چندین دهه از کودتای 28 مرداد میگذرد، اما انگلیسیها برخلاف آمریکاییها هنوز اسنادی از دخالت این کشور در کودتا منتشر نکردهاند. در گفتوگوی زیر، دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، به چرایی این موضوع پاسخ داده است.
مصاحبهکننده: سیده لیلا موسوی
68 سال قبل با انجام کودتایی دولت ملی دکتر محمد مصدق در ایران سقوط کرد و دولت نظامی فضل الله زاهدی روی کار آمد. در سالهای اخیر با انتشار تعدادی از اسناد مرتبط با این رویداد از سوی آمریکاییها نقش این کشور در انجام کودتا روشنتر از گذشته شده با این همه انگلیس همچنان از انتشار اسناد مرتبط با دخالت خود در کودتای 28 مرداد خودداری میکند. در خصوص چرایی این موضوع و جزئیات کودتا گفتوگویی با دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، انجام دادهایم که از نظرتان میگذرد.
چندین دهه از کودتای 28 مرداد میگذرد، اما انگلیسیها برخلاف آمریکاییها هنوز اسنادی از دخالت این کشور در کودتا منتشر نکردهاند. چه مواردی از دخالتهای انگلیسیها تا به امروز بیان شده است؟
در 68 سالی که از عملیات براندازی دولت دکتر مصدق و کودتای 28 مرداد میگذرد در برهههای مختلف مقامات رسمی آمریکایی در مورد نقش دولت آمریکا در براندازی دولت مصدق گفتند و نوشتند؛ به عنوان مثال مادلین البرایت، وزیر خارجه اسبق آمریکا، و یا باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین این کشور، در این مورد صحبت کردهاند و همین طور اسناد زیادی نیز در آمریکا منتشر شد، چه اسناد مکتوب وزارت خارجه و چه اسنادی که در این مورد فاش شده است. در خصوص انگلیسیها باید گفت تا امروز تنها دو مقام انگلیسی در این مورد صحبت کردهاند: یکی کریستوفر مونتاگ وودهاس که در کتاب خود درباره عملیات چکمه به نقش خودش به عنوان رئیس سرویس مخفی بریتانیا (MI6) پرداخته و در سالهای اخیر نیز جک استراو، وزیر خارجه اسبق انگلیس، به این موضوع اشاره کرده است. به غیر از این دو نفر هیچ سندی را هم دولت انگلیس اجازه انتشار نداده و مقامهای رسمی و دیپلماتیک انگلیسی هم در این موضوع صحبت نکردهاند.
دلایل عدم انتشار اسناد این بازه زمانی از سوی انگلیسیها و بازگو نکردن نقش مقامات انگلیسی را چه میدانید؟
برای آمریکاییها 28 مرداد 1332 آغاز یک دوران بود؛ دوران دخالت در کشورها و براندازی حکومتهای مخالفشان اما برای بریتانیاییها کودتای 28 مرداد پایان امپراتوری بریتانیاست و در واقع علاقهای ندارند که به این موضوع بپردازند و در مورد آن مستندسازی کنند؛ به تعبیری این موضوع برایشان خجالتآور است و از همین روی علاقهای به افشای آن ندارند. من بهشخصه تا امروز خیلی تلاش کردم براساس قانون انتشار آزاد اطلاعات به اسناد آن دوره دسترسی پیدا کنم اما به این نتیجه رسیدم که دولت بریتانیا علاقهای ندارد اسنادی دراینباره منتشر شود. تصور من این است که اسناد بسیاری در این زمینه وجود دارد، اما تاکنون دولت بریتانیا نزدیک به هفت دهه است که در برابر انتشار این اسناد مقاومت میکند. امیدوارم که تلاشها بالاخره جواب داده و با انتشار اسناد جدید دریچه جدیدی هم به مطالعات مربوط به ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد باز شود.
آیا درخواست انتشار اسناد دخالت انگلیس در کودتای 28 مرداد ارائه شده است؟ برای این کار روال قانونی وجود دارد؟
روال قانونی در این زمینه این است که وقتی برای آزادی اسنادی که از زمان آزادیاش گذشته مراجعه میکنید و درخواست یا شکایت میکنید باید بدانید مشخصا درباره کدام اسناد صحبت میکنید و اینکه آیا منع قانونی برای انتشار آن وجود دارد یا نه. البته آزادسازی اسناد با انتشار اسناد متفاوت است و ما در مورد آزادسازی اسناد صحبت میکنیم. در ده سال اخیر چندین مرحله برای آزادی اسناد تلاش کردم، اما مشکلی که وجود دارد این است که هیچ سرنخی درباره اسنادی که میخواهیم منتشر شود وجود ندارد. در واقع ما ردپایی نداریم. مسئله مهمتر این است که معدود ردّ پاهایی هم که وجود دارد به آرشیو ملی بریتانیا یا وزارت خارجه این کشور وصل میشود و انگلیسیها این بهانه را مطرح میکنند که انتشار این اسناد مخالف منافع ملی بریتانیا هست و نباید منتشر شود. معلوم است که آنقدر ابعاد فاجعه بزرگ بوده و آنقدر مایه خجالت دولت بریتانیاست که علاقهای به انتشار اسناد ندارند.
مشکلی که وجود دارد این است که هیچ سرنخی درباره اسنادی که میخواهیم منتشر شود وجود ندارد. در واقع ما ردپایی نداریم. مسئله مهمتر این است که معدود ردّ پاهایی هم که وجود دارد به آرشیو ملی بریتانیا یا وزارت خارجه این کشور وصل میشود و انگلیسیها این بهانه را مطرح میکنند که انتشار این اسناد مخالف منافع ملی بریتانیا هست و نباید منتشر شود نام چرچیل برای ایرانیها به عنوان یکی از سمبلهای سیاست انگلیس مطرح است. جالب اینجاست که کودتای 28 مرداد نیز در دوره نخستوزیری وینستون چرچیل اتفاق میافتد. انتخاب چرچیل در انگلیس به جای دولت کارگری کلمنت اتلی1 چه تأثیری بر انجام کودتا در ایران داشت؟
مقامهای شرکت نفت ایران و انگلیس از همان ابتدا تلاش داشتند بگویند که مذاکره با ایران به نتیجه نمیرسد. البته طرفداران مصالحه در داخل و خارج از انگلیس تلاشهایی میکردند که این ماجرا بدون تنش خاتمه پیدا کند، اما وقتی این جریان به جایی نرسید، در نتیجه جریانی که معتقد بود ایران مذاکرهناپذیر است در انگلیس تقویت میشد. در مجموع باید بدانیم تا زمانی که دولت کارگری آقای اتلی بر سر کار بود خود اتلی بیشتر علاقه داشت موضوع با مذاکره و مصالحه دوطرفه یا با وساطت آمریکا و حتی دادگاه لاهه و شورای امنیت سازمان ملل حل شود، اما وقتی دولت انگلیس تغییر کرد و به طرز شگفتانگیری وینستون چرچیل سالخورده به قدرت برگشت شرایط تغییر کرد. اینکه میگویم شگفتانگیز به این دلیل است که چرچیل، به عنوان قهرمان انگلیس در جنگ جهانی دوم، بعد از آن به شکل بد و بیرحمانهای از قدرت و صحنه سیاست کنار گذاشته شده بود و کمتر کسی باور میکرد که چرچیل دوباره به قدرت برگردد، اما این اتفاق در سال 1952 افتاد و چرچیل دوباره به قدرت رسید. با روی کار آمدن چرچیل چند اتفاق افتاد: نخست اینکه چرچیل خودش بسیار سالخورده بود و حلقه اطرافیانش بیشتر کارها را انجام میدادند و او خود مانند جنگ جهانی اول و دوم اصطلاحا سوار کار نبود؛ دومین نکته این است که با روی کار آمدن چرچیل جریان طرفدار براندازی در انگلیس به ثمر نشست و آنها متوجه شدند که با تیم چرچیل میتوان برای کودتا اقدام کرد. مسئله بعدی تغییر قدرت در آمریکا بود. برای دولت آمریکا در زمینه ایران همواره ابتدا مسئله جنگ سرد اولویت داشت و بعد موضوع نفت، اما برای انگلیسیها ابتدا نفت بود که اهمیت داشت و بعد از آن جنگ سرد اهمیت پیدا میکرد؛ به همین دلیل این دو کشور همواره در خصوص ایران نوعی اختلاف نظر داشتند و به تشریک مساعی دست پیدا نمیکردند، اما وقتی دولت دموکرات ترومن از قدرت کنار رفت و دولت جمهوریخواه آیزنهاور بر سر کار آمد، دولت اتلی هم که در انگلیس کنار رفت و دولت محافظهکار چرچیل روی کار آمد توافق حاصل شد که عملیات براندازی سریعتر در دستور کار قرار بگیرد. تقریبا در شش ماه آخر حکومت مصدق از اسفند 1331 تا 28 مرداد 1332 این تشریک مساعی پیش رفت و با کودتا به سرانجام هم رسید.
در سالهای اخیر برخی افراد و جریانها تلاش دارند تا با تفکیک بین رویداد 25 مرداد و 28 مرداد عنوان کودتا را از 28 مرداد بگیرند و آن را با اسامی دیگری بسته به جهتگیریهای فکری که وجود دارد خطاب کنند. با توجه به آنچه در فاصله زمانی 25 تا 28 مرداد گذشته آیا میتوان گفت رخداد 28 مرداد آن گونه که ادعا میشود کودتا نبوده است؟
در مورد 28 مرداد روایتهای مختلفی وجود دارد. روایتهای چپ، ملی، مذهبی، روایتهای سلطنتطلبها و البته روایتهای خارجی که انگلیسیها و آمریکاییها گفتهاند. واقعیت این است که در 25 مرداد تلاش آمریکاییها برای برکناری مصدق از طریق کودتا با شکست مواجه شد. این روایت غالب است، اما در مورد 28 مرداد برخی معتقد هستند که یک کودتای دومی صورت گرفت و برخی دیگر از جمله آمریکاییها میگویند که 28 مرداد حرکتی خودجوش بود و مردم کوچه و بازار، مردم فرودست و همین طور اوباش و مردمی که به آنها پول داده شده بود به خیابان آمدند و معتقدند که این رویداد تاریخی داخلی بود. این نظری است که اخیرا طرفداران سلطنت بیشتر تبلیغ میکنند و معتقد هستند که 28 مرداد پدیدهای کاملا داخلی بوده است، اما باید متوجه باشیم که حکومت پهلوی و شخص شاه هیچ وقت علیرغم اینکه 28 مرداد را قیام ملی خطاب میکرد خودش را مبرا از حمایت و کمک آمریکاییها و انگلیسیها ندانست و حتی به این موضوع افتخار نیز میکرد، اما در سالهای اخیر که لفظ کودتا و براندازی نظامی خیلی بدنام شده در نتیجه طرفداران سلطنت و به تعبیری سلطنتطلبها یا به تعبیر محترمانه خودشان «مشروطهخواهان»! اصرار دارند بگویند که خارجیها در 28 مرداد هیچ دخالتی نداشتند، اما واقعیت این است که اسناد مختلف منتشرشده کاملا خلاف این موضوع را نشان میدهد. البته این موضوع نباید ما را از توجه به عنصر داخلی هم باز دارد، اما قطعا اطلاق عنوان کودتا برای آنچه در 28 مرداد در ایران روی داد با توجه به اسناد تاریخی صحیح است.
به نقش عوامل و جریانات داخلی اشاره کردید. از نظر شما منازعات داخلی میان افراد و گروههای مختلف چه تأثیری بر انجام کودتا و پیروزی آن در 28 مرداد 1332 داشت؟
از زمان ملی شدن صنعت نفت و روی کارآمدن دولت دکتر مصدق همواره یک نزاعی در خصوص ملی شدن نفت در میان گروههای چپ وجود داشت. وقتی میگوییم گروههای چپ منظور ما عمدتا حزب توده و طیف طرفدار حزب توده در جریانات کارگری و نظامی است. در ابتدا طیف چپ مصدق را نماینده بورژوازی ملی و جنبش ملی شدن را جنبشی میدانستند که مورد اعتماد آنها نبود. کم کم این موازنه تغییر کرد. در ماجرای 30 تیر که مصدق کنار رفته بود و به مدد نیروهای مذهبی به قدرت برگشت، بعد از تیرماه 1331 تا 9 اسفندماه 1331 کشمکشی درونی میان نیروهای چپ وجود داشت. در ششماهه آخر که اختلافات مصدق با آیتالله کاشانی و آیتالله بهبهانی علنی شد، جناحهای علاقهمند به همراهی حزب توده با مصدق تقویت میشوند؛ البته این جریانات آن قدر قوی نبودند که بتوانند تعیینکننده شرایط باشند و در واقع همین نزدیک شدن تدریجی مصدق به چپیها اشتباه مهلکی بود که مصدق مرتکب شد و موجب شد آمریکاییها و انگلیسیها و دستگاههای امنیتی این کشورها از این مسئله استفاده و درخصوص نزدیکی مصدق به چپیها بزرگنمایی کنند. این امر در نهایت موجب شد میان نیروهای مذهبی و مصدق و حامیانش شکاف بزرگتری بهوجود آید و شائبه رفتن مصدق به سمت کمونیستها تقویت شد. این امر قطعا به تسریع و فراهم ساختن زمینه برای کودتا و براندازی مصدق کمک کرد.
علاوه بر عناصر داخلی و خارجی، کودتای 28 مرداد یک جنبه رسانهای و تبلیغاتی قوی داشت و در این زمینه به نقش بیبیسی فارسی اشاره شده است. شما نقش بیبیسی را در کودتای 28 مرداد چگونه ارزیابی میکنید؟
در مورد نقش بیبیسی در کودتای 28 مرداد چند موضوع در این زمینه مهم است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است: نخست اینکه در جریان کودتای 28 مرداد نقش بیبیسی خلقالساعه ایجاد نشد و برنامهریزی شده بود. بیبیسی در آن برهه از دو جهت نقش مهمی داشت: نخست در زمینه افکارسازی داخلی علیه دولت عمل میکرد و دوم به دنبال افکارسازی بینالمللی و ایجاد جو منفی بینالمللی علیه دولت ایران بود. تا جایی این کار پیش رفت اما به جایی رسید و به قول معروف آنقدر شور شد که حتی کارکنان بیبیسی فارسی هم به این موضوع اعتراض کردند. در خاطرات عباس دهقان، که آن زمان در بیبیسی فارسی دبیر خبر بوده، برای نخستینبار و آخرین بار به این موضوع اشاره شده که کارکنان فارسی بیبیسی به دلیل محتوای مغرضانه بخش فارسی بیبیسی علیه ایران اعتصاب و اعتراض میکنند. وقتی که در بخش فارسی اعتصاب میشود وزارت خارجه بریتانیا تصمیم میگیرد که تعدادی از کارکنان خودش را که فارسی میدانستند برای اجرای اخبار به بیبیسی بیاورد. خیلی عجیب بود در آن زمان در بیبیسی افرادی با لهجه انگلیسی اخبار فارسی میگفتند این موضوع را خیلیها نقل کردهاند؛ از جمله آقای منوچهر انور، آقای عباس دهقان و آقای طاهری که خود مترجم بودند. در ماههای پایانی، تبلیغ بیبیسی علیه ایران قویتر شد. وقتی دولت بریتانیا همراه با آمریکا مصمم به کودتا میشوند بیبیسی پیام معروفی را به ایران میدهد که شاه از قصد دولتهای بریتانیا و آمریکا برای انجام کودتا اطمینان پیدا کند. به همین دلیل جمله معروف «اکنون دقیقا نیمهشب است»2 از بیبیسی پخش میشود. در سالهای اخیر جالب است برخی از مقامهای انگلیسی و همین طور کارکنان بیبیسی گفتند که این خبر دروغ است، اما اسناد این موضوع روشن است و این خبر از سوی بخش انگلیسی سرویس بیبیسی اعلام شده بود. https://iichs.ir/vdcc0sqs.2bqpi8laa2.html