بررسی بانکداری و چگونگی تأسیس بانک ملی در ایران

آرزویی که بیست سال دیرتر جامه عمل پوشید

گرچه گروه‌های کثیری از مردم خواهان ایجاد بانکی مستقل از بیگانگان بودند، بسیاری از آنان نیز به دلیل ناآشنایی و عدم آگاهی کافی با جزئیات این مسئله، اعتماد و اطمینان لازم را نسبت به آن نداشتند
آرزویی که بیست سال دیرتر جامه عمل پوشید
بانکداری مدرن و مستقل در تاریخ معاصر ایران، پدیده‌ای است که سابقه چندان درازی ندارد. اولین بانک‌های جدید و مدرن در اواخر دوران قاجار پا به عرصه وجود گذاشتند، اما به دلیل سلطه بیگانگان از جمله روسیه تزاری و انگلیس بر عملکرد آنها، تمام فعالیت‌ها و منافع مالی آن بانک‌ها میان استعمارگران تقسیم می‌شد. [رک: سایه سنگین بانکداری خارجی بر اموال ایرانیان] بااین‌حال تلاش‌ها برای ایجاد بانکی مستقل از بیگانگان از همان ابتدا آرزوی بسیاری از مردم و گروه‌های مختلف بود و در اولین مجلس شورای ملی نیز مطرح شد که البته به دلایلی تحقق نیافت.
 
بااین‌حال بعدها، با مهیا شدن شرایط مناسب، این ایده عملی شد و اولین بانک مستقل ایرانیان تحت عنوان بانک ملی تأسیس گردید. این بانک با فعالیت‌های خود به رقیب جدی بانک شاهی تبدیل شد و توانست ضمن کسب استقلال مالی و سیاسی در برابر بیگانگان، فعالیت‌های بانک شاهی را مختل و محدود نماید.
 
بانک‌های فعال در ایران قبل از تأسیس بانک ملی
شاید بتوان اولین بانک شبه‌مدرن ایران را بانک شاهنشاهی دانست. امتیاز تأسیس این بانک در زمان ناصرالدین‌شاه و طی قرارداد رویتر به شخصی به نام بارون جولیوس دورویتر واگذار شده بود. طی قرارداد رویتر در سال 1250، ناصرالدین‌شاه امتیاز تأسیس راه‌آهن و بهره‌برداری از معادن و جنگل‌های ایران، تأسیس بانک و برخی از امتیازات دیگر را به مدت هفتاد سال به رویتر واگذار نمود. بعد از انتشار این خبر، موجی از مخالفت‌ها از سوی مردم و روحانیون آغاز شد که در نتیجه آن ناصرالدین‌شاه مجبور گردید قرارداد را لغو کند.
 
بااین‌حال، رویتر با پیگیری‌های خود توانست برخی از امتیازات را مجددا کسب نماید که یکی از آنها تأسیس بانک شاهنشاهی بود. «بانک جدید با سرمایه یک میلیون لیره استرلینگ تشکیل شد و به زودی حق انحصاری نشر اسکناس و تأسیس شعب در شهرستان‌ها و خارج از کشور ایران را به‌دست آورد و کمی بعد ناصرالدین‌شاه امتیاز استخراج کلیه معادن ایران، غیر از طلا و نقره و احجار کریمه را نیز به بانک مزبور اعطا کرد.»1 بانک شاهنشاهی بعد از تأسیس به یکی از ابزارهای مهم سیاسی و اقتصادی انگلیس تبدیل شد و حقوق ملت ایران را نادیده گرفت. «این بانک، عملیات صرافی انجام می‌داد و در همه کارهای تجارتی دخالت می‌کرد؛ همچنین حق استخراج معادن ازجـمله طـلا و نـقره را داشت. رویـتر تـمامی بـانک‌های انگلیس را در این کار شریک کرد.»2
 
اندکی بعد از تأسیس بانک شاهنشاهی، روسیه نیز خواستار کسب امتیاز مشابه شد و در نهایت به تأسیس بانک استقراضی اقدام نمود. این بانک در ابتدا به کارهای تجاری مشغول بود و به طور کلی سودآوری چندانی نداشت؛ بنابراین «در ۱۳۱۱، به دلیل عدم سودآوری بانک استقراضی، نماینده آن در ایران، پیشنهاد انحلال آن را داد، اما دولت روسیه که در تمام زمینه‌ها، از جمله بانک، با بریتانیا رقابت داشت، از تعطیلی آن جلوگیری کرد و با مداخله وزارت مالیه آن کشور در کار بانک، کلیه سهام آن به بانک پطرزبورگ منتقل شد. از آن پس، بانک استقراضی عامل اجرای مقاصد سیاسی دولت روسیه شد و اهداف اقتصادی‌اش تحت‌الشعاع هدف‌های سیاسی آن کشور قرار گرفت و به همان نسبت که مداخله روسیه در ایران بیشتر می‌شد، سرمایه بانک فزونی می‌یافت».3
 
مجموع این شرایط باعث شد ایرانیان همواره آرزوی داشتن بانکی مستقل از نفوذ و دخالت بیگانگان را داشته باشند. البته بانک استقراضی روسیه عملا بعد از انقلاب اکتبر روسیه تعطیل شد و به کار خود خاتمه داد. بعد از انقلاب اکتبر، روسیه با انعقاد قرارداد مودت 1921 با ایران، تمام امتیازات استعماری روسیه تزاری از جمله امتیاز بانک استقراضی را لغو کرد و به فعالیت‌های آن خاتمه بخشید. بااین‌حال بانک شاهنشاهی از این فرصت به‌دست‌آمده نهایت استفاده را برد و با همان قدرت پیشین به سلطه سیاسی و اقتصادی خود ادامه داد تا اینکه زمزمه‌های تأسیس بانک ملی ایران بلند شد.
 
اگرچه نکته مثبت گسترش بانک ملی کاهش تدریجی قدرت انگلیسی‌ها در امور بانکی ایران بود، کمی بعد حضور آلمانی‌ها در عرصه بانکداری حواشی تازه‌ای ایجاد کرد و این نشان می‌داد که بانک ملی هنوز از نظر وابستگی به خارجی‌ها در معرض آسیب است. با اختلاس گسترده آلمانی‌ها از بانک ملی، آنچه هویدا شد این بود که بانک از دست یک کشور غربی به دست کشور دیگری افتاده است.  
تأسیس بانک ملی و پایان سلطه بانک شاهنشاهی
موضوع ایجاد بانک ملی اولین‌بار در اولین دوره مجلس شورای ملی مطرح شد. «روز شنبه ٢٣ رمضان 1324 برابر با 18 آبان 1285 اولین لایحه تقدیمی دولت به مجلس لایحه قرضه‌ای به مبلغ بیست کرور تومان یا چهارصدهزار لیره از دولت روس و انگلیس بود. نمایندگان قسمتی از لایحه را رد کردند و با این مخالفت اولین جرقه‌های تأسیس بانک ملی در ایران زده شد و این اولین کار مثبت مجلس شورای ملی بود.»4 علاوه بر مجلس، مردم، تجار، بازرگانان و سایر قشرهای سیاسی و اجتماعی کشور هم از این اقدام استقبال کردند و از هر راهی که می‌توانستند قدمی برای تحقق این ایده برداشتند. ادوارد براون در کتاب خود درباره این موضوع آورده است: «حتی بینوایان و مسکینان به کمک برخاستند. دانشجویان به فروش کتاب‌های خود اقدام نموده و زنان برای تهیه سرمایه بانک به فروش زیورآلات و حتی قطع و فروش گیسوان خود پرداختند. یک میلیون تومان در تهران جمع‌آوری گردید و پرداخت یک‌میلیون تومان دیگر را میهن‌پرستان آذربایجان متعهد گردیدند».5 اما در نهایت به‌رغم این تلاش‌ها، به دلیل دسیسه‌گری و کارشکنی انگلیسی‌ها اتفاق موردنظر تحقق نیافت و موضوع به سال‌ها بعد مؤکول شد. 
 
یکی از علل حساسیت انگلیس نسبت به این موضوع طرح تأسیس بانک و مواد مطرح‌شده در آن بود که اجرای آن می‌توانست نفوذ و تسلط بانک شاهنشاهی در امور بانکی و مالی ایران را به‌شدت کاهش دهد. علاوه بر بندهای ابتدایی که حق چاپ اسکناس را به بانک ملی محدود کرده بود و به زیان انگلیس بود، «بندهای 5 و 6 هم به ضرر دولتین بود؛ زیرا در آن حق و اختیار احداث راه‌های شوسه و راه‌آهن و همچنین حق استخراج معادن و جواهرات به بانک ملی داده شده بود. مهم‌تر از همه در بند 8 به حق بانک ملی در ورود نقره تصریح شده بود. این ماده اعتراض شدید انگلستان را در پی داشت؛ زیرا انگلستان سالیانه از ورود و ضرب نقره سود سرشاری می‌برد».6 
 
البته در کنار کارشکنی بانک شاهی، بعضی از عوامل داخلی همچون عدم اطمینان برخی از مردم به سرمایه‌گذاری، نبود سرمایه کافی و حتی وجود سهل‌انگاری‌های دولت و دربار هم تأثیرگذار بود. واقعیت آن است که گرچه گروه‌های کثیری از مردم خواهان ایجاد بانکی مستقل از بیگانگان بودند، بسیاری از آنان نیز به دلیل ناآشنایی و عدم آگاهی کافی با جزئیات این مسئله، اعتماد و اطمینان لازم را نسبت به آن نداشتند. با‌این‌همه، بانک ملی با پیگیری مردم و اکثر ایرانیان در 14 اردیبهشت 1306 در مجلس شورای ملی تصویب شد و در شهریور 1307 رسما فعالیت خود را آغاز نمود. 
 
با اینکه بانک ملی بعد از تأسیس به یکی از رقبای جدی بانک شاهنشاهی تبدیل شد، همچنان بسیاری از امور مالی در دست بانک شاهنشاهی انگلستان بود. به‌علاوه بانکداری در ایران همچنان به بیگانگان وابسته بود، به طوری که اولین مدیرعامل این بانک شخصی به نام بلات آلمانی بود و عمده کارشناسان بانک، آلمانی بودند.
 
اگرچه نکته مثبت تأسیس بانک ملی کاهش تدریجی قدرت انگلیسی‌ها در امور بانکی ایران بود، کمی بعد حضور آلمانی‌ها در عرصه بانکداری هم حواشی تازه‌ای ایجاد کرد و این نشان می‌داد که بانک ملی هنوز از نظر وابستگی به خارجی‌ها در معرض آسیب است؛ بنابراین بااینکه به‌تدریج بانک ملی حق نشر اسکناس را از انگلیسی‌ها گرفت، با اختلاس گسترده آلمانی‌ها از بانک ملی، آنچه هویدا شد این بود که بانک از دست یک کشور غربی به دست کشور دیگری افتاده است؛  بنابراین به جرئت می‌توان گفت که بانک زمانی عملا مستقل شد که استبداد رضاشاه پایان یافت. تا وقتی او بود، به دلیل سیاست‌های وی آلمانی‌ها در بانک نفوذ داشتند؛ با رفتن او چون شاه جوان هنوز توان استبداد ورزیدن نداشت، به‌تدریج قدرت بانک بیشتر شد. طی این دوره علاوه بر اینکه هنوز بین بانک شاهنشاهی و بانک ملی بر سر اختیارات و عرصه قدرت مالی اختلافاتی وجود داشت، به‌تدریج عرصه بر بانک ملی بیشتر و بیشتر باز شد؛ به‌طوری که پس از این، به مدت چیزی در حدود بیست سال این بانک نقش بانک مرکزی را در ایران بازی کرد تا اینکه سرانجام بانک مرکزی نیز در ایران تأسیس شد.
 
نتیجه‌گیری
با تأسیس بانک ملی ایران، به واسطه پیگیری‌های برخی از تجار و ملی‌گرایان ایرانی و استقبال آحاد مردم، امید برای مقابله با نفوذ اقتصادی خارجیان نیز افزایش یافت. اگرچه این بانک نیز در طول حیات خود فراز و نشیب‌هایی داشت. بانک ملی گرچه تحت نظارت و کنترل دولت و حکومت قرار داشت، می‌توان گفت اولین بانکی بود که مستقل از سلطه و نفوذ بیگانگان شکل گرفت و به سبک مدرن به فعالیت‌های بانکی پرداخت. 
 

کارگران در حال احداث بنای ساختمان بانک ملی در خیابان فردوسی  
شماره آرشیو: 130408-275م

پی نوشت:
 
1. علی‌اصغر شمیم، ایران دوره سلطنت قاجار قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم، تهران، بهزاد، 1389، چ دوم، ص 230.
2. موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران بررسی مؤلفه‌های دین، تجدد و مدنیت در تأسیس دولت ـ ملت در گستره هویت ملی ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381، ص 140.
3. دانشنامه جهان اسلام، موسسه دایره‌المعارف الفقه الاسلامی، ج 1، تهران، بی‌تا، ص 377.
4. موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، همان، ص 253.
5. ادوارد براون، انقلاب ایران، ترجمه احمد پژوه، تهران، کانون معرفت، 1338، ص 132.
6. محمدتقی مختاری و محمد بیطرفان، «طرح تأسیس بانک ملی در نخستین دوره مجلس شورای ملی؛ ضرورت‌ها و موانع (1324-1326هـ.ق)»، پژوهش‌های علوم تاریخی، دوره 6، ش 1 (بهار و تابستان 1393)، ص 135. https://iichs.ir/vdch.xn-t23nqvftd2.html
iichs.ir/vdch.xn-t23nqvftd2.html
نام شما
آدرس ايميل شما