پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
در پي صدور اعلاميه بالفور وزير امور خارجه بريتانيا در نوامبر 1917 در حمايت از تشكيل حكومت يهودي در سرزمين فلسطين، همايشهاي متعددي براي تأثيرگذاري بر افكار عمومي و نخبگان انگليسي برگزار کرد. ازجمله همايشها، تجمعي بود كه در دسامبر همان سال در تماشاخانه كينگزوي لندن برگزار گرديد.
اين همايش به رياست آقاي هورووتيس 1 برپا شد كه انبوهي از يهوديان در آن حضور يافتند. از جمله كساني كه در اين همايش سخنراني كردند ميتوان به شخصيتهاي زير اشاره كرد: خاخام اعظم لرد لمينگتون 2، اسرائيل زنگويل، جوزف كوئن 3، دكتر اسليگ برود تسكي 4، دكتر ديويد جاكلمان 5 و اسرائيل كوهن 6. لرد لمينگتون 7 در ميان استقبال پرشور حاضرين، طي سخناني، ضمن شادماني از فرصتي كه در اختيارش قرار گرفته بود، حمايت خود را از جنبش صهيونيستي ابراز داشت. وي گفت با اظهارات لرد روبرت سيسيل در همايش تالار اوپراي لندن مبني بر اينكه اعلاميه دولت بريتانيا اولين گام سازنده از سوي ملل متحد در جهت اجراي اصول مهم تأمين آزادي و عدالت براي ملل كوچك است، هم عقيدهام. وي افزود اين اعلاميه به همان اندازه كه براي يهوديان سودمند است، براي بريتانيا نيز منافعي در بر دارد. يهوديان و مردم بريتانيا و مردم مشرق زمين از همكاري ميان بريتانيا و يهوديان در شرق نزديك، بهره فراوان خواهند برد.
در اين همايش نيز در ميان شور و شوق فراوان شركتكنندگان قطعنامهاي، مشابه بيانيه گردهم آئي تالار اوپراي لندن صادر شد. متن اين بيانيه كه مؤلف اين كتاب تهيه كرده بود بشرح زير است:
سازمان صهيونيستي در كشورهاي متفق كه من افتخار نمايندگي آنرا بر عهده دارم از اعلاميه دوم نوامبر دولت اعليحضرت بسيار شادمان است. تودههاي صهيونيست، از بيانيه رسمي دولت بريتانيا و ديدگاههاي آن كه به روشني و به دور از هر گونه ابهامي ابراز شده است، عميقآ سپاسگزارند. نسلهاي آينده يهود از ثمرات اين اعلاميه تاريخ؛ از قدرت اراده، نيت صادقانه، وفاداري تزلزلناپذير به روح يهوديت، خيرخواهي و همدردي بيدريغ با ستمديدگان، تجليل خواهند كرد.
بايد توجه داشت كه احساس شادماني از صدور اين اعلاميه به مراتب بيشتر از رضايت خاطر معقولي است كه نتيجه موفقيتآميز شكايتهاي ما در نزد دولت بريتانيا، پديد آورده است. صرف نظر و فراتر از هر ميثاق مكتوبي، پي ميبريم كه اين اعلاميه، مظهر وحدت هماهنگ آرمانهاي معنوي و ملاحظات سياسياي است كه جنبش صهيونيستي را به ابزاري ارزشمند براي پيشبرد تمدن و برادري و رهائي تمامي ملل ستمديده و آزادي نهائي آنها از جنگ، نفرت، و سوء تفاهم غمانگيز قرون تبديل كرده است.
در بحبوحه جنگ جهاني، در ميان اندوه و ويراني غيرقابل تصور، بريتانياي كبير طرح تأسيس كانوني از هنرهاي صلح و الگوي عدالت را بشارت داد. اين انديشه و طرح نه تنها كاملا اجراشدني، بلكه عميقآ شاعرانه است. ما، وارد حساسترين لحظه تاريخيمان شدهايم. جنگ كنوني بدون شك به نقطه عطفي در تاريخ جهان تبديل خواهد شد. اين از اقبال خوش قوم يهود است كه ميتواند خود را به عنوان الگويي كه الهامبخش ابتكار بيمانند بريتانياي كبير و متحدانش بوده است، قلمداد كند. 8 خوشاقبالي بزرگتر قوم يهود اين است كه ارزش آن را داشته است تا از حمايت بزرگمنشانه دولت اعليحضرت كه اعلاميه اخير بارزترين نمونه آن است برخوردار شود. اگر دولت بريتانيا و متحدان آن در ايجاد يك موطن ملي يهوديان در فلسطين نقش مهمي ايفا كنند چه شكوه و افتخاري كه در انتظار آنها نخواهد بود!
هدف ما از تأسيس موطن ملي يهود در سرزمين مقدس پدرانمان، تداوم بخشيدن به سنتهاي بيمانند نژاد خود در زيباترين و گستردهترين شكل ممكن است. يهوديه بود كه راه پيشرفت را به بشريت نشان داد. يهوديه بود كه بزرگترين و بيمانندترين درسها، درباره زندگي ملل يعني درس آزادي و عدالت را به جهانيان آموخته است. يهوديه است كه به كانون آزادي و خاستگاه سعادت ملل تبديل خواهد شد. فلسطين نبايد لگدكوب قدرتهاي نظامي شود. فلسطين موطن ملتي كوچك و آزاده است نه جاي گروهي از فرمانبرداران. فلسطين، اماكن مقدس مسيحي مهمي در خود جاي داده است. تمامي اماكن مقدس شكوهمند ما در فلسطين قرار دارند. از اين اماكن در نهايت احترام، از خودگذشتگي، آرامش و عشق متقابل، پاسداري خواهد شد. در گرداگرد اماكن مقدس، زندگي صادقانه، ساده و پاك از زمين خواهد جوشيد. ما ملتي صلحجو هستيم. 9 قصد داريم تا زمين را بارور و افكار و انديشههاي خود را ترويج دهيم. آينده ما بر گاوآهن تكيه دارد نه بر شمشير، بر كتاب متكي است و نه بر گلوله، 10 تأثير معنوي فلسطين احياء شده، ترديدناپذير است، آينده اين سرزمين كه حد و مرزي ندارد به شما تعلق دارد؛ هر يك از شما، هماكنون هم قسمتي از آن را در درون خود داريد. بيائيد تا با كار و تلاش در كنار يكديگر عنوان قوم يهود را كه وجدان نوع بشر قلمداد ميشود، حفظ و تقويت كنيم.
دولت بريتانيا با صدور اعلاميه خود تلاش كرده است تا وحشت بياساس را كه توهمي بيش نيست از ميان بردارد. توانائي يهوديان در تأسيس موفقيتآميز و سامان يافته كشور يهود (و ما به داشتن چنين تواني در يهوديان اطمينان داريم) بدون شك موقعيت اين قوم يهود را بين مردم جهان سخت تقويت خواهد كرد. اين، جزئي از ايمان، بلندپروازي و خوشبيني يهوديان است. ما به عنوان صهيونيست به نبوغ قوم بنياسرائيل ايمان داريم. اين باور به رهائي يهوديان كمك خواهد كرد. يهوديان ساكن در كشورهاي مختلف كه خواستار مشاركت فعال در اين زمينه نيستند، كساني كه نميخواهند از حق سكونت در فلسطين استفاده كنند، ميتوانند در هر جائي كه اكنون اقامت دارند، باقي بمانند. 11 ما كارگزاران مهاجرت نيستيم. ما مناديان يك آرمان تاريخي هستيم و ميخواهيم به يهوديان براي تحقق اين آرمان كمك كنيم.
در چنين صحنه حساسي از تاريخ قوم يهود، دامنزدن به اختلاف داخلي و فلج كردن جنبشي كه ميتواند نتايج بسيارثمربخشي به بار آورد، جنايت است. نبايد چنين شود. وحدت قوم يهود بايد از هر لحاظ در اولويت قرار گيرد. اكثريت يهوديان از تلاش همكيشان خود در راه آرمان يهوديت با اشتياق حمايت خواهند كرد و كساني كه نميخواهند در اين كار مشاركت كنند (كساني كه همچون ماموت اثري از آنها بر روي زمين باقي نخواهد ماند) بايد سكوت اختيار كنند. 12 كمترين توقعي كه ميتوانيم از آنها داشته باشيم اين است كه مزاحمتي براي ما ايجاد نكنند و مانع كار ما نشوند. كجاست آن يهودي كه وظيفه خود را،كه علاوه بر منطق و منافع كاملا روشن، با وجدان و شرافت نيز سازگاري دارد ناديده ميگيرد؟ كدام يهودي است كه از ايفاي نقش ناچيز خود در كمك به سرزمين قديمي اسرائيل و ايمان به آن دريغ ورزد. سرزميني كه اكنون ويران است اما عنقريب با پايان يافتن مصائب هولناك و رنجهاي فراواني كه متحمل شده است به سوي زيبائي هر چه باشكوهتر و تجديد حيات پيش خواهد رفت و اين تحول به دور از هر گونه خودمدار انگاري، مايه سرافرازي و تجليل از آرمانهاي شريف يهود و بشريت است.
علاوه بر اين، تلاش ميشود تا جمعيت غيريهود فلسطين و كشورهاي همسايه به مانعي بر سر راه يهوديان تبديل شوند. هدف آنان ايجاد تفرقه و نارضايتي و روحيه تفرقه در ميان يهوديان است. ما بر آنيم تا آنها را از اين لذت محروم كنيم. اين گونه تلاشهاي مذبوحانه، راه به جائي نخواهد برد. درك عميق واقعيتها ما را از ارتكاب اينگونه خطاها باز ميدارد.
ما، منتهاي تلاش خود را براي جلوگيري از برخورد منافع خود با منافع اعراب به كار خواهيم بست. آيا ميتوان ما را ضد سامي معرفي كرد؟ 13
به اعتقاد ما، لحظه بحراني كنوني و چشمانداز گسترده تحولات دورانساز، فرصت بسيار مناسبي براي برقراري روابط دوستانه و پايدار بين ملتهائي كه اهداف مشتركي را دنبال ميكنند، فراهم آورده است. منظور ما روابط كاملا دوستانه بين يهوديان، اعراب و ارامنه است. نمايندگان سرشناس اين سه ملت، اصل برقراري روابط دوستانه را پذيرفتهاند. با توجه به چنين آغازي، با اطمينان به همكاريهاي فكري، اجتماعي و اقتصادي ميان اين سه ملت چشم دوختهايم. امروز ما و اعراب و ارامنه براي تعيين آزادنه سرنوشت خود در كنار يكديگر قرار داريم. ما با احساسي آكنده از برادري به تشكيل كشور پادشاهي عرب و تجديد حيات شكوهمند و آزاد مليت سامي چشم دوختهايم و از صميم قلب آرزو ميكنيم كه مليّت شريف ارمني كه تاكنون نتوانسته است ابراز وجود كند بتواند به آرمان ملي خود در ارمنستان قديمي جامه عمل بپوشاند.
ريشههاي ما در گذشته با يكديگر پيوند داشتهاند و سرنوشت ما در آينده نيز به يكديگر گره خواهد خورد.
اين است موضع ما در قبال همسايگان آتي خود. 14 اكنون يك نكته ديگر را بايد به برادران خود بگويم. ما يهوديان، ما كه آرزوي آيندهاي بهتر را در سر داريم، دوراني را انتظار ميكشيم كه حقوق معنوي ارزش و اعتباري بيشتري داشته باشد، پيش از اين چه وضعيتي داشتهايم؟ ما را خيالپرداز و ديوانه ميخواندند قدرت مادي، خود را شكستناپذير ميدانستند و چنان وضعيتي آكنده از بيتفاوتي پديد آورده بودند كه هر گونه اميدي به آينده، خواب و خيال و رؤيا به حساب ميآمد. ما در بستر زوال و تباهي خفته بوديم. اكنون به پا خواستهايم و اعلاميه دولت اعليحضرت، نيروي معنوي شكستناپذيري در ما پديد آورده است. تئودور هرتزل، اولين رهبر و رهبر فناناپذير ما سالها پيش بر تأسيس سازمانهاي صهيونيستي در اين كشور بزرگ و متبرك كه در قلب هر يهودي جاي دارد، تأكيد كرد. او يك دولتمرد بود يا پيامبر؟ كه به اعتقاد من هم دولتمرد بود هم پيامبر.
بيست سال پيش، دويست و بيست نفر از يهوديان از سراسر جهان در اولين كنگره صهيونيستي در شهر بال سوئيس شركت كردند. گرچه شركتكنندگان در اين همايش امكاناتي در اختيار نداشتند، از نيروي شگرفي در زمينه سامان دادن امور برخوردار بودند. و اين چيزي جز نيروي حق نبود، چون دويست و بيست يهودي شركتكننده در همايش بال تنها با تكيه بر حقانيت آرمان خود توانستند در مبارزه عليه ميليونها نفر از مخالفان خود در ميان قوم يهود، پيروز شوند. آقاي بالفور، اعلاميه را براي ارائه به سازمان صهيونيستي براي لرد روچيلد ارسال كرد. ما با شادماني اين اعلاميه را دريافت كرديم؛ اما متأسفانه، يا شايد بهتر باشد كه بگويم خوشبختانه بايد اين اعلاميه را به مردم يهود عرضه كنيم و اميدوارم آنها نيز همانند ما صهيونيستها، با شادماني از اين اعلاميه استقبال كنند. شايد اين بزرگترين دستآورد دولت بريتانيا باشد كه پيش از تحويل دادن فلسطين به يهوديان، هديه بسيار ارزشمندي به آنان اعطا كرده است و آن هديه همانا وحدت يهود 15 است.
تاريخ ثابت خواهد كرد كه آقاي بالفور، بزرگترين آشتي دهنده در ميان قوم يهود است، بزرگتر از بسياري از خاخامها و كميتههاي همبستگي. ما پراكنده و آشفته بوديم اما اكنون كاملا متحد و يكپارچهايم، برادراني هستيم كه دست در دست يكديگر دادهاند و براي آزادي تلاش ميكنند. ما از نمايندگان "سازمان سرزميني يهود" و رهبر سرشناس آنها، اسرائيل زنگويل، استقبال ميكنيم. من به قديميترين سازمان يهودي انگليس يعني "هيئت نمايندگان 16" و تمامي سازمانهائي كه نمايندگان آنها در اين همايش حضور دارند خوشآمد ميگويم. مخالفان ديروز به متحدان امروز تبديل شدهاند و مخالفان امروز، متحدان فرداي ما خواهند بود، به شرط آنكه ضرورتهاي زمان را درك كنند.
در روز چهاردهم دسامبر 1917، نمايندگان صهيونيست شامل لرد روچيلد، آقاي جيمزدو روچيلد، دكتر چلنو، دكتر حيم وايزمن و ناهوم سوكولف در كابينه جنگي انگليس حضور يافتند. آنها ضمن ابلاغ قدرداني قوم يهود از اعلاميه دوم نوامبر، تصرف اورشليم توسط نيروهاي بريتانيائي را تبريك گفتند.
________________________________
1. P.Horowitz
2. Lord Lamington
3. Joseph cowen
4. Slig Brodestky
5. David Jochelmann
6. Israel Cohen
7. اين صهيونيست، طي حوادث مشروطه ايران و بالاخص دوران فعاليت احزاب سياسي در مجلس دوم،آشكارا از مواضع حزب دمكرات حمايت ميكرد، او همراه با لرد كرزن، ادوارد براون، سيد امير علي و عدهاي ديگر انجمن ايران را شكل داد كه از انديشههاي باستانگرايانه و نژادپرستانه جمعي از اعضاي حزب دمكرات حمايت ميكرد.
8. به نظر ميرسد جنگ جهاني اول به گونهاي طراحي شده كه سرنوشت صهيونيستها با خوشاقبالي رقم خورد!
9. اگر يهوديان يك ملت بودند، چرا لرد روچيلد توصيه ميكرد كه بر مليت سرزميني كه در آنجا زندگي ميكنند، پا برجا باشند؟ حقيقت اين است كه ملت يهودي وجود خارجي نداشت، يهوديان در مليتهاي مختلف حضور داشته و دارند.
10. امروز هر ناظر منصفي با توجه به تحولات منطقه و نقش رژيم صهيونيستي بيش از پيش به واهي بودن اين ادعاها پي ميبرد.
11. اين اظهارات با مفهوم «ملت يهودي» كه جنبش صهيونيسم آن را سرلوحه اقدامات خود قرار داده است منافات دارد.
12. ميبينيم كه صهيونيستهاي مدعي آزادي يهوديان، حتي با همكيشان خود كه البته با مسلك سياسي آنها همراهي نداشتند چگونه با توهين و تهديد برخورد ميكردند؟
13. دستكم تاريخ تشكيل اسرائيل تاكنون خلاف اين را نشان داده است.
14. ماجراهايي نظير قتل عام اعراب مسلمان در دير ياسين، كفر قاسم، تل زعتر، صبرا و شتيلا و صدها و هزاران ماجراي خونين ديگر خود نشاندهنده واهي بودن اين ادعاهاي صهيونيستهاست. امروز هم صهيونيستها آشكارا مسلمانان را از خانه و كاشانه خود آواره ميكنند و با سبعيت منازل آنها را بر سرشان ويران ميسازند و در اراضي اعراب شهركهاي صهيونيستنشين تأسيس ميكنند. اين است مواضع صهيونيسم در برابر همسايگان خود!
15. اين سخن نشان ميدهد كه ملت واحد يهود ساخته و پرداخته سياستهاي انگليس بوده است.
16. Board of Deputies
https://iichs.ir/vdchwvni.23nmidftt2.htmlدر پي صدور اعلاميه بالفور وزير امور خارجه بريتانيا در نوامبر 1917 در حمايت از تشكيل حكومت يهودي در سرزمين فلسطين، همايشهاي متعددي براي تأثيرگذاري بر افكار عمومي و نخبگان انگليسي برگزار کرد. ازجمله همايشها، تجمعي بود كه در دسامبر همان سال در تماشاخانه كينگزوي لندن برگزار گرديد.
اين همايش به رياست آقاي هورووتيس 1 برپا شد كه انبوهي از يهوديان در آن حضور يافتند. از جمله كساني كه در اين همايش سخنراني كردند ميتوان به شخصيتهاي زير اشاره كرد: خاخام اعظم لرد لمينگتون 2، اسرائيل زنگويل، جوزف كوئن 3، دكتر اسليگ برود تسكي 4، دكتر ديويد جاكلمان 5 و اسرائيل كوهن 6. لرد لمينگتون 7 در ميان استقبال پرشور حاضرين، طي سخناني، ضمن شادماني از فرصتي كه در اختيارش قرار گرفته بود، حمايت خود را از جنبش صهيونيستي ابراز داشت. وي گفت با اظهارات لرد روبرت سيسيل در همايش تالار اوپراي لندن مبني بر اينكه اعلاميه دولت بريتانيا اولين گام سازنده از سوي ملل متحد در جهت اجراي اصول مهم تأمين آزادي و عدالت براي ملل كوچك است، هم عقيدهام. وي افزود اين اعلاميه به همان اندازه كه براي يهوديان سودمند است، براي بريتانيا نيز منافعي در بر دارد. يهوديان و مردم بريتانيا و مردم مشرق زمين از همكاري ميان بريتانيا و يهوديان در شرق نزديك، بهره فراوان خواهند برد.
در اين همايش نيز در ميان شور و شوق فراوان شركتكنندگان قطعنامهاي، مشابه بيانيه گردهم آئي تالار اوپراي لندن صادر شد. متن اين بيانيه كه مؤلف اين كتاب تهيه كرده بود بشرح زير است:
سازمان صهيونيستي در كشورهاي متفق كه من افتخار نمايندگي آنرا بر عهده دارم از اعلاميه دوم نوامبر دولت اعليحضرت بسيار شادمان است. تودههاي صهيونيست، از بيانيه رسمي دولت بريتانيا و ديدگاههاي آن كه به روشني و به دور از هر گونه ابهامي ابراز شده است، عميقآ سپاسگزارند. نسلهاي آينده يهود از ثمرات اين اعلاميه تاريخ؛ از قدرت اراده، نيت صادقانه، وفاداري تزلزلناپذير به روح يهوديت، خيرخواهي و همدردي بيدريغ با ستمديدگان، تجليل خواهند كرد.
بايد توجه داشت كه احساس شادماني از صدور اين اعلاميه به مراتب بيشتر از رضايت خاطر معقولي است كه نتيجه موفقيتآميز شكايتهاي ما در نزد دولت بريتانيا، پديد آورده است. صرف نظر و فراتر از هر ميثاق مكتوبي، پي ميبريم كه اين اعلاميه، مظهر وحدت هماهنگ آرمانهاي معنوي و ملاحظات سياسياي است كه جنبش صهيونيستي را به ابزاري ارزشمند براي پيشبرد تمدن و برادري و رهائي تمامي ملل ستمديده و آزادي نهائي آنها از جنگ، نفرت، و سوء تفاهم غمانگيز قرون تبديل كرده است.
در بحبوحه جنگ جهاني، در ميان اندوه و ويراني غيرقابل تصور، بريتانياي كبير طرح تأسيس كانوني از هنرهاي صلح و الگوي عدالت را بشارت داد. اين انديشه و طرح نه تنها كاملا اجراشدني، بلكه عميقآ شاعرانه است. ما، وارد حساسترين لحظه تاريخيمان شدهايم. جنگ كنوني بدون شك به نقطه عطفي در تاريخ جهان تبديل خواهد شد. اين از اقبال خوش قوم يهود است كه ميتواند خود را به عنوان الگويي كه الهامبخش ابتكار بيمانند بريتانياي كبير و متحدانش بوده است، قلمداد كند. 8 خوشاقبالي بزرگتر قوم يهود اين است كه ارزش آن را داشته است تا از حمايت بزرگمنشانه دولت اعليحضرت كه اعلاميه اخير بارزترين نمونه آن است برخوردار شود. اگر دولت بريتانيا و متحدان آن در ايجاد يك موطن ملي يهوديان در فلسطين نقش مهمي ايفا كنند چه شكوه و افتخاري كه در انتظار آنها نخواهد بود!
هدف ما از تأسيس موطن ملي يهود در سرزمين مقدس پدرانمان، تداوم بخشيدن به سنتهاي بيمانند نژاد خود در زيباترين و گستردهترين شكل ممكن است. يهوديه بود كه راه پيشرفت را به بشريت نشان داد. يهوديه بود كه بزرگترين و بيمانندترين درسها، درباره زندگي ملل يعني درس آزادي و عدالت را به جهانيان آموخته است. يهوديه است كه به كانون آزادي و خاستگاه سعادت ملل تبديل خواهد شد. فلسطين نبايد لگدكوب قدرتهاي نظامي شود. فلسطين موطن ملتي كوچك و آزاده است نه جاي گروهي از فرمانبرداران. فلسطين، اماكن مقدس مسيحي مهمي در خود جاي داده است. تمامي اماكن مقدس شكوهمند ما در فلسطين قرار دارند. از اين اماكن در نهايت احترام، از خودگذشتگي، آرامش و عشق متقابل، پاسداري خواهد شد. در گرداگرد اماكن مقدس، زندگي صادقانه، ساده و پاك از زمين خواهد جوشيد. ما ملتي صلحجو هستيم. 9 قصد داريم تا زمين را بارور و افكار و انديشههاي خود را ترويج دهيم. آينده ما بر گاوآهن تكيه دارد نه بر شمشير، بر كتاب متكي است و نه بر گلوله، 10 تأثير معنوي فلسطين احياء شده، ترديدناپذير است، آينده اين سرزمين كه حد و مرزي ندارد به شما تعلق دارد؛ هر يك از شما، هماكنون هم قسمتي از آن را در درون خود داريد. بيائيد تا با كار و تلاش در كنار يكديگر عنوان قوم يهود را كه وجدان نوع بشر قلمداد ميشود، حفظ و تقويت كنيم.
دولت بريتانيا با صدور اعلاميه خود تلاش كرده است تا وحشت بياساس را كه توهمي بيش نيست از ميان بردارد. توانائي يهوديان در تأسيس موفقيتآميز و سامان يافته كشور يهود (و ما به داشتن چنين تواني در يهوديان اطمينان داريم) بدون شك موقعيت اين قوم يهود را بين مردم جهان سخت تقويت خواهد كرد. اين، جزئي از ايمان، بلندپروازي و خوشبيني يهوديان است. ما به عنوان صهيونيست به نبوغ قوم بنياسرائيل ايمان داريم. اين باور به رهائي يهوديان كمك خواهد كرد. يهوديان ساكن در كشورهاي مختلف كه خواستار مشاركت فعال در اين زمينه نيستند، كساني كه نميخواهند از حق سكونت در فلسطين استفاده كنند، ميتوانند در هر جائي كه اكنون اقامت دارند، باقي بمانند. 11 ما كارگزاران مهاجرت نيستيم. ما مناديان يك آرمان تاريخي هستيم و ميخواهيم به يهوديان براي تحقق اين آرمان كمك كنيم.
در چنين صحنه حساسي از تاريخ قوم يهود، دامنزدن به اختلاف داخلي و فلج كردن جنبشي كه ميتواند نتايج بسيارثمربخشي به بار آورد، جنايت است. نبايد چنين شود. وحدت قوم يهود بايد از هر لحاظ در اولويت قرار گيرد. اكثريت يهوديان از تلاش همكيشان خود در راه آرمان يهوديت با اشتياق حمايت خواهند كرد و كساني كه نميخواهند در اين كار مشاركت كنند (كساني كه همچون ماموت اثري از آنها بر روي زمين باقي نخواهد ماند) بايد سكوت اختيار كنند. 12 كمترين توقعي كه ميتوانيم از آنها داشته باشيم اين است كه مزاحمتي براي ما ايجاد نكنند و مانع كار ما نشوند. كجاست آن يهودي كه وظيفه خود را،كه علاوه بر منطق و منافع كاملا روشن، با وجدان و شرافت نيز سازگاري دارد ناديده ميگيرد؟ كدام يهودي است كه از ايفاي نقش ناچيز خود در كمك به سرزمين قديمي اسرائيل و ايمان به آن دريغ ورزد. سرزميني كه اكنون ويران است اما عنقريب با پايان يافتن مصائب هولناك و رنجهاي فراواني كه متحمل شده است به سوي زيبائي هر چه باشكوهتر و تجديد حيات پيش خواهد رفت و اين تحول به دور از هر گونه خودمدار انگاري، مايه سرافرازي و تجليل از آرمانهاي شريف يهود و بشريت است.
علاوه بر اين، تلاش ميشود تا جمعيت غيريهود فلسطين و كشورهاي همسايه به مانعي بر سر راه يهوديان تبديل شوند. هدف آنان ايجاد تفرقه و نارضايتي و روحيه تفرقه در ميان يهوديان است. ما بر آنيم تا آنها را از اين لذت محروم كنيم. اين گونه تلاشهاي مذبوحانه، راه به جائي نخواهد برد. درك عميق واقعيتها ما را از ارتكاب اينگونه خطاها باز ميدارد.
ما، منتهاي تلاش خود را براي جلوگيري از برخورد منافع خود با منافع اعراب به كار خواهيم بست. آيا ميتوان ما را ضد سامي معرفي كرد؟ 13
به اعتقاد ما، لحظه بحراني كنوني و چشمانداز گسترده تحولات دورانساز، فرصت بسيار مناسبي براي برقراري روابط دوستانه و پايدار بين ملتهائي كه اهداف مشتركي را دنبال ميكنند، فراهم آورده است. منظور ما روابط كاملا دوستانه بين يهوديان، اعراب و ارامنه است. نمايندگان سرشناس اين سه ملت، اصل برقراري روابط دوستانه را پذيرفتهاند. با توجه به چنين آغازي، با اطمينان به همكاريهاي فكري، اجتماعي و اقتصادي ميان اين سه ملت چشم دوختهايم. امروز ما و اعراب و ارامنه براي تعيين آزادنه سرنوشت خود در كنار يكديگر قرار داريم. ما با احساسي آكنده از برادري به تشكيل كشور پادشاهي عرب و تجديد حيات شكوهمند و آزاد مليت سامي چشم دوختهايم و از صميم قلب آرزو ميكنيم كه مليّت شريف ارمني كه تاكنون نتوانسته است ابراز وجود كند بتواند به آرمان ملي خود در ارمنستان قديمي جامه عمل بپوشاند.
ريشههاي ما در گذشته با يكديگر پيوند داشتهاند و سرنوشت ما در آينده نيز به يكديگر گره خواهد خورد.
اين است موضع ما در قبال همسايگان آتي خود. 14 اكنون يك نكته ديگر را بايد به برادران خود بگويم. ما يهوديان، ما كه آرزوي آيندهاي بهتر را در سر داريم، دوراني را انتظار ميكشيم كه حقوق معنوي ارزش و اعتباري بيشتري داشته باشد، پيش از اين چه وضعيتي داشتهايم؟ ما را خيالپرداز و ديوانه ميخواندند قدرت مادي، خود را شكستناپذير ميدانستند و چنان وضعيتي آكنده از بيتفاوتي پديد آورده بودند كه هر گونه اميدي به آينده، خواب و خيال و رؤيا به حساب ميآمد. ما در بستر زوال و تباهي خفته بوديم. اكنون به پا خواستهايم و اعلاميه دولت اعليحضرت، نيروي معنوي شكستناپذيري در ما پديد آورده است. تئودور هرتزل، اولين رهبر و رهبر فناناپذير ما سالها پيش بر تأسيس سازمانهاي صهيونيستي در اين كشور بزرگ و متبرك كه در قلب هر يهودي جاي دارد، تأكيد كرد. او يك دولتمرد بود يا پيامبر؟ كه به اعتقاد من هم دولتمرد بود هم پيامبر.
بيست سال پيش، دويست و بيست نفر از يهوديان از سراسر جهان در اولين كنگره صهيونيستي در شهر بال سوئيس شركت كردند. گرچه شركتكنندگان در اين همايش امكاناتي در اختيار نداشتند، از نيروي شگرفي در زمينه سامان دادن امور برخوردار بودند. و اين چيزي جز نيروي حق نبود، چون دويست و بيست يهودي شركتكننده در همايش بال تنها با تكيه بر حقانيت آرمان خود توانستند در مبارزه عليه ميليونها نفر از مخالفان خود در ميان قوم يهود، پيروز شوند. آقاي بالفور، اعلاميه را براي ارائه به سازمان صهيونيستي براي لرد روچيلد ارسال كرد. ما با شادماني اين اعلاميه را دريافت كرديم؛ اما متأسفانه، يا شايد بهتر باشد كه بگويم خوشبختانه بايد اين اعلاميه را به مردم يهود عرضه كنيم و اميدوارم آنها نيز همانند ما صهيونيستها، با شادماني از اين اعلاميه استقبال كنند. شايد اين بزرگترين دستآورد دولت بريتانيا باشد كه پيش از تحويل دادن فلسطين به يهوديان، هديه بسيار ارزشمندي به آنان اعطا كرده است و آن هديه همانا وحدت يهود 15 است.
تاريخ ثابت خواهد كرد كه آقاي بالفور، بزرگترين آشتي دهنده در ميان قوم يهود است، بزرگتر از بسياري از خاخامها و كميتههاي همبستگي. ما پراكنده و آشفته بوديم اما اكنون كاملا متحد و يكپارچهايم، برادراني هستيم كه دست در دست يكديگر دادهاند و براي آزادي تلاش ميكنند. ما از نمايندگان "سازمان سرزميني يهود" و رهبر سرشناس آنها، اسرائيل زنگويل، استقبال ميكنيم. من به قديميترين سازمان يهودي انگليس يعني "هيئت نمايندگان 16" و تمامي سازمانهائي كه نمايندگان آنها در اين همايش حضور دارند خوشآمد ميگويم. مخالفان ديروز به متحدان امروز تبديل شدهاند و مخالفان امروز، متحدان فرداي ما خواهند بود، به شرط آنكه ضرورتهاي زمان را درك كنند.
در روز چهاردهم دسامبر 1917، نمايندگان صهيونيست شامل لرد روچيلد، آقاي جيمزدو روچيلد، دكتر چلنو، دكتر حيم وايزمن و ناهوم سوكولف در كابينه جنگي انگليس حضور يافتند. آنها ضمن ابلاغ قدرداني قوم يهود از اعلاميه دوم نوامبر، تصرف اورشليم توسط نيروهاي بريتانيائي را تبريك گفتند.
________________________________
1. P.Horowitz
2. Lord Lamington
3. Joseph cowen
4. Slig Brodestky
5. David Jochelmann
6. Israel Cohen
7. اين صهيونيست، طي حوادث مشروطه ايران و بالاخص دوران فعاليت احزاب سياسي در مجلس دوم،آشكارا از مواضع حزب دمكرات حمايت ميكرد، او همراه با لرد كرزن، ادوارد براون، سيد امير علي و عدهاي ديگر انجمن ايران را شكل داد كه از انديشههاي باستانگرايانه و نژادپرستانه جمعي از اعضاي حزب دمكرات حمايت ميكرد.
8. به نظر ميرسد جنگ جهاني اول به گونهاي طراحي شده كه سرنوشت صهيونيستها با خوشاقبالي رقم خورد!
9. اگر يهوديان يك ملت بودند، چرا لرد روچيلد توصيه ميكرد كه بر مليت سرزميني كه در آنجا زندگي ميكنند، پا برجا باشند؟ حقيقت اين است كه ملت يهودي وجود خارجي نداشت، يهوديان در مليتهاي مختلف حضور داشته و دارند.
10. امروز هر ناظر منصفي با توجه به تحولات منطقه و نقش رژيم صهيونيستي بيش از پيش به واهي بودن اين ادعاها پي ميبرد.
11. اين اظهارات با مفهوم «ملت يهودي» كه جنبش صهيونيسم آن را سرلوحه اقدامات خود قرار داده است منافات دارد.
12. ميبينيم كه صهيونيستهاي مدعي آزادي يهوديان، حتي با همكيشان خود كه البته با مسلك سياسي آنها همراهي نداشتند چگونه با توهين و تهديد برخورد ميكردند؟
13. دستكم تاريخ تشكيل اسرائيل تاكنون خلاف اين را نشان داده است.
14. ماجراهايي نظير قتل عام اعراب مسلمان در دير ياسين، كفر قاسم، تل زعتر، صبرا و شتيلا و صدها و هزاران ماجراي خونين ديگر خود نشاندهنده واهي بودن اين ادعاهاي صهيونيستهاست. امروز هم صهيونيستها آشكارا مسلمانان را از خانه و كاشانه خود آواره ميكنند و با سبعيت منازل آنها را بر سرشان ويران ميسازند و در اراضي اعراب شهركهاي صهيونيستنشين تأسيس ميكنند. اين است مواضع صهيونيسم در برابر همسايگان خود!
15. اين سخن نشان ميدهد كه ملت واحد يهود ساخته و پرداخته سياستهاي انگليس بوده است.
16. Board of Deputies
iichs.ir/vdchwvni.23nmidftt2.html