دهه 1320ش/1940م سالهایی بود که هنوز محمدرضا شاه در حدی از قدرت نبود که بتواند مستقیماً هیئت دولت را تحت کنترل و فشار خود قرار دهد، و چون تاحدودی خود را پیرو قانون اساسی مشروطیت نشان میداد، بنابراین لازم مینمود برای کسب اطلاع از جلسات هیئت دولت، حداقل به یک نفر اعتماد کند تا بتواند به واسطه او در جریان امور قرار گیرد...
فرمانداری اسدالله علم در بلوچستان تا سال 1328ش / 1949م به طول انجامید. سپس به مرکز فراخوانده شد و در حالی که حدود 29 سال داشت منصب وزارت کشور را در کابینه محمد ساعد کسب نمود.1
حکم انتصاب اسدالله علم به وزارت کشور به شرح زیر است: «نظر به پیشنهاد جناب محمد ساعد نخستوزیر به موجب این دستخط جناب اسدالله علم را به سمت وزارت کشور منصوب و مقرر میداریم که به انجام وظایف محوله اقدام نماید. کاخ مرمر 25 دیماه 1328.» 2
کابینه محمد ساعد بدون اینکه سقوط کند در روز 16 اسفند 1328/1949م دوباره ترمیم و به مجلس شورای ملی معرفی شد. اسدالله علم در کابینه جدید به عنوان وزیر کشاورزی منصوب شد. محمدرضا شاه پهلوی طی دستخطی مشابه اسدالله علم را به وزارت کشاورزی منصوب کرد.3
اسدالله علم بعد از سقوط کابینه محمد ساعد، در کابینه علی منصور که در 14 فروردین 1329/1950م تشکیل و در 20 فروردین همان سال به مجلس شورای ملی معرفی شد بار دیگر پست وزارت کشاورزی را به دست آورد.4
کابینه علی منصور در 5 تیر 1329/1950م سقوط کرد و کابینه جدید به ریاست سپهبد حاجعلی رزمآرا در 6 تیر 1329/1950م تشکیل شد. رزمآرا در 11 تیر ماه همان سال هیئت دولت خود را به مجلس شورای ملی معرفی کرد. در ابتدای تشکیل این کابینه اسدالله علم عضویتی در آن نداشت، اما پس از گذشت چند ماه در 12 بهمن 1329/1950م به دنبال کنارهگیری دکتر محمد نخعی از پُست وزارت کار، اسدالله علم به این سمت منصوب شد.5 عضویت اسدالله علم در کابینه رزمآرا مدت زیادی ادامه نیافت، زیرا در روز 16 اسفند 1329/1950م علی رزمآرا، نخستوزیر، در مسجد شاه ترور شد و به قتل رسید و کابینه او هم سقوط کرد.
اسدالله علم در 26 خرداد 1331/1952م در حالی که کابینه دکتر مصدق بر سر کار بود ـ و لاجرم در کابینه وی جایی نداشت ـ از سوی شاه طی فرمان زیر به سمت سرپرست اداره املاک و مستغلات پهلوی تعیین شد: «جناب اسدالله علم ـ چون برای ترتیب و تنظیم اداره املاک و مستغلات پهلوی تعیین شخص لایق و با کفایتی که طرف اعتماد ما باشد لازم بود، علیهذا به موجب این دستخط شما را به سمت سرپرستی آن اداره منصوب و مقرر میداریم که به انجام وظایف محوله اقدام نمایید. کاخ سفید محمدرضا پهلوی [محل امضا].6
درباره حضور اسدالله علم در سنین جوانی در کابینههای مختلف نظریات مختلفی از سوی محققین ابراز شده است. برخی به سادگی از کنار این قضیه گذشته و انتصاب علم را به عنوان وزیر، امری طبیعی و کاملاً تصادفی ارزیابی کردهاند. برخی انتصاب او را به وزارت ناشی از هوش و استعداد و علم و دانش وی میدانند. اما برخی دیگر در استعداد و دانش اسدالله علم جهت احراز پست وزارت تردید کردهاند، در واقع هم همین است، زیرا عضویت اسدالله علم در کابینهای نظیر کابینه ساعد در سال 1328ش/1949م که اشخاص صاحب نامی مانند دکتر محمد سجادی، حسین علاء، سپهبد مرتضی یزدانپناه، عباسقلی گلشاییان، علیاصغر حکمت در آن حضور داشتند، بس معنادار و مهم مینماید و تردیدی باقی نمیگذارد که اسدالله علم دوست دوران ولایتعهدی محمدرضا پهلوی، که به تدریج جایگاهی بس مهم در نزد وی یافت، میبایست حداقل از سوی شاه به رؤسای کابینههای فوق تحمیل میشد و در هیئت دولت حضور مییافت.
دهه 1320ش/1940م سالهایی بود که هنوز محمدرضا شاه در حدی از قدرت نبود که بتواند مستقیماً هیئت دولت را تحت کنترل و فشار خود قرار دهد، و چون تاحدودی خود را پیرو قانون اساسی مشروطیت نشان میداد، بنابراین لازم مینمود برای کسب اطلاع از جلسات هیئت دولت، حداقل به یک نفر اعتماد کند تا بتواند به واسطه او در جریان امور قرار گیرد. امّا به رغم کوشش محمدرضا شاه در به کار بستن این شیوه، وی نتوانست تا قبل از کودتای 28 مرداد 1332/1953م فرصت و قدرت لازم را برای این کار به دست آورد. گرچه دولتهایی هم که قبل از کابینه مصدق روی کار آمده بودند خصلت محافظهکاری داشتند و اغلب به نفع سیاست انگلستان در ایران کار میکردند، چنان که خود محمدرضا شاه هم منصوب متفقین بود، ولی تا ارائه چهره دیکتاتورمآبانه در امر حکومت اندکی فاصله داشت. وی در طی این سالها توانسته بود اداره کشور را با تکیه بر متنفذین و سیاستمداران طرفدار خود با جدیت و سوءظن مفرط دنبال کند، با این وجود هنوز در تثبیت موقعیتش در تخت سلطنت تردید بود. انگلستان و امریکا بر سر ابقای محمدرضا شاه پهلوی هنوز به توافق نهایی نرسیده بودند. سیاست انگلستان در مقایسه با امریکا در ایران فعالتر بود، انگلستان تصمیمگیرنده نهایی بهشمار میرفت. اما این برتری سیاسی به مفهوم تباین سیاست دو کشور نبود. در واقع مواردی وجود داشت که باتوجه به تضاد منافع مقطعی دو کشور با همدیگر تباین داشتند و چه بسا این تضاد گاه شکل جدّیتری به خود میگرفت، اما در نهایت هر یک نمیتوانستند وجود دیگری را نادیده بگیرند. در این شرایط اسدالله علم سعی کرد بتدریج روابط خود را با دستگاههای اطلاعاتی هر دو کشور برقرار و مستحکم سازد و در عین حال نسبت به محمدرضا شاه اظهار وفاداری و سرسپردگی نماید. هر چند این وفاداری و سرسپردگی ممکن است به منظور جلبنظر شاه و القای برخی نظریات به او صورت گرفته باشد ولی با تمام این احوال دوستی و وفاداری اسدالله علم نسبت به شاه در سالهای تصدی وی در کابینههای مختلف تا ترور رزمآرا در حد بسیار بالایی بود. اسدالله علم از این زمان تا هنگام مرگ یکی از معدود کسانی شد که نسبت به شاه وفادار باقی ماند، هر چند جهتدار بودن این وفاداری قابل کتمان نیست. وی بارها شاه را در حل مشکلات سیاسی و اجتماعی که در کشور بروز میکرد، یاری داد و در نابودی مخالفان شاه هیچگاه تردید به خود راه نداد.
پی نوشت:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. محمد ساعد که در 25 آبان 1327/1948م دولت خود را تشکیل داده بود، منصب وزارت کشور را به کسی واگذار نکرده بود. در 22 اسفند 1327/1948م دکتر منوچهر اقبال به این سمت برگزیده شد. اما وزارت وی حدود 10 ماه دوام آورد و سپس از وزارت کشور استعفا داد و به جای وی اسدالله علم که از فرمانداری کل بلوچستان کنارهگیری کرده بود، وزیر کشور شد.
2. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند 8159 .
3. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند 8163 .
4. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند 8162 .
5. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند 8161 و سند 113ـ22ـ2ـ794ـ ع.
6. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند 8158 .