
[5].
اطلاعات، 16 آبان 1346، ص 20.