نادیده هایی از تعامل آیت الله سید محمود طالقانی با شهید سید مجتبی نواب صفوی و یارانش
 
محمدرضا کائینی
 
درآمد:
آنچه پیش روی دارید، تصاویری است منتشر نشده از حضور همدلانه  مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی در دادگاه گروهی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام که در دوران صدارت دکتر محمد مصدق برگزار شد. در باب زمینه‌ها ی این ارتباط و همدلی، مطالبی در ادامه آمده است که می تواند پژوهندگان حیات سیاسی مرحوم طالقانی و نیز  فدائیان اسلام را به کار آید.
 
یک:
به شهادت اسناد تاریخی و نیز منقولات شاهدان، ارتباط شهید سید مجتبی نواب صفوی با آیت الله سید محمود طالقانی، پس از بازگشت وی از نجف به نیت مواجهه با احمد کسروی آغاز شد. جمع کوچکی که به همراه این طلبه نوجوان «فدائیان اسلام» را تشکیل دادند، همواره «آقا سید محمود» را از حامیان و دوستان خویش می شمردند. به طور مشخص و در ورای ارتباطات جزیی و مداوم، طالقانی دوباره و هر بار در خطیرترین ادوار، فدائیان اسلام را پناه داد. بار اول پس از آنکه عبدالحسین هژیر را مضروب و مرحله آغازین انتخابات دوره شانزدهم را عقیم ساخته بودند، طالقانی آنها را به ده «ورکش»ِ طالقان رهنمون ساخت. نواب و واحدی و تنی چند از فدائیان اسلام در دوره حضور در طالقان، تلاشهای تبلیغی ـ دینی فراوانی را در این خطه سامان دادند که خاطره آن، هنوز در اذهان سالخوردگان طالقانی وجود دارد. بار دوم پس از حمله به حسین علاء نخست وزیر وقت بود که بنا داشت برای امضای پیمان سنتو به بغداد برود. مظفرعلی ذوالقدر او را در حیات مسجد شاه تهران و در مراسم ترحیم سید مصطفی کاشانی فرزند آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی مضروب ساخت که با دستگیری او، نواب و یارانش به زندگی مخفی روی آوردند. طالقانی در چنین شرایطی، با آغوش باز از این مغضوبان شاه استقبال کرد و 4 شب تمام آنها را در منزل خود در امیریه تهران مخفی نمود. این اقدام سید اما، برای او بی هزینه نبود، چه اینکه اندکی پس از خروج نواب و یارانش از منزل او، ماموران بدان خانه یورش بردند و او را دستگیر و روانه زندان ساختند. دوستی «سید مجتبی» با «سید محمود» با شهادت نواب پایان یافت.
 
دو:
در آغازین روزهای صدارت دکتر مصدق ــ که با همکاری صمیمانه فدائیان اسلام بدین مسند راه یافته بود ــ خبری تعجب برانگیز در رسانه های آن روزگار نشر یافت: سید مجتبی نواب صفوی دستگیر و راهی زندان قصر شد! بهانه ای که برای این دستگیری نیز تدارک شده بود، جالب می نمود: نواب سالها قبل در شهر ساری، بر علیه شرابخواری سخنرانی و مردم را تهییج کرده است! آنان پس از سخنرانی وی بر دکانهای مشروب فروشی حمله برده و هم اینک او براساس شکایت مشروب فروش، بازداشت شده است!! اگاهان امر اما، دانستند که در پس این صحنه آرایی، داستانی دیگر وجود دارد. ماجرا از آن جلسه ای آغاز شده بود که اعضای جبهه ملی به نواب و یارانش وعده دادند که در صورت قدرت یافتن، به اجرای احکام اسلام دست خواهند زد، و چون دکتر مصدق اساسا تمایل و اراده ای برای این کار نداشت، برای در امان ماندن از اعتراضانت رهبری فدائیان اسلام، چاره را در بازداشت وی دید. از سوی دیگر نحوه مواجهه دربار با رویداد دستگیری نواب، نشان می داد که این مورد، از معدود مواردی است که بر سر آن با دکتر مصدق به تفاهم رسیده است. شهید نواب صفوی در دوران صدارت مصدق السلطنه،20 ماه تمام در زندان ماند!
 
سه:
آقاسید محمود طالقانی از آغازین روزهای دستگیری دوستش سید مجتبی نواب صفوی، به انتقاد از این رفتار دکتر مصدق و دکتر فاطمی پرداخت. او به رغم خوش بینی به مصدق، این اقدام او را بر نمی‌تابید و بر این باور بود که باید هرچه زودتر به این ظلم خاتمه داده شود. روایت مهندس عزت الله سحابی در این باب، بس خواندنی و گویاست:
             مصدق که بر سر کار آمد، نواب و تعدادی از فدائیان اسلام بازداشت شدند. مرحوم طالقانی بعضی از جمعه‌ها برای دیدار با آنها به زندان می‌رفت و چون با پدرم هم ارتباط داشتند، مسائل داخل زندان را برایشان نقل می‌کردند. آن موقع طالقانی خیلی داغ بود و از رفتار بسیار بدی که در زندان با اینها می‌شد، خیلی ناراحت بود. خاطرم هست روزی در یکی از جلسات میان مرحوم طالقانی و مرحوم مهندس حسیبی، درباره این موضوع برخورد سختی صورت گرفت، چون حسیبی عضو جبهه ملی بود از دولت دفاع می‌کرد و معتقد بود: حق دارند با فدائیان این برخوردها را بکنند و طالقانی می‌گفت: به زندانها بروید و ببینید چه برخوردهایی با اینها می‌شود! اینها که مدت محکومیتشان معلوم است و باید آن را تحمل کنند، ولی در زندان دارند اینها را خفه می‌کنند! می‌گفت: در زندان از یک طرف نیروهای دولتی با اینها درگیرند و از طرف دیگر هم توده‌‌ایها دائماً با اینها درگیری ایجاد می‌کنند. اکثر زندانیان فدائیان اسلام در عرض هفت هشت ماه آزاد شدند، ولی خود نواب صفوی تا اوایل سال 32 در زندان ماند و پس از آزادی از ایران خارج شد و به مصر و سایر کشورهای عربی رفت و لذا در جریان 28 مرداد در ایران نبود.
 
چهار:
فدائیان اسلام چندی پس از بازداشت رهبر خویش، آنگاه که از طریق مراجعه و مطالبه نتیجه ای نگرفتند، به تحصن در زندان قصر روی آوردند. جمعی از آنان در یکی از دیدارهای هفتگی خود با نواب، حاضر به خروج از زندان نشدند و تنها چاره را آزادی رهبر خویش دانستند. در این لحظات جمع زیادی از قوای نظامی با آمادگی قبلی و به دستور دکتر فاطمی به آنان یورش بردند و با تمامی قوا به ضرب و شتم ایشان پرداختند. شاید در دوران صدارت مصدق، ضرب و شتم فدائیان اسلام در زندان، در عداد خشن‌ترین برخوردها در نوع خویش باشد. پس از آن، دستگاه قضایی مصدق در صدد محاکمه فدائیان اسلام برآمد و برای آنان که در زندان متحصن شده بودند، پرونده ای ساخت و پرداخت. در روزهای محاکمه فدائیان در دادگاه مصدق، حاشیه های فراوانی ایجاد گشت که یکی از آنها، حضور همدلانه طالقانی در کنار سایر حامیان تماشاچی فدائیان اسلام در دادگاه بود که هم اینک تصویر آن را پیش روی دارید. در این دادگاهها، پس از طرح ادعاهای دادستان، شهید سید محمد واحدی به دفاع از متهمان می پرداخت که در دیگر تصویر می بینید.
 
پنج:
سالها از شهادت نواب گذشت و انقلابی بزرگ طومار سلطنت شاه را درهم پیچید. علاقمندان دکتر مصدق با برگزاری مراسمی در احمدآباد، تصمیم به احیای نام وی داشتند. طالقانی که در پس این اقدام خودنمایی و گروه گرایی آنان را لمس می کرد، به احمدآباد شتافت و با سخنرانی مطول و پرنکته خود ــ که از انتقاد به دکتر مصدق نیز خالی نبود ــ تریبون را به هیچ یک از آنان نسپرد. از فرازهای شاخص سخنان او در آرامگاه دکتر مصدق، تجلیل وی از فدائیان اسلام به عنوان پیشتازان انتخابات آزاد و ملی شدن نفت بود. حاضران در آن محفل که چهره هایی چون: علی شایگان، کریم سنجابی، مهدی بازرگان، داریوش فروهر، مهدی آذر، مسعود رجوی، موسی خیابانی و... الخ بودند نمی‌توانستند تعجب و مخالفت خود را با احیای نام نواب و یارانش، آن هم در کنار آرامگاه دکتر مصدق پنهان دارند و از آن روز بود که با ابتکار طالقانی، بازخوانی کتاب قطور مبارزات فدائیان اسلام، مجددا آغاز گشت... https://iichs.ir/vdcc.pq1a2bq0ola82.html
iichs.ir/vdcc.pq1a2bq0ola82.html
نام شما
آدرس ايميل شما