نگاهی به کودتای ۲۸ مرداد 1332 از منظر دو قدرت انگلستان و آمریکا؛

اقدامات آمریکا و انگلیس در دیروز کودتا

چرا آمریکا و انگلستان در دوره نخست‌وزیری مصدق، به صورت مستقیم برای براندازی دولت او وارد عمل شدند و شاه فراری به بغداد و سپس ایتالیا را مجدد در رأس قدرت قرار دادند؟
اقدامات آمریکا و انگلیس در دیروز کودتا
 
برخی رخدادها واجد اهمیتی اساسی هستند؛ به نحوی که می‌توانند تاریخ را به دوران قبل و بعد از خود تقسیم کنند. در تاریخ معاصر ایران قطعا یکی از این وقایع، کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ است؛ کودتایی که ملغمه‌ای از مشارکت نیروهای داخلی و شانتاژ نیروهای خارجی بود؛ دو قدرت روز آن زمان، یعنی انگلستان و آمریکا، در شکل‌گیری این کودتا اثرگذاری مستقیم داشتند و سهم اصلی متعلق به آنان است؛ زیرا نیروهای داخلی کودتا نیز مستقیما توسط آنها مهره‌چینی و هدایت می‌شدند.
 
ریشه‌های ورود
اما چرا آمریکا و انگلستان در این برهه به صورت مستقیم برای براندازی حکومت مصدق ورود کرده و شاه فراری به بغداد و سپس ایتالیا را مجدد در رأس قدرت قرار دادند؟ پاسخ را باید در کلیدواژه‌ای اساسی به نام «نفت» جست.
 
قیام ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱ بر همگان مشخص کرد که دولت مصدق را جز با توسل به کودتا نمی‌توان از اسب قدرت پایین آورد؛ آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها تا پیش از این بسیار امیدوار بودند بتوانند از طرق سیاسی و مذاکره با مصدق به تفاهم برسند۱ اما خروج پیروزمندانه مصدق از محک ۳۰ تیر که با افتضاح و رسوایی بزرگی برای قوام و حتی محمدرضا پهلوی همراه بود نادرستی این گمانه را عیان کرد.
 
نعمتی که نقمت شد
نفت برای ایرانیان همواره سکه‌ای دوسویه بوده که در بیشتر برهه‌های معاصر، روی ناخوشش را به آنان نشان می‌داد؛ آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها نیک دریافته بودند که ملی شدن صنعت نفت ایران برای آنان پیامدهایی ناگوار به همراه خواهد داشت و اگر به ایران اجازه دهند نفتش ملی شود شاید فردا مصری‌ها نیز به این صرافت بیفتند که کانال سوئز را ملی کنند و یا مصدق‌هایی کوچک در سایر مناطق تحت سلطه این دو ابرقدرت سر برآورند که نتوان با آنها مقابله کرد.۲
 
تلاش برای میانجیگری
نقش آمریکا و انگلیس را نه صرفا در روز ۲۵ و ۲۸ مرداد بلکه باید در سال‌ها و ماه‌های منتهی به کودتا نیز جست؛ هر دو کشور با امید اثرگذاری بر مصدق نمایندگانی برای مذاکره با وی در سال‌های ۱۳۳۰ و 13۳۱ به ایران فرستادند؛ آوریل هریمن و استوکس نمایندگان مذاکره‌کننده آمریکا و انگلیس بودند که هر دو دستاورد مشابهی یافتند: «هیچ». دادگاه لاهه قبل از مذاکرات و شورای امنیت سازمان ملل نیز پس از مذاکرات آب پاکی را روی دست دو قدرت ریختند و عنوان کردند خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران، یک مسئله بین دو دولت نیست، بلکه مناقشه‌ای میان یک شرکت خصوصی و یک دولت است و رسیدگی به آن در حیطه صلاحیت شورای امنیت نیست و این گونه بود که فقط یک راه برای دو قدرت باقی ماند: «کودتا». آمریکایی‌ها تا پیش از این تلاش می‌کردند در قامت «واسطی خیرخواه» ایفای نقش کنند، اما ماجرا از این پس تغییر کرد.
 
تحریم اقتصادی؛ بازی مشترک
مسئله دیگر در نقش‌آفرینی مشترک آمریکا و انگلیس در زمینه‌های کودتای ۲۸ مرداد، مسئله تحریم‌های اقتصادی پس از شکست مذاکرات با مصدق بود؛ هر دو کشور نفت ایران را تحریم کردند و به شرکای خود نیز اخطار دادند حق ندارند نفت ایران را خریداری کنند؛ جالب آنکه در هیجده ماه منتهی به کودتای ۲۸ مرداد ایران به واسطه این تحریم‌ها تنها موفق به فروش حدود ۱۱۸ هزار تن نفت شد؛ رقمی که معادل تنها یک روز تولید نفت در ایران بود!
 
آنها روز به روز حلقه محاصره را برای مصدق تنگ‌تر می‌کردند و البته که دیدگاهشان این بود که این فشارهای اقتصادی مستقیما سبب فروپاشی دولت مصدق نمی‌شود، اما سیستم پشتیبان و دستگاه اداری یا همان «پاتروناژ» سیاسی مصدق را با مشکلات اساسی روبه‌رو می‌کند.
 
آژاکس یا بوت؟
با روی کار آمدن آیزنهاور در آمریکا، مواضع یانکی‌ها نیز با مواضع انگلیسی‌ها، که چرچیل را به عنوان نخست‌وزیر می‌دیدند، کوک شد و هر دو به این نتیجه رسیدند که حل بحران نفت چاره‌ای جز برکنار شدن مصدق ندارد و آمریکایی‌ها، اعتباراتی برای این امر اختصاص دادند تا در هر راهی که منجر به سرنگونی مصدق می‌گردد، صرف شود.۳
 
آمریکایی‌ها عنوان عملیات را آژاکس قرار دادند و البته تاریخدانی انگلیسی بعدها عنوان کرد که طرح آمریکا چیزی جز طرح تفصیلی قبلی انگلستان با عنوان «بوت» به معنای چکمه در زمینه سرنگونی مصدق نبوده است. نقشه کودتا ریخته شد؛ طرح اولیه طراحی‌شده برای کودتا در واشنگتن، بعدا در قبرس و سپس بیروت و در نهایت در لندن بازبینی و جرح و تعدیل شد و در نهایت در تیرماه سال ۱۳۳۲، به امضای مشترک آیزنهاور و چرچیل رسید.۴
 
مسئله دیگر در نقش آفرینی مشترک آمریکا و انگلیس در زمینه‌های کودتای ۲۸ مرداد، مسئله تحریم‌های اقتصادی پس از شکست مذاکرات با مصدق بود؛ هر دو کشور نفت ایران را تحریم کردند و به شرکای خود نیز اخطار دادند حق ندارند نفت ایران را خریداری کنند؛ جالب آنکه در هیجده ماه منتهی به کودتای ۲۸ مرداد ایران به واسطه این تحریم‌ها تنها موفق به فروش حدود ۱۱۸ هزار تن نفت شد؛ رقمی که معادل تنها یک روز تولید نفت در ایران بود!  
مهره‌چینی انگلوآمریکایی
نقش دیگر این دو کشور در سبد و پازل کودتای ۲۸ مرداد سال 13۳۲، هماهنگی مهره‌های داخلی برای این امر بود؛ هر دو کشور مهره‌های خاص خود را در این زمینه داشتند که در راستای هدف مشترکشان همه را پای کار آوردند. انگلیسی‌ها برادران رشیدیان، نظامیان محافظه‌کار همچون حسن ارفع، زاهدی و البته شبکه گسترده‌ای از لوتی‌ها و باج‌گیران و چاقوکشانی را در اختیار داشتند که در رأس آنها شعبان جعفری قرار داشت که البته خودش بعدها مدعی شد در زندگی‌اش حتی چاقو نیز به دست نگرفته است؛ آمریکایی‌ها نیز از نظرات کارشناسان آکادمیک خود همچون ریچارد کاتم و دونالد ویلبر در زمینه ایران بهره می‌گرفتند و در میان نظامیان ایران نیز با افرادی همچون سرهنگ عباس فرزانگان ارتباط داشتند و البته نقش اصلی را حضور دیپلماتیک آنها در ایران به واسطه اجرایی کردن اصل ۴ ترومن ایفا می‌کرد.
 
عملیات در اختیار آمریکا
آمریکایی‌ها که در اتاق فکر طراحی کودتا نقشی بارز ایفا کرده بودند، کرمیت روزولت را نیز به عنوان رئیس عملیات مشترک به انگلیسی‌ها قبولاندند؛ وی مسئول مستقیم مذاکره با شاه ایران بود و باید وی را برای کودتا متقاعد می‌کرد؛ انگلیس و آمریکا می‌دانستند در نهایت این بازی باید به نام نیروهای داخلی ایران و در رأس آنها محمدرضا پهلوی تمام شود نه این دو کشور؛ زیرا آنها قرار بود در ایران پساکودتا بازیگران اصلی نقش‌آفرین باشند و اگر در افواه عمومی شایع می‌شد که آنها نقش اصلی را داشته‌اند برای آینده آنها بد بود.
 
بیشتر بخوانید:
کل جمعیت کودتاگران در مشهد به دویست نفر هم نمی‌رسید!
شبکه‌ای که مأموریتش کمونیسم‌هراسی بود
کودتایی که در فرم و تاکتیک ایراد داشت
آیا شاه از زاهدی می‌ترسید؟
راز بزرگ پرونده یک کودتا
طریقه هدایت افکار عمومی به سوی یک کودتای نفتی
  براساس اسناد، محمدرضا پهلوی چندان ابتدا زیربار قبول مسئولیت کودتا نمی‌رفت به‌ویژه زمانی که متوجه شد دو کشور روی نخست‌وزیری زاهدی به جمع‌بندی رسیده‌اند؛ شاه معتقد بود بعد از کلی مکافات که قرار است از شرّ مصدق خلاص شود نباید در دام یک نخست‌وزیر نظامی بیفتد. وی این امر را مصداق از چاله به چاه افتادن می‌دانست، اما اتمام حجت به‌ویژه آمریکایی‌ها با وی که استنکاف از این امر ممکن است به قیمت پایان یافتن سلطنت پهلوی تمام شود، بهانه‌های شاه را خاتمه داد.
 
پوشش مطبوعاتی
کودتای ۲۸ مرداد نیاز به هیاهو داشت؛ هیاهویی که باید علتش ترس از نفوذ کمونیسم در ایران عنوان می‌شد و به ارتباطات روزافزون جبهه ملی و حزب توده اشاره می‌گشت و از سوی دیگر جایگاه حزب توده در ایران آگراندیسمان می‌شد و این گونه تصور ایجاد می‌شد که ایران قرار است با هدایت مصدق به دامان بلوک شرق انداخته شود؛ هرچند که خود مصدق بعدها عنوان ‌کرد هیچ ترسی از حزب توده نداشته؛ زیرا آنها «نه توپ داشته‌اند و نه تانک»۵ اما برای انگلیس و آمریکا بسیار حیاتی بود که در عملیات مشترک رسانه‌ای خود بر این بخش تأکید کنند. روزنامه‌های مهم دو کشور مدتی پیش از کودتا بر این مسئله تمرکز کردند و تعدادی از رسانه‌های داخلی نیز همسو با آنها و متأثر از دلارهای آمریکایی بر طبل «لولو بودن توده» کوبیدند.
 
کودتایی که احیا شد
اما شاید اوج سهم این دو کشور در کودتای ۲۸ مرداد را باید در وقایع پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد جست‌وجو کرد؛ پس از لو رفتن نقشه ۲۵ مرداد و دستگیری کودتاگران توسط دولت مصدق، هم آمریکایی‌ها و هم انگلیسی‌ها تا حدود زیادی نومید شده بودند، اما کرمیت روزولت بار دیگر وارد صحنه شد. وی معتقد بود کودتا از همان ابتدا نیز دو بخش داشته و اینک صرفا بخش «شبه قانونی» آن شکست خورده، اما بخش نظامی آن پابرجاست. دلارهای آمریکایی کار خود را کرد و توزیع آنها در میان نظامیان سرسپرده و از پیش اجیرشده سبب شد تانک‌هایی که قرار بود به سمت آشوبگران روز ۲۸ مرداد نشانه برود به سمت مصدق و دولتش، کمانه کند و عمر دولت وی را خاتمه دهد.
 
نتیجه
کودتای ۲۸ مرداد را می‌توان کودتایی تماما آمریکایی‌ ـ انگلیسی عنوان کرد؛ نقشه کودتا محصول مشترک اتاق فکر این دو کشور بود، اما هرچه جلوتر رفت آمریکایی‌ها نقش مهم‌تری پیدا کردند و نقش انگلیسی‌ها عمدتا به حوزه نرم‌افزاری محدود شد؛ نقش‌آفرینی بیشتر آمریکا در جریان کودتا را می‌توان مینیاتوری از نقش‌آفرینی گسترده‌تر آنها در دوران پساکودتا در ایران تا سال ۱۳۵۷ قلمداد کرد؛ در حالی که کودتای ۲۵ مرداد با هوشیاری مصدق و رئیس ستاد ارتش تا حدود زیادی خنثی شده بود، آمریکایی‌ها بار دیگر نقش‌آفرینی کرده و جریان کودتا را با نیروهای از قبل اجیرشده خود به سمت و سوی دلخواه حرکت دادند.
 
چماقداران در روز کودتای 28 مرداد در تهران
چماقداران در روز کودتای 28 مرداد در تهران
شماره آرشیو: 6037-11ع

پی نوشت:
1. یرواند آبراهامیان، کودتا (۲۸ مرداد، سازمان سیا، ریشه‌های روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن)، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۹۲، ص ۲۱۲.
2. لئونارد ماسلی، نفت، سیاست و کودتا، ترجمه رفیعی مهرآبادی، تهران، رسام، ۱۳۶۶، ص ۱۲۶.
3. هوشنگ مهدوی، اسناد روابط خارجی آمریکا، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۷۷، ص ۱۰۹۵.
4. یرواند آبراهامیان، همان، ص ۲۳۹.
5. جلیل بزرگمهر، محمد مصدق در دادگاه نظامی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۵، ص ۵۷۲. https://iichs.ir/vdcjoyev.uqexazsffu.html
iichs.ir/vdcjoyev.uqexazsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما