«کمی پائین‌تر از این لقانطه [کافه‌ای در ابتدای خیابان باب همایون] اداره قورخانه بود که مرکز اصلی آن در سمت غرب اواسط خیابان با دری بزرگ و جلوخانی نیم‌هلال دیده می‌شد و هنوز هم در و جلوخان و سردر آجری آن برجای می‌باشد و کم و بیش دکان‌های بسته‌ای در ردیف آن که بعضی از آنها که در سال یکی دو ماه جهت فروش خوراکی‌هایی مانند توت تازه...
قورخانه یکی از اماکن قدیم طهران
«کمی پائین‌تر از این لقانطه [کافه‌ای در ابتدای خیابان باب همایون] اداره قورخانه بود که مرکز اصلی آن در سمت غرب اواسط خیابان با دری بزرگ و جلوخانی نیم‌هلال دیده می‌شد و هنوز هم در و جلوخان و سردر آجری آن برجای می‌باشد و کم و بیش دکان‌های بسته‌ای در ردیف آن که بعضی از آنها که در سال یکی دو ماه جهت فروش خوراکی‌هایی مانند توت تازه و خرید و فروش گنجشکهای خواننده، امثال قناری و سهره و بلبل در تابستا‌ن‌ها باز شده دوباره تعطیل می‌گردید.
 
قورخانه اگرچه عمل رسمیش ساختن اسلحه و مهمات و ساز و برگ جنگی بود اما کمتر اثری از آنها به چشم می‌خورد و تنها فعالیتش تهیه وسایل آتشبازی بود که جهت نمایش شبهای اعیاد و جشنهای ملی و مذهبی و امثال آن بکار می‌آمد، مانند تابلوهایی از پرچم و تاج و شیر و خورشید و مشابه آن که از لوله‌های باروت درست می‌شد و فشفشه1 و ترقه و خمپاره2 که به آن «قمباره» می‌گفتند و کوزه3 و ترقه و پاچ‌خیزک یا پاچه‌خزک4 و امثال آن که اوقات بی‌مصرف کارکنان آنرا مشغول می‌نمود.»5
 

اجتماع مردم در سبزه میدان مقابل دروازه قورخانه تهران در زمان ناصرالدین شاه
شماره آرشیو: 1638-1ع

پی نوشت:
1. لوله‌های مجوفی از مقوا با دسته‌ای از گجن (نوعی نی که از آن حصیرهای جلو پنجره می‌سازند) که پر از باروت کرده با آتش زدن آن تا مدتی از دهانه‌اش آب‌پاش‌مانند جرقه‌های آتش بیرون می‌آمد.
2. گلوله‌ای از باروت که از لوله‌ای مانند لوله توپ رها می‌کردند و در آسمان اجتماعی از ستارگان آتشین بوجود می‌آورد.
3. کوزه‌ای سفالین که در زمین می‌نشانیدند و از آن جرقه‌های آتش می‌جهید.
4. شبیه فشفشه که پس از آتش زدن سرگردان بر روی زمین به این سو و آن سو می‌پرید و گاهی در پاچه‌های مردم می‌خزید.
5. جعفر شهری، گوشه‌ای از تاریخ اجتماعی طهران قدیم، ج1، تهران، معین، 1370، صص36ـ37. https://iichs.ir/vdcc.oq0a2bqiela82.html
iichs.ir/vdcc.oq0a2bqiela82.html
نام شما
آدرس ايميل شما