عملکرد و مواضع تجزیه‌طلبان کرد، در آیینه اسناد لانه جاسوسی آمریکا؛

سفارتخانه‌ای به مثابه ستاد فرماندهی جدایی‌طلبان!

در مقال پی‌آمده، در میان انبوه اسناد لانه جاسوسی، کنکاش مختصری کرده‌ایم، با موضوع رویکرد و عملکرد گروهک‌های تجزیه‌طلب کرد و حامیان آنها. امید آنکه مفید آید
سفارتخانه‌ای به مثابه ستاد فرماندهی جدایی‌طلبان!

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ روزی که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در اعتراض به عملکرد امپریالیستی کشور آمریکا و پناه دادن به شاه، می‌خواستند چند ساعتی سفارتخانه ایالات متحده را اشغال کنند، هرگز تصورش را هم نمی‌کردند که با صحنه سوزاندن اسناد، توسط کارکنان به‌وحشت‌افتاده آن مواجه شوند. مدتی بعد از انتشار و بازیابی اسناد سالم و خردشده توسط دانشجویان، بر همگان معلوم شد که آنجا نه یک سفارتخانه که مرکز دخالت و مهره‌چینی بوده است و اینکه آن اسناد، گنجینه‌ای از مدارک معتبر سیاسی است که از جنایت‌ها و خیانت‌های کشور مستکبر آمریکا و عوامل و مزدوران داخلی‌اش پرده برمی‌دارد. در مقال پی‌آمده، در میان انبوه اسناد لانه جاسوسی، کنکاش مختصری کرده‌ایم، با موضوع رویکرد و عملکرد گروهک‌های تجزیه‌طلب کرد و حامیان آنها. امید آنکه مفید آید
***
 
 
قوم کُرد در طول تاریخ
مردم‌شناسان قوم «کرد» را از اقوام اصیل ایرانی می‌دانند که در طول زمان، در پهنه‌ای از فلات غربی آسیا پراکنده شده‌اند. فردوسی در شاهنامه دلیل پراکندگی آنها را فرار ایشان از ظلم و ستم ضحّاک و پناه بردنشان به کوهستان‌های دور بیان می‌کند، اما برخی مورخان معاصر، دلیل آن را مربوط به جنگ چالدران در سال 893ش می‌دانند؛ جنگی که بر اثر آن، بخشی از سرزمین کردستان از ایران جدا شد و به دست عثمانی‌ها افتاد. قبل از اسلام اغلب کردها زرتشتی بودند، ولی پس از آن همگی مسلمان شدند. اکثریت کردها، از اهل سنّت و شافعی‌مذهب هستند، اما در میان ایشان، شیعه دوازده‌امامی و علوی هم وجود دارد. بیشتر کردهای شیعه، در ایران زندگی می‌کنند و بخش اندکی از کردهای علوی، در ترکیه و بیشتر آنها در سوریه به‌سر می‌برند.[1]
 
نمایی از یکی از مراکز پزشکی شهر پاوه، در دوران محاصره توسط احزاب دموکرات و کومله (مرداد 1358)
نمایی از یکی از مراکز پزشکی شهر پاوه،
در دوران محاصره توسط احزاب دموکرات و کومله (مرداد 1358)

از اکراد ایران در دوره باستان، نشانه و آثار زیادی در فلات غربی ایران یافت شده است، اما در اسناد مکتوب، نخستین حضور این قوم را در سنگ‌نبشته‌های «مادی» می‌توان دید. پس از اسلام و البته مسلمان شدن اکراد، حضور ایشان در تاریخ ایران بسیار مشهود است. از حضور کردها در سپاه سلطان مسعود غزنوی ــ که بیهقی در کتاب تاریخ خود به آن اشاره می‌کند ــ گرفته تا حضور پررنگ و پراثر کردها در دوره صفویه، که در کتاب «شرفنامه تدلیسی» به شکل کامل به آن اشاره شده است. البته خاطره خوش مردم ایران از حکومت کریم‌خان زند ــ که از کردهای زندی بود ــ تا امروز باقی است. اما با روی کار آمدن قاجارها و شروع زوال و سقوط فرهنگی ایرانیان، ظلم و ستم به همه اقوام ایرانی و از جمله به مردم کرد، در ایران آغاز شد؛ ظلم و ستمی که در سلسله سیاه بعدی، یعنی پهلوی‌ها به اوج خود رسید و همه اقوام ایرانی از آن رنج‌ها کشیدند.[2] 
 
در همین شرایط بود که کشور استکباری آمریکا و رژیم جعلی اسرائیل (شیطان بزرگ و شیطان کوچک) و در رأس آنها سازمان‌های اطلاعاتی‌شان، یعنی سیا و موساد، با ایجاد رابطه با برخی از رهبران اکراد به‌ویژه در ایران و عراق، شروع به ماهیگیری از آب گل‌آلود کردند. آنها با پررنگ کردن خواسته خودمختاری بخشی از اکراد کشورهای منطقه، شروع به حمایت سیاسی و تسلیحاتی از آنها کردند. البته در آن دوره حکومت پهلوی و به‌ویژه ساواک با مأموران موساد در این منطقه، برای خودمختاری اکراد عراق و ضربه زدن به صدام همکاری می‌کرد، ولی در همان حال حکومت پهلوی به قلع و قمع کردهای ایران هم مشغول بود[3] و اینچنین ظلم و ستم حکام کشورهای اسلامی به علاوه توطئه و فریبکاری دشمنان قسم‌خورده اسلام، فعالیت‌های حق‌طلبانه اکراد برای به‌دست آوردن حقوق خود را به رفتاری برای ضربه زدن به کشورهای اسلامی و جنگ قومیتی در کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه تبدیل کرد.
 
جاسوسان شیطان بزرگ در کردستان
با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی، گروه‌های جهادی برای خدمت‌رسانی به مناطق محروم کشور، از جمله مناطق کردنشین عازم شدند. از آن طرف مردم کرد، به دلیل رنج‌های زیادی که در دوران پهلوی کشیده بودند و محرومیت از ساده‌ترین امکانات، از یک طرف با جوانانی مواجه بودند که برای خدمت‌رسانی بهداشتی، آموزشی و عمرانی به شهرها و روستاهای مختلف کردستان آمده بودند و از طرف دیگر، با دو گروه کومله و حزب دموکراتی مواجه بودند که به آنها وعده آبادانی و خوشبختی بعد از خودمختاریِ کردستان را می‌دادند! پس در این میان بخشی از مردم متدین کردستان، جذب جوانان انقلابی و در نتیجه جذب نظام جمهوری اسلامی شدند و بخشی هم، با باور کردن وعده‌های ضدانقلاب به صف آنها پیوستند. البته گروهی هم با صبر منتظر ماندند تا ببینند
در طول زمان کدام یک از این دو جریان، واقعا برای خدمت و آبادانی در کردستان فعالیت می‌کنند.
 
جالب است که دقیقا در همان زمان، سفارت آمریکا در تهران، از عناصر جاسوس و تجزیه‌طلب کرد، برای فهم وضعیت اجتماعی مناطق کردنشین و جوّ سیاسی حاکم بر اذهان مردم آن منطقه گزارش‌گیری می‌کرد؛ مثلا در میان اسناد لانه جاسوسی، سندی به تاریخ 11 خرداد 1358 دیده می‌شود که در آن فردی به نام «همایون روشنی‌مقدم»، با نام رمز اس.دی. ترانزیت / ا، به عنوان گزارشگر سفارتخانه آمریکا، به تشریح وضعیت مناطق کردنشین می‌پردازد. وی پیش از انقلاب، در آمریکا به تحصیل مشغول بوده و پس از فارغ‌التحصیل شدن و پیش از آنکه عازم ایران شود، آموزش‌هایی در سازمان «سیا» دیده بود.[4] 
 
با فرا رسیدن مردادماه سال 1358، هزاران نفر از عناصر ضدانقلاب، همچون کومله، حزب دموکرات کردستان، تعدادی از عناصر ساواکی و سلطنت‌طلب، با همراهی چریک‌های فدائی خلق(اقلیت) به رهبری اشرف دهقانی و حتی تعدادی از عناصر حزب بعث عراق، به شهر پاوه حمله کردند. آنها پس از تصرف شهر، علاوه بر سرقت اموال دولتی و آتش زدن مغازه‌های مردم، به اقدامات فجیعی همچون ترور و قتل شخصیت‌های بومی موافق نظام جمهوری اسلامی، پاسداران و نیروهای جهاد سازندگی دست زدند.[5]
 
توهمات سند شده!!!
گفتنی است که جنایت‌های گروهک‌های تجزیه‌طلب، با حمایت عناصر مورد حمایت اسرائیل انجام می‌شد؛ چنان‌که مئیر عزری، سفیر اسرائیل در تهران، درباره فعالیت‌های دوست قدیمی‌اش سپهبد پالیزبان، در کتاب خاطراتش نوشته است: «در پی رخدادهای سال ۱۹۷۹م، چند ماهی سپهبد عزیزالله پالیزبان میان ترکمن‌ها و کردها به این در و آن در زد و نتوانست کاری از پیش ببرد. سرانجام او از مرز ترکیه گریخت، به ایتالیا رفت و با شاپور بختیار (آخرین نخست‌وزیر شاه)، به همکاری پرداخت. پس از چندی به عراق رفت و کوشید با یکدست کردن ایل‌های کرد و لر و ترکمن و بلوچ و گریختگان از چنگ انقلابیون، ارتشی چند هزار نفری پدید بیاورد و کار را یکسره کند».[6]
 
جالب است که در میان اسناد لانه جاسوسی، سندی وجود دارد که دقیقا این مطلب را تأیید می‌کند؛ سندی که ایضا نشان از توهمات خنده‌دار ضدانقلاب هم دارد. این سند، که در تاریخ 5 مرداد 1358، توسط سرهنگ شیفر، از وابستگان نظامی آمریکا در ایران، تهیه شده، حاوی اطلاعاتی درباره نقش‌آفرینی سپهبد پالیزبان ــ عنصر وابسته به اسرائیل ــ در غائله کردستان است: «اهداف کنونی کردها محدود به یک خودمختاری برای ایرانیان کرد نمی‌شود، بلکه هدف آنها سرنگونی دولت کنونی و برپایی دولتی مسئول‌تر و مردمی‌تر که شامل روحانیت قم نباشد، است. هیچ منبع دیگری این را که کردها چیزی غیر از خودمختاری بیشتر می‌خواهند، تأیید نکرده است. ... یک تاجر ایرانی کردی‌الاصل به وابسته نظامی گفته است که درگیری کنونی کردها در غرب ایران، مسئله ساده‌ای مبنی بر به‌دست آوردن خودمختاری برای کردها و همچنین مزایای بیشتر از دولت موقت ایران نیست، بلکه او گفت: هدف آنها سرنگونی رژیم کنونی ایران، به سرکردگی [امام] خمینی می‌باشد. او گفت که ژنرال پالیزبان رهبر جنبش کردهاست و او فقط پانصدهزار پیرو در تهران دارد. او اضافه کرد که درگیری‌های کردستان و آذربایجان غربی، فقط یک شروع است و در عرض دو ماه ضد انقلاب از تهران آغاز خواهد شد. او گفت که خانواده‌اش را در ظرف چند روز، به خارج از ایران می‌فرستد و خود برای جنگیدن خواهد ماند و کاملا آماده است که جان خود را فدا کند تا ایران را از شر دولت تحت کنترل آیت‌اللّه نجات بخشد. ... او گفت که نه تنها ایرانیان طبقه متوسط از دست [امام] خمینی و ملاهای احمقش به تنگ آمده‌اند، بلکه خیلی از افراد طبقه بی‌بضاعت هم کاملا از اوضاع کنونی ایران مأیوس شده‌اند. او گفت که [امام] خمینی پایگاه توده‌ای‌اش را از دست داده است و طرفداران او کمتر از سی درصد می‌باشند. او اضافه کرد که گذشته از اینها [امام] خمینی هیچ‌گاه حمایتی را که راه‌پیمایی‌های مردم در قبل از انقلاب نمایانگر آن بودند، نداشته است؛ زیرا اغلب مردم برای انجام راه‌پیمایی‌ها پول گرفته بودند».[7] 
 
این سند گرچه عیان‌کننده ارتباط گروهک‌های تجزیه‌طلب با ضدانقلاب مورد حمایت اسرائیل است، اما آن بخش که حاوی اطلاعات متوهمانه ضدانقلاب درباره میزان طرفداران رهبر کبیر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و میزان نیروهای طرفدار ضدانقلاب (پالیزبان) است، به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا در نهایت حرکت‌های تجزیه‌طلبانه گروهک‌های ضدانقلاب در کل کشور و سیاست‌های آمریکایی‌ها در قبال ایران شکست خورد؛ همچنین در سند دیگری که در همان زمان توسط یک جاسوس دیگر سفارت آمریکا تهیه شده، به موضوع تحلیل نوع حمایت سیاسی کشور شوروی از خودمختاری کردستان اشاره گردیده است. در بخشی از این سند آمده است:
«در حال حاضر به نظر نمی‌رسد شوروی آمادگی طرح تعهدات واقعی را داشته باشد؛ بیشتر بدین خاطر که هنوز مطمئن نیست انقلاب ایران در چه جهتی پیش می‌رود. آنها نمی‌خواهند که دولت کنونی را در انزوا قرار دهند و یا آینده حزب توده را با عمل نابهنگام تباه کنند؛ بنابراین مسکو احتمالا کماکان به حمایتش از ایده خودمختاری بزرگتر کردها در ایران ادامه خواهد داد، اما بیش از حمایت لفظی، از آن پیش نخواهد رفت». [8]
 
پیوند تجزیه‌طلبان کرد و خلق مسلمانی‌ها!
البته یکی دیگر از اسناد جالب لانه جاسوسی درباره تجزیه‌طلبان کرد، مربوط به ارتباط و همبستگی آنها با حزب خلق مسلمان (طرفداران آیت‌الله شریعتمداری) است. در این سند آمده است: «تامست ــ مأمور سیاسی ــ بعدا در حین صحبت با یک تاجر محلی، به یکی از مواردی که موجب مرگ پاسداران می‌شود، برخورد کرد. آن تاجر اظهار داشت که دو هلیکوپتر حامل داوطلبان،
از تبریز عازم منطقه سفر شده بودند و داوطلبان به محض پیاده شدن از هلیکوپتر، به اسارت درآمدند. گفته می‌شود که اسیرکنندگان کرد از داوطلبان پرسیدند که آیا آنها طرفدار شریعتمداری هستند یا [امام] خمینی؟ آنهایی که خود را پیرو شریعتمداری معرفی کردند، آزاد شدند و به آنها گفته شد که دیگر در امور کردها دخالت ننمایند. آنهایی که خود را طرفدار [امام] خمینی معرفی کردند، کشته شدند. در رویداد دیگری که توسط مطبوعات گزارش شده، آمده است که تعدادی از داوطلبان تبریز، توسط شورشیان کرد خلع سلاح شده و اجازه یافته‌اند که به آرامی به خانه‌های خود بازگردند. چند منبع تبریزی به مأمور سیاسی گفته‌اند که کردها با پاسداران انقلاب ترک بهتر از آنچه که سزاوار آنهاست، رفتار می‌کردند و این سیاست بدان جهت اتخاذ شده بود که روابط ترک‌ها و کردها را تا حد ممکن دوستانه نگه دارد».[9]
 
کردهای غیور و اقلیت تجزیه‌طلب
به طور قطع اکثریت مردمان کرد ایران، چه از اهل سنّت و چه شیعه، نه در آن دوره و نه امروز، هیچ نوع دلبستگی به گروهک‌های تجزیه‌طلب نداشته و ندارند. سند اثبات این موضوع هم، شهدای فراوان پیشه مرگ مسلمان کرد (هم از اهل سنّت و هم شیعه) است که رد پای آنها را می‌توان در کتاب‌هایی چون «فریاد آزادی» (خاطرات علی کلوندی)، «عصرهای کریسکان» (خاطرات امیر سعیدزاده)، «فرنگیس»، «طلایه‌دار معرفت» (زندگینامه شهید ملا مصطفی مردوخی)، «یاوران انقلاب» (زندگینامه شهدای ایل منگوری) و... به‌عیان دید.
 
اما به واقع می‌توان یکی از عوامل طولانی شدن جنایت‌آفرینی گروهک‌های تجزیه‌طلب را در منطقه کردستان، اشتباهات اساسی دولت موقت در مدیریت آن غائله دانست. در آن مقطع مبارزان و رزمندگان مسلمان کرد همچون شهید شاخص استان کرمانشاه، سیدمحمدسعید جعفری، و دوستانش، به‌شدت با تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای نمایندگان دولت موقت مخالف بودند و آن را عامل تشدید بحران در منطقه می‌دانستند؛ چنان‌که بهروز همتی، از یاران شهید جعفری، گفته است: «دولت موقت داریوش فروهر را به عنوان نماینده حسن نیّت به کردستان می‌فرستد برای مذاکره با سیدعزالدین حسینی و سیدجلال‌الدین حسینی. ... روش دولت موقت پول دادن به اینها بود برای به توافق رسیدن. شصت‌میلیون تومان به سیدجلال‌الدین پول داده بودند. آقاسعید مخالف بود و می‌گفت این پول‌ها به سلاح تبدیل می‌شود...»، که دقیقا همین‌طور هم شد و آن پول‌ها به سلاح و بلای جان مردم منطقه تبدیل شد. در مقابل آقاسعید برای حل مشکل، دو نفر از بچه‌‎های کمیته، یعنی بهروز همتی و شهید تعریف، را به قم و دیدار امام خمینی فرستاد. ایشان بعد از شنیدن گزارش آنها درباره وضعیت کردستان و مناطق کردنشین، ضمن دلجویی از آنها، ایشان را خدمت شهید آیت‌الله بهشتی می‌فرستد. شهید بهشتی بعد از شنیدن گزارش نمایندگان آقاسعید، با تماس با وزیر بازرگانی وقت، دستور می‌دهد اقلام مورد نیاز مردمان مستضعف منطقه کردستان تهیه و به مدیریت نیروهای آقاسعید، به آنجا ارسال شود. پول هم برای اجاره سوله و انبار، در اختیار آنها می‌گذارد. به این ترتیب در مدت شش ماه، نیازمندان منطقه با کوپن‌هایی که میان آنها توزیع شده بود، اقلام ضروری را به شکل ماهانه دریافت می‌کردند، که به میزان زیادی موجب جلب اعتماد مردم به نظام می‌شود، اما متأسفانه بعد از توافق دولت موقت با گروهک‌های تجزیه‌طلب، نیروهای آقاسعید مجبور به ترک شهر و توقف این طرح بسیار خوب می‌شوند.[10]
 
بازیابی اسناد لانه جاسوسی آمریکا، توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
بازیابی اسناد لانه جاسوسی آمریکا، توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

کلام آخر
امام خمینی(ره) در 29 مرداد 1358 در پیامی تاریخی خطاب به مردم کرد فرمودند:
«من از اهالی محترم کردستان تشکر وافر می‏کنم که به تعهد انسانی و اسلامی خود باقی هستند و از آنان تقاضا می‏کنم که از قوای انتظامی اسلامی پشتیبانی کنند و سران این حزب و مفسدین را در منطقه بگیرند... حزب دموکرات کردستان غیر رسمی و غیر قانونی اعلام شد و چون حزب شیطان است، باید تمام اهالی کردستان به وظیفه شرعیه عمل و جوانان خود را از عضویت در این حزب منحل ممنوع نمایند و با قاطعیت از توطئه این خیانتکاران جلوگیری و مخفیگاه‌های سران آنان را به دولت و ارتش اسلامی معرفی کنند. ... در جمهوری اسلامی همه برادران سنی و شیعه در کنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوی هستند. هر کس خلاف این را تبلیغ کرد، دشمن اسلام و ایران است و برادران کُرد باید این تبلیغات غیراسلامی را در نطفه خفه کنند». (صحیفه امام، جلد9، ص 311)
و اینچنین کردهای غیور ایران و به‌ویژه پیشمرگان کرد مسلمان، با بصیرتی مثال‌زدنی، دوشادوش نیروهای انقلابی ــ از ارتشی، سپاهی، بسیجی گرفته تا نیروهای ژاندارمری و جهادگر ــ جلوی عمله دشمن صهیونیستی و آمریکا ایستادند و آنها را از کشور فراری دادند.
 
پی‌نوشت‌ها
-------------------------------------------------------------------------------------------
[1]. دایره‌المعارف تشیع، ج 14، انتشارات حکمت، 1390، صص 27-29.
[2]. حسن زنده‌دل، استان کردستان، نشر ایرانگردان، 1378، صص 30-35.
[3]. الیعزر تسفریر، شیطان کوچک ـ شیطان بزرگ (خاطرات آخرین نماینده اطلاعاتی موساد در ایران)، شرکت کتاب (لس آنجلس)، 2007م، صص 26، 27 و 79.
[4]. اسناد لانه جاسوسی، ج 4، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 45.
[5]. علی الفت‌پور، چهل تدبیر (مروری بر مقاطع بحرانی تاریخ جمهوری اسلامی)، انتشارات پرستا، 1389، ص 25.
[6]. مئیر عزری، یادنامه، ج 1، چاپ بیت‌المقدس، 2000، صص 122 و 123.
[7]. اسناد لانه جاسوسی، همان، ج 3، ص 786.
[8].  همان، ص 783.
[9]. همان، ص 799.
[10]. محمدمهدی همتی و بهنام باقری، آقا سعید (برگ‌هایی از زندگی و زمانه شهید سیدمحمدسعید جعفری)، نشر راه یار، 1401، صص 293، 295-297.
https://iichs.ir/vdcdos0x.yt0of6a22y.html
iichs.ir/vdcdos0x.yt0of6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما