شوروی به روایت اسناد لانه جاسوسی

ترس آمریکا از گرایش اوپک به سمت روسها

لانه جاسوسی آمریکا فقط مختص بررسی وضعیت ایران نبوده است و گویا همسایه شمالی ایران بیش از همه اهمیت داشته که در کنترل باشد. یکی از مباحث مهمی که در این اسناد می توان مشاهده کرد این است که شوروی تمرکز جاسوسی خود بر ضد آمریکا را از سوی نهادهای دولتی به سمت شهروندان معمولی جامعه آمریکا سوق داده بود.
ترس آمریکا از گرایش اوپک به سمت روسها
حضور ایالات متحده آمریکا در ایران، اهداف و جنبه های مختلفی داشته است. در دورانی که جهان با دو قطب قدرت شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا شناخته می‌شد، هر دو قدرت در کشورهای حوزه نفوذ خود سعی در کنترل و نظارت بر رقیب خود و گروههای حامی آن داشتند. با توجه به نزدیکی و همسایگی کشور ما با قدرت شرقی، ایران عصر رژیم پهلوی در حکم دیده‌بان فعالیتهای رهبری بلوک شرق و گروههای جانبدار آن بود. به گونه ای که پایگاههای جاسوسی سازمان سیا در شمال و جنوب ایران وجود داشت. شاید نوع رابطه رژیم ایران در آن دوره، همچون اهرمی بود که آمریکا در تقابل با همسایه شمالی ایران از آن بهره می برد. اگرچه شوروی و حامیان آن در ایران نیز بر فعالیتهای آمریکا در ایران و حتی جاسوسی برای شوروی نیز فعالیت میکردند.
 
 در واقع دو طرف نه فعالیتهای خود در ایران بلکه تحرکات خود در دیگر مناطق دنیا را زیر ذربین داشتند. در این بین ایران به آمریکا این ظرفیت را داده بود که تحرکات و اقدامات شوروی را هم در داخل فضای جغرافیایی آن و هم در عرصه فضای ایدئولوژیکی آن تحت نظر داشته باشد و از این راه واکنشها و فرصتهای خود را در مقابل این اقدامات بهتر طرح ریزی کنند. اسناد لانه جاسوسی به دست آمده نمونه متقنی است که در این زمینه می توان به آنها رجوع کرد. این اسناد هم عملکرد بلوک کمونیستی را و هم واکنشهای رهبری بلوک غرب را نشان می دهد. آمریکا در این اسناد هم خطرات شوروی برای خود را پی می گرفت و هم فرصتهای حاصل از ضعف اتحاد جماهیر شوروی را تبیین می کرد. بررسی این اسناد نشان می دهد که آمریکا فعالیتهای جاسوسی خود را بر جزئی ترین تحرکات این ابرقدرت به ویژه در اقمار خود تحت نظر داشته است. نظارت بر کشورهای بلوک شرق، بررسی سیستمهای جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی، اقدامات ضد آمریکایی آنها و مواردی از این قبیل روایت اسناد لانه جاسوسی از شوروی است.
 
دیدگاه ایالات متحده درباره شوروی
ویلیام سولیوان در خاطرات خود نصب دستگاههای جاسوسی در شمال ایران را از موفقیتهای وصف ناپذیر سیا و آمریکا در ایران ارزیابی می کند که به آنها این امکان را می داد تا فعالیتهای جاسوسی و نظامی شوروی را در سراسر خاک این کشور رصد کنند.1 یکی از مهم ترین ارزشهای اسناد لانه جاسوسی این است که سری ترین نگرشهای ابرقدرت بلوک غرب را درباره رقیب خود بیان کرده است. آمریکا با این اسناد به شناخت خود از زاویه نگاه دشمن دست می یافته است. چنانکه در این اسناد آمده که از نظر شوروی، ایالت متحده "دشمن اصلی" است و دستگاههای اطلاعاتی این کشور با رویکرد تطمیع مادی شهروندان آمریکا، از آنها برای رخنه در نهادهای این دشمن اصلی استفاده می‌کردند. 
 
نکته قابل تامل اینکه، بیشترین تمرکز اسناد لانه جاسوسی در مورد شوروی بر روی نهادهای جاسوسی آن، به ویژه کا.گ.ب بوده است که به سلسله مراتب آن و نیروهای آن در نهادهای مختلف در خارج از شوروی اشاره می کند.2در واقع از نظر آمریکاییها شوروی درصدد بود برنامه ای جهانی و فراتر از مرزهای آمریکا بر علیه این کشور به صورت مخفیانه راه اندازی کند. بر اساس این اسناد متوسط اتباع شوروی در کشورهای دنیا که مامور کا.گ.ب بوده‌اند، 75 درصد است. کار در پوشش نهادهای بین المللی به ویژه ارگانهای وابسته با سازمان ملل متحد از دیگر ابزارهای جاسوسی شوروی در خاک آمریکا بوده است.3 در ارتباط با جاسوسی گسترده شوروی، آمریکاییها به این نکته پی بردند که در هیچ گوشه‌ای از دنیا مصون از نفوذ نیستند.
 
در این اسناد، آمریکاییها خطرپذیری گروههای مختلف شهروندان خودشان را در برابر نفوذ جاسوسان شوروی بیان داشته اند. به عنوان نمونه، بازرگانان و دانشجویان به عنوان آمریکاییهای غیر رسمی ممکن است با ارائه پاداشهای مالی حاضر به فروش اطلاعات فنی و کالا به شوروی شوند. بر مبنای این اسناد خطر شوروی در دو گام مورد توجه آمریکاییها بوده است: تلاش برای جاسوسی داخل خاک آمریکا و تلاش برای نفوذ در نهادهای خارج از امریکا و به ویژه کشورها اروپایی. بر اساس اطلاعات اسناد، شوروی جاسوسان زیادی در قالب ماموریتهای دیپلماتیک وارد ایران کرده بود که توانسته اند با مخالفین شاه، به ویژه توده ایها تماس برقرار کنند.4
 
آمریکا مخاطرات احتمالی ناشی از فعالیتهای جاسوسی خود در ایران را برای این کشور نیز دور از ذهن نمی پنداشت. از این رو حاضر بود به حمایت حساب شده خود از شاه پهلوی استمرار ببخشد و از این طریق شوروی را زیر سیطره جاسوسی خود داشته باشد.
 
بعد دیگری که در این اسناد در ارتباط با شوروی مورد تمرکز بوده، بررسی روابط این ابر قدرت با کشورهای دیگر است. روابط با مصر، عراق و برگزاری جشن پیروزی بر آلمان نازی در اسرائیل که احتمال برقراری روابط دیپلماتیک بین دو طرف می رفت، در این اسناد اشاره شده است. همچنین آمریکاییها در اسناد خود بیان داشته اند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ورود نظامی شوروی به خاک افغانستان و بی ثباتیهای ناشی از سرنگونی  رژیم در ایران می تواند زمینه گسترش فعالیتهای حامیان این قدرت را در ایران در خلا قدرت به وجود آمده فراهم کند.
 
 بر اساس این اسناد، دولت آمریکا درصدد بود یک منفذ که عمدتا جنبه تبلیغاتی در داخل ایران داشته باشد، به ویژه یک روزنامه را به دست آورد تا کنترل کامل آن را به دست داشته و از این طریق بتواند ضمن تحمیل خط مشیهای خود، دخالت شوروی در منطقه را افشا کرده و با آن مخالفت کند.5
 
توجه به فعالیتهای اقتصادی شوروی و تحلیل و پیش بینی وضعیت اقتصادی شوروی با ارائه آمارهایی، بعد دیگر روایت شوروی بر اساس اسناد لانه جاسوسی است. توجه به فعالیتهای نفتی این قدرت، بررسی تاثیر فعالیتهای آن بر اعضای اپک و نفوذ در بین آنها در این اسناد اشاره شده است. آمریکاییها با توجه به برابری واردات و صادرات نفت شوروی، بعید می دانستند که در آینده ای نزدیک روابط  و رقابت این قدرت با تولیدکنندگان نفت در اپک خطری برای آمریکا شود. با این وجود آمریکا احتمالات استخراج منابع انرژی در آمریکای لاتین و واردات انرژی از کانادا را در صورت بروز این خطر نیز در ذهن خود داشت. آنها با فرض نفوذ شوروی بر کشورهای تولید کننده نفت در اپک، نتایج خطر این اقدام را برای اروپای غربی و ژاپن بیشتر می دانستند.
 
 آنها تحریم را ابزار مثبتی برای مقابله با شوک نفتی کشورهای عضو اپک نمی دانستند، زیرا که این کشورها به سوی شوروی گرایش یافته و احتیاجات اصلی خود را از آن قدرت تامین می کنند. دو رویکردی که امریکا در این اسناد برای مقابله با نفوذ شوروی در جریان صادرات نفت اپک مطرح کرده ؛ مسدود کردن منابع مالی و قطع کمک به این کشورها است. آمریکا در این اسناد نگران آن است که اتخاذ این رویکردها به استحکام مواضع شوروی در اعضای بلوک خود یعنی ایران و عربستان کمک کند.6 آنچه که آمریکا را در معرض این خطر قرار می داد این بود که آنها پیش‌بینی کرده  بودند که در آینده ای نزدیک تولیدنفت شوروی فقط کفاف داخل را خواهد کرد و این کشور مجبور خواهد شد به سمت نفوذ و بسط روابط خود با تولید کنندگان نفت گام بردارد. در نهایت راه حل مقبول‌تر امریکا در این اسناد همان دنبال کردن منابع انرژی جایگزین اعم از نفت و گاز است.
 
فرجام سخن
اسناد لانه جاسوسی که ریزترین مسائلی که می توانسته است منافع ایالات متحده آمریکا را به خطر اندازد، در خود آورده است، گویای یک واقعیت است. لانه جاسوسی آمریکا فقط مختص ایران نبوده است و گویا همسایه شمالی ایران بیش از همه اهمیت داشته که در کنترل باشد. یکی از مباحث مهمی که در این اسناد می توان مشاهده کرد این است که شوروی تمرکز جاسوسی خود بر ضد آمریکا را از سوی نهادهای دولتی به سمت شهروندان معمولی جامعه آمریکا سوق داده بود. از همین رو بود که فعالیت سیا در ایران به شدت گسترش یافت و پایگاههای جاسوسی و اطلاعاتی در مناطق شمالی ایران احداث شد. در واقع آمریکا بر اساس این اسناد، فراز و فرود قدرت رقیب خود را توصیف و تحلیل می کرد و با پی بردن به ضعف شوروی که در این اسناد نیز به آن اشاره شده است، طرح گسترش روابط و نفوذ خود در اروپای شرقی را دنبال کرد. آمریکا مخاطرات احتمالی ناشی از فعالیتهای جاسوسی خود در ایران را برای این کشور نیز دور از ذهن نمی پنداشت. از این رو حاضر بود به حمایت حساب شده خود از شاه پهلوی استمرار ببخشد و از این طریق شوروی را زیر سیطره جاسوسی خود داشته باشد. با این حال وقوع انقلاب اسلامی نه تنها لانه جاسوسی را برچید، بلکه وجود پایگاهای جاسوسی آمریکا ضد شوروی در سراسر ایران موج تنفر مردم را بیشتر کرد و در کمتر از چند ماه پس از انقلاب، دوران جاسوسی این قدرت در خاک ایران نیز به پایان رسید.

رشته شدن برخی اسناد سفارت سابق آمریکا توسط دستگاههای مربوطه

پی نوشت:
 
1. ویلیام هیلی سولیوان، ماموریت در ایران: خاطرات سولیوان آخرین سفیر ایران در آمریکا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، ص 257.
2. رجبعلی اخترشهر، کتاب چهل و هفتم اسناد لانه جاسوسی: شوروی شرق تجاوزگر، تهران، دانشجویان پیرو خط امام، 1363، ص 8.
3. اسناد لانه جاسوسی، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی، 1369، ص 68.
4. یوسف ترابی، روابط ایران و آمریکا، تهران، عروج، 1379، ص161.
5. مظفر شاهدی، پایگاهای شنود و استراق سمع سیا بر ضد شوروی در ایران، لینک دسترسی:
http://revolution.shirazu.ac.ir/?p=13861
6. علیرضا ازغندی، تاریخ روابط خارجی ایران از 1357 تا 1320، تهران، قومس، 1386، ص 245-249. https://iichs.ir/vdcb.8baurhbf5iupr.html
iichs.ir/vdcb.8baurhbf5iupr.html
نام شما
آدرس ايميل شما