ظهور و گسترش مدارس جدید رویدادی است که در تاریخ آموزش و پرورش ایران اهمیت بسیار دارد، اما این ظهور و گسترش، نیمه دیگری نیز داشت و آن تضعیف جایگاه مکتبخانه و اضمحلال آن بود. پیش از ظهور مدارس جدید در ایران، مکتبخانه امر تعلیم و تربیت دانشآموزان و آمادهسازی آنها برای ورود به دورههای آموزشی بالاتر را برعهده داشت. در این نهاد که به صورت غیرمتمرکز اداره میشد، خواندن و نوشتن فارسی، ادبیات، قرآن، خوشنویسی، تاریخ و... به دانشآموزان آموزش داده میشد. با وجود این، مدارس جدید جانشین آن شدند.
یکی از عواملی که باعث شد مدارس جای مکتبخانهها را بگیرند شیوه تدریس آنها بود. شیوه جدید آموزشی، که در مدارس بهکار میرفت، سهلتر از شیوه آموزش مکتبخانهای بود. این شیوه، یادگیری را برای دانشآموزان آسانتر میکرد. افزون بر این، کتابهای درسی واحد، امتحان گرفتن و سطحبندی دانشآموزان از ویژگیهای مدارس جدید و نقطه افتراق این نهاد با نهاد آموزشی گذشته بود. در مکتبخانهها، همه دانشآموزان در هر سطحی که بودند در یک مکان گرد میآمدند و آموزش را با کتابی خاص که ملای مکتب پیشنهاد خرید آن را به والدینشان داده بود آغاز میکردند. («سیاحت شرق» (زندگینامه آقانجفی قوچانی) یکی از کتابهایی است که در آن، شیوه آموزش در مکتبخانهها توصیف شده است.) محصلان مکتبخانه درس فراگرفته را در همان روز فراگیری پس میدادند؛ بنابراین خبری از امتحان یا تکلیف منزل نبود.1
بحث هزینهها یکی دیگر از جنبههایی است که در وهله نخست مکتب و مدرسه در آن مشابهتهایی داشتند، اما بهمرور در این زمینه نیز تفاوتها بیشتر شد. مدارس جدید در اوان ظهور در ایران، بیشتر خصوصی بودند و با کمک مالی افراد متمول و خیرخواه یا شهریهای که والدین دانشآموزان پرداخت میکردند اداره میگردیدند، اما بعدها هزینههای بسیاری از این مدرسهها از راه بودجهای تأمین میشد که دولت بدانها اختصاص میداد. البته این امر مستلزم آن بود که مدیران مدرسه، شیوه اداره مدرسه را منطبق بر خواست دولت یا وزارت معارف سازند. مکتبخانهها نیز با هزینهای اداره میشد که والدین محصلان پرداخت میکردند، اما میان این هزینه و هزینه مدارس جدید تفاوت فاحش بود؛ ملای مکتبخانه یک اتاق را به امر آموزش اختصاص میداد؛ درحالیکه در مدارس جدید، با توجه به سطحبندی دانشآموزان و اختصاص دادن یک کلاس به هر سطح، به فضای بیشتری برای آموزش نیاز بود. این فضای گستردهتر خواهینخواهی هزینههای دیگری را بر مدیران مدرسه تحمیل میکرد. پوشاک یکدست و متحدالشکل دانشآموزان، که در مکتبخانه محلی از اعراب نداشت، هزینه دیگری بود که بر میزان بودجه مورد نیاز برای تأسیس مدارس میافزود.2 اما با وجود تمام این هزینهها، کار مدارس جدید رونق گرفت و فضا برای تداوم حضور مکتبخانهها در عرصه آموزشی کشور تنگ شد. البته این سخن به معنای استقبال بیچون و چرا از این مدارس و رویگردانی از مکتبخانهها نبود.
نمونههای تقابل مردم ایران با این گونه مدارس در تاریخ ایران عصر قاجار بسیار است،3 اما با وجود این تقابلها، غلبه نهایی با این نهاد جدید آموزشی و درنتیجه، محو مکتبخانهها در دل تاریخ بود. رویگردانی جامعه از مدارس جدید و اعتراض به شکلگیری آنها و حتی اقدام برای هدمشان عکسالعملهایی بودند که در برابر پدیده مدرسه رخ دادند. چه بسا در بیان علت این عکسالعملها از تضاد منافع سخن به میان آید، اما با توجه به مخالفت قشرهای متفاوت جامعه با این پدیده نوظهور نمیتوان آن را علت اصلی این مخالفت برشمرد. آنچه این مخالفتها را باعث میشد تقابل دو دوران متفاوت بود که در دو واژه «نو» و «کهنه» یا «مدرن» و «سنّتی» مطرح میشود.
با ظهور دوران مدرن، نهادهای متفاوتی سربرآوردند. یکی از این نهادهای جدید در عرصه تعلیم و تربیت، مدرسه بود که در ایران، جای مکتبخانههای دوران سنّتی یا به عبارتی «پیشامدرن» قرار گرفت. پدیده نوظهور مدرسه گرچه در شیوه تدریس تغییر ایجاد کرد، اما تمام تغییرات حاصل از ظهور آن به اینجا ختم نمیشد؛ در جامعه ایران پیش از مواجهه با دوران مدرن، دین مبنای تعلیم و تربیت بود، اما در مدارس جدید آموزش علوم جدید4 در دستور کار قرار گرفت. این علوم حامل فلسفهای بودند که با نگاه حِکمی حاکم بر علوم دوران پیشامدرن تفاوت داشت. افزون بر آن، در ایران کسب فن و علم غربی کمکم مبنای آموزش قرار گرفت؛ به عبارت دیگر تا پیش از مواجهه جامعه ایرانی با غرب مدرن، هدف از آموزش تربیت انسان دیندار بود، اما پس از این مواجهه، هدف از آموزش، تربیت افرادی بود که به فنون و علوم غربی تسلط داشته باشند.5 البته این سخن به معنای بیتوجهی به دین نیست؛ در این مدارس، آموزش مسائل شرعیه، خط عربی و قرآن نیز گنجانده شده بود،6 اما کم کم کسب فنون و علوم غرب جایگاه مهمی در نظام تعلیم و تربیت ایران پیدا کرد. با توجه به همین تغییرات بود که جامعه ابتدا رویکرد رویگردانی و مخالفت با مدارس جدید را در پیش گرفت؛ البته چه بسا این مخالفت کاملا آگاهانه و با اطلاع از مبانی مغایر آن نبوده باشد، اما نمونههای بسیاری را در تاریخ میتوان یافت که هرگاه روحانیان از مدرسهای حمایت کردهاند و در آن مدارس به آموزش دینی توجه شده است، مردم بدان روی خوش نشان دادهاند.7 با همه اینها مدارس جدید در ایران و بهویژه پس از پیروزی مشروطیت گسترش پیدا کردند و جامعه نیز بهتدریج به این نهاد آموزشی جدید روی خوش نشان داد. تصویرهای زیر مستنداتی است درباره گسترش نهاد آموزشی برخاسته از دنیای مدرن در ایران عصر قاجار.
---------------------------------------------
1. یونس مروارید، مراغه: «افرازه رود» از نظر اوضاع طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی، بیجا: یونس مروارید، ۱۳۷۲، صفحات مختلف.
2. حسین بایبوردی، تاریخ ارسباران، تهران، ابن سینا، ۱۳۴۱، صص 85-86؛ مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات: توشهای از تاریخ شش پادشاه و گوشهای از دوره زندگی من، تهران، زوار، ۱۳۴۴، ص 138.
3. برای نمونه رک: حسن تقیزاده، زندگی طوفانی: خاطرات سید حسن تقیزاده، تهران، علمی، ۱۳۷۲، صص 27–29.
4. عبدالحسین سپهر، مرآتالوقایع مظفری و یادداشتهای ملکالمورخین، ج ۱، تهران، زرین، ۱۳۶۸، ص 194.
5. گفتوگو با استاد دکتر علی محمد کاردان، پژوهشگران، ش 6 و 7 (فروردین و اردیبهشت ـ تیر و خرداد 1385)، ص 15.
6. عبدالحسین سپهر، مرآتالوقایع مظفری و یادداشتهای ملکالمورخین، ج ۱، تهران، زرین، ۱۳۶۸، ص 163.
7. برای نمونه رک: محمدعلی منصف، امیر شوکتالملک علم: امیر قائن، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۴، ص113؛ موسی نجفی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۶۹، صص 167-168.
محصلان و معلمان مدرسه ابتدایی مقدسه شریعت شیراز. این مدرسه به همت شیخ محمدحسین حیات و به اشاره آیتالله میرزا ابراهیم مجتهد محلاتی در سال 1325ق/ 1286ش تأسیس گردید. در سال 1297ش، اعانهای برای مدرسه شریعت در نظر گرفته شد. این مدرسه در سال 1300ش در زمره مدارس دولتی درآمد
شماره آرشیو: 744-1ع
شماره آرشیو: 744-1ع
معلمان مدرسه شوکتیه بیرجند در زمان تجزیه مدرسه ابتدایی از مدرسه متوسطه (18 ربیعالثانی 1343ق). این مدرسه را محمدابراهیم علم (شوکتالملک علم) پس از انقلاب مشروطه (ذیحجه 1325ق) تأسیس کرد
شماره آرشیو: 1-894-794ع
شماره آرشیو: 1-894-794ع
معلمان و شاگردان مدرسه خیریه نمازی شیراز در سال 1296ش. این مدرسه را حاج محمدحسین نمازی، که یکی از تجار شیراز بود، در 13 رجب 1332ق به منظور تحصیل کودکان بیبضاعت تأسیس کرد. مدرسه نمازی ابتدا تا کلاس چهارم محصلان را آموزش میداد، اما تا سال 1300ش کلاس ششم نیز به آن افزوده شد
شماره آرشیو: 4236-1ع
شماره آرشیو: 4236-1ع
iichs.ir/vdce.78nbjh8wp9bij.html