این ایرانشناس معروف در ابتدای امر، همه تلاش خود را به خرج داد تا مانع از آن شود که دولت انگلیس به صورت علنی به مبارزه با دولت مصدق اقدام کند؛ سپس سیاستمداران انگلیسی را متقاعد کرد که مذاکره با مصدق به نتیجه نخواهد رسید
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ بررسی نهادها و افراد دخیل در کودتای 28 مرداد 1332 را از رویکرد میکرو تاریخ نیز میتوان مورد مطالعه قرار داد. رویکردی که موارد جزئی و نقش افراد را شامل میشود. این نوشتار با چنین باوری به دیدگاه و نقش آن کاترین لمبتون در مقام یک شخصیت علمی ـ امنیتی ایرانشناس در به ثمر نشستنِ کودتای 28 مرداد میپردازد.
نهضت ملی و تضاد منافع انگلیس
آن کاترین لمبتون، فرزند یکی از اعیان انگلستان به نام جرج لمبتون است که در سال 1290 به دنیا آمد. در خلال جنگ جهانی دوم وابسته مطبوعاتی سفارت انگلستان در تهران بود. در سال 1324 به مرتبه دانشیاری زبان فارسی در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن ارتقا یافت. لمبتون کتابهای متعددی از جمله «مالک و زارع» و «اصلاحات ارضی در ایران» را منتشر کرده است.[1] بدین ترتیب وی اطلاع کافی از شرایط و ویژگیهای جامعه ایران داشت. یکی از برهههایی که لمبتون احساس کرد باید منطبق بر منافع دولت انگلیس اقدام کند، ایستادگی در مقابل جنبش ملی شدن صنعت نفت بود. جنبش ملی شدن صنعت نفت در سالهای 1330-1332 در راستای تعدیل قدرت شاه و نیروهای خارجی بود که در نهایت رویارویی شاه و قدرتهای خارجی با عوامل داخلی این نهضت را در پی داشت. سیاستهای مصدق سبب نگرانی افراد و کشورهایی شد که از سیاستهای پیشین سود میبردند. به عبارت دیگر، سیاستهای مصدق باعث شد تضاد منافع میان انگلیس و ایران برجسته شود و بنابراین انگلیس تلاش کند تا از تمامی توانِ خود در جهت مقابله با مصدق بهره برد.[2]
لمبتون و فعالیت نرم برای براندازی
انگلستان از راهنمایی کارشناسان و مشاوران خود برای ایستادگی در مقابل سیاستهای مصدق در قالب کودتایی آرام بهره میبرد. لمبتون یکی از این افراد بود که با توجه به شناخت خوبی که از موقعیت ایران داشت، میتوانست یاریدهنده انگلیس برای مقابله با دولت مصدق باشد.[3] نخستین واکنش عوامل انگلیس در مورد ملی شدن صنعت نفت تقریبا از همان ابتدای این واقعه بروز کرد. در سال 1330 مقالهای بدون نام و نشان در روزنامه «تایمز» لندن انتشار یافت. نکته جالب آن است که وزارت امور خارجه انگلیس این مقاله را به عنوان عالیترین تحلیل از جریانهای داخلی ایران و ریشههای اصلی مسئله ملی شدن صنعت نفت ایران مورد توجه قرار داد. اما این امر کاملا برنامهریزیشده بود و نویسنده مقاله کسی نبود جز لمبتون. لمبتون از طرف دولت انگلیس حمایت شده بود و علاوه بر آن از اسناد و آرشیوهای زیادی بهره برده بود که به راحتی در اختیار شخصی دیگر قرار نمیگرفت. این کارشناس مسائل ایران مأموریت داشت تا با برنامههای نرم اینچنینی در روند رو به جلوی نهضت ملی شدن نفت اخلال ایجاد کند و مانع از اجرای سیاستهای دولت مصدق شود.[4]
لبمتون همانند بسیاری دیگر از کارشناسان انگلیسی ادعا کرده بود که وضعیت دولت مصدق بدتر خواهد شد و با تداوم این وضعیت، منافع انگلیس نیز به خطر خواهد افتاد. در نتیجه مدعی شدند که باید اقدامات جدی صورت گیرد و مانع از تحقق این اتفاق شوند. سادهاندیشی است اگر هشدارهای لبمتون را تنها به مسئله نفت گره بزنیم. از نظر انگلستان، دولت مصدق نه تنها برهمزننده منافع این کشور در ایران بود بلکه منافع آن را در منطقه نیز به خطر میافکند. در نتیجه تنها راه نجات انگلستان در دخالتهای پنهانی و تضعیف موقعیت دکتر مصدق بود؛ ازهمینرو در کنار افرادی چون لبمتون که به فعالیتهای مطبوعاتی مشغول بودند، دولت انگلیس عملیات روانی پنهان را نیز پیش میبرد.[5] ارتباط با ایرانیان مخالف مصدق در مجلس سنا و شورای ملی و تشویق آنان برای موضعگیری علیه مصدق از مهمترین اقدامات روانی علیه دولت مصدق بود. از دیگر شیوههایی که انگلیسیها برای مقابله با سردمداران نهضت ملی شدن نفت برگزیده بودند، بهرهگیری از رادیو بیبیسی بود.[6] این رادیو سعی داشت با بزرگ جلوه دادن نقش حزب توده در ایران و خطر نفوذ کمونیسم، آمریکا را با انگلیس در جهت براندازی دولت مصدق همراه سازد.
لمبتون و پیشنهاد برای عمل
از دیگر اقدامات دولت انگلیس برای تضعیف نهضت ملی شدن صنعت نفت، اعزام مأمور جهت فعالیت علیه مصدق بود. از مهمترین افراد پیشنهاددهنده این کار باید به لمبتون اشاره کرد. لمبتون بر این باور بود که باید عملیات پنهانی علیه مصدق صورت گیرد تا بدینوسیله بتوان نخستوزیر جایگزین را در لحظه سقوط مصدق معرفی کرد. با وجود این، انگلیسیها همچنان تلاش میکردند با تقویت مخالفان، از قدرت و تسلط مصدق بر امور کشور بکاهند؛ به همین دلیل اریک برتو، که در آن زمان معاون وزارت امور خارجه بود، با لمبتون، که در آن زمان استاد کرسی زبان فارسی در مدرسه مطالعات شرقی لندن بود، به مشاوره نشست. لمبتون نیز، که با روحیات ایرانیان آشنا بود و در وجود مصدق نیز برای انگلیس نفعی نمیدید، پیشنهاد تحتالشعاع قرار دادن او را مطرح کرد و گفت: باید به عملیات پنهانی دست زد و به دوستان ایرانی که هنوز در آن کشور داریم روحیه داد.[7]
پس از آن لمبتون، رابین زینر را برای رهبری عملیات پنهانی پیشنهاد داد. او استاد کرسی زبان فارسی در دانشگاه آکسفورد بود. مبارزه زیرزمینی علیه مصدق شروع شد تا زمینه نخستوزیر شدنِ کسی که برای انگلستان مناسب باشد، فراهم شود. لمبتون برای نامزدی این پست احمد قوام، علی سهیلی و عباس اسکندری را نام برد. ویژگی عمده این افراد جاهطلبی و سازش آنان با کشورهایی چون انگلیس بود. لمبتون در جلسات متعدد انگلیسیها اظهار میکرد که در عین انجام عملیات مختلف باید صبر و شکیبایی را سرلوحه کار قرار داد.[8] به عبارتی دیگر، وی همزمان از اتخاذ دو استراتژی برای مبارزه با دولت مصدق و سیاستهای وی دفاع میکرد. عملیات روانی و حتی عملی به صورت پنهان و به موازات آن، پیشه کردن صبر را دو استراتژی اصلی لمبتون باید دانست.
لمبتون و دفاع از کودتا
لمبتون سر سازش با دولت مصدق را نداشت و دائما به وزارت خارجه اصرار میکرد که تا حد امکان نباید با مصدق وارد گفتوگو شد و توافق کرد. در حقیقت او معتقد بود که مذاکره با مصدق ممکن نیست؛ چرا که او را فردی ضد انگلیسی میدانست و معتقد بود در ذهن مصدق، انگلیس با امپریالیسم برابر است. در نتیجه به دستاندرکاران سیاست انگلیس توصیه میکرد تا به مصدق امتیازی ندهند. این تحلیل لمبتون نشان میدهد که دکتر مصدق شخصیت ضد استعماری داشت و اعتقادی به دخالت بیگانگان در امور ایران نداشت. در نتیجه این نگرش، چشمانداز انگلیسیها مبنی بر احتمال همکاری مصدق با آنان، کمرنگ شد. تحت تأثیر مشاورههای لمبتون، پاییز و زمستان سال 1331 به دورانی بحرانی تبدیل شد که طی آن انگلیسیها و آمریکاییها به اتفاق یکدیگر به کشیدن نقشه عملیات پنهانی بر ضد مصدق مشغول شدند. بدین ترتیب مقدمات کودتای ۲۸ مرداد 1332 به دست عوامل انگلیس و هوادارانش در داخل ایران طراحی شد و آمریکا نیز در این کودتا مشارکت کرد.[9]
از همان ابتدا سرنگون کردن رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت هدف شماره یک دولت انگلیس بود. بنابراین تعدادی از زبدهترین کارشناسان و شرقشناسان مانند لمبتون بسیج شدند تا با استفاده از تجربیات خود برای سرنگونی مصدق تلاش کنند و در نهایت نیز موفق شدند. در نتیجه براندازی مصدق را باید طرحی انگلیسی دانست که آمریکا نیز برای موفقیت آن به انگلیسیها یاری رساند. همچنین میتوان این کودتا را موفقیت «سیا» در نجات منافع آمریکا در ایران بهشمار آورد. پس از سرنگونی مصدق، دولت زاهدی بر سر کار آمد که وظیفه اصلی آن تضعیف نهضت ملی بود تا بدینوسیله بتوان منافع دو دولت انگلیس و آمریکا را بدون وقفه پیگیری کرد.[10] در چنین شرایطی، زاهدی بسیاری از همراهان نهضت ملی و مخالفان سیاستهای محمدرضا پهلوی را تبعید و اعدام کرد. مصدق به سه سال زندان ارتش محکوم شد و سپس در خانه روستاییاش در احمدآباد مورد مراقبت شدید قرار گرفت.
فشرده سخن
لبمتون به عنوان یک ایرانشناس معروف نقش اساسی در اقدامات اولیه انگلیس و سپس طراحی کودتا علیه دولت مصدق داشت. در ابتدای امر، او همه تلاش خود را به خرج داد تا مانع از آن شود که دولت انگلیس به صورت علنی به مبارزه با دولت مصدق اقدام کند؛ سپس سیاستمداران انگلیسی را متقاعد کرد که مذاکره با مصدق به نتیجه نخواهد رسید. در مرحله نهایی نیز لمبتون از ترغیبکنندگان اصلی انگلیس برای کودتا علیه دولت مصدق بود. اجرای موفقیتآمیز کودتای ۲۸ مرداد 1332 تنها با راهنماییهای زیرکانه لمبتون که نقش بسزایی در آن داشت، صورت گرفت.
پینوشتها:
[1]. انوشه میرمرعشی، «مادام بل و میس لمبتون؛ از گوردرآمدگان»، مجله فکه، ش 186 (آبان 1397)، صص 26-28.
[2]. یرواند آبراهامیان، کودتا: ۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و امریکا در عصر مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چ چهاردهم، 1401، صص 110-118.
[3]. سیدعلی مرتضوی امامی زواره، «نقش سیاسی خانم لمبتون در تاریخ معاصر ایران»، سخن تاریخ، ش 29 (بهار و تابستان 1398)، صص 218-219.