کودتای 28 مرداد 1332، آیتالله بهشتی را که در مسائل اجتماعی ذهنی پویا و حساس داشت متوجه ضعف نیروهای مذهبی کرد و با توجه به همین امر، ایشان این اقدام را برای تربیت و آگاه کردن نیروهای مذهبی به امور سیاسی در پیش گرفت
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ فعالیتهای سیاسی از طریق تأسیس نهادها و آموزشگاههای فرهنگی، یکی از روشهای مبارزان سیاسی انقلاب علیه حکومت پهلوی بود. پیشقراولان این روش، با مقدم دانستن اقدامات فرهنگی بر سیاسی، به تأسیس مدارس و دبیرستانهای مختلف دست زدند تا در کنار آموزش علوم مختلف، دانشآموزان با دین و شعائر آن نیز آشنا شوند. دبیرستان دین و دانش از جمله این مدارس است که با اهداف سیاسی و فرهنگی در دهه 1330 تأسیس شد و برای تحقق اهداف خود اقدامات بسیاری انجام داد. بعدها بسیاری از شخصیتهای بزرگ مذهبی همچون آیتالله بهشتی، آیتالله مفتح و برخی از شخصیتهای مهم مذهبی به امور اداری این دبیرستان پیوستند و آن را به یک کانون مبارزه سیاسی و فرهنگی تبدیل کردند. بر اساس این مقدمه، در ادامه از چگونگی تأسیس این دبیرستان، مؤسسان و اهداف آن و نیز تأثیرات سیاسی و فرهنگی این دبیرستان در پیشروی حرکت انقلاب سخن به میان آمده است. مؤسسان دبیرستان دین و دانش و اهداف آنها
فکر تأسیس دبیرستان دین و دانش را آیتالله مهدی حائری تهرانی در سال 1334 مطرح کرد. ایشان که در آن دوره در قم بودند، با دریافت مجوز دبیرستان از محمود مهران، این مرکز آموزشی را با ظرفیت 28 نفر در این شهر راهاندازی کردند. محمود مهران در ۱۳۳۲ موقعی که سرپرست دانشجویان ایران در اروپا بود، از طرف فضلالله زاهدی برای وزارت فرهنگ دعوت شد، ولی شغل وزارت را نپذیرفت و همچنان در اروپا باقی ماند. در کابینه حسین علاء در ۱۳۳۴ مجددا برای وزارت دعوت شد. این بار به تهران آمد و وزارت را قبول کرد و مدت دو سال وزیر فرهنگ بود.1 او مجوز را با شرط رعایت تمام قوانین و مقررات داد.
آیتالله مهدی حائری تهرانی در کنار آیتالله محمدرضا مهدوی کنی (دهه 1360)
در رابطه با اهداف آیتالله حائری در تأسیس دبیرستان، دیدگاه مشخصی وجود ندارد، اما به طور کلی بسیاری معتقدند که ایشان با هدف خیرخواهانه به این کار دست زدند. مطابق این دیدگاه، بسیاری معتقدند آیتالله حائری، علاقه خاصی به امور خیرخواهانه داشت و درواقع آنچه ایشان را از دیگران متمایز میکرد، دامنه وسیع فعالیت ایشان در امور خیر و بنیانگذاری مؤسسات خدماتی و فرهنگی و تأسیس اماکن و مراکز دینی بود؛ چنانکه دوستان و همدورهایهای آن مرحوم گفتهاند: وی از همان اوایل جوانی و زمان تحصیل، در اغلب کارهای اجتماعی و خداپسندانه شرکت میکرد.2
بر اساس همین ویژگی ذاتی، ایشان به اقدامات متعددی دست زد. از جمله این اقدامات که پیش از تأسیس دبیرستان دین و دانش انجام شد میتوان به مشارکت ایشان در تأسیس و تکمیل کتابخانه مدرسه حجتیه قم اشاره کرد که با دستور مرحوم آیتاللّه حجت ایجاد شد و بیش از بیستهزار جلد کتاب برای آن تهیه شد. از دیگر اقدامات ایشان میتوان به تأسیس کتابخانههای بنیاد فرهنگی امام مهدی علیهالسلام، کتابخانهای در کنار دبیرستان دین و دانش قم، کتابخانه تخصصی حضرت ولی عصر علیهالسلام (با همکاری مسجد جمکران در خیابان آذر قم) و کتابخانه حائری تهرانی در مدرسه علمیه حضرت بقیهاللّه علیهالسلام در مشهد اشاره کرد. دبیرستان دین و دانش نیز در ادامه همین اقدامات تأسیس شد.3
دبیرستان دین و دانش با اهداف خیرخواهانه و فرهنگی تأسیس شد، اما دامنه فعالیتها و اهداف آن پس از مدتی بهویژه بعد از آنکه آیتالله بهشتی مسئولیت آن را بر عهده گرفت، از اهداف فرهنگی فراتر رفت.
شهید آیتالله دکتر بهشتی هنگام تأسیس مدرسه آیتالله گلپایگانی (مدرسه علوی)
در قم همراه برخی از محصلان این مدرسه (سال 1341)
اهداف دبیرستان دین و دانش با ورود آیتالله بهشتی
آیتالله سیدمحمد بهشتی، تقریبا دو ماه بعد از تأسیس دبیرستان، مسئولیت اداره این دبیرستان را برعهده گرفت و به نوعی در تأسیس آن مشارکت داشت. ظاهرا دلیل انتقال مسئولیت اداره دبیرستان، کسالت آیتالله حائری و نداشتن توانایی اداره دبیرستان بود. این مسئولیت، اولین اقدام جدی آیتالله بهشتی در فعالیتهای فرهنگی و به دنبال آن سیاسی بود. ایشان بعد از آنکه به مدیریت دبیرستان رسید، برای آشنایی طلاب با علوم جدید و فراگیری زبان انگلیسی، کلاس تشکیل داد. این اقدام شهید بهشتی در آن دوره بسیار عجیب و نامعمول بود و چنانکه آیتالله خامنهای نیز در خاطرات خود آورده است: «رئیس دبیرستان شدن یک طلبه، آن هم در قم، خیلی کار غیر معمول بود و علاوه بر این، دبیر زبان انگلیسی هم بود».4
درکل آیتالله بهشتی، اهداف خاصی را از اداره و حضور در دبیرستان دین و دانش دنبال میکرد. یکی از این اهداف اصلی، تربیت و آگاه کردن نیروهای مذهبی به امور سیاسی بود؛ موضوعی که بعد از کودتای 28 مرداد باعث شد شهید بهشتی به آن توجه کند. درواقع کودتای 28 مرداد 1332، آیتالله بهشتی را که در مسائل اجتماعی ذهنی پویا و حساس داشت، متوجه ضعف نیروهای مذهبی کرد.5 از طرفی ایشان درصدد بود که دانشآموزان و دانشجویان مکتبى، دین و دانش را دو مقوله مجزا ندانند، بلکه این دو را با هم فرا گیرند؛ زیرا دین و دانش انفکاکناپذیرند. او این گونه بذر ایمان و انقلاب را در سرزمین افکار نسل جوان مىپاشید تا اینان نوید سحرى را به گوش جان جامعه برسانند و فجرى براى طلوع خورشید صبح سعادت باشند.6
واکنش روحانیان و طلاب به دبیرستان دین و دانش
دبیرستان دین و دانش خیلی زود توجه برخی از استادان حوزه همچون آیتالله مفتح و آیتالله مکارم شیرازی را به خود جلب کرد، اما مخالفان این دبیرستان نیز کم نبودند. به عبارتی «ازآنجاکه مفتح از مدرسان معروف حوزه علمیه قم بود، اشتغال وی و آیتالله دکتر بهشتی در مدرسههای جدید، چندان مورد استقبال برخی کهنهاندیشان قرار نگرفت؛ زیرا آنها میپنداشتند این استادان معروف، با رفتن به چنین مراکز آموزشی، مقام علمی و فکری خود را پایین میآورند».7
مخالفت برخی از کهنهاندیشان با این موضوع تا جایی بود که «عدهای هم این دو را متهم کردند که برای مسائل مادی، به تدریس در دبیرستان دین و دانش و حکیم نظامی، روی آوردهاند، درحالیکه هدف اصلی این دو دانشور بزرگوار از نفوذ در عرصه فرهنگ و حضور در مدرسهها، تربیت نسلی جدید و موافق ارزشهای معنوی و معیارهای انقلابی بود. بخش مادی این موضوع و تأمین هزینه زندگی از راه فعالیتهای فرهنگی و آموزشی، هدف اصلی آنها نبود، ولی بیتردید، در استقلال فکریشان تأثیر داشت؛ زیرا خود را به وجوه شرعی و دریافت شهریه از حوزه علمیه وابسته نمیدانستند و ضمن اداره زندگی خویش، به پرورش جوانان همّت گماشته بودند».8
در کنار مخالفان، عدهای از روحانیان و علمای سرشناس نیز از آیتالله بهشتی و اقدامات ایشان حمایت کردند. از جمله این افراد میتوان به آیتالله مصباح اشاره کرد. البته آیتالله مصباح از همان سال ورود به حوزه علمیه یزد، خود نیز در کلاسهای آموزش زبانهای خارجی مانند زبان انگلیسی و فرانسوی شرکت کرد و معتقد بود روحانیان نباید تنها به دروس حوزوی تکیه کنند. ایشان پس از ورود به حوزه علمیه قم، و رواج افکار و تبلیغات مارکسیستی، به منظور پاسخگویی به شبهات و دفاع از حریم اندیشه دینی، آشنایی با فلسفههای غربی را در دستور کار خود قرار دادند. به این ترتیب آیتالله مصباح باید برای یافتن زبانی مشترک در بحث و مناظره با تحصیلکردگان دانشگاهی، تئوریها و اصطلاحات خاص علوم انسانی دانشگاهی را فرا میگرفتند.9
همین تفکرات و گرایشها باعث نزدیکی آیتالله مصباح به آیتالله بهشتی و استقبال ایشان از دبیرستان دین و دانش شد؛ ازاینرو آیتالله بهشتی با ترتیب دادن کلاسهای متعدد در دروس مختلف همچون زبان انگلیسی، فیزیک، ریاضیات و... و نیز با دعوت از استادان و روحانیان مختلف، توانست زمینه آشنایی و ورود تدریجی آنها به حوزه تدریس آن دروس را فراهم کند. از طرفی علاوه بر دانشآموزن، دبیرستان شبها در اختیار روحانیان و طلاب بود. ایشان با تأسیس دبیرستان دین و دانش در قم اعلام کرد که این دبیرستان شبها در اختیار فضلای حوزه است؛ به گونهای که چند رشته از جمله زبان انگلیسی، فیزیک، شیمی، جامعهشناسی، تاریخ علم و مانند آن، توسط دبیران باتجربه و زیر نظر خود وی، برای طلاب تدریس میشد.10
زندهیاد آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در دوران جوانی
به این ترتیب بهتدریج تعداد زیادی از طلاب و روحانیان در کلاسهای درس این دبیرستان حاضر شدند و از آن استفاده کردند. استاد مصباح در رابطه با تأثیر و نتایج این کلاسها آورده است: «شرکت در آن کلاس باعث شد که با اصطلاحات روز بیشتر آشنا شویم و بیشتر بتوانیم با قشر دانشگاهی تفاهم داشته باشیم و طبعا چون پاسخهایی که ما در مباحثات و گفتوگوها میدادیم با اصطلاحات خودشان آمیخته بود، برایشان بیشتر قابل درک بود، و همین سرمایهای شد که ما در دورههای بعد تا حدودی بتوانیم نقش وساطت میان حوزه و دانشگاه را ایفا کنیم و بعدها دفتر همکاری حوزه و دانشگاه را تشکیل دهیم».11
سخن نهایی
اقدام آیتالله بهشتی در ساخت و اداره دبیرستان دین و دانش را میتوان یک روش ابتکاری در آشنایی روحانیان با علوم غیر حوزوی و شکستن بدعت محدود بودن روحانیان و طلاب به دروس حوزوی دانست؛ گذشته از این، دبیرستان دین و دانش را به عنوان دو اصل مهم جهت آگاهی و مبارزات فرهنگی معرفی و زمینه همکاریهای بیشتر میان حوزه و دانشگاه را فراهم کرد.
پی نوشت:
1. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰، صص 1579- 1580.
2. جمعی از نویسندگان، ستارگان حرم: اختران حریم معصومه(س)، ج 11، قم، انتشارات زائر، 1377، ص 76.
3. همانجا.
4. جمعی از نویسندگان، بانک جامع مقالات آیتالله سیدعلی خامنهای (دام ظله)، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، 1390، ص 19.
5. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، ج 1، ص 2276.
6. جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، قم، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، ص 613.
7. غلامرضا گلی زواره، زندگینامه آیتالله دکتر محمد مفتح، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، دفتر عقل، ص 1388.
8. همانجا.
9. زندگینامه مشاهیر ایران و جهان، ج 6، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، ۱۳90، ص 1953.
10. جمعی از نویسندگان، همان، ص 226.
11. همانجا.