یکی از سؤالات مطرح درباره حسابهای بانکی رضاشاه در خارج از کشور و بهویژه در بانکهای آمریکا، انگلیس و سوئیس این است که آیا رضاشاه صاحب واقعی آن پولها بود؟
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکدهتاریخ معاصر؛ رضاشاه در طول دوران سلطنت خود ثروت زیادی بهدست آورد. ثروت او به اشکال مختلفی جمعآوری شده بود و در منابع مختلفی نگهداری میشد. یکی از این منابع، حسابهای شخصی بود که به نام رضاشاه در بانکهای خارجی ذخیره شد. جالب آن است که رضاشاه در نیویورک نیز برای خود چندین حساب پسانداز افتتاح کرده بود. افتتاح حساب بانکی در نیویورک به این دلیل عجیب بود که در آن دوره کمتر کسی آمریکا را به عنوان یک کشور سرمایهداری میشناخت و از امنیت سرمایهگذاری آن مطمئن بود. رضاشاه علاوه بر آمریکا در چند کشور دیگر نیز حساب شخصی داشت. این حسابها که به نام خود رضاشاه و اطرافیانش ثبت شده بود، مبالغ هنگفتی را شامل میشد. حسابهای او اکثرا مخفیانه باز شده بودند و تقریبا مردم هیچ اطلاعی از آن نداشتند. با این مقدمه در این نوشته، برخی از این حسابها که در اسناد رسمی خارجی به ثبت رسیدهاند، بررسی شدهاند.
یکی از اسناد ارائهشده در کتاب مستند «رضاشاه و بریتانیا» درباره تغییر مسیر درآمدهای نفتی ایران به حسابهای شخصی رضاشاه
ثروتهای منقول و غیرمنقول رضاشاه
دارایی و ثروت رضاشاه به دو شکل نقدی و غیرنقدی بود. اموال غیرنقد شامل املاک و اراضی باارزش در شهرها و روستاهای سراسر کشور، طلا و جواهرات و... بود. اما اموال نقدی به طور خاص شامل پولهایی بود که در حسابهای شخصی رضاشاه قرار داشت و عمدتا شامل حسابهای بانکی در کشورهای خارجی بود. البته برخی معتقدند اموال نقدی، شامل طلا و جواهرات نیز بود. جواهراتی که بخش اعظم آن توسط شاه غارت شد و بعد از سقوط حکومت توسط نمایندگان مجلس مورد بررسی قرار گرفت؛ چنانکه قوامالسلطنه در اولین جلسه مجلس که بعد از سقوط سلطنت وی شکل گرفت به آن پرداخت و سخنرانی بلندی درباره آن ایراد کرد.
شماره آرشیو: 130577-۲۷۵م
قوام در بخشی از نطق خود درباره این موضوع گفته بود: «شاه سابق در اصفهان طوری رفتار میکرد که تا شعاع پانصد متری کسی جرئت نداشت از کنار خانهاش رد شود! در مدت اقامت شاه سابق در اصفهان قیمت طلا از مثقالی بیست تومان به مثقالی 45 تومان رسید. حالا آقایان انصاف بدهید که یک مأمور چهل تومانی گمرک بندرعباس چگونه جرئت دارد شاه را تفتیش بکند؟ چرا باید یک نفر رئیس دولت چنین حرفی بزند؟ آیا مأمورین بندر عباس میتوانستند اثاثیه شاه را تفتیش کنند و جعبهای که اوراق بهادار و سهام نفت جنوب است بازرسی کرده و جیب او را دست بزنند و بگردند که آیا چهار پنج سیر زمرد و الماس وجود دارد؟»[1]
البته این بخش از سخنرانی قوام، مربوط به زمان فرار رضاشاه از کشور و سرقت جواهرات ملی بود. بااینحال مسلم است که رضاشاه ثروت زیادی را به سرقت برد و در این کار کاملا حریص و طمعکار بود. رضاخان ثروتاندوزی را به محض رسیدن به قدرت آغاز کرد. او با زور و قلدری املاک مردم را در مقابل بهای اندکی تملک میکرد. به اعتراف شاه، زمینهایی که از پدرش به او رسیده بود 220 هزار هکتار، یعنی 2.200.000.000 متر مربع بود. رضاشاه مقادیری از ثروت خود را در شرکت کشتیرانی هندرسون سرمایهگذاری کرده بود و «از سهامداران اصلی» آن بود.[2] اما جدا از این ثروت، بخش دیگری از ثروت رضاشاه در حسابهای بانکی بود. از جمله این حسابها میتوان به حساب بانکی در آمریکا، انگلیس و سوئیس اشاره کرد.
حسابهای بانکی رضاشاه در کشورهای خارجی
در مورد حسابهای بانکی رضاشاه در آمریکا گفته شده است که اسناد مربوط به این حسابها اولین بار توسط یکی از رؤسای جمهور آمریکا منتشر شد. ظاهرا این اسناد بعد از سقوط حکومت رضاشاه منتشر شده است. بعد از انتشار این اسناد، شایعاتی نیز درباره ثروت رضاشاه در آمریکا بر سر زبانها افتاد. مطابق گزارشی که دراینباره وجود دارد آمده است: در ژوئن 1941، متعاقب صدور حکم اجرایی رئیسجمهور روزولت، وزارت خزانهداری اقدام به تهیه آمار از داراییهای خارجی در ایالات متحده تا 14 ژوئن 1941 کرد. نتایج این آمارگیری که در سال 1945 منتشر شد، برآورد نسبتا دقیقی از داراییهای رضاشاه در ایالت متحده در هنگام سقوطش به دست میدهد. کل داراییهای اتباع ایرانی بالغ بر 5/ 18 میلیون دلار بود. از این مبلغ 1/ 14 میلیون دلار شامل سپردههای بانکی و شمشهای طلایی بود که در بانکهای تجاری نگهداری میشد.... مبلغ 4/ 4 میلیون دلار باقیمانده نیز تقریبا به طور کامل شامل سهام و اوراق قرضه بود که دریفوس در گزارشش به آن اشاره کرده بود.[3]
در ادامه این سند آمده است که این داراییها همه به نام رضاشاه ثبت شده است. رضاشاه در دوران سلطنت خود، پولهای زیادی را نیز روانه بانکهای انگلیس کرد.
در سال 1931، چارلز سی. هارت، وزیرمختار آمریکا در تهران گزارش داد که رضاشاه شخصا بیش از یکمیلیون پوند در لندن به حساب خود واریز کرده است... طبق اسنادی دیگر در تاریخ 17 اوت 1931 سرهنگ رضاقلی امیرخسروی، مدیرکل بانک پهلوی، طی نامهای محرمانه به دکتر کورت لیندن بلات، رئیس بانک ملی ایران نوشت: «عالیجناب، بنا به دستور اعلیحضرت، خواهشمند است با ارسال دستورالعمل تلگرافی به بانک میدلند در لندن دستور واریز 150 هزار دلار به حساب اعلیحضرت نزد بانک وست مینیستر را صادر و مراتب را با تلگراف تأیید فرمایید». این درخواست سریعا اجابت میشود. علاوه بر این، انتقال پول در حوالههای 150 هزار دلاری به حسابهای رضاشاه متوقف نشد؛ مثلا در تاریخ 25 اوت 1932، بانک وست مینیستر واریز 150 هزار دلار دیگر را به حساب اعلیحضرت تأیید کرد. در سال 1931، علاوه بر 150 هزار دلاری که به حساب بانکیاش در لندن واریز شد، 150 هزار دلار نیز در وجه او به یونیون بانک سوئیس و رایش کردیت گزلشافت برلین پرداخت شد.[4]
سوئیس از دیگر کشورهایی بود که رضاشاه بخش مهمی از سرمایه ملی کشور را مخفیانه به بانکهای آنجا انتقال داده بود. از میزان دقیق این سرمایه اطلاع چندانی در دست نیست، اما اسناد به طور قطع از وجود سرمایههای هنگفت کشور در بانکهای سوئیس حکایت دارد؛ سرمایههایی که به حساب شخصی رضاشاه واریز شده بود و رضاشاه خود را مالک واقعی آنها میدانست. ظاهرا اسناد مربوط به این حسابها نیز توسط ایالات متحده منتشر شده بود. دراینباره در برخی از منابع آمده است: به لطف دخالت اداره آگاهی فدرال آمریکا، اف.بی.آی، در یکی از موارد، اسنادی به جای مانده است که از سردرآوردن درآمدهای نفتی ایران از بانکهای سوئیس حکایت دارد. این پول به خرید سلاح از ایالات متحده اختصاص یافته بود. اسناد وزارتخانههای خزانهداری و امور خارجه آمریکا نشان میدهد که شاه مبالغ هنگفتی از این پول را مخفیانه به بانکهای سوئیس سپرده بود.[5]
آیا رضاشاه صاحب واقعی حسابهای بانکی بود؟
یکی از سؤالات مطرح درباره حسابهای بانکی رضاشاه در خارج از کشور این است که آیا رضاشاه صاحب واقعی آن پولها بود؟ ناگفته پیداست که پولهای بلوکهشده در حسابهای خارجی، جزء سرمایههای داخلی کشور بود که رضاشاه به بهانههای مختلف آنها را از آن خود کرده بود. بخشی از پولها از طریق زور و چپاول از مردم بهدست آمده بود و بخش دیگر حاصل فروش زمینها بود. در اسنادی که از املاک اختصاصی در سال 1313 باقی مانده وی از درآمد یکساله برخی از املاک اختصاصی از جمله در تنکابن 3.427.907 ریال، از املاک آمل و نور 1.251.670 ریال و از املاک کجور 549.383 ریال درآمد نقدی کسب کرده بود.[6]
بخش دیگری از پولهای بلوکهشده در حسابهای خارجی نیز از فروش نفت کشور حاصل شده بود که رضاشاه قبل از واریز عایدات نفت به خزانهداری کشور، آنها را به حسابهای خود منتقل میکرد. او با این کار امیدوار بود آینده مالی خود و فرزندانش را طی چندین دهه تأمین کند. گرچه این حسابها دور از چشم مردم افتتاح شده بود، اما مردم خود نظارهگر بخشهای مهمی از غارت و چپاولگری شاه بودند. بااینحال بعد از سقوط حکومت و انتشار اسناد، عمق این واقعیت بر همگان آشکار شد.
سخن نهایی
درباره علل ثروتاندوزی رضاشاه روایتهای مختلفی وجود دارد. یکی از این روایتها، مربوط به حامیان رضاشاه است که معتقدند رضاشاه برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم، زمینهای شمال را تصرف میکرد تا تحت کنترل خودش باشد. این گروه درباره ثروتهای نقدی رضاشاه نیز معتقدند هدف شاه اول پهلوی، حفظ ثروت کشور در حسابهای امن بود، اما در واکنش به این دیدگاه، باید این سؤال پرسیده شود که انتقال ثروت و اموال نقدی به حسابهای خارجی چه معنایی جز ثروتاندوزی شخصی میتواند داشته باشد؟ و اگر شاه واقعا درصدد حفظ سرمایه و ثروت کشور بود، چرا آنها را به حسابهای بانکی در خارج از کشور انتقال میداد؟ و چرا این کار مخفیانه انجام شده بود؟ آیا غیر از این است که این حسابها، اهدافی شخصی داشت؟ پاسخ این است که بیشک پسانداز اموال و ثروت نقدی کشور در بانکهای خارجی، هیچ هدفی جز تأمین امیال شخصی نداشت و چه بسا اگر اسناد بهجامانده راز این ثروتها را آشکار نمیکردند، مردم نیز هیچگاه از وجود آنها آگاه نمیشدند.
پینوشتها:
[1] . اسکندر دلدم، زندگی پرماجرای رضاشاه، ج 2، تهران، نشر گلفام، 1371، صص 693- 694.
[2] . سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 351.
[3] . محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، مترجم مصطفی امیری، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389، صص 371- 372.