سازمان کوک از ابتکارات رکن 2 ارتش بود و وظیفه اصلی آن نیز مقابله با گسترش و نفوذ کمونیسم در شهرهای شمالی ایران بهشمار میآمد، اما بهتدریج حیطه فعالیت آن گسترش یافت
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ سازمان کوک، یکی از تشکیلات اطلاعاتی در دوره پهلوی است که گمانهزنیهای متفاوتی درباره چرایی تأسیس، زمان تأسیس، رؤسا و تشکیلات آن به ثبت رسیده است، اما بنا بر اسناد نویافته «گارد شاهنشاهی» موجود در بایگانی کاخ موزه نیاوران، سازمان کوک یا «سازمان نیروی مقاومت ملی» ــ وابسته به رکن دوم ارتش ــ از جمله نهادهای امنیتی ـ اطلاعاتی مخفی بوده که در سال 1331ش به دستور محمدرضا پهلوی و با هدف مبارزه با هرگونه تهدید خارجی یا سرکوب مخالفان سلطنت تأسیس شده است. اعضای این سازمان، که در آغاز خود را تابع مرام برادری میدانستند، با تأسیس جمعیتهای وابسته به خود، بر این باور بودند که با گسترش فعالیت در سطح شهرها و روستا، میتوان به تأمین منافع ملی یاری رساند. برهمین اساس، بررسی مناسبات تشکیلاتی سازمان کوک، عملکرد سازمان، ارتباط یا رقابت آن با سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و بالاخره سهم آن در کودتای 28 مرداد از مهمترین اهداف این نوشتار کوتاه است.
سازمان کوک یا «سازمان نیروی مقاومت ملی» وابسته به رکن دوم ارتش بود
اندیشه تأسیس سازمان کوک
دستگاه امنیتی در تاریخ کشورها سابقهای دیرینه دارد. در ایران نیز با آغاز سلسله هخامنشی، بهتدریج زمینه فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی شکل گرفت و این فعالیتها متناسب با تغییرات هر دوره تاریخی، کموبیش تا عصر معاصر به اشکال گوناگون به حیات خود ادامه داده است. در دوره معاصر، بعد از کودتای 3 اسفند 1299ش و به قدرت رسیدن رضاخان، نظام اطلاعاتی و امنیتی، که در دوره قاجار فقط بخش کماهمیتی از تشکیلات و حیطه فعالیت نظمیه و شهربانی بود، گسترش یافت و فعالیت و عرصه بازیگری آن فعالیتهای شهربانی را تحتالشعاع خود قرار داد و آن را تابعی از سیاستهای کلی خود ساخت.
با برکناری رضاشاه و آغاز سلطنت محمدرضا، بخش امنیتی و اطلاعاتی کشور به لحاظ کمی و کیفی گسترش بیشتری پیدا کرد و حکومت کوشید از این طریق حضور و حاکمیت بلامانع خویش را در تمام شئون جامعه برقرار سازد. در این میان، سازمان کوک یکی از نخستین نهادهای اطلاعاتی و امنیتی است که به دستور مستقیم محمدرضا پهلوی تأسیس شد. شواهد تاریخی حکایت از این امر دارد که «ایده تشکیل سازمان کوک و ایجاد جمعیتهای شبهمردمی وابسته به آن، از پی حوادث ناگواری که در استانهای غربی کشور در سالهای پس از سقوط رضاشاه تجربه شد، بهوجود آمد».[1]
سپهبد حاج علی کیا، از رجال نظامی متنفذ و نزدیک به محمدرضا پهلوی و نیز از اعضای اصلی هیئت مؤسس سازمان کوک، در تأیید این موضوع نوشته است: ایده تشکیل سازمانی با کارکرد تشکیلاتی کوک، بر میگردد به سالهایی که ایران در دوره جنگ جهانی دوم در اشغال نیروهای متفقین بود. وی همراه افراد نزدیک خود در «کلارستا و کجور» چالوس به منظور مبارزه با نیروهای اشغالگر، کمیتهای به نام «حزب جنگل» تشکیل داد و پس از صدور فرمان تشکیل سازمان کوک توسط محمدرضا پهلوی،[2] همین گروه کوچک «هسته مرکزی سازمان کوک» را بهوجود آورد و نام سازمان نیز از حروف اول کلارستا و کجور ساخته شد.[3]
حاجعلی کیا
آییننامهها و سازماندهی
در میان اسناد گارد شاهنشاهی، در آرشیو کاخ نیاوران، سندی موجود است که با عنوان «بفرمان شاهنشاه ایران محمدرضاشاه پهلوی» آغاز و در آن یک دستورالعمل نُهمادهای به منظور تأسیس سازمان کوک تنظیم شده است. براساس سند یادشده، سازمان کوک درواقع یک سازمان منطقهای بود و اعضای آن وظیفه داشتند هرگاه منطقه آنان بهطور موقت در تصرف یک نیروی بیگانه قرار میگرفت با تمام توان از آن بخش میهن دفاع کنند.[4] این اصول به صورت چکیدهوار عبارتاند از:
1. تشکیل کمیتههای سه تا هفت نفری از میان افراد «شاهدوست و میهنپرست» در هریک از مناطق موردنظر و واگذاری مسئولیت منطقه بر عهده آن کمیته؛
2. سری و محرمانه بودن کلیه فعالیتهای کمیته؛
3. ناشناخته و مخفی بودن ماهیت اعضای کوک برای یکدیگر، مگر به ضرورت؛
4. تأسیس سازمانهای عامالمنفعه به منظور تأمین هزینههای سازمان و نیز ایجاد استتار در زمان صلح؛
5. ایجاد بسیج نظامی مردمی در سطح مناطق مختلف کشور؛
6. تشکیل و تعلیم واحدهای فدائی؛
7. تبعیت فرماندهی واحدهای زیرزمینی محلی از کمیته محلی و رئیس کمیته محلی کوک به ترتیب در زمان صلح و جنگ؛
8. ارتباط دائمی و ارسال تمامی اطلاعات به مرکز؛
9. اختیار صدور آییننامههای جدید در صورت لزوم.[5]
با توجه به آییننامه و اصول مندرج در آن، سازمان کوک اساسا دارای ماهیتی مخفی و پنهانی بود. اعضای سازمان میبایست ضمن وفاداری به شاه، آموزش نظامی میدیدند و در شرایط حساس و ضروری در حمایت از سلطنت وارد عمل میشدند؛ همچنین، هدف اولیه از ایجاد و شکلگیری سازمان کنترل و مقابله با گسترش کمونیسم و حزب توده در شهرهای شمالی کشور بود. با وجود اهداف اولیه، این سازمان بهتدریج در خدمت دربار و شاه قرار گرفت و اهداف آنان را پیگیری میکرد. اعضای این سازمان بهتدریج در سراسر کشور، ادارات دولتی و سایر بخشها نفوذ کردند و تقریبا در تمامی شهرهای بزرگ و استانها ــ بهویژه استانهای شمالی ــ برای تشکیل جلسات مخفی خود، شعباتی را پدید آوردند.
اولین جلسه رسمی سازمان کوک، مبتنی بر فعالیتهای قبلی و به ریاست سپهبد حاجعلی کیا، حدود پنجاه روز بعد از کودتای 28 مردادماه سال 1332ش، در تاریخ 18 مهرماه، در منزل فردی به نام موسی طوب، که یهودی بود، همراه سه نفر دیگر به نامهای امیرقاسم اشراقی (از بهائیان متنفذ)، تقی خستو و علی غضنفری تشکیل شد. در این مرحله، سازمان کوک با وجود بهرهگیری از نیروهای نظامی، از سبک و سیاق تشکیل گروههای پارتیزانی به سازماندهی و عضوگیری از بین رجال سیاسی سوق داده شد تا هم نوعی کارکرد حزبی داشته باشد و هم به عنوان سازمانی اطلاعاتی، به جمعآوری اخبار سیاسی ـ اجتماعی مشغول گردد.[6]
بزرگنماییِ نقش کوک در کودتای 28 مرداد
همانگونه که پیش از این اشاره شد، سازمان کوک از ابتکارات رکن 2 ارتش بود و وظیفه اصلی آن نیز مقابله با گسترش و نفوذ کمونیسم در شهرهای شمالی ایران بهشمار میآمد، اما بهتدریج حیطه فعالیت آن گسترش یافت و کنترل طرفداران محمد مصدق و جبهه ملی را نیز برعهده گرفت. با شکلگیری نهضت ملی شدن صنعت نفت و درگیری میان جبهه ملی و حامیان شاه، اعضای سازمان کوک ضمن هواداری از محمدرضا پهلوی، به مبارزه با حکومت ملی مصدق دست زدند و در بحبوحه کودتا علیه دولت مصدق در روزهای منتهی به 28 مرداد از شاه حمایت کردند. به طوری که سپهبد کیا ادعا میکند که سازمان کوک بیشترین نقش را در کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت مصدق داشته[7] و دراینباره گفته است: «... وقتی محمدرضا پهلوی بازگشت، به گوشش رسید که بیشتر کارها علیه مصدق را سازمان کوک انجام داده است».[8]
این در حالی است که به نظر میرسد کیا دراینباره بیش از اندازه بزرگنمایی کرده است؛ چرا که اسناد مربوط به سازمان کوک ادعای کیا را اکیدا رد میکند و از طرف دیگر منابع بیشماری بر کارگردانی دولتهای آمریکا و انگلیس در کودتای 28 مرداد 1332ش دلالت دارد.
کوک: سازمان موازی با ساواک
هنگامی که سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال 1335ش تشکیل شد، چند دستگاه اطلاعاتی و امنیتی دیگر در کشور فعالیت میکردند و با آغاز فعالیت این سازمان، محدودیتی در عملکرد آنها بهوجود نیامد و تا پایان دوره پادشاهی محمدرضا، همزمان با سازمان اطلاعات و امنیت کشور فعالیت این سازمانها نیز به طور موازی ادامه داشت. مظفر شاهدی به نقل از جهانگیر آموزگار نوشته است: «... همه با هم رقیب بودند و این رقابت را شاه تشویق میکرد. ارتش را به واحدهای مختلف تقسیم کرده بود و با هر فرماندهی جداگانه ارتباط داشت و آنها در حال رقابت با هم بودند...».[9] فرمانداری نظامی، ژاندارمری، دژبانی ارتش، تشکیلات اطلاعاتی خصوصی، سازمان اطلاعاتی کوک، رکن دوم ارتش، گارد جاویدان، شهربانی، دفتر ویژه اطلاعات و سازمان بازرسی شاهنشاهی از جمله دستگاههای موازی ساواک بودند که همگی تحت نفوذ شاه قرار داشتند.
در این میان، سازمان کوک ارتباطات اطلاعاتی و خبررسانی قدرتمندی داشت که سراسر کشور را با مرکز و دربار مربوط میساخت. در سالهایی که ساواک تأسیس شد و فعالیتش را آغاز کرد، سازمان کوک همچنان اقداماتش را ادامه داد و به نیروی اطلاعاتی ـ جاسوسی مهمی تبدیل شد. فعالیتهای این سازمان موازی با فعالیتهای اطلاعاتی ـ امنیتی ساواک بود و مراکز اطلاعاتی و پایگاههای خبررسانی آن مستقلانه اخبار و اطلاعات حوزه فعالیت خود را به مرکز گزارش میدادند. سازمان کوک بهویژه گزارشهای مکرری درباره عملکرد ساواک تهیه و برای مسئولان در تهران ارسال میکرد.[10]
فرجام سخن سازمان کوک برخلاف سایر شبکههای اطلاعاتی و جاسوسی دوره پهلوی، به دلیل سوءاستفاده و جاهطلبیهای سپهبد کیا نتوانست ماهیت مخفی خود را حفظ کند و بهتدریج به یک سازمان نیمهپنهان بدل شد. اسناد ساواک نشان میدهد که کیا در سالهای ۱۳۳۷-۱۳۴۰ عملا سازمان کوک را به یک شبکه شخصی در جهت اهداف و منافع مالی و سیاسی خود بدل کرده بود و این سازمان بیش از هر چیز به یک باند مخفی با ساختار شبهحزبی در جهت انواع دستهبندیهای سیاسی و مالی شباهت داشت.[11]
پس از کیا سرلشکر همایونی به ریاست سازمان کوک منصوب شد. بااینحال سازمان کوک بهتدریج انسجام سابقش را از دست داد و اعضای آن، که از مدیریت و سازماندهی آن رضایت چندانی نداشتند، از قبول مسئولیتهای محوله سرباز زدند. با وجود این، از زمان دقیق انحلال کوک در قامت یک نهاد اطلاعاتی ـ امنیتی گزارش دقیقی در دست نیست و برخی معتقدند که احتمالا این سازمان تا سال 1357ش در کنار ساواک فعال بوده است.