سازمان سیا چندی پیش اسناد جدیدی را از کودتای 28 مرداد 1332 منتشر کرد. این کودتا، که باعث سقوط دولت مصدق و روی کار آمدن دولت کودتا به نخستوزیری زاهدی شد، سبب بر باد رفتن ملی شدن صنعت نفت گشت. در یکی از این اسناد که به فارسی ترجمه شده است، یک مقام امریکایی چگونگی حل مناقشه ناشی از ملی شدن صنعت نفت در ایران را بررسی و وضعیت آن زمان را توصیف کرده است. او در عین حال راهکارهایی نیز برای برونرفت از آنچه آنها «بحران ایران» مینامیدند پیشنهاد داده است. متن کامل این سند از این قرار است:
یادداشتی از طرف معاون دستیار وزیر خارجه در امور خاور نزدیک، آسیای جنوبی و افریقا (بری) به معاون وزیر امور خارجه (متیوس)
واشنگتن، 15 مارس 1951 موضوع
طرحهای سیا برای بحران ایران مسئله
بررسی روشهای ممکن برای اقدام مخفیانه نمایندگان سیا درخصوص بحران ایران بحث
به درخواست سیا و به اتفاق دیگر نمایندگان بخش خاور نزدیک، آسیای جنوبی و آفریقای وزارت خارجه در 14 مارس با آقایان آلن دالس، فرانک ویزنر و کرمیت روزولت ملاقات کردیم تا بحران کنونی ایران را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. سیا که نگران حوادث این کشور بود، گزارشی درباره اوضاع تهیه نموده، راههای ممکن اقدامی را که میتواند به طور مخفیانه صورت گیرد ارائه کرده بود. تأکید شده بود که این گزارش چیزی بیش از یک پیشنویس نیست که با عجله تهیه شده و با توجه به مذاکرات بعدی با وزارتخانه اصلاح خواهد شد.
من قول دادم که پیش از پیگیری موضوع با سیا، بهطور اجمالی طرحهای سیا را با وزارتخانه مورد بررسی قرار دهم. فکر میکنم اهمیت واقعی این گزارش آن است که سیا آماده است در صورتی که از دیدگاه وزارتخانه، این اقدام در رسیدن به اهدافمان در ایران مفید و موثر باشد، با یک برنامه عملیاتی که نیازمند تدارکات، پول و پرسنل است اقدام کند.
احساس میکنم به هیچ وجه نباید خطراتی را که در اوضاع ایران وجود دارد دست کم بگیریم؛ هرچند به نظر میرسد ترور رزمآرا درواقع بهوسیله نمایندگان یک فرقه کوچک متعصب ناسیونالیست انجام گرفته است. فقدان تحولات جدی بعدی باور به این فرض را تقویت میکند که این ترور کار عناصر کمونیست نبوده است؛ هرچند کمونیستها در ایران قطعا از اغتشاشات و آشفتگیهایی که بهوجود آمده است بهشدت سود بردهاند. در حال حاضر دلایلی وجود دارد تا امیدوار باشیم که با کنترل جدی شاه و نخستوزیر، علا، که بهشدت طرفدار غرباند، خواهیم توانست تا آرام شدن اوضاع، نظم را حفظ کنیم. همواره این خطر وجود دارد که عناصر خرابکار از هر فرصتی استفاده کنند؛ بنابراین باید دائماً مراقب اوضاع باشیم. با این حال باید در اداره امور ایران بهشدت مراقب باشیم که از سیاستها و برنامههایی که ممکن است باعث کاهش اعتبار امریکا یا گسترش رویکرد ضدامریکایی شود خودداری کنیم؛ نگرشی که مسلما ناشی از افشای هرگونه مداخله «نادرست» در خلال دوره بحرانی ناسیونالیسم احساسی است.
با این ذهنیت، اعتقاد دارم که برخی از طرحهای ارائهشده از طرف سیا ممکن است خطرات زیادی داشته باشد؛ درحالیکه برخی دیگر، اگر به دقت اجرا شوند، میتوانند فایده قابل توجهی داشته باشند. در این فاصله دشوار است که در هر مورد از درستی و درخور بودن برنامههایمان با خط مشیهای اقدام توافقشده، ارزیابی کاملی داشته باشیم. به اعتقاد من، اختیار و مسئولیت کامل تعیین روشهای اقدام باید به سفیر ما در تهران واگذار شود که وی نیز براساس خط مشیهای کلی ارائهشده توسط وزارتخانه و سیا عمل میکند.
با توجه به پیشنهادات دقیق سیا برای اقدام در شرایط کنونی نظرات به شرح ذیل تقدیم میشود:
پیشنهاد مربوط به گسترش فعالیتهای تبلیغاتی فزاینده با روشهای آشکار و پنهان در حمایت از شاه و نخستوزیر علا مطلوب به نظر میرسد. هرچند حمایت تبلیغاتی گسترده ایالات متحده از شاه و نخستوزیر در شرایط کنونی قطعا آنها را دچار دردسر نموده و بهعنوان عوامل جیرهخوار امریکا در معرض انتقاد احزاب و جناحهای ناسیونالیست قرار میدهد. نقطه نظرات تبلیغاتی مختلفی که از طرف سیا پیشنهاد شده مفید به نظر میرسد.
درحالیکه یک «جنبش ائتلاف قدرتمند» در راستای خطوط صحیح، مطلوب به نظر میرسد، اما در این موقعیت زمانی دشوار است ببینیم چگونه چنین تحولی میتواند بهوسیله آژانسهای ایالات متحده ایجاد شود.
مسلما کمک مالی، پرسنلی و فنی به پلیس و نیروهای امنیتی در ایران بسیار مطلوب است. در حال حاضر ترس من این است که به دلایل سیاسی برای ایرانیان امکان ندارد هیچ گونه پرسنل امریکایی غیر از هیئت ژاندارمری فعلی را در این زمینه بپذیرند، اما احتمالا از مساعدت امریکاییها در قالب سلاح، تجهیزات و آموزش مقامات امنیتی ایران در ایالات متحده استقبال خواهند کرد.
با این دیدگاه موافقم که کل این برنامه شانس بیشتری برای موفقیت دارد؛ به شرط اینکه بتوان آن را در حمایت آشکار و قاطع امریکا برای تقویت ایران در قالب وام، کمک نظامی، برنامههای پزشکی و بهداشت عمومی و برنامه اصل چهار انجام داد. هرگونه تلاش برای افزایش برنامههای کمکرسانی به ایران باید به صورت مناسب و فوری انجام گیرد.
درخصوص معقول بودن و مصلحت هرگونه نزدیکی به ملا کاشانی تردید جدی دارم. وی رهبر گروههای مذهبی ناسیونالیست در ایران است که طرفداران زیادی دارد. به هر حال من تردید دارم که بتوان در یک دوره زمانی قابل توجهی کاشانی را خرید. ممکن است وی از چنین ارتباطاتی نهایت بهرهبرداری را بکند و در شرایط کنونی از این مسئله به عنوان سلاحی به خوبی استفاده کند و مردم را نسبت به خارجیها، بهویژه امریکاییها و انگلیسیها، متنفر سازد. ممکن است وی از این قضیه به عنوان مدرکی دال بر توطئه قدرتهای خارجی علیه حاکمیت ایران استفاده کند و از این طریق طرفداران بیشتری بهدست آورد و هواداران خود را تحریک نماید. راه دیگر، پیشنهادی است که سازمان سیا داده و آن این است که کاشانی را از طریق چاپ مطالبی بیاعتبار کنیم. این کار هم روش مناسبی است که البته باید با احتیاط بسیار زیادی انجام شود.
با این دیدگاه سیا موافقم که هرگونه نزدیکی به دکتر محمد مصدق، رهبر جبهه ملی، دشوار و به نظرم بیفایده خواهد بود. استفاده توصیهشده از نشریات مخفی (غیرقانونی) برای افشای روابط برخی از طرفداران وی با شوروی یک امکان مشخص و متمایز بهنظر میرسد، اما کارآمدی و تأثیرگذاری احتمالی انشعاب گروه وی از «طرفداران قابل اعتمادتر و معقولتر» قابل تردید و نامعلوم به نظر میرسد.
استفاده از سلاح «تبلیغات سیاه» علیه حزب توده جذاب بوده و ممکن است نتایج خوبی داشته باشد. با این حال فضای کنونی ایران بسیار متشنج است و افکار عمومی به نحو بسیار احساسی تحریک شده است؛ بهطوری که کشف هر «توطئهای» میتواند اوضاع را بیش از پیش متشنج سازد. سیا میتواند طرحهایی برای فعالیتهایی از این دست داشته باشد؛ به شرط اینکه تا زمانی که نتوان نتایج را بهدرستی ارزیابی کرد اقدامی صورت نگیرد.
تلاش برای ایجاد انشعاب در حزب توده، بهویژه برای بهرهبرداری از گرایشهای انحرافی، پیشنهاد خوبی بهنظر میرسد؛ البته به شرط اینکه بتوان گامهای عملی برداشت. شاید روشهای دقیق اقدام بتواند بهوسیله نمایندگان فعال این حوزه بهعنوان فرصتی برای ارائه خودشان برنامهریزی شود.
علاوه بر روشهای اقدام فوق که برای اجرای فوری پیشنهاد شد، گزارش سیا برنامههایی را ارائه میکند: الف) وخامت جدی اوضاع؛ ب) تحمیل یک دولت وابسته. با فرض هر یک از این احتمالات، این نکته مورد تأیید قرار گرفته که اقدام ما باید بسیار جدیتر از آن چیزی باشد که در شرایط کنونی وجود دارد و پیشنهادهای ارائهشده توسط سیا بایستی به دقت مورد توجه قرار گیرد. در همین راستا، گزارش شورای امنیت ملی درباره ایران، که در 13 مارس به تصویب پرسنل ارشد رسیده و برای تأیید در 21 مارس به شورا میرود، خطوط گستردهای را برای اقدامات ایالات متحده در این راستا ارائه میکند.
توصیهها
بخش خاور نزدیک، آسیای جنوبی و آفریقای وزارت خارجه درخصوص خط مشیهای مذکور در حال مذاکره با سیا است و به آژانس توصیه کرده که با در نظر گرفتن جنبههای مناسب برنامه اقدام خود حرکت کند. این نشان میدهد که موفقیت برنامه تاحدود زیادی به توانایی پرسنل سیا درخصوص وظایف محوله [بستگی] دارد.
دستورالعملهایی که مورد توافق وزارتخانه و سیا قرار گرفته و به تهران نیز ابلاغ شده است مجوز اجرای چنین عناصری از برنامه را که بهطور کامل مورد تأیید سفیر قرار گرفته است میدهد.