ساعت 11 صبح عازم وزارت خارجه انگلیس شدم تا طبق رار قبلی با «مایکل ویر» (مدیر کل وزارت خارجه) ملاقات کنم. در این دیدار، ابتدا بحث مربوط به سخنان کالاهان در مجلس عوام را پیش کشیدم و گفتم که اظهارات نخست‌وزیر انگلیس مسلماً اثر منفی در افکار عمومی ایران به جا خواهد گذاشت. و سپس با اشاره به ملاقات وزرای خارجه ایران و انگلیس در نیویورک، یادآور شدم «دیوید اوئن» در این ملاقات تأکید کرد که ملکه انگلیس ضمن سخنرانی افتتاحیه پارلمان انگلیس‌، سفر خود به ایران را حتمی‌الوقوع خواهد دانست...
روایت جالب سفیر دولت شاهنشاهی از قدرت جادویی انگلیس!
پنج‌شنبه 14 دسامبر 1978 [23 آذر 1357]
«ساعت 11 صبح عازم وزارت خارجه انگلیس شدم تا طبق رار قبلی با «مایکل ویر» (مدیر کل وزارت خارجه) ملاقات کنم.
در این دیدار، ابتدا بحث مربوط به سخنان کالاهان در مجلس عوام را پیش کشیدم و گفتم که اظهارات نخست‌وزیر انگلیس مسلماً اثر منفی در افکار عمومی ایران به جا خواهد گذاشت. و سپس با اشاره به ملاقات وزرای خارجه ایران و انگلیس در نیویورک، یادآور شدم «دیوید اوئن» در این ملاقات تأکید کرد که ملکه انگلیس ضمن سخنرانی افتتاحیه پارلمان انگلیس‌، سفر خود به ایران را حتمی‌الوقوع خواهد دانست. و شخصاً‌ هم به افشار اطمنیان داد که «ما هرگز از حمایت دوستانمان در موقع گرفتاری و سختی دست نخواهیم کشید و آنها را در زمانی که به ما محتاجند رها نخواهیم کرد». واین اطمنیان خاطری بود که بارها توسط سفیر انگلیس در تهران نیز تکرار شده است.
 
پس از آن خطاب به «مایکل ویر» افزودم:‌ بنابراین،‌ اظهارات نخست‌وزیر انگلیس در مورد اینکه «سفر ملکه انگلیس به ایران نبایستی به حمایت دولت انگلیس از رژیم شاه تعبیر شود» با گفته‌های قبلی کاملاً مغایر است و علاوه بر آن،‌ پخش خبر مربوط به اظهارات کالاهان از برنامه فارسی بی‌بی‌سی هم نتیجه‌ای جز تضعیف موقعیت دولت ایران در پی نخواهد داشت. و آنگاه این مسئله را نیز خاطر نشان ساختم که:‌ با توجه به سوء‌ظن سنتی ایرانیان نسبت به دخالت‌های انگلیس در کشورشان،‌ گفته‌های نخست‌وزیر انگلیس بی‌تردید آثار ناخوشایندی در افکار عمومی ایرانیان به جا خواهد گذاشت.
 
مایکل پس از شنیدن صحبت‌هایم،‌ جواب داد: «البته من مسائل مورد نظر شما را کاملاً‌ درک می‌کنم و مسلماً‌ آن را به مقامات مسئول انتقال خواهم داد. ولی شما هم باید به این نکته توجه داشته باشید که حمیات‌های ما از رژیم شاه برایمان جز برانگلیختن مخالفت و افزایش موج اعتراض،‌ نه تنها در داخل حزب کارگر،‌ بلکه در بین مردم ایران،‌ ثمر دیگری نداشته است. و ضمناً‌ هم این نکته قابل ذکر است که چنانچه ما در موقعیت فعلی حمایت دولت بریتانیا از سیاست‌های رژیم ایران آشکارا ابراز کنیم،‌ آثار آن بر افکار عمومی به مراتب ناخوشایندتر خواهد بود...»
 
در پاسخ مایکل ویر گفتم:‌ البته از نظر رعایت آداب دیپلماسی‌،‌ این در حیطه وظایف من نیست که بگویم نخست‌وزیر شما چه باید بگوید و چه نباید بگوید. ولی اگر شما واقعاً‌ به آنچه در قسمت اول بیانات خود اظهار داشتید معتقد هستید، پس بهتر است کاری نکنید که بیش از این برای رژیم ایران دردسر فراهم شود...
 
ساعت 5/30 بعدازظهر دوباره به اتفاق امیرخسرو افشار و حسین اشراقی عازم وزارت خارجه شدیم تا با دیوید اوئن ملاقاتی داشته باشیم.
 
در این ملاقات‌ ــ که «مایکل ویر» و یک جوان دیگر هم حضور داشتند ــ افشار ابتدا به مسئله سفر ملکه انگلیس به ایران و اظهارات کالاهان درباره این سفر اشاره کرد، که اوئن در جواب او گفت: «مطمئن باشید در موضع دولت بریتانیا هیچ تغییری داده نشده و سفر ملکه به ایران نیز در رأس موعد انجام خواهد گرفت...»‌.
 
بعد افشار ضمن بحث راجع به خطر تجزیه ایران بر اثر سقوط رژیم شاهنشاهی‌، به اوئن خاطرنشان ساخت که: «ارتش شاهنشاهی کاملاً قابل اعتماد است و اعلیحضرت نیز تمایل دارند که مانند یک شاه مشروطه سلطنت کنند...».
 
موقعی که با افشار و اشراقی به هتل کلاریج بازگشتیم، افشار از اشراقی خواست که همانجا بنشیند و گزارش مشروحی از ملاقات با وزیر خارجه انگلیس بنویسد،‌ تا بعداً‌ خودش آنرا خلاصه کند...
 
در بازنگری به آنچه که امروز انجام گرفت، دامنه تفکراتم به اینجا کشید که:‌ واقعاً چطور می‌توانیم ادعا داشته باشیم که باز هم چیزی از غرور ملی در ما باقی مانده است؟‌... در موقعیتی که «آیت‌الله» مردم ایران را علیه شاه برانگیخته،‌ ما دو نفر ــ یکی وزیر امورخارجه دولت شاهنشاهی،‌ و دیگری سفیر شاهنشاه آریامهر در دربار «سنت جیمز» ــ اینجا در لندن در برابر دولت انگلیس به خاک افتاده ایم و با التماس از آنها می‌خواهیم که دست از حمایت ما نکشند.
 
 
اگر زمانه به حدود 50 سال قبل باز می‌گشت، این عمل ما می‌توانست قابل توجیه باشد. 30 سال پیش هم تا حدودی شاید. ولی اینک که دیگر هیچ نشانی از دوران گذشته امپراطوری بریتانیا وجود ندارد،‌ مسلماً‌ انگلیس‌ها هرگز نمی‌توانند کاری بیشتر از خود ما برای ایران انجام دهند. چون در حال حاضر انگلیس حتی در زمینه اقتصادی هم دیگر یک قدرت به حساب نمی‌آید. و بنا به گفته‌ای:‌ اگر نفت دریای شمال نبود،‌ اصلاً‌ نمی‌شد پیش‌بینی کرد که آینده‌ای برای انگلیس وجود داشته باشد. و به این ترتیب،‌ در حالی که ما در ایران هنوز اعتقاد داریم از قدرت جادوئی انگلیس می‌توان استفاده کرد، ولی خود انگلیس‌ها اولین کسانی هستند که اعتراف می‌کنند دیگر هیچ قدرتی ندارند... ما دائم مشغول تفسیر و تعبیر،‌ و یا عیب‌جوئی از سخنانی هستیم که کالاهان یا کارتر درباره ایران به زبان می‌رانند. ولی «آیت‌الله» آنها را به دیده تحقیر می‌نگرد و اصلاً‌ به گفته‌هایشان اعتنائی ندارد. و در این میان مسلم است که او برنده خواهد بود.
آیا موقع آن نرسیده که به ما ثابت شده باشد به بی‌راهه رفته‌ایم و از زاویه‌ای غلط به مسائل نگریسته‌ایم؟ و آیا لازم نیست که بیش از این به خیالبافی‌های بی‌پایه خود ادامه ندهیم؟»1
 

امیرخسرو افشار قاسملو، وزیر خارجه ایران (۵ شهریور ۱۳۵۷ – ۱۷ دی ۱۳۵۷)
شماره آرشیو: 4626-۲۸۸م

پی نوشت:
 
1. پرویز راجی، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، صص349-353. https://iichs.ir/vdcb.0bsurhb0fiupr.html
iichs.ir/vdcb.0bsurhb0fiupr.html
نام شما
آدرس ايميل شما