یک نکته در دیدگاههای سفارتخانه در باب فرار شاه جالب به نظر میرسد. آنچه از اسناد به دست آمده قابل بررسی میباشد این است که اعضای سفارت تسخیر سفارت و بحران گروگانگیری در صورت اجازه ورود شاه به آمریکا را پیشبینی میکردند.
یکی از مسائلی که قدرتهای جهانی همواره با آن درگیر بودهاند نحوه تحولاتی است که برخی از متحدین آنها در جهان سوم با آن روبهرو هستند. در واقع کودتا، جنگ داخلی، شوروشهای گسترده و مهمتر از همه انقلابهایی که در این کشورها اتفاق میافتد از جمله مسائلی است که ذهن رهبران قدرتهای جهانی را به شدت به خود درگیر میسازد. یکی از این موارد که سالها محل بحث و فحص بوده است انقلاب ایران است. انقلابی که ذهن رهبران آمریکایی را به حدی درگیر ساخته بود که توان پاسخگویی به روند تحولات پر شتاب آن را نداشتند.
در این میان، یکی از اتفاقاتی که واشنگتن را به شدت درگیر چالش کرد خروج شاه از کشور و پذیرفتن وی توسط دولت ایالات متحده بود. در واقع آمریکاییها منافع بسیاری در ایران داشتند و نمیخواستند که با انجام حرکتی اشتباه این منافع راهبردی را به خطر انداخته و آن را دستمایه حمایت از مهره سوخته خود قرار دهند. بر این اساس پژوهش زیر در پی آن است تا در باب واکنش ایالات متحده به خروج شاه از ایران و نحوه عملیاتی ساختن آن، موضوع را مورد برسی بیشتر قرار دهد.
فرار شاه از ایران
در مورد خروج شاه از ایران و مواضع آمریکا در قبال این مسئله باید گفت که دستگاه سیاست خارجی آمریکا نیز در آستانه انقلاب از انسجام کافی برخوردار نبود و در حالی که برژینسکی خواهان برخورد کوبنده با مخالفان و همراهی آمریکا با شاه در این راه بود، وزارت امور خارجه و سفیر وقت این کشور در تهران با مشاهده امواج توفنده انقلاب کار شاه را تمام شده میدانستند و به این ترتیب واکنش به فرار شاه در 26 دی 1357 و حمایت از او با قاطعیت همراه نبود. در واقع خود آمریکاییها نیز نمیدانستند که چه مواضعی را باید اتخاذ کنند. با این حال در مقاطعی آنها گمان میکردند که خروج شاه از ایران و پذیرش وی توسط واشنگتن به کاهش احساسات ضدآمریکایی کمک میکند.
ویلیام سالیوان در خاطرات خود تحت عنوان ماموریت در ایران مینویسد که شاه تمایلی برای رفتن به سوییس و انگلستان نداشت. وقتی که من موضوع خروج او از ایران و رفتن او به آمریکا را مطرح کردم در پاسخ به من گفت شما این کار را می توانید انجام دهید؟ من گزارش ملاقات خود با شاه را با واشنگتن در میان گذاشتم و از آنها خواستم تا جواب درخواست من برای پذیرش شاه را بدهند. واشنگتن نیز در عرض کمتر از بیست و چهار ساعت به درخواست من پاسخ داد. آنها در پاسخ گفتند که سفیر سابق آمریکا با کمال میل از شاه ایران در ملک اختصاصی خود در کالیفرنیا پذیرایی خواهد نمود. در این پیام همچنین اضافه شده بود که وضع این منطقه از نظر امنیتی نیز بسیار عالی است. در حقیقت آمریکاییها تا این مقطع گمان میکردند که اقداماتشان برای خروج شاه از ایران در جهت برنامه های آیت ا.. خمینی است. آیت ا.. خمینی برای خروج شاه از ایران پافشاری میکردند و هیچ تهدیدی هم علیه کشوری که شاه را پناه دهد از طرف آیت ا.. و هوادارانش احساس نمیشد. به این ترتیب ما گمان میکردیم که نه تنها با پناه دادن شاه مورد خشم و غضب واقع نخواهیم شد، بلکه بر عکس تصور میکردیم چون موجبات تسریع خروج شاه از ایران را فراهم کردهایم امتیازی هم به دست خواهیم آورد.1
سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا در پیامی که به سفارت آمریکا میفرستد همین موضوع را متذکر میشود. وی دو شرط را برای پذیرش شاه در آمریکا مطرح میکند تا از موج مخالفتها علیه این اقدام در ایران کاسته شود. یکی از آنها این است که شاه از ادعای تاج و تخت خود صرف نظر کند و دیگری این که شاه اعلام کند هیچگونه فعالیت سیاسی به هیچ عنوان در آمریکا نخواهد داشت.
با این حال روند تحولات به سمت دیگری پیش رفت و با خروج شاه از ایران و ورود امام به خاک کشورمان انقلابیون خواستار استرداد شاه به ایران شدند. در واقع با خروج شاه از ایران و مسافرت وی به چند کشور در نهایت دولت آمریکا به بهانه بیماری شاه حاضر به پذیرش وی شد. بهانهای که نتوانست انقلابیون در ایران را قانع نماید و در نهایت به تسخیر سفارت آمریکا منجر شد.
ورود شاه به آمریکا
یکی از مدارکی که به خوبی نشان دهنده نحوه واکنش دولت ایالات متحده با مسئله ورود شاه به آمریکا است اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی است. در این اسناد به وضح مشاهده میشود که آمریکاییها برای پذیرفتن شاه دچار سردرگمی شده بودند. همزمان با شکلگیری دولت موقت در ایران آمریکاییها بر آن هستند که با دولت ایران برای پذیرفتن شاه وارد مذاکره شوند. تصمیمسازان سیاست خارجی آمریکا در این مقطع برآن هستند که باید به دولت ایران در مقابل فشارهای شدید برای اجازه ورود شاه به آمریکا توضیحات مقتضی داده شود. آنان بر آن بودند که دولت جدید ایران را توجیه کنند که نمیخواستیند مسائل بغرنجی برای دولت موقت پیش آید یا تلاش برای برقراری روابط سازنده با دولت مستقر در تهران دچار خلل شود. با این حال دولت موقت که توانست جای خود را در سپهر سیاست ایران باز کند فضا مناسب خواهد بود تا شاه وارد آمریکا شود. از نظر آنها، البته این مسئله باید در سکوت خبری و بدون سر و صدای رسانهای صورت پذیرد. آنان میدانستند دولت ایران این رویه را نخواهد پسندید اما در تلاش بودند این آمادگی را در تهران ایجاد کنند که ما تحت فشارهای متعدد به ناچار مجبور به پذیرفتن شاه مخلوع ایران شدهایم.
آمریکاییها همچنین واقف بودند که پذیرش شاه ممکن است جدالهایی را در ایران در میان گروههای سیاسی مختلف به وجود آورد که باید آن را به دقت بررسی کرده و سناریوهای مختلف در قبال آن زیر ذره بین قرار دهند. آنها به روشنی میدانستند این مسئله در داخل آمریکا نیز ممکن است مصائب و مشکلاتی را به وجود آورد. به همین دلیل لازم بود این مسئله را با برخی از اعضای کنگره در میان گذارند تا نشان دهند که میتوانند موضوع را به صورت موفقیتآمیزی سروسامان دهند. این مسئله باعث میشود فشارهای کنگره برای تصویب قطعنامهای از طرف دولت آمریکا برای ورود شاه به خاک این کشور کاهش یابد. در واقع با این کار جلوی افشای مذاکراتی را که با دولت موقت برای ورود شاه به خاک آمریکا وجود داشت کاهش دهند. آنان بر آن بودند که باید شاه ایران را متقاعد کنیم تا از ادعای تاج و تخت و سلطنتش در ایران دست کشد. در واقع باید این مسئله را در اذهان عمومی جا میانداختند که هر گونه ادعای خانواده شاه نسبت به سلطنت و حکومت در ایران بی اعتبار خواهد بود و از سوی دیگر به شاه بقبولانند ما هر گونه اقدام ضد انقلابی را که ناقض قوانین دولت آمریکا یا سیاستهای آمریکا در قبال اشخاصی که ویزای آمریکا را دریافت میکنند تحمل نمیکنیم.2
با این حال یک نکته در دیدگاههای سفارتخانه جالب به نظر میرسد. آنچه از اسناد به دست آمده قابل بررسی میباشد این است که اعضای سفارت تسخیر سفارت و بحران گروگانگیری در صورت اجازه ورود شاه به آمریکا را پیشبینی میکردند. در بخشی از این اسناد آمده است حدس میزنیم پرسنل سفارت آمریکا در بهار امسال نسبت به سال گذشته کمتر مورد تهدید واقع شوند. مع الوصف خطر بحران گروگانگیری همچنان باقی خواهد ماند. تا زمانی که نیروی موثر و کارامدی برای حفاظت موثر از سفارت دست و پا نکردهایم نباید اجازه ورود شاه به خاک کشور را صادر کنیم. ثانیا وقتی این اجازه صادر شد باید نیروهای گارد امنیتی بیشتری را به ویژه برای پرسنل رده بالا در نظر بگیریم تا بتوانیم آنها را در صورت بروز مشکل مورد حفاظت قرار دهیم3.
در همین ارتباط آمریکاییها تمام تلاش خود را مصروف این قضیه کرده بودند که پذیرش شاه با حداقل هزینه سیاسی و اقتصادی برای آمریکا صورت گیرد. در واقع آنها به دنبال این بودند که ریسک پذیرش شاه را کاهش دهند و به همین خاطر سناریوهای مختلف را مورد بررسی قرار میدادند. سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا در پیامی که به سفارت آمریکا میفرستد همین موضوع را متذکر میشود. وی دو شرط را برای پذیرش شاه در آمریکا مطرح میکند تا از موج مخالفتها علیه این اقدام در ایران کاسته شود. یکی از آنها این است که شاه از ادعای تاج و تخت خود صرف نظر کند و دیگری این که شاه اعلام کند هیچ گونه فعالیت سیاسی به هیچ عنوان در آمریکا نخواهد داشت. او تاکید میکند که کلید حل این ماجرا در دست بازرگان و دولت اوست و آنها هستند که میتوانند بستر داخلی را برای تحقق این امر آماده سازند. با این حال نکته جالب این سند آن است که ونس به سفیر وقت آمریکا در ایران یادآوری میکند که این مسئله با کارمندان سفارت در میان گذاشته نشود و به صورت محرمانه باقی بماند4.
در مجموع آنچه بدان باید اشاره کرد این مسئله است که آمریکاییها در تمام دورانی که شاه قصد خروج از ایران و ورود به خاک آمریکا را داشت، به شدت پیگیر منافع خود در تهران و ترس از عواقب پذیرش شاه بودند. در حقیقت آنها میخواستند موضعی اتخاذ کنند که منافعشان در ایران با مخاطره روبهرو نشود و از سوی دیگر نیز وجهه خود را در میان حامیانشان حفظ نمایند. این رویکرد دولت آمریکا امروز نیز قابل مشاهده است و این کشور در قبال تحولات منتهی به بیداری اسلامی به خصوص در مصر دوران حسنی مبارک نیز با این بحران روبهرو بود.
محمدرضا پهلوی در روزهای اقامت در پاناما، روزهای ترس و...
پی نوشت:
1.ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران، ترجمه: محمود مشرقی، تهران، انتشارات هفته، ص 163-162.
2.اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، ص 5-4.
3.اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، ص 8.
4.سایروس ونس، انتخاب دشوار: سالهای بحرانی در سیاست خارجی آمریکا، ترجمه: خیرا.. خیری اصل، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 143. https://iichs.ir/vdci.uawct1arubc2t.html