آراء و اندیشه‌های سیاسی امام خمینی؛ گفت‌وگو با مظفر شاهدی

اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)

اندیشه سیاسی مورد عنایت امام خمینی بر بنیان نظریه ولایت فقیه استوار بود که، اگرچه در فقه شیعه پیشینه‌ای طولانی داشته است، اما فقط در منظومه فکری- اندیشه‌ای ایشان بود که تا آن حد گسترده و پردامنه بسط یافته، شکوفا گردید و به‌مثابه یک الگوی سیاسی- دینی منسجم، در عرصه عمل سیاسی و اجتماعی به‌جامعه انقلابی ایران عرضه شد.
اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
سهیلا انصاری
 
□ محوری ترین مفاهیم اندیشه سیاسی امام خمینی را بیان فرمایید.
در ابتدا باید عرض کنم،‌ امام خمینی اساساً به‌دلیل رهبری انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران، در میان تمام مراجع و علمای جهان تشیع شخصیتی کم‌نظیر و بلکه باید گفت بی‌بدیلی بوده است. در طول حدود 12 سده‌ای که از آغاز عصر غیبت امام زمان (عج) سپری می‌شود، اولین بار در ایران و تحت رهبری امام خمینی بود که حکومتی سراسر اسلامی مبتنی بر آموزه‌ها،‌ شعائر و اندیشه سیاسی مذهب تشیع در جهان اسلام شکل گرفت. اندیشه سیاسی مورد عنایت امام خمینی بر بنیان نظریه ولایت فقیه استوار بود که، اگرچه در فقه شیعه پیشینه‌ای طولانی داشته است، اما فقط در منظومه فکری- اندیشه‌ای ایشان بود که تا آن حد گسترده و پردامنه بسط یافته، شکوفا گردید و به‌مثابه یک الگوی سیاسی- دینی منسجم، در عرصه عمل سیاسی و اجتماعی به‌جامعه انقلابی ایران عرضه شد. با این توضیح که آثار و بیانات امام خمینی نشان می‌دهد، حداقل از همان سالهای نخست دهه 1320 بدین‌سو (به‌طور مشخص در کتاب کشف‌الاسرار که در سال 1323 تألیف و منتشر کرده‌اند) اندیشه ولایت فقیه در منظومه فکری- سیاسی ایشان امری تثبیت شده محسوب می‌شد؛ از بعد از واقعه 15 خرداد،   امام خمینی به‌جد در صدد برآمدند با طرح انسجام‌یافته‌تر و نظام‌مندتر نظریه ولایت فقیه، برای حیات آینده سیاسی، اجتماعی جامعه مسلمان ایرانی چارچوبی نوین ارائه دهند. بدین‌ترتیب بود که در بهمن سال 1348 اندیشه ولایت فقیه را در جمع شاگردانش در مسجد شیخ انصاری در نجف اشرف تبیین کردند که به‌سرعت تقریر و تنظیم و به‌صورت کتاب منتشر شده و به‌انحاء گوناگون در اختیار مخاطبان آن در ایران و خارج از ایران قرار گرفت. بر مبنای همین اندیشه هم بود که امام خمینی در طول دوران مبارزات انقلابی و به‌هدف ارائه راهکاری روزآمد برای بسط نظریه ولایت فقیه در عرصه عمل سیاسی طرح ایجاد حکومت «جمهوری اسلامی» را ارائه داد که اسلامیت نظام پساانقلابی ایران را در محتوا و جمهوریت آن را در روش تضمین می‌کرد. امام خمینی که در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نقش تعیین‌کننده‌ای در بسط و روزآمد کردن اندیشه سیاسی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه ایفا کرده بودند، نهایتاً با طرح نظریه «ولایت مطلقه فقیه» تحولی بنیادین در از میان برداشتن تنگناهای نظری- اندیشه‌ای در موضوع حکومت و تدبیر امور کشور و جامعه مسلمانان ایجاد کردند.
 
□ رابطه دین و سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی چه جایگاهی داشته است؛ در این زمینه توضیح دهید.
در اندیشه امام خمینی میان دین و سیاست در اسلام فاصله‌ای وجود ندارد. ایشان بارها هم در بیانات خود تصریح کرده‌اند که اسلام سراسر سیاست است و هرگاه سیاست از دین اسلام حذف بشود، دیگر چیزی از آن باقی نخواهد ماند. امام خمینی در این راستا به‌ویژه سیره و روش پیامبر اسلام (ص) در دوران رسالت و ائمه معصومین (ع) را شاهد می‌آوردند که با حکومت، سیاست و تدبیر امور جامعه مسلمانان توأمان بود. ایشان با استناد به‌سیره پیامبر و ائمه معصومین (ع) و ذکر دلایل نقلی و عقلی متعدد، تداوم حکومت و سیاست در جامعه مسلمانان در عصر غیبت امام زمان (عج) را امری ضروری و تردیدناپذیر ارزیابی می‌کردند و بر ولایت سیاسی فقیهان جامع‌الشرایط بر جامعه مسلمانان در عصر غیبت تأکید و تصریح داشتند. در واقع هم طرح و به‌تبع آن بسط نظریه ولایت فقیه در آراء امام خمینی در درجه اول از رابطه تفکیک‌ناپذیر دین و سیاست در منظومه فکری- اندیشه‌ای ایشان ناشی می‌شده است.
 
□ مبانی رفتاری و عملی اندیشه سیاسی امام؛
هم‌چنان که قبلاً هم اشاره شد گفتمان انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت «جمهوری اسلامی» در چارچوب منظومه فکری- سیاسی امام خمینی که بر مبنای اندیشه ولایت فقیهان جامع‌الشرایط در عصر غیبت امام زمان (عج) ارائه گردید، در میان مکاتب سیاسیِ ریزوکلان جهان پدیده کاملاً نوینی محسوب می‌شد. به‌همین دلیل در دوران مبارزات انقلابی و نیز در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی هنوز در میان بسیاری از ناظران و آگاهان به‌امور در داخل و خارج از کشور، تصور روشنی از سازوکار اجرایی و دامنه عمل سیاسی- اجتماعی آن در جامعه انقلابی ایران وجود نداشت. با این احوال امام خمینی از همان برهه شکل‌گیری، گسترش و نهایتاً پیروزی انقلاب اسلامی تردیدی نداشتند که حکومت جمهوری اسلامیِ مورد عنایت ایشان، که مبتنی بر اندیشه ولایت فقیه و سازوکار اجرایی آن در عرصه عمل سیاسی- اجتماعی تلفیق و ترکیبی متوازن از اسلامیت (در محتوا) و جمهوریت (در روش) بود، حتی به‌مراتب بیش از نظام‌ها و مکاتب شناخته‌شده‌تر سیاسی و فکری در بخشهای مختلف جهان، از کارآمدی لازم برخوردار است. باید عرض کنم در تمام طول دوران غیبت امام زمان (عج) طی 12 قرن گذشته، اولین بار توسط امام خمینی بودند که مرجعیت جهان تشیع دامنه تأثیرگذاری تعیین‌کننده‌تر و انسجام‌یافته‌تر فقاهت و ولایت فقیه را از حوزه‌های خصوصی و شخصی به‌حوزه عمومی و سیاسی بسط داده و آغازگر عصر جدیدی در حیات سیاسی- فکری و نظری مذهب تشیع شدند. در واقع تا آن هنگام فقه اجتهادی شیعه به‌ندرت در حوزه‌های گسترده‌تر سیاسی و اجتماعی مجالی تجربی پیدا کرده بود. به‌عبارت دیگر فقه سنتی شیعه اساساً و در درجه اول اجتهادی در حوزه‌های فردی و شخصی محسوب می‌شد؛ تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در هیچ دوره‌ای از حیات اسلام تا بدین‌حد انسجام‌یافته و گسترده، نظامی مبتنی بر آموزه‌ها، شعائر و اندیشه‌های سیاسی مذهب تشیع شکل نگرفته بود؛ این مهم زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، که توجه داشته باشیم، انقلاب اسلامی ایران در ربع آخر قرن بیستم میلادی و در کشاکش هماوردی و رقابت مکاتب سیاسی بزرگ و بس‌تأثیرگذار جهان مدرن الگویی جدید و بی‌سابقه به‌جامعه ایرانی ارائه می‌کرد، که در درجه اول مستلزم برخورداری از ظرفیت بسنده جهت پاسخ‌گویی به‌انتظارات و خواست‌های روزآمد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مخاطبان خود در میان اقشار و جریانهای گوناگون بود. در چنین فضایی بود که امام خمینی با اعتماد به‌نفس و شجاعتی کم‌نظیر نظام سیاسی مورد عنایت خود را بر مبنای اندیشه ولایت فقیه در جامعه پساانقلابی ایران عرضه نمودند.
 
□ تحولات سیاسی دوران حیات امام و تاثیر انها در اندیشه سیاسی ایشان؛
قراین و شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد، هرگاه اندیشه سیاسی پویای امام نبود، نظام انقلابی ایران از همان آغاز با بن‌بست‌های سیاسی- فکری و نظری زودهنگام و چه بسا حل‌ناشدنی‌ای مواجه می‌شد. انقلاب مردم ایران با محتوای اسلامی، تقریباً می‌شود گفت، به‌یکباره بر عمر حکومت پهلوی پایان داده بود و اینک با وضعیت جدیدی مواجه بود که در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و غیره راه‌حلهایی مبتنی بر آموزه‌ها و شعائر اسلامی- شیعی می‌طلبید. خیلی زود هم آشکار شد که فقه سنتی شیعه را، در موقعیتی تا آن حد گسترده، که مسائل مبتلابه پرشماری در شئون گوناگون به‌یکباره در برابر رهبری نظام انقلابی چهره گشوده بود، یارای پاسخگویی بسنده نخواهد بود. در چنین شرایطی بود که آراء سیاسی- نظری بسط‌یابنده امام خمینی در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در روندی تدریجی ولی مداوم فرایند استقرار، تقویت و تثبیت موقعیت نظام جمهوری اسلامی را با دامنه ظرفیت‌پذیری روزافزونی هموارتر و استوارتر ساخت. چه این‌که از همان ابتدا نقش ایشان در تأسیس نظام «جمهوری اسلامی» که تلفیقی هوشمندانه و هنرمندانه از اسلامیت و جمهوریت بود و الگویی جدید از سیاست و حکومت را به‌جامعه ایرانی عرضه می‌داشت، راه را برای عبور از بن‌بست‌های سیاسی احتمالی پیش روی کشور و نظام باز کرد. همچنان که تدوین، تنظیم و تصویب نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1358 که توازنی ظریف میان اسلامیت و جمهوریت نظام انقلابی ایران ایجاد کرده و راه را برای نهادسازی و شکل‌گیری ساختارهای اجرایی و مدیریتی کشور در شئون مختلف هموار می‌ساخت، در درجه اول از نگرش‌ها و دیدگاههای سیاسی- فکری عملگرا و دوراندیشانه ایشان نشأت می‌گرفت. در مقاطع گوناگون تمام سالهای منتهی به‌خرداد سال 1368، مصلحت‌اندیشی‌ها و راهکارهای سیاسی امام خمینی نقش تعیین‌کننده و درجه اولی در حل و فصل مشکلات و گشودگی بن‌بست‌های نظری- اندیشه‌ای نظام جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایفا می‌کرد. همچنان‌که در راستای همین هدف هم بود که با پیشنهاد ایشان در سال 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت، که علاوه بر حل و فصل اختلافات فیمابین قوای حکومت، بازوی مشورتی مقام رهبری در مسائل مبتلابه جامعه و نظام محسوب می‌شد.
https://iichs.ir/vdcj.yexfuqetvsfzu.html
iichs.ir/vdcj.yexfuqetvsfzu.html
نام شما
آدرس ايميل شما