مجلس شورای ملی، که قبلا از جانب شاه تهدید به انحلال شده بود و حتی از ترس نابودی خود در وقت رأی‌گیری رزم‌آرا در تاریخ 5 تیر 1329 با عده حاضر 104 نفر 94 رأی مثبت به او داده بود، در تاریخ 24 اسفند 1329، لایحه ملی شدن صنایع نفت ایران را در سراسر کشور به اتفاق آرا تصویب کرد
مردی که نامش با ملی شدن نفت در ایران گره خورد
  
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ خلیل طهماسبی در 10 بهمن‌ماه 1302ش، در تهران در خانواده‌ای متدین پا به عرصه گیتی نهاد. دوران کودکى خود را در محلات قدیمى تهران از قبیل خیابان رى، کوچه آبشار و امامزاده یحیى گذراند. خلیل با تشویق پدر برای کسب علم به مدرسه رفت. او تا کلاس پنجم درس خواند و پس از آن به دلیل فوت پدر و برای کمک به تأمین معاش خانواده، ترک تحصیل کرد و  نزد برادر، حرفه نجاری آموخت و بعدها به استاد خلیل معروف شد. انگیزه‌های مذهبی او سبب شد که به مطالعه قرآن و نهج‌البلاغه روی آورد و با آنها مأنوس شود. خلیل به دلیل تربیت اسلامی و علاقه به مسائل مذهبی انگیزه‌های لازم برای پیوستن به جریانی مذهبی ـ سیاسی را به اندازه کافی داشت؛ بر همین اساس نیز با محافل مذهبی ـ سیاسی ارتباط برقرار کرد و پس آشنایی با شهید نواب صفوی در منزل آیت‌الله کاشانی، جذب جمعیت فدائیان اسلام شد.
 
زمینه تاریخی؛ ورود خلیل طهماسبی به میدان سیاست
در واپسین ماه‌های سال 1328ش، حوادث مهمی روی داد که به نحوی می‌توان آنها را مبنایی برای تحولات سیاسی ـ اجتماعی سال‌های بعد در ایران دانست. در واقع، مجموعه رویدادهای این برهه حساس تاریخی، تحولات تاریخ سیاسی ـ اجتماعی ایران را وارد مرحله‌ای ساخت که در نهایت به فراگیری دومین جنبش اجتماعی توده‌ای قرن بیستم در سراسر ایران انجامید.
 
جان فوران رویدادهای این دوره را چنین تشریح می‌کند: در این سال انتخابات مجلس شانزدهم برگزار شد که بسیار جنجالی بود؛ مخالفان معتقد بودند که دولت در اغلب حوزه‌ها، به‌ویژه حوزه تهران تقلب کرده است. در پی این مسئله عبدالحسین هژیر، نخست‌وزیر ایران، به دست سیدحسن امامی ــ از اعضای جمعیت فدائیان اسلام ــ ترور شد، اما در نهایت با تجدید انتخابات تهران یک گروه هشت‌نفری از ملی‌گرایان به‌رهبری محمد مصدق به مجلسی که اکثریت نمایندگانش محافظه‌کار بودند راه یافتند.
 
در سال 1329ش بازرگانان بسیاری ورشکست شدند و بیکاری بیداد می‌کرد.[1] در چنین شرایطی احزاب و گروه‌های سیاسی ـ مذهبی که از قبل تأسیس شده بودند، سازمان‌دهی خود را تحکیم بخشیدند و در عرصه سیاسی فعال‌تر ظاهر شدند. افزون بر این، در این زمان موضوع نفت و ملی شدن آن با آهنگی فزاینده در سیاست ملی ایران مطرح بود. برای اغلب این گروه‌ها، در این نکته جای بحث نبود که در اجرای قرارداد نفت، نسبت به ایران اجحاف روا می‌شود و انگلیسی‌ها ثروت ملی ایران را به تاراج می‌برند. در این میان، و با توجه به اوضاع متشنج کشور، محمدرضا پهلوی کوشید با قرار دادن رزم‌‌آرا ــ که یک مهره نظامی و البته انگلوفیل بود ــ در منصب نخست‌‌وزیری، بر اوضاع فائق آید و مخالفان را سرکوب کند، اما گروه‌های سیاسی ساکت ننشستند و نسبت به این اقدام موضع‌گیری کردند.
 
جبهه ملی روی کار آمدن حاجعلی رزم‌آرا را شبه‌کودتا نامید و مصدق روی کار آمدن وی را تلاشی برای استقرار یک دیکتاتوری نظامی لقب داد.[2] فدائیان اسلام، یکی از گروه‌های مبارز سیاسی آن زمان، به‌سرعت به این موضوع واکنش نشان داد؛ رهبران فدائیان در 11 اسفند 1329ش اجتماع عظیمی را در مسجد سلطانی تهران گرد آوردند و در آنجا سیدعبدالحسین واحدی، سخنان کوبنده خود را علیه رزم‌آرا مطرح کرد.[3] در چنین شرایطی بود که پای خلیل طهماسبی، یعنی یکی از اعضای جدید فدائیان اسلام، به مبارزات سیاسی گشوده شد. طهماسبی، که در این زمان تحولات سیاسی کشور را از میان بیانات و استدلال‌‌های آیت‌الله کاشانی، نواب صفوی و اعضای جبهه ملی پیگیری و ارزیابی می‌کرد، به‌سرعت یکی از اعضای اصلی فدائیان اسلام شد.
 
جنبش ملی کردن صنعت نفت و اعدام انقلابی سپهبد رزم‌آرا
جنبش ملی کردن صنعت نفت، که با ائتلاف چند طبقه و اغلب مردم بسیار قدرتمند شده بود، سرانجام ملت را به‌طور جدی رویاروی شاه، دولت و قدرت‌های خارجی قرار داد. مواضع نخست‌وزیر رزم‌آرا، به‌عنوان ژنرال ارتش رژیم پهلوی و عامل سرشناس دولت استعماری انگلیس، با خواست تاریخی مردم ایران سازگاری نداشت و از همان آغاز صدارت شروع کرد به مخالفت با ملی شدن صنعت نفت. او ضمن دفاع از قرارداد گس ـ گلشاییان یا همان قرارداد الحاقی، در صحن مجلس در سخنانی تحقیر‌آمیز، روحیه ملی ایرانیان را نشانه رفت و چنین گفت: «... ایرانی‌جماعت عرضه اداره کارخانه سیمان را ندارد چه برسد به تأسیسات نفتی...».[4]  
 
 
درحقیقت، رزم‌آرا هرچند مصمم بود که منافع انگلیسی‌ها را در ایران تأمین کند، به خاطر فضای سیاسی حاکم بر کشور، از پذیرش علنی پیشنهادهای شرکت نفت ایران ـ انگلیس امتناع می‌ورزید؛ بااین‌حال در پشت پرده با شرکت در حال مذاکره بود. بااین‌حال، مشی سیاسی وی در دوران منتهی به ملی شدن صنعت نفت، که چیزی جز مخالفت با اراده عمومی و توجه به منافع شخصی خویش نبود، بر هیچ کس پوشیده نماند. همین امر نیز
موجی از مخالفت و دشمنی مردم و بسیاری از گروه‌های سیاسی و مذهبی با وی را به راه انداخت؛ به‌طوری که مواضع رزم‌آرا در مورد مسئله نفت، خیانت‏ علنی به ملت ایران تلقی شد و کار تا جایی پیش رفت که اندیشه حذف وی به ذهن‌ها خطور کرد.
 
فدائیان اسلام در این برهه تاریخی، بر این امر تأکید داشت و معتقد بود اگر این عامل وابسته از میان برداشته نشود، در نهضت مردم اختلال ایجاد می‏کند؛ بنابراین پس از مخالفت‌‌های صریح رزم‌آرا با ملی شدن صنعت نفت، طی دو شب جلسات متوالی نمایندگان جبهه ملی و رهبران فدائیان اسلام، وی سد راه حرکت ملی و مذهبی مردم مسلمان ایران شناخته شد و تصمیم قطعی برای حذف او اتخاذ گردید. این مسئولیت بر عهده خلیل طهماسبی، از اعضای فدائیان اسلام، قرار گرفت و درنتیجه وی در 16 اسفند 1329 به اعدام انقلابی رزم‌آرا دست زد. خلیل طهماسبی انگیزه‌‌اش از ترور رزم‌آرا چنین بیان کرده است:
 
«رزم‌آرا، شخصی بود که در دورانی که در رأس ستاد ارتش قرار گرفته بود، قضیه جنگ آذربایجان را به‌وجود آورد. رزم‌آرا کسی بود که یک مشت مسلمان را وادار به جدال کرده و در دوران نخست‌وزیری خود برخلاف عقیده ملت و برخلاف قوانین خدایی، ملت ایران را در حضور دولت اروپا، بلکه دولت پست، خواه عبارت از روس، انگلیس یا آمریکا باشد، یا هرکس که تجاوز از حقایق اسلام کردند، در مقابل این گونه اشخاص آبروی شش‌هزارساله ملت ایران را بریزد و بگوید ملت ایران نمی‌تواند یک کارخانه سیمان را اداره کنند؛ البته هر شخصی در مال خود حق دارد و نفت مال ملت ایران است. رزم‌آرا به نمایندگی از چه اشخاصی می‌گوید ما نمی‌توانیم بهره‌برداری کنیم؟! من چون تشخیص دادم رزم‌آرا مردی خائن و وطن‌فروش بود، درصدد برآمدم تا او را، شرش را از سر یک عده مسلمان کوتاه کنم».[5]
 
پس از اقدام انقلابی خلیل طهماسبی در حذف رزم‌آرا، مسیر ملی شدن صنعت نفت هموار شد و فردای همان روز، کمیسیون نفت پیشنهاد ملی شدن نفت را پذیرفت. مجلس شورای ملی، که قبلا از جانب شاه تهدید به انحلال شده بود و حتی از ترس نابودی خود در وقت رأی‌گیری رزم‌آرا در تاریخ 5 تیر 1329 با عده حاضر 104 نفر 94 رأی مثبت به او داده بود، در تاریخ 24 اسفند 1329، یعنی هشت روز بعد از کشتن رزم‌آرا، لایحه ملی شدن صنایع نفت ایران را در سراسر کشور به اتفاق آرا تصویب کرد.[6]
 
 شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
 
 «خاطره‌ها و ناگفته‌هایی از زمینه‌ها و پیامدهای اعدام سپهبد حاجیعلی رزم‌آرا» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی میردامادی
 
 
 
مجلس شورای ملی خلیل طهماسبی را عفو می‌کند
خلیل طهماسبی، که در همان روز اعدام انقلابیِ نخست‌وزیر به‌عنوان عامل ترور دستگیر شده بود، پس از آنکه مطمئن شد کار رزم‌آرا تمام شده است با صراحت به ترور وی اقرار کرد. بر همین اساس، مدتی بعد تصمیم دولت مبنی بر برگزاری دادگاه محاکمه وی اعلام شد. بنابر گزارش‌های تاریخی، از همین زمان تلاش‌ها برای تبرئه و آزادی طهماسبی از سوی نیروهای مردمی و گروه‌های ملی و مذهبی آغاز شد. به نظر می‌رسد که در این میان، مواضع آیت‌الله کاشانی در حمایت از او بسیار مؤثر بوده است. ایشان با شرکت در یک مصاحبه مطبوعاتی به‌صراحت اعلام کرد که «قاتل رزم‌آرا باید آزاد شود؛ زیرا این اقدام او در راه خدمت به ملت ایران و برادران مسلمانش انجام شده است و در حقیقت حکم اعدام وی را ملت صادر کرده و خلیل طهماسبی اراده ملت ایران بوده است».[7]
 
 شهید استاد خلیل طهماسبی در واپسین روزهای حضور در زندان
شهید استاد خلیل طهماسبی در واپسین روزهای حضور در زندان
 
علاوه بر این، در 16 مرداد 1331ش هنگامی که جبهه ملی در مجلس در اوج قدرت بود و در روزی که آیت‌الله کاشانی به ریاست مجلس انتخاب شد، و در زمان زمامداری مصدق طرح عفو وی را سی تن از نمایندگان مجلس در قالب ماده واحده تهیه کردند. این ماده واحده تأکید می‌کرد: «چون خیانت علی رزم‌آرا و حمایت او از اجانب بر ملت ایران ثابت است، بر فرض اینکه قاتل او خلیل طهماسبی باشد، از طرف مردم ایران بی‏گناه شناخته شده و تبرئه می‌شود».[8] این قانون در تاریخ 19 آبان 1331ش به توشیح محمدرضا پهلوی رسید و پس از آن، خلیل طهماسبی با استقبال گسترده مردمی از زندان آزاد شد.
 
شهید استاد خلیل طهماسبی در دیدار با آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی پس از آزادی از زندان
شهید استاد خلیل طهماسبی در دیدار با آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی پس از آزادی از زندان
 
دستگیری مجدد و شهادت
طهماسبی پس از آزادى از زندان، باز هم به یارى فدائیان اسلام شتافت و تا آخرین لحظه عمر همراه با شهید نواب صفوى به مبارزه خود ادامه داد. او در روز 26 آذر 1334ش، به دلیل ترور نافرجام حسین علاء به دست یکی از اعضای فدائیان اسلام (مظفر ذوالقدر)، مورد پیگرد قرار گرفت و براى آخرین بار دستگیر و زندانى شد. خلیل طهماسبی سرانجام همراه دیگر سران فدائیان، که نواب صفوى هم از جمله آنها بود، در محاکمه‌ای نمایشى در 25 دی‌‌ماه 1334ش به اعدام محکوم شد و دو روز بعد، اجراى حکم از رادیو تهران اعلام گردید. طهماسبى در حدود 31 سالگى درحالى‌که صداى تکبیرش بلند بود، به جوخه اعدام سپرده شد.
 
شهیدان خلیل طهماسبی و سیدمحمد واحدی در حال انتقال به سلول انفرادی
شهیدان خلیل طهماسبی و سیدمحمد واحدی در حال انتقال به سلول انفرادی
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. جان فوران، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، 1384، ص 425.
[2]. الون ساتن، نفت ایران، ترجمه رضا رئیس طوسی، تهران، صابرین، 1372، ص 259.
[3]. رسول جعفریان، جریان‌‌ها و سازمان‌‌های مذهبی و سیاسی ایران (از روی کار آمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی)، سال‌‌های 1320-1357، تهران، علم، 1391، ص 226.
[4]. مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره شانزدهم، جلسه 69، مهر 1329ش.
[5]. محمد ترکمان، اسرار قتل رزم آرا، تهران، رسا، 1370، ص 138.
[6]. حسین خوش‌نیت، سیدمجتبی نواب صفوی: اندیشه‌ها، مبارزات و شهادت او، تهران، منشور برادری، 1360، ص 56.
[7]. سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1361، ص 354.
[8]. مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره شانزدهم، جلسه ۲۴، مرداد 1331ش.
 
https://iichs.ir/vdcjmae8.uqeiyzsffu.html
iichs.ir/vdcjmae8.uqeiyzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما