دکتر حقانی در مراسم رونمایی از کتاب «گزیده مواضع ضد صهیونیستی علمای شیعه» گفت:

انقلاب اسلامی تمام امکانات اسرائیل در منطقه را آن هم در مقطعی بسیار حساس از بین برد

دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، در مراسم رونمایی از کتاب «گزیده مواضع ضد صهیونیستی علمای شیعه» گفت: در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ما شاهد عقد پیمان کمپ دیوید بین مهم‌ترین کشور جبهه مقاومت در آن مقطع، یعنی مصر، و رژیم صهیونیستی هستیم؛ پس از آن طرحی از سوی فهد، ولیعهد آن زمان و پادشاه بعدی عربستان، مطرح شد دایر بر به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای عربی، اما انقلاب اسلامی این پروژه را کلا متوقف و دگرگون کرد
انقلاب اسلامی تمام امکانات اسرائیل در منطقه را آن هم در مقطعی بسیار حساس از بین برد
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در آستانه تشییع پیکر مطهر مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله و به همت این پژوهشکده، آیین رونمایی از کتاب «گزیده مواضع ضد صهیونیستی علمای شیعه»  برگزار شد. در این مراسم که ساعت 14:30 روز شنبه 4 اسفندماه 1403 در سالن همایش‌های پژوهشکده تاریخ معاصر آغاز شد، ابتدا دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، سخنانی درباره این کتاب و مطالب آن برای حضار و مخاطبان بیان کردند.
 
حقانی: پروتستان‌ها یهودیان را عموزاده‌های خود می‌دانستند
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر سخنان خود را با اهمیت کتاب «گزیده مواضع ضد صهیونیستی علمای شیعه» آغاز کرد و گفت: در این کتاب تلاش شده است مواضع ضد صهیونیستی علما ارائه شود تا تصویر روشنی از عقبه تاریخی مبارزه مردم ایران و روحانیت شیعه با صهیونیسم به دست دهد. این کتاب دارای مقدمه‌ای 180 صفحه‌ای است که بعضی از مطالب و محورهای مطرح‌شده در آن می‌تواند موضوع کتاب‌های مستقلی قرار گیرد، اما به مناسبت علاقه‌ای که خودم از سال‌ها پیش به بحث فراماسونی داشتم بخش کوچکی از مقدمه توجه مرا به خود جلب کرد.  
ایشان ادامه داد: یهودیان به خاطر توطئه‌گری‌هایشان بارها در تاریخ رانده شده‌اند که یک بار آن به رانده شدن توسط اروپاییان بازمی‌گردد. جامعه مسیحی همیشه یهودیان را طرد می‌کردند که البته بخشی از آن به این مربوط بود که آنها قاتلان حضرت مسیح هستند و بخش مهم دیگر به خاطر توطئه‌گری‌های این قوم بود.
حقانی با اشاره به اینکه یهودیان همیشه در اندیشه بازگشت به اروپا و قدرت‌گیری در آنجا بودند، وارد بحث فراماسونری شد و اظهار کرد: تا قبل از حرکت پروتستانتیسم، اروپایی‌ها یهودیان را قاتل حضرت مسیح می‌دانستند، اما با پیشرفت نهضت پروتستانی، آنهایی که به‌اصطلاح در زمره پروتستان‌ها محسوب می‌شدند گفتند که یهودیان نه تنها قاتل نیستند، بلکه عموزاده‌های ما هستند و به این ترتیب برای اولین بار در لژهای ماسونی این عادی‌سازی صورت گرفت و حتی یک یهودی استاد اعظم لژ فراماسونری شد و باقی اعضای لژ ماسونی مجبور به تبعیت از او شدند. این رفته رفته فرصت را فراهم کرد برای اینکه حضور یهودیان و پذیرش آنها تثبیت شود تا آنجا که در دربار جورج اول، جورج دوم، جورج سوم و ادوارد هفتم نفوذ خیلی گسترده و آشکار یهودیان را می‌بینیم.
 
تشکیلات لژ بیداری توسط مدیران و معلمان آلیانس اسرائیلیت راه‌اندازی شده بود
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در بخش بعدی سخنان خود وارد حوزه ایران شد و عنوان کرد: جورج سوم زمانی که سرگور اوزلی را به ایران فرستاد (یعنی در سال  1225ق در زمان سلطنت زمان فتحعلی‌شاه) دو مأموریت به او داد که یکی مأموریت سیاسی بود (چون او به عنوان سفیر به ایران آمده بود) و دیگری مأموریتش از سوی تشکیلات ماسونی بود (چون جورج سوم علاوه بر اینکه پادشاه انگلستان بود رئیس تشکیلات فراماسونی هم بود). مأموریت دوم او تشکیل لژ ماسونی در ایران بود. سرگور اوزلی در پایان مأموریتش می‌گوید که نتوانستم تشکیلات ماسونی را در ایران راه بیندازم، اما اغلب اطرافیان فتحعلی‌شاه را وارد جرگه فراماسونی کردم. درواقع ماجرای نفوذ در این مقطع خیلی عمیق در ایران صورت می‌گیرد.
 
ایشان در ادامه سیر نفوذ این جریان به دوره ناصرالدین‌شاه قاجار و سفر او به فرنگ اشاره کرد و گفت: میرزا حسین‌خان سپهسالار و میرزا ملکم‌خان زمینه دیدار روچیلد فرانسه با شاه را فراهم کردند. گفتنی است خاندان روچیلد در تمام جهان آن روز گسترده بودند و امکانات مالی بسیار وسیعی داشتند و دنبال احیای قدرت یهودی‌ها در جهان بودند و پشت تمام تکاپوهای صهیونیستی از جهت مالی و تشکیلاتی، این خانواده قرار داشتند. در این دیدار، نماینده یهودی‌ها در موضوع را از ناصرالدین‌شاه درخواست کرد: یکی عدم آزار و اذیت یهودیان و دیگری اجازه تأسیس شعبه مدرسه آلیانس اسرائیلیت (مدرسه صهیونیستی که در سراسر جهان شعبه داشت). ناصرالدین‌شاه اجازه تأسیس این مدرسه را در ایران داد، اما در عمل همراهی نکرد تا اینکه در دوره مظفرالدین‌شاه شعبه آلیانس اسرائیلیت در ایران راه افتاد. این مدرسه تا اواسط دوره رضاشاه در ایران فعال بود.
دوره تاریخی بعدی که در سخنان دکتر حقانی بدان توجه شد نهضت مشروطیت ایران بود. ایشان دراین‌باره گفت: یکی از جریان‌هایی که در نهضت مشروطیت ایران نقش بسیار مخربی داشت تشکیلات لژ بیداری بود. این تشکیلات توسط مدیران و معلمان آلیانس اسرائیلیت راه‌اندازی شده بود؛ یعنی یهودیان فراماسونری که از فرانسه به ایران آمده بودند. از این مقطع نفوذ اینها در تحولات ایران به شکل بسیار جدی دیده می‌شود.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در ادامه، ضمن اشاره به اینکه ایران و عثمانی دو منطقه مهم در تکاپوهای ماسونی بودند، از رویداد مهم دیگر تاریخ ایران، یعنی کودتای 3 اسفند 1299، سخن گفت و درباره آن اظهار کرد: در این دوره، در مطبوعات انگلیسی منتشره در هند مقاله‌‎ای چاپ می‌شود که در آن هدف از کودتا در ایران استفاده از ظرفیت‌های این کشور برای کمک به رژیم و دولتی عنوان می‌شود که قرار است به‌زودی در خاورمیانه تأسیس شود و ما هیچ دولتی را نداریم که بعد از کودتای 1299 در این منطقه برای ایجاد آن تلاشی آغاز شده باشد الا رژیم صهیونیستی. همان طور که بعد هم مشاهده شد تمام امکانات ایران در اختیار این تلاش صهیونیست‌ها و نهایتا رژیم صهیونیستی در دوران محمدرضا پهلوی قرار گرفت. خدمت رژیم پهلوی به رژیم نامشروع اسرائیل را در خلال منابع تاریخی می‌توان دید. نمونه آن خاطرات عالیخانی و مئیر عزری است که نشان می‌دهد نفوذ جریان صهیونیستی در ایران آن زمان بسیار گسترده بوده و آنها از ظرفیت‎‌های این کشور علیه مردم ایران، مردم منطقه و مردم فلسطین استفاده کردند.
 
ایران یکی از کانون‌های اصلی مدنظر رژیم صهیونیستی برای بقای خودش است
این نویسنده تاریخ معاصر قبل از ورود به بحث انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر جریان صهیونیستم گفت: از همان ابتدا هم بحث ایران برای اینها بسیار اهمیت داشت؛ چون یهودی‌ها در این منطقه بیگانه بودند و به دنبال متحدی برای خود می‌گشتند و آن را در رژیم پهلوی یافته بودند که تمام امکانات ایران را در اختیار آنها گذاشته بود، اما انقلاب اسلامی این امکان را از آنها گرفت آن هم در یک مقطع بسیار حساس؛ چون در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ما شاهد عقد پیمان کمپ دیوید بین مهم‌ترین کشور جبهه مقاومت در آن مقطع، یعنی مصر، و رژیم صهیونیستی هستیم؛ پیمانی که محمدرضا پهلوی برای پیوستن سادات به آن بسیار تلاش کرد. پس از آن طرحی از سوی فهد، ولیعهد آن زمان و پادشاه بعدی عربستان، مطرح شد دایر بر به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی کشورهای عربی، یعنی همین پیمان ابراهیم که الان به دنبالش هستند و طوفان‌الاقصی فعلا آن را متوقف کرده است.  
ایشان ادامه داد. قرار بود پیمان ابراهیم در سال‌های 1357 و 1358 رخ دهد، اما انقلاب اسلامی این پروژه را کلا متوقف و دگرگون کرد. هرچند جنبش الفتح، که عرفات در رأس آن بود، به سمت سازش با صهیونیست‌ها رفت، حرکتی که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شروع شد، به‌رغم درگیری ایران در جنگ هشت‌ساله و فتنه گروهک‌ها، باعث شکل‌گیری جریان مقاومتی شد که ما امروز به عنوان جریان اسلامی مقاومت از آن یاد می‌کنیم؛ چون آنچه در منطقه شکل گرفت با رویکردها و جریاناتی که قبل از انقلاب اسلامی در ماجرای فلسطین فعال بودند تفاوت جدی و اساسی داشت. نماد بارز این جریان حزب‌الله است که امشب در آستانه برگزاری مراسم تشییع و تدفین شهید بزرگ آن، سیدحسن نصرالله، هستیم
حقانی در پایان سخنان خویش اظهار کرد: از نظر اتفاقاتی که در منطقه در حال وقوع است ما در شرایط بسیار حساسی قرار داریم و ما نمی‌توانیم خودمان را از این ماجراها کنار بکشیم؛ چون اولا به عنوان مسلمان وظیفه داریم که از برادران مسلمان خودمان و نیز سرزمین‌های اسلامی دفاع کنیم و ثانیا حتی اگر اگر کسی به این باور نداشته باشد یعنی برای خودش مسئولیتی احساس نکند، باید بداند که ایران یکی از کانون‌های اصلی مدنظر رژیم صهیونیستی برای بقای خودش است و اگر هم ما با آن کاری نداشته باشیم او با ما کار خواهد داشت. مئیر عزری در خاطراتش گفته است اگر دنیا روزی بفهمد که ما در ایران چه کردیم انگشت تعجب به دندان خواهد گزید. به‌رغم تلاش‌هایی که پژوهشگران فعال در این حوزه انجام داده‌اند ابعاد این تکاپوها در ایران هنوز کاملا واکاوی و روشن نشده است و امیدوارم تلاش دوستان به این منجر شود که ملت ایران تصویر روشنی هم از سابقه درخشان خود در مبارزه با صهیونیسم و حمایت از مسلمین و سرزمین‌های اسلامی داشته باشند و به وظیفه خود وقوف بیشتری پیدا کنند و درنهایت همه این تلاش‌ها به نابودی رژیم صهیونیستی منجر شود.
 
تقی‌پور: جنگ جهانی اول کودتای نظامی جبهه جهانی قوم یهود بود
سخنران بعدی این مراسم، آقای محمدتقی تقی‌پور بود که سخنان خود را با موضوع دو حادثه بزرگ جهانی تأثیرگذار بر مسیر اشغال سرزمین فلسطین و استقرار قوم یهود در قلب جهان اسلام آغاز کرد و گفت: این دو حادثه جنگ‌های جهانی اول و دوم بودند. اصلا جنگ جهانی اول کودتای نظامی جبهه جهانی قوم یهود با سه هدف تغییر حکمرانی جهان، اشغال سرزمین فلسطین، و تغییر فرهنگ، آداب و سنن و سبک زندگی مردم جهان بود. در جنگ جهانی اول و در سال 1917م فلسطین اشغال شد. جنگ جهانی دوم هم نسخه تکمیلی جنگ جهانی اول بود. این جنگ را برخلاف آنچه در تاریخ معاصر جهان رواج یافته که هیتلر را شروع‌کننده آن معرفی می‌کنند کانون‌های توطئه‌گر و دسیسه‌گر یهودی اروپایی و آمریکایی کلید زدند.
تقی‌پور در بخش بعدی سخنان خود به خطرهای صهیونیسم جهانی برای بشریت اشاره کرد و سپس از ضعف شناخت ما از چیستی یا ماهیت این جریان و نیز کیستی یا هویت آن سخن گفت و در ادامه اظهار کرد: با توجه به همین بحران شناختی، بازخوانی اندیشه‌ها، دیدگاه‌ها و مواضع علمای ما دراین‌باره موضوعیت دارد و می‌تواند در حوزه‌های پژوهشی و تاریخ‌نگاری ما تأثیرگذار باشد.
 
اسناد کتاب «گزیده مواضع ضدصهیونیستی علمای شیعه در یک قرن اخیر» سهم به‌سزایی در تنظیم دیدگاه‌های ما نسبت به حوادث صدساله اخیر در جهان اسلام دارد
ایشان با توجه به همین اهمیت، به کتاب دو جلدی  «گزیده مواضع ضد صهیونیستی علمای شیعه»  اشاره کرد و گفت: این کتاب در نوع خود یک محصول پژوهشی ارزشمند و بی‌نظیر در حوزه مباحث فلسطین و صهیونیست است و محتوای آن می‌تواند در رفع خلأ شناختی در جامعه ما کمک بسیاری بکند.  
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه از محتوای کتاب به مؤلف آن گریز زد و گفت: این اثر نشان می‌دهد که مؤلف آن، یعنی آقای محمدحسن رجبی، از چند ویژگی منحصربه‌فرد در مسیر تألیف آن برخوردار بوده است: 1. قدرت و توانایی علمی و پژوهشی قابل تحسین ایشان؛ 2. هدف و همت بسیار بلند و والای ایشان؛ 3. انگیزه و جرئت و شهامت ستودنی ایشان در به سرانجام رساندن این کار.
محمدتقی تقی‌پور پس از این مقدمات وارد بحث اصلی خود شد و اظهار کرد: به دلیل ضرورتی که بازخوانی اسناد و اطلاعات آمده در کتاب «گزیده مواضع ضدصهیونیستی علمای شیعه در یک قرن اخیر» در تنظیم دیدگاه‌های ما نسبت به حوادث صدساله اخیر در جهان اسلام دارد و نگاه علمای اسلام به مسئله فلسطین و تفاوت آن با آنچه در رسانه‌های امروزی ما بیان می‌شود در ادامه عینا مطالبی از کتاب را نقل خواهم کرد.
اولین مطلبی که ایشان از کتاب نقل کرد سند مربوط به سال 1341ق/ 1301ش بود. این سند اطلاعیه‌ای بود که جمعی از علما و اندیشمندان و مراجع بزرگ آن زمان درباره تهاجم قوم یهود به سرزمین فلسطین صادر کرده بودند. تقی‌پور پس از خوانش این اطلاعیه، با بیان اینکه متن آن دیدگاه‌های ما را در واژه‌گزینی و استخدام عبارات تعدیل می‌کند، گفت: این آگاهی علمای ما را در آن زمان می‌رساند و نیز نوع نگاه و اندیشه آنها را نسبت به معرفی هویت و ماهیت دشمن روشن می‌سازد؛ همچنین آنجا که به «مزامیر داوود» اشاره می‌کند می‌خواهد بگوید که اصلا خاستگاه اندیشه صهیونیستی، متون و منابع یهودی توراتی و تلمودی است که مزامیر داوود بخشی از آن به‌شمار می‌آید.
دو سند بعدی که تقی‌پور به آنها اشاره کرد نامه آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، مرجع تقلید زمانه خویش، به رضاخان (نگاشته‌شده در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳م، یعنی در حدود چهارده، پانزده سال قبل از تأسیس دولت اشغالگر اسرائیل) و نیز سندی مربوط به 1936م، یعنی دوازده سال قبل از این غائله بود. در هر دوی این اسناد علما به‌صراحت گفته‌اند که اینها قوم یهود هستند و درواقع بر اساس ادبیات و نگاه علمای ما، این جنگ و تهاجم جبهه جهانی قم یهود علیه اسلام و امت اسلامی است.
او در ادامه گفت: درحالی‌که بسیاری از دیپلمات‌ها، سیاستمداران، اندیشمندان و تاریخ‌نگاران ما درباره اینکه دنیای امروز ــ چه آمریکا و چه اروپا ــ در همه حوزه‌های بانکی سیاسی و فرهنگی در چنگال قوم یهود است، تردید دارند، آیت‌الله شیخ عبدالکریم زنجانی در سال 1315ش، یعنی در حدود نود سال پیش، می‌گوید: غرب به جز خاری ما، استعمار سرزمین ما و چیدن بال اسلام به وسیله از میان بردن قوانین آن و ویران کردن سنت‌های و پدید آوردن تردید در عقیده مسلمانان، با یاری گرفتن از کنیسه که در پشت پرده عمل می‌کند و کمونیسم که از اساس دین را از عرصه زندگی ریشه‌کن می‌کند و امپریالیسم که جدایی دین از سیاست را ضروری می‌داند رضایت نمی‌دهد. اگر دین، یهودیت باشد در نزد غربی‌ها ایرادی ندارد که دین و دولت با هم مرتبط باشد و مردم آن حکومت بر پایه دین از نقاط مختلف جهان گرد هم آیند اما در اسلام برای ما نسخه پیچیده‌اند. اگر دین اسلام باشد، عقیده جدایی دین از سیاست را تبلیغ می‌نمایند؛ زیرا جدایی اسلام از سیاست راهی است به سوی از میان بردن وثاقت اسلام و از بین بردن نشانه‌های آن.
این پژوهشگر تاریخ معاصر و یهودشناس در ادامه سخنانش بخش‌هایی از بیانیه آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف‌الغطا و نیز بیانیه‌ای از آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی را خواند و سپس براساس آنها اظهار کرد: بحث در این بیانیه‌ها راجع به صهیونیست‌ها نیست، بلکه راجع به قوم یهود است؛ یعنی بر خلاف آنچه الان در ادبیات ما رایج شده، علمای ما در این صد سال اصرار داشتند که بگویند اینها جبهه جهانی قوم یهود هستند و هدف آنها هم نه فقط اشغال فلسطین است بلکه اهداف بزرگ‌تری دارند.
در بخش بعدی سخنان تقی‌پور بر سندی تمرکز شد که امضای آیت‌الله سیدمحمد بهبهانی بر آن نقش بسته و هم‌زمان با اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی منتشر شده و خطاب به پاپ، رهبر کاتولیک‌های جهان، است. او درباره این سند گفت: به نظر من خواندن و تأمل بر ادبیات این سند خودش موضوعیت دارد؛ به‌خصوص برای تنظیم و تعدیل نگرش ما نسبت به مسئله فلسطین.
 
انقلاب اسلامی و نهضت امام پروژه ایجاد دولت جهانی یهود را بر هم زد
این یهودشناس و پژوهشگر تاریخ پس از اشاره به بیانیه‌هایی از آیت‌الله بروجردی، امام خمینی(ره) و شهید آیت‌الله مطهری،
به نگاه امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم اشاره کرد و آن را در امتداد همان نگاه قبل از انقلاب ایشان دانست و سخنان خویش را چنین جمع‌بندی کرد: اتفاقاتی که امروز در این منطقه رخ داده از سر اقتدار این دشمن نیست، بلکه از انفعال و استیصال دشمن است. این شعار نیست. ما هنوز ارزش انقلاب، گفتمان امام و اتفاقی را که رخ داده واقعا متوجه نشده‌ایم. انقلاب اسلامی فقط منتهی به سقوط سلطنت پهلوی و برچیده شدن پایه‌های نفوذ آمریکا و یهود بین‌الملل در ایران نشد، بلکه بالاتر از این، انقلاب اسلامی و نهضت امام پروژه ایجاد دولت جهانی یهود را بر هم زد و کینه‌ای که آنها از امام، گفتمان انقلاب، مقام معظم رهبری و جبهه مقاومت دارند از اینجا ناشی می‌شود.
 الان جهان اسلام اتیش زیر خاکستره این گفتمان اماام گفتمان انقلاب بذرهای بیداری و اگاهی رو پاشیده این سردرگمی و اضطراب و وحشتی که اینها دارند ناشی از ضعف و حقارت آنهاست بنابراین من معتقدم که شهادت بزرگان ما و در واقع این به ظاهر اسیب هایی که جبهه مقاومت دیده ما رو نباید مأیوس بکنه یا غفلت بکنه یا منحرف بکنه یا دچار سردرگمی و انفعال بشیم اگر چه ممکنه دیپلماتهای ما بعضی روشن فکران ما بعضی کارشناسان ما واقعا دچار انفعال شده باشن اون هم به دلیل بحران شناختی است. واقعیت این است که به نظر من زنگ زوال اسرائیل به صدا در آمده اسرائیل بر اساس اتفاقاتی که امروز در منطقه و جهان درحال رخ دادن است به نظر من یک پدیده زودگذر در عرصه منطقه ما و غرب اسیاست
 
رجبی: در تنها قضیه‌ای که علمای شیعه اتفاق نظر پیدا کردند مبارزه با صهیونیسم و اسرائیل بود
سخنران پایانی این مراسم محمدحسن رجبی، مؤلف کتاب دو جلدی «گزیده مواضع ضدصهیونیستی علمای شیعه در یک قرن اخیر» بود که سخنان خود را با تشکر از همه دوستان و صاحب‌نظرانی که ایشان را در نگارش و انتشار این کتاب یاری دادند آغاز کرد و سپس گفت: در یک یا دو سال بعد از انتشار اعلامیه بالفور مواضع ضدصهیونیستی علمای شیعه در ایران آغاز می‌شود و ادامه پیدا می‌کند تا امروز. اگر این مواضع را مرور کنیم، می‌بینیم که جدی‌ترین و انقلابی‌ترین مواضع علمای اسلام از آنِ علمای شیعه است و بر اساس مبانی مسلم قرآنی و روایی استوار است. علاوه بر این شناخت عمیق، ما می‌بینیم که شیعیان با وجود اینکه در تاریخ همیشه در اقلیت بودند، دغدغه اکثریت داشتند که این خاص شیعیان و جوامع شیعی است.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: اگر تاریخ را مرور کنیم، ملاحظه می‌کنیم که در هیچ مقطعی علمای شیعی با هم اتفاق نظر نداشته‌اند. نمونه آن ماجرای مشروطه و نهضت ملی شدن نفت است و در تنها قضیه‌ای که تمام آنها اتفاق نظر پیدا کردند در مبارزه با صهیونیسم و اسرائیل است؛ البته هر کدوم مناسب با فضای سیاسی زمانه خود. این نشان‌دهنده بینش عمیق ضد صهیونیستی علمای ماست.
رجبی در ادامه مبارزه امام خمینی با صهیونیسم را متمایز از مبارزه سایر علمای شیعه عنوان کرد و در توضیح این دیدگاه خود گفت: زمانی که امام پرچمدار این مبارزه شد این مبارزه رنگ و بوی دیگری یافت. تا پیش از امام علمای یادشده معمولا در جایگاه مرجع تقلید نبودند و دوم اینکه مبارزه استمرار نداشت؛ لذا مبارزه امام به عنوان مرجع تقلید و با توجه به آن جایگاه خاصی که داشتند و نیز استمرار مبارزه از سال 1341 تا پیروزی انقلاب و نیز بعد از انقلاب باعث شد به‌تدریج این مبارزه به یک فرهنگ سیاسی در جامعه آن هم نه فقط در جوامع مذهبی مثل حوزه‌های علمیه و روحانیت بلکه حتی در جوامع روشنفکری تبدیل شود که نمونه آن مقالات مرحوم آل احمد و عبدالرحمان فرامرزی (سردبیر اسبق روزنامه کیهان) است.
او در بخش بعدی سخنان خود اظهار کرد: در دوره رضاشاه علمای شیعه در ایران، عراق و جهان اسلام که پیشینه مبارزه ضد صهیونیستی داشتند یا ترور شخصیت شدند یا ترور فیزیکی یا اینکه چهره آنها را مخدوش کردند. این ترور شخصیت و فیزیکی حربه صهیونیستی بود علیه بزرگان ما.
*** 

پایان‌بخش این مراسم رونمایی از کتاب دو جلدی «گزیده مواضع ضدصهیونیستی علمای شیعه در یک قرن اخیر» بود که با حضور دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، آقای محمدحسن رجبی، نویسنده کتاب، و آقای محمدتقی تقی‌پور، صهیونیست‌پژوه معاصر، انجام شد.

  https://iichs.ir/vdcdjj0x.yt0kf6a22y.html
iichs.ir/vdcdjj0x.yt0kf6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما