پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
اسدالله علم در خاطرات خود به تاریخ 5 مهر 1352 نوشته است: «افزایش قیمت زیاد مواد غذایی را گزارش کردم. قیمت گوشت نسبت به همین چند روز پیش 40 درصد افزایش یافته است. شاه خیلی از این موضوع عصبانی شد. گفت: "چه انتظاری دارید؟ گوشت کمیاب است؛ بنابراین قیمتش بالا میرود." من پاسخ دادم: "اما چرا باید کمبود داشته باشیم؟ بهعنوان چاکر اعلیحضرت وظیفه دارم به عرض برسانم که مردم ناراضیاند." بدون شک عوامل بینالمللی تا حدودی مسئول افزایش قیمتها هستند، اما تقصیر اصلی به گردن دولت است، بهخصوص شورای اصناف که کاری غیر از سوء استفاده از اختیاراتی که به آن داده شده است ندارد." شاه به تندی گفت: "مهمل نگویید. شما بیرون گود ایستادهاید و خبر از هیچ چیز ندارید"».1
علم در حالی این مسئله را عنوان میکند که در زمان نخستوزیری خود او نیز مسئله کمبود و گرانی گوشت بیداد میکرد، اما دولت او اقدامی برای حل این مسئله انجام نداد.2
برای نمونه یک کارگر ساده، درباره تأثیر کمبود و گرانی گوشت بر غذای خانواده خود گفت بود: «تا به حال ما اگر گوشت کم خوردهایم، ولی بالاخره هر روز به هر ترتیبی که بود در غذای ما گوشت به چشم میخورد و سادهتر بگویم ما مشتری دائمی گوشت آبگوشتی هستیم، ولی حالا تا روشن شدن وضع گوشت تهران خود را به اشکنه بستهایم!».3