کارنامه برنامه پنجم توسعه در دوران پهلوی؛

در آستانه دروازه های تمدن بزرگ یا وداع با قدرت؟!

در سالهای برنامه پنجم عمرانی 33 درصد واردات صرف ورود ماشین و اتومبیل و کالاهای لوکس، 29 درصد مواد اولیه مورد نیاز کارخانه ها و 24درصد صرف تجهیزات نظامی می شد. همچنین به دلیل رشد اندک بخش کشاورزی 12درصد از واردات نیز شامل واردات مواد غذایی بود.
در آستانه دروازه های تمدن بزرگ یا وداع با قدرت؟!
در یکصدسال اخیر یکی از دغدغه‌های جامعه ایرانی رسیدن به توسعه و رهایی از عقب ماندگی بوده است. این مسئله موجب شده تا در این سالها برنامه‌ها و راهکارهای مختلفی برای رسیدن به توسعه ارائه گردد. با این حال تدوین برنامه های پنجگانه توسعه در سالهای 1327 تا 1356 را می‌توان سرآغاز برنامه-ریزی مدون به شیوه مدرن برای رسیدن به توسعه اعلام کرد.
 
در واقع در زمان اجرای برنامه‌های توسعه و به خصوص برنامه‌های سوم،چهار و پنجم، چهره کشور به دلیل تغییرات اقتصادی،سیاسی و اجتماعی دچار تغییراتی شد و ایران وارد دوران جدید گردید. از همین رو بسیاری از نظریه پردازان سیاسی معتقد هستند ریشه های انقلاب اسلامی را می‌توان در تغییر و تحولات این دوران جستجو کرد.
 
با این حال در بین سه برنامه متاخر توسعه در دوران پهلوی دوم، برنامه پنجم به دلیل مصادف شدن با افزایش درآمدهای نفتی، بلندپروازیهای محمدرضا پهلوی برای رسیدن به ژاندارمی منطقه و در نهایت رکود و رشد تورم در اواسط دهه 50، یکی از پرتلاطم‌ترین برنامه‌های توسعه محسوب می‌شود. این نوشتار درصدد بررسی تاثیرات اجرای برنامه پنجم توسعه در قبل از انقلاب اسلامی می‌باشد.
 
برنامه پنجم در حالی قرار بود در سال 52 به اجرا درآید که به دلیل سیاستهای ناهمگون دو برنامه قبلی، کشور وارث مشکلاتی بود که تصور می‌شد برنامه پنجم بتواند برخی از آنها را حل کند. به عنوان مثال اجرای دو برنامه قبلی توسعه، مهاجرت به شهرها را افزوده بود. همچنین به دلیل سیاستهای نامتوازن رشد کشاورزی، کمتر از رشد بخش صنعت بود. این مسئله موجب شده بود تا رشددرآمد سرانه در روستاها کمتر از شهر باشد. در این دوران امکانات بیشتر در شهرها و به خصوص شهرهای بزگ متمرکز شده بود.1
 
سیاستهای نامتوازن توسعه در این سالها سبب شده بود تا شکاف طبقاتی و نارضایتی از این مسئله افزایش بیابد.به طوری که از سالهای 49 تا زمان شروع برنامه پنجم شاهد رشد فعالیتهای چریکی در کشور هستیم.2شروع برنامه پنجم توسعه همزمان با جهش درآمدهای نفتی کشور بود.در واقع اگر درآمدهای نفتی در سال 42 برابر با40000میلیون ریال (12درصد تولید ناخالص ملی) بود،این رقم بعد از جهش قیمت نفت به 1333300میلیون ریال(50درصد تولید ناخالص ملی) رسیده بود. از این رو برخی برنامه پنجم را همزمان با نفتی شدن اقتصاد ایران می‌دانند.3
 
سیاست درهای باز وارداتی
اولین تاثیر رشد درآمدهای نفتی تغییر ارقام بودجه پیش بینی شده در برنامه پنجم توسعه بود. در حالی که اعتبارات پیش‌بینی شده این برنامه 3334میلیارد ریال بود. با افزایش درآمد نفت به رقم 8296میلیارد ریالافزایشیافت. افزایش درآمدهای نفتی موجب شد تا حکومت وقت به سیاست درهای باز وارداتی روی آورده وظرف مدت کوتاهی با پشتوانه ارزها نفتی انواع و اقسام کالاهای ساخت خارج با قیمت نازل وارد کشور شده و همان صنایع اندک ایجاد شده در مرز نابودی قرار بگیرند.4
 
همچنین در این سالها شاه تلاش کرد تا با استفاده از درآمدهای نفتی دیوانسالاری کشور را به منظور جذب طبقه متوسط افزایش دهد. از این رو در طول برنامه پنجم برتعداد کارمندان دولت افزوده شد. وفور درآمدهای ارزی و نیاز آن برای تبدیل به ریال سبب شد تا به این بهانه مجوز دهها بانک خصوصی به اطرافیان و نزدیکان شاه داده شود. از این رو در این سالها شاهد رشد این بانکها درکشور هستیم.5
 
در این سالها 33درصد واردات صرف ورود ماشین و اتومبیل و کالاهای لوکس،29درصد مواد اولیه مورد نیاز کارخانه‌ها و 24درصد صرف تجهیزات نظامی می‌شد. همچنین به دلیل رشد اندک بخش کشاورزی 12درصد از واردات نیز شامل واردات مواد غذایی بود. این آمار نشان می‌دهد که واردات مواد اولیه و صنعتی که از نیازهای اساسی برای توسعه محسوب می شود،کمتر از 30درصد در واردات کشور سهم داشته و به عبارتی بخش قابل توجهی از ارز صرف واردات کالا و یا تجهیزات نظامیبه منظور بلند پراوزیهای شاه می-شده است.6واقعیت این است که واردات نظامی از آمریکا از1950تا 1977، 17میلیارد دلار بوده که 16 میلیارد آن بعد از رشد درآمدهای نفتی هزینه شده است.
 
 
در طول برنامه پنجم سیاستهای اقتصادی به گونه ای بود که رشد بخش خدمات بی سابقه بوده و گسترش خانه سازی و تولید و خرید لوازم برقی بیش از تولید بود. این مسئله خود را در شهریور 1356 به صورت خاموشی برق در تهران و برخی از شهرها نشان داد.
 
با این حال ترزیق درآمدهای نفتی بدون توجه به ظرفیتهای کشور درخصوص جذب این مقدار نقدینگی موجب شد تا در سالهای میانی دهه 50 ناگهان تورم افزایش بیابد.(به 25درسد برسد) به طوری که در این سالها شاه بدون توجه به اینکه اقدامات اقتصادیشبه رشد قیمتها دامن زده، با تشکیل تیمهاییبه مقابله با گران فروشی پرداخت تا بدین ترتیب افزایش قیمتها را متوجه بخش بازار کند.7
 
رشد بخش مسکن
رشد درآمدهای نفتی فرصتی شد تا رژیم بخش قابل توجهی از ارز حاصل از نفت را روانه بخش ساخت وساز بکند. از این رو سهم مسکن در رشد تولید ناخالص ملی به سهم صنعت یعنی 18درصد رسید.با این حال به این نکته باید توجه داشت که این ساخت وسازها عمدتا در شهرهای بزرگ و به خصوص پایتخت بوده و روستاها و شهرها کوچک سهم کمی در آن داشتند.8
 
روانه کردن پولهای نفتی به صورت بی‌ضابطه به بخش ساخت وساز، هزینه مسکن در سالهای اجرای برنامه پنجم را افزایش چشمگیری داد؛ به طوری که در سال 1355 میزان اجاره بها در تهران نسبت به 5 سال قبل 300درصد رشد یافت.در سال 54 رشد هزینه مسکن موجب شد تا یک خانواده طبقه متوسط مجبور شود 50 درصد درآمد خود را صرف اجاره مسکن بکند.9
 
افزایش هزینه مسکن در شهرهای بزرگ در کنار سیاستهایی که مهاجرت به شهرها را در دهه 40 دامن زده بود، سبب رشد حاشیه نشینی و ایجاد حلبی آبادها در شهرها گردید. به طوری که خانواده‌های زیادی که توان مالی زیادی نداشتند در این مناطق ساکن شدند.در این مناطق بیش از 63درصد خانوارها به ازای هر نفر 5/2مترمربع فضا داشتند. این در حالی است که استانداردفضا برای هر فرد 5/18متر مربع بوده است. همچنین جمعیت حاشیه‌نشین به دلیل نداشتن مهارت و نبود فرصت شغلی به دستفروشی و ایجاد دکه های فروش غیرمجاز در شهرهای بزرگ روی آورده بود، که همین مسئله منجر به رویارویی شهرداریها با آنهاو ایجاد تنش سیاسی گردیده بود.10
 
سیاستهای حکومت در توسعه نامتوازن در بخش مسکن و تحریک مهاجرت و رشد هزینه‌های زندگی موجب شد تا در سالهای 56 بخش قابل توجهی از افرادی که حاشیه‌نشین بودند به صورت ناراضی سیاسی درآمده و سرانجام در سرنگونی رژیم مشارکت کنند. البته آصف بیات محقق حوزه انقلاب، تاکید دارد که در مناطق حاشیه نشین نقش مذهب در اتحاد ویکپارچگی مردم چشمگیر بوده است. از این رو باید نقش مذهب را در انقلابی شدن این گروهها لحاظ کرد.11
 
رشد بیش از حد مصرف
در طول برنامه پنجم سیاستهای اقتصادی به گونه‌ای بود که رشد بخش خدمات بی‌سابقه بوده و گسترش خانه‌سازی و تولید و خرید لوازم برقی بیش از تولید بود. این مسئله خود را در شهریور 1356 به صورت خاموشی برق در تهران و برخی از شهرها نشان داد. به طوری که در آن زمان ممکن بود 3 ساعت از روز به علت کمبود برق خاموشی اعلام شود.از نکات قابل توجه اینکه در زمانی که تهران در خاموشی بود اعلام شد که ایران 7/6میلیارد دلار به سایر کشورها کمک کرده است.12
 
از سایر مشکلات برنامه پنجم می‌توان به رشد نامتوازن در دانشگاه نیز اشاره کرد. هر چند سیاست دولت توسعه آموزش عالی بود اما روند ایجاد و گسترش آموزش عالی به جای تاکید بر تربیت نیروی فنی بیشتر، بر روی جذب دانشجو در علوم انسانی تاکید داشت. از این رو در سالهای منتهی به انقلاب شاهد افزایش جمعیت متقاضی ورود به بوروکراسی و از طرفی کمبود نیروی ماهر و فنی هستیم. از این رو در آن زمان ایران مجبور می‌شود بخشی از نیروی فنی مورد نیاز خود را وارد کند.13
 
بعد از مشکلات ایجاد شده در برنامه پنجم با تغییر نخست وزیر و روی کارآمدن آموزگار تلاش شد تا به‌هم ریختگی اقتصادی کشور با سیاست شوک درمانی مهار شود. از این رو سیاستهای کنترل نقدینگی و انقباض پولی به اجرا درآمد که این مسئله به رکود اقتصادی و از دست رفتن موقعیتهای شغلی به خصوص در طبقات پایین جامعه منجر گردید. سربار شدن نارضایتی طبقات محروم به دلیل از بین رفتن موقعیت اشتغال(امتناع از سرمایه گذاری در بخش خدمات و به خصوص مسکن) همراه با نارضایتی طبقه متوسط جدید وسنتی موجب شد سال 56 -یعنی سال اتمام برنامه پنجم- کشور در آستانه انقلاب قرار بگیرد،مسئله ای که در نهایت خود را به صورت عدم اجرای برنامه بعدی نشان داد.
 
در نهایت به نظر می‌رسد در حالی که شاه ادعاداشت که در طول برنامه پنجم توسعه ایران وارد دروازه‌های تمدن بزرگ می‌شود، سیاستهای نامتوازن اقتصادی موجب گردید رژیم پهلوی وارد فرآیند سقوط بزرگ گردد.

خانواده آلونک‌نشین در زیر سایه عکس محمدرضا پهلوی

--------------------------------------------------------- 
1.سعید لیلاز، موج دوم توسعه آمرانه، تهران، انتشارات نیلوفر، 1352، ص266-270.
2.سعیدلیلاز، همان، ص272.
3.محمدعلی کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، تهران، نشر مرکز، چاپ بیستم، 1393، ص302.
4.محمدرضایزدانی زازرانی، اسداله قصری و زین العابدین نیکمرام، برنامه ریزی توسعه؛بررسی استراتژی توسعه اقتصادی دربرنامه عمرانی پنجم، فصلنامه تحقیقات سیاسی و بین المللی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا، شماره هشتم،پاییز   1390، ص 196.
5.محمدرضا یزدانی زازرانی، همان، ص 197.
6.جان فوران، مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، چاپ نهم، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1388، ص 507.
7.یرواند ابراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی، چاپ دهم، تهران، نشر نی، ص 614.
8.محمدعلی کاتوزیان، همان،ص303.
9.یرواندآبراهامیان، همان،ص613.
10-آصف بیات،سیاست های خیابانی،ترجمه اسد الله نبوی چاشمی،تهران،چاپ سوم،انتشارات پردیس دانش،ص61.
11-آصف بیات،همان،ص87.
12-سعیدلیلاز،همان،ص435.
13-علی سوداگر، رشدسرمایه داری در ایران نشر پازند،بیتا،تهران،ص 340. https://iichs.ir/vdce.78xbjh8oz9bij.html
iichs.ir/vdce.78xbjh8oz9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما