سوگواری برای درگذشتگان در فرهنگ دینی مردم ایران جایگاه خاصی دارد. یکی از مراسم سوگواری برای درگذشتگان، چهلم است که جامعه ایرانی طی تاریخ، برای آن اهمیت بسیاری قائل بوده است، اما این مراسم در دوره پهلوی دوم کارکرد دیگری نیز پیدا کرد
در اسلام و حتی برخی از اقوام و فرهنگهای خاص، چهلم برخی از رویدادها از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران چهلمین روز پس از مرگ، روز سنتی عزاداری است و معمولا در این روز مراسم خاصی برگزار میشود. یکی از چهلمهای مهم که چندین قرن است پاسداشت میگردد اربعین حسینی است. مراسم چهلم یک رویداد دینی ـ فرهنگی است، با این حال شاهد هستیم که قبل از پیروزی انقلاب، چهلم برخی از رویدادها به موضوعی سیاسی تبدیل شد و پاسداشت چهلم برخی از کشتهشدگان سیاسی حکومت پهلوی، به چهلمی سیاسی تبدیل شد. از مهمترین چهلمهای سیاسی، میتوان به چهلم حادثه فیضیه قم، شهدای قم، تبریز و کشتهشدگان سایر شهرها اشاره نمود.
ابعاد اهمیت چهلم در اسلام و ایران
ایرانیان از قدیمالایام اهمیت خاصی برای عدد 40 قائل بودند و برای چهلمین روز برخی از رویدادها مراسمی خاص برگزار میکردند. گذشته از فرهنگ ایرانی، در دین اسلام نیز عدد 40 مورد تأکید زیادی قرار دارد؛ «در احادیث بسیاری، بهویژه در احادیث ناظر به توصیهها یا نهیهای عبادی و اخلاقی، عدد 40، به سبب خاصیتِ افاده کثرت، عمدتا جنبه تقویتکنندگی تشویقی یا تحذیری دارد: توصیه به چهل بار ختم قرآن، حفظ چهل حدیث، دعا کردن در حق چهل مؤمن، حضور یافتن چهل تن در تشییع جنازه مؤمن و گواهی دادن ایشان به نیکی و ایمان وی و اینکه چنین شهادتی موجب آمرزش مرده خواهد شد، و اینکه حد همسایگی تا چهل خانه از هر سوست».1
اما مهمترین مراسم چهلم در این میان، چهلم اموات است که معمولا چهل روز بعد از درگذشت افراد برگزار میشود. مراسم چهلم همواره یک رویداد دینی و فرهنگی تلقی شده است، با این حال در دوره پهلوی دوم رنگ و بوی سیاسی نیز گرفت؛ بدین معنا که از آن به عنوان فرصتی برای ابراز مخالفت سیاسی و ایجاد تجمعات سیاسی استفاده شد. البته در برخی از منابع اشاراتی کوتاه به برخی از چهلمهای سیاسی در دورههای گذشته همچون دوره قاجار نیز شده است، اما رنگ و بوی سیاسی آنها چندان پررنگ و جدی نبوده است. نمونهای از این مورد را میتوان در مرام چهلم عباسآقا تبریزی، قاتل اتابک دید که اقدام او «جانبازی بسیار مردانهای» قلمداد و برگزاری مراسم چهلم او نیز «یک کار تاریخی» محسوب میشود.2 با این حال علیرغم برخی از نمونههای ثبتشده در این زمینه، چهلم سیاسی به معنای واقعی کلمه را میتوان در دوره پهلوی دوم و در حوادثی چون چهلم شهدای فیضیه، شهدای قیام 19 دی مردم قم و شهدای تبریز در سال 1356 مشاهده نمود.
چهلم شهدای مدرسه فیضیه
حادثه فیضیه قم با ایراد سخنرانی اعتراضی امام خمینی به لایحه انقلاب سفید در اسفند 1341 آغاز شد. به دنبال این سخنرانی و نیز سخنرانی آیتالله گلپایگانی در 2 فروردین در مدرسه فیضیه، اوضاع مدرسه متشنج شد و همین موضوع باعث حمله افراد گارد شاه و مأمورین انتظامی به مدرسه فیضیه قم و کشته و مجروح شدن بسیاری از طلاب علوم دینی گردید. در همان حال مدرسه طالبیه تبریز نیز مورد یورش مأموران انتظامی و امنیتی قرار گرفت و صدها کوماندو و چتر باز و نیروهای ضد شورشی با اسلحه گرم و سرد به مدرسه مزبور ریختند و ماجرای مدرسه فیضیه را در ابعاد کوچکتری در تبریز تکرار کردند.3 بعد از آن و در مراسم چهلم شهدای فیضیه، امام خمینی به یک سخنرانی اعتراضی پرداخت.
امام در بخشی از این سخنرانی فرمودند: «اشکال بزرگ آن است که به هر دستگاهی رجوع میشود میگویند اینها که شده است به امر اعلیحضرت است، و چارهای نیست. از نخستوزیر تا رئیس شهربانی و فرماندار قم همه میگویند فرمان مبارک است!... من به سران ممالک اسلامی و دول عربی و غیر عربی اعلام میکنم: علمای اسلام و زعمای دین و ملت دیندار ایران و ارتش نجیب، با دول اسلامی برادر است و در منافع و مضار همدوش آنهاست؛ و از پیمان با اسرائیل، دشمن اسلام و دشمن ایران، متنفر و منزجر است...»4 درواقع چهلم حادثه فیضیه، فرصت خوبی برای ابراز مخالفت سیاسی توسط امام فراهم آورد. گذشته از این حادثه در سال 1356 و در اوج اعتراضات سیاسی نیز چندین چهلم سیاسی بزرگتر برگزار شد که تأثیرگذاری آن به مراتب بیشتر از حادثه فیضیه بود.
نمادهای مذهبی و فرهنگی یکی از ابزارهای مهم مخالفان در مبارزه با حکومت پهلوی بود. استفاده از این نمادها در راستای مبارزات سیاسی، معرف چند نکته مهم در مبارزات مردمی بود
چهلم شهدای قیام 19 دی مردم قم
قیام 19 دیماه مردم قم در اعتراض سیاسی آنان به مقاله احمد رشیدی مطلق شکل گرفت که و به دنبال آن عدهای از معترضین کشته و زخمی شدند. گفته شده است: «آمار رسمی کشتهشدگان شش نفر بود؛ رقمی که بعدا به بیست نفر تغییر کرد، اما شایعات از هفتاد کشته هم سخن میگفت».5 به دنبال این واقعه، مردم تبریز در چهلم شهدای قم قیامی اعتراضی و سیاسی را شکل دادند. مراسم چهلم شهدای قم در تبریز در ٢٩ بهمن شکل گرفت. بر این اساس به دنبال دستور رهبران مذهبی محلی برای بستن بازار تبریز جهت برگزاری یادبود چهلم شهدای قم، بسیاری از مغازهها تعطیل شدند و تجمع اعتراضی گستردهای تشکیل شد. کنسولگری تبریز گزارش میکند که جمعیت عظیمی مرکب از هزاران نفر با سنگ و شاید اسلحههای دیگر به خیابانها ریختند. اغتشاشات در ساعات اولیه صبح آغاز گردید و تیراندازی از جمله صدای شلیک مسلسلها، ساعت 9:30 یا 10 صبح در تمام شهر شنیده میشد. نظامیان وارد معرکه شدند. تیراندازی سنگین صبح، در بعد از ظهر به شلیکهای پراکنده از جمله تکتیراندازی در طرف دانشگاه شهر تبدیل شد. عصر روز 18 فوریه در تبریز مقررات منع رفتوآمد اعلام شد.
طبق شواهد تاریخی بر اثر این قیام، «مرکز دو ملیتی انجمن ایران و آمریکا مورد حمله واقع و تمام پنجرهها شکسته شد... در نقاط دیگر تبریز، شاهدان عینی شکسته شدن بسیاری از پنجرهها را گزارش نمودند و خیلی از ساختمانها در طول روز در حال آتشسوزی دیده شدند».6 در قیام تبریز نیز عده زیادی از مخالفان سیاسی، کشته شدند. در این رابطه «رقم رسمی ابرازشده در مورد کشتهشدگان نُه نفر بود، ولی در هر حال تخمینهای قابل اعتمادتر رقم را نزدیک به 180 نفر هم ذکر کرده است».7 قیام تبریز خشونت و اعتراضات سیاسی در ارتباط با چهلم کشتهشدگان را به صورت یک حرکت سیاسی نمادین و زنجیرهوار درآورد؛ چنانکه بعد از مردم تبریز، مردم سایر شهرهای بزرگ از جمله یزد و اصفهان نیز به برگزاری مراسم چهلم شهدا پرداختند.
البته نکته قابل توجه در باب این مراسمات آن است که در ابتدا مراسمات چهلم، رنگ و بوی مذهبی داشت و گروههای سیاسی مخالف در آن نقشی نداشتند. به همین جهت بسیاری از ناظران سیاسی آن را خطری جدی برای رژیم تلقی نمیکردند.8 اما بهتدریج و با گسترده شدن این مراسمات و اقدامات سیاسی مشارکتکنندگان، حکومت و نهادهای امنیتی نسبت به آن حساس شدند؛ به خصوص آنکه حکومت هر چه تلاش میکرد با سرکوب مانع از پیشروی اعتراضات گردد، در عمل شاهد عکس این موضوع بود؛ چنانکه «تظاهراتی که به مناسبت چهلمین روز شهدای تبریز در نقاط مختلف ایران برپا شد به مراتب بزرگتر و پردامنهتر از تظاهرات چهلم شهدای قم بود و یا تظاهرات اصفهان و شیراز که وسیعتر از نقاط دیگر بود حوادث خونین تازهای بهبار آورد و زمینه تظاهرات چهل روز بعد را فراهم ساخت».9 البته ترس و وحشت حکومت از این مراسمات منطقی و بجا بود؛ چرا که مراسمات چهلم تا سال بعد از آن، یعنی سال 1357، ادامه یافت و زمینهساز اعتراضات سیاسی گسترده گردید.
سخن نهایی
همانطور که مشاهده شد نمادهای مذهبی و فرهنگی یکی از ابزارهای مهم مخالفان در مبارزه با حکومت پهلوی بود. استفاده از این نمادها در راستای مبارزات سیاسی، معرف چند نکته مهم در مبارزات مردمی بود: اول آنکه استفاده از این رویکرد در ضدیت و مقابله با رویکردی صورت میگرفت که شاه و حکومت مروّج آن بود. رویکرد حکومت برگرفته از فرهنگ غرب و اسلامستیزی بود و در تقابل با اسلام و فرهنگ سنتی قرار داشت؛ دوم آنکه استفاده از نمادهای مذهبی، حکایت از وابستگی و تعلق اکثریت مردم به آن نمادها داشت و مهمتر از آن این است که این مراسمات فرصت مناسبی برای تجمعات مردمی و اطلاع از آخرین تحولات سیاسی کشور بود. از این رو نهادهای امنیتی حکومت، به دید تردید به آن نگریسته و سرسختانه با آن مقابله میکردند.
اجتماع مردم در میدان شهدا، سهراه دارایی تبریز در روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی
پی نوشت:
1. ابراهیم موسیپور، «از مهمترین و پربسامدترین رمزهای عددی رایج در میان تقریبا همه اقوام و فرهنگها»، دانشنامه جهان اسلام، ج 12، 1393.
2. مصطفی تقویمقدم، فراز و فرود مشروطه، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، ص 192.
3. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، 1368، ص 178.
4. روحالله خمینی، صحیفه امام، ج 1، صص 197- 198.
5. دزموند هارنی، روحانی و شاه، ترجمه کاوه باسمنجی و کاووس باسمنجی، تهران، انتشارات کتابسرا، 1377، ص 26.
6. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 9، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 16.
7. همان، صص 105- 106.
8. ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران (خاطرات سولیوان)، تهران، نشر هفته، چ سوم، 1361، ص 100.
9. همانجا. https://iichs.ir/vdcb85b8.rhb05piuur.html