کشف حجاب برای آزادی بود، اما آزادی از قید دستورات اسلام و اینکه زن بنده شهوترانی دوران مدرن شود. این عین بندگی است؛ یعنی او را از بندگی خداوند، که عین آزادگی است، خارج کردند و به بندگی کمپانیها و شرکتهای غربی درآوردند.
بخشنامه ممنوعیت حجاب برای رسیدن به تصویب رضاشاه، در تاریخ 27 آذر 1314 از طرف رئیسالوزرا به دربار فرستاده شد تا در آغاز دیماه فرمان اجرای غیررسمی قانون «کشف حجاب» به تمام ولایات ایران ارسال شود. رضاشاه در 17 دی سال 1314 طی جشن فارغالتحصیلی دختران بیحجاب در دانشسرای مقدماتی رسماً بر «کشف حجاب» تأکید کرد.
ممنوعیت حجاب پیامدهاى منفى و زیانبار فراوانی داشت؛ ازجمله آنها میتوان به رواج معاشرتهاى آزاد دختران و پسران و زنان و مردان اشاره کرد که مفاسد جبرانناپذیرى را در پى داشت. در واقع «کشف حجاب» مفاسد را گستردهتر و علنىتر ساخت و به گونهاى، زشتى آن را از بین برد و شکلى عادى به آن داد.
ماجرای ممنوعیت حجاب به قدری زشت و زننده بود که هیچ زن محجبهای در کوچه و خیابان امنیت نداشت. پاسبانها و مأموران حکومتی هر زن باحجابی را که در معابر میدیدند تعقیب میکردند و گاه تا داخل خانه میرفتند تا چادر و روسری را از سر او بکشند. عدهای از زنان مضروب شدند، بعضی بچههایشان سقط شدند و عده بسیاری خانهنشین شدند. ارعابی که رضاخان با قلدری و دیکتاتوری و پشتگرمی به استعمارگران، در دل مردم ایجاد کرده بود جای هیچ قیام و فریادی را نگذاشته بود و دستگاه حکومتی او هر ندای ظلمستیزی را به بدترین شکلی در گلو خفه میکرد. قیام مسجد گوهرشاد، اعتراض مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و هجرت تعدادی از روحانیان ازجمله این اعتراضها بود. در گفتوگو با دکتر موسی حقانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، ابعاد ممنوعیت حجاب را بررسی کردهایم. نگاهی به وضعیت زنان در فردای 17 دی یکی از محورهای این گفتوگو بود.