بینش و روش امام خمینی درباره اسرائیل مؤید دو جنبه ذهنی و عینی است که یک جنبه آن آگاهیبخشی و شناختشناسی دشمن برپایه مبانی نظری قرآن و تجربه تاریخی اسلام است و جنبه دیگر آن، ضرورت عینیِ وحدت مسلمین است
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ اسرائیل یا درواقع رژیم اشغالگر قدس، همواره مورد اعتراض مسلمانان و رهبران فکری جامعه اسلامی بوده است. در این میان نقش ایجابی آگاهیبخش اسلام در نزد امام خمینی (ره) در رابطه با وظیفه حکومت اسلامی در مواجه با «دیگرانِ غیرمسلمان» و نقش سلبی مبارزه با «دیگرانِ مخالف اسلام» و نفی وجودشناسی اسرائیل حائز اهمیت است. ازاینرو، اندیشه امام و نوع رفتار سیاسی او محور بررسی این پژوهش است. اهمیت چگونگی مواجهه ذهنی با این پدیده و ضرورت مبارزه عینی با آن، مسئله حکومت و وظیفه مسلمانان را پدیدار میسازد. به نظر میرسد احیای اسلام سیاسی تنها راه حل حداقلی در مواجهه با این مقوله و رهایی از مسئله مشکلزای صهیونیسم است.
دشمنشناختی امام و ضرورت مبارزه با اسرائیل
یکی از محورهای کانونی مبارزه امام با رژیم طاغوت، اعتراض به مراودات دیپلماتیک با رژیم تازهتأسیس اسرائیل و نفوذ عوامل این رژیم در ایران در دهههای 1340 و 1350ش است. دشمنشناسی و ضرورت مبارزه با اسرائیل از همان آغاز مبارزات سیاسی ایشان با رژیم پهلوی بهصورت آشکار نمایان است. از آن هنگام که سیاست توسعه ارضی و بازگشت به عهد موعود، یعنی از نیل تا فرات، احیا شد امام هرگونه سیاست سازشکارانه و مسامحه در مواجهه با آن را جایز ندانست و ماهیت آن را در مبارزه با قرآن و اسلام آشکار کرد. امام در فرازهایی از سخنرانی خود در 13 خرداد 1342 به اساس گرفتاری ملت ایران و جامعه مسلمین اشاره کردند و فرمودند: «اسرائیل نمیخواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد».[1] ایشان همچنین اسرائیل را دشمن ملت ایران قلمداد کردند و فرمودند: «اسرائیل با دول اسلامی در حال جنگ است و این خطر شامل حال دیانت مقدسه، خطر برای استقلال مملکت و خطر برای اقتصاد کشور است».[2]
ننگ رابطه با اسرائیل و ضرورت وحدت مسلمین در برابر آن یکی از ارکان اندیشه امام در رابطه با جریان صهیونیسم و متحدان و طرفداران آن است. البته صهیونیسم از دیدگاه ایشان پدیدهای سیاسی، استعماری، غیر مذهبی و جدا از جامعه یهود است. امام مخالفت خود با اسرائیل و صهیونیسم را از دین یهود و یهودیان جدا میدانستند و احترام به مذاهب دیگر را گوشزد میکردند.[3] به دیگر سخن، دینهای دارای کتاب در نزد امام و اسلام محترماند؛ مسئله «ایسم»هایی است که رنگ دینی به خود میگیرند و ابزار افراطیگری سیاسی میشوند.
ذهنیت آگاه؛ مبانی نظری مبارزه با اسرائیل
امام خمینی(ره)، مبانی نظری مبارزه با تندرویهای صهیونیستها و اسرائیل را بر پایه سوره مائده صورتبندی کردند و بر آگاهیبخشی به جامع درباره این امر خطیر هشدار دادند. در سوره مائده آمده است: «و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده [قرآن] بر پا دارند، از آسمان و زمین، روزی خواهند خورد؛ جمعی از آنها، معتدل و میانهرو هستند، ولی بیشترشان اعمال بدی انجام میدهند» (مائده/ 66). به علاوه، قرآن پیروان ظالم این آیین را بهصراحت نفرین فرموده است: «و یهود گفتند دست خدا بسته باد. دستهایشان بسته باد! و به خاطر این سخن، از رحمت الهی دور شوند» (مائده/ 64). ازاینرو، آنها سرسختترین دشمنان ایماناند و امت اسلامی باید از هرگونه رابطه دوستانه با آنان بر حذر باشد.[4] به علاوه، در آیات 54 سوره نساء و 4 اسرا خوی سلطهجوی اسرائیل در تصاحب دیگر ملتها را در عرصه سیاسی مشاهده میکنیم. به همین منظور، هرگونه روابط دیپلماتیک و مراودات سیاسی با این حکومت غاصب خلاف منفعت ملی و مضر به حال اسلام است. امام خمینی در همین زمینه به شاه هشدار دادند که از پیمان با اسرائیل دست بردارد. همچنین، امام با ترسیم یک مرزبندی عقیدتی، سازش و همکاری با اسرائیل را خیانت به اسلام و مسلمین و فلسطین مغضوب میدانستند و هشدار میدادند که به جای اینکه بر سر نفت و منافع مادی منازعه کنند، به آوارگان فلسطینی که یک میلیون یا بیشترشان گرسنه و در بیابانها پراکندهاند، فکر کنند. عمال اسرائیل به دلیل فقدان ائتلاف در بین دول اسلامی چه کارها که نکرده است.[5] بنابراین، امام بعد از تمهیدات نظری، مسلمانان را به اقدامات عملی و عینی فرامیخواند.
ضرورت عملی؛ عینیت وحدت و راهبرد اسلام سیاسی
یکی از مهمترین اقدامات عملی و مؤثر در مبارزه علیه اسرائیل اتحاد مسلمین و تحریم و دفع این رژیم غاصب است. امام بهکرات دولتهای اسلامی را به اتحاد و برادری دعوت و درخواست میکردند که باید «این ماده فاسد که در قلب ممالک اسلامی با پشتیبانی دول بزرگ جایگزین شده است و ریشههای فسادش هر روز ممالک اسلامی را تهدید میکند، ریشهکن شود».[6] امام علاوه بر عنصر «وحدت» بر «تحریم» اشاره میکردند و هرگونه کمک به اسرائیل اعم از فروش اسلحه و نفت یا رابطه تجاری و سیاسی را «حرام» اعلام مینمودند.[7] علاوه بر تحریم، که روش سلبی است، روش ایجابی ارائه زکوات و سایر صدقات به مجاهدان راه خدا را بر هر مسلمانی واجب قلمداد میکردند. امام میفرمودند: «ارائه هرگونه وجوه شرعی به مقدار کافی به مجاهدان که بهمنظور از بین بردن صهیونیسم کافر ضد بشری میجنگند، بر هر مسلمانی واجب است».[8]
سخنرانی تاریخی امام خمینی پس از آزادی از حبس و حصر (مسجد اعظم قم؛ فروردین 1343)
امام خمینی با درایت و بصیرت سیاسی، که لازمه رهبری امت اسلامی است، وجوب مبارزه و دفع اسرائیل را تا برچیده شدن آن اعلام میکردند. ایشان از نیات و مقاصد اسرائیل پردهبرداری کردند و فرمودند: «همه باید بدانند که هدف دولتهای بزرگ از ایجاد اسرائیل، تنها با اشغال فلسطین پایان نمیپذیرد، آنها در این نقشهاند که (پناه بر خدا) تمامی کشورهای عربی را به همان سرنوشت فلسطین دچار کنند».[9] مؤید کلام امام، جنگهای مکرر اسرائیل ازجمله جنگ سال 1973م (1352ش) با کشورهای عربی است که بخشی از «جولان» و بخشی از کانال سوئز در مصر را به اشغال خود درآورد. امام این فتنهانگیزی و تجاوزهای غاصبانه اسرائیل به زمینهای عربی را نتیجه گسترش این ماده فساد میدانستند و از عموم دولتهای ممالک اسلامی و بهویژه دول عربی درخواست میکردند که با توکل به خدای تعالی همه قوا و نیروی خویش را بسیج کنند و به یاری مردان فداکار فلسطینی بشتابند و آزادی فلسطین و مجد و شرف و عظمت اسلامی را با جهاد مقدس، اعتلا بخشند.[10]
امام خمینی شهادت و پیروزی در این راه را بر مسلمین بشارت میدادند و اعلام میکردند که به خط آتش این نبرد بپیوندید تا این لکه ننگ زدوده شود. ایشان فرمودند: «پیروزی درخشانی نزدیک است؛ چراکه خداوند پشتیبان هر تصمیم مردانه و حقخواهانه است. نصر من الله و فتح قریب و بشر المومنین».[11] درمجموع، اندیشه امام در رابطه با عملکرد و ماهیت اسرائیل و راه برونرفت از آن با اسلام سیاسی گره خورده است. هویتبخشی به مسلمانان و اسرائیل به مثابه «دیگریِ دشمن»، واقعیت اسلام سیاسی را بهعنوان یک امکان و ضرورت پدیدار ساخت؛ چراکه اسلام هم دین است و هم دولت و این ساختار فرهنگی و سیاسی بیشک با فعالیتهای امام در سالهای دهه 1350 و در راستای یک مبارزه عملی، عینی و انضمامی با اسرائیل و عمال او در داخل (رژیم پهلوی) و در خارج، الهامبخش سازمانهای رهاییبخش اسلامی قرار گرفت و موجب احیاگریِ اسلام شد.
نتیجهگیری
بینش و روش امام خمینی درباره اسرائیل مؤید دو جنبه ذهنی و عینی است که یک جنبه آن آگاهیبخشی و شناختشناسی دشمن برپایه مبانی نظری قرآن و تجربه تاریخی اسلام است؛ و جنبه دیگر آن، ضرورت عینیِ وحدت مسلمین است تا با تحریم تجاری، و قطع روابط تجاری و سیاسی، نه تنها گلوگاه اقتصادی او را تنگ کند، بلکه با جهاد مقدس و مبارزه در راه خدا، این ماده فساد را برای همیشه از سرزمینهای اسلامی ریشهکن نماید. این تمهیدات نیاز به «اتحاد» و «ائتلاف» کشورهای اسلامی و دولتهای عربی دارد. در غیر این صورت، گسترش اقتصادی و سیاسی آن، موجب مشکلات عمده بعدی در سیاستهای داخلی و منطقهای خواهد شد.
پی نوشتها:
[1]. روحالله خمینی، صحیفه امام، ج 1، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، 1378، ص 243.
[4]. محمد ابراهیمنیای ترشیزی و عباس اسماعیلیزاده، «واکاوی مبانی قرآنی نظر امام خمینی درباره غده سرطانی بدون اسرائیل»، فصلنامه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام، ش 4 (زمستان 1397)، ص 56.