برخلاف همه شبهههایی که در باب هر دو قیام میرزا کوچکخان و شیخ محمد خیابانی از دوره پهلوی رواج یافته است، هیچ یک از این دو قیام گرایشهای تجزیهطلبانه نداشتند و با دغدغه بهبود شرایط ایران و ایرانی ایجاد شدند.
انقلاب مشروطه ایران بدون شک، نقطه آغازین بسیاری از جریانهای فکری و سیاسی در تاریخ ایران محسوب میشود. تا پیش از این، جنگ قدرت در ایران به شیوه کاملا سنتی خود مشهود بود و شاه به عنوان نماینده خداوند در روی زمین، یگانه مرجع حکمرانی محسوب شده، اداره حکومت نیز به شیوه کاملا استبدادی آن و بدون در نظر گرفتن رأی و خواست مردم اجرا میشد. پیروزی انقلاب مشروطه در ایران در سال 1285 شمسی و وقوع جنگ جهانی اول به فاصله چندسال بعد، شرایط پرتنشی را در ایران به وجود آورد که این مسأله منجر به تشکیل احزاب و جنبشهای فکری و نظامی متعددی شد. بیشک دو جنبش جنگل به ریاست میرزا کوچکخان جنگلی و قیام آذربایجان به رهبری شیخمحمد خیابانی، از مهمترین و تأثیرگذارترین حرکات فکری و نظامی سده اخیر محسوب میشود. اگرچه فلسفه وجودی این دو جنبش، مبارزه علیه استبداد داخلی و تا اندازهای تعرض بیگانگان به کشور بود، با این حال وقوع بسیاری از عوامل و شرایط محیطی متفاوت این جنبشها منجر به این شد که این دو قیام تفاوتهایی با یکدیگر داشته باشند. در همین چارچوب در یادداشت پیش رو برآنیم به بررسی تطبیقی این دو نهضت بپردازیم.
شکلگیری نهضت جنگل
اگرچه نبود یک حکومت مرکزی مقتدر و متمرکز در کنار وقوع جنگ جهانی اول، علل شکل گیری بسیاری از جنبشهای فکری و نظامی در فاصله سالهای میان پیروزی انقلاب مشروطه و روی کار آمدن حکومت پهلوی به شمار میآید، ولی به نظر میرسد بروز چنددستگی و انحراف در میان رهبران نهضت مشروطه، مهمترین دلیل شروع این جنبشها باشد. نهضت جنگل برای روشن کردن چراغ خاموش و اهداف ملی- مذهبی نهضت مشروطه و برگشت به مسیر درست این انقلاب شکل گرفت و به واسطه وقوع جنگ جهانی اول که ثمره آن برای ایران چیزی جز اشغال غیر مستقیم توسط انگلیس و شوروی نبود، به رهبری میرزاکوچک خان جنگلی به صورت جدیتری وارد عمل شد.1
پیش از شروع جنگ خانمان سوز جهانی اول، به واسطه نبودِ قدرت متمرکز در ایران، بسیاری از بخشهای شهرهای استان گیلان تحت تسلط نیروی نظامی روسیه قرار داشت. این تسلط تا حدی بود که کارگزاران روسی اقدام به دریافت مالیات از مردم نموده و آن را برای عاملین خود در روسیه ارسال میکردند. نهضت جنگل به منظور برگشت به اصول موجود در انقلاب مشروطه و قرار گرفتن انقلاب در مسیر راستین خود و برای مبارزه با حکومت ضعیف مرکزی، عملا موجودیت خود را اعمال کرد. با این حال روند حضور مستمر روسیه با وقوع انقلاب اکتبر 1914 در این کشور تغییر یافت. این انقلاب دو نتیجه مهم برای ایران به همراه داشت؛ نخست اینکه منجر به خروج اکثر نیروهای روس از خاک ایران شد که نتیجه آن استیلای تام انگلیس بر ایران بود، دیگر اینکه نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان با پیوستن به جریان موسوم به «اتحاد اسلام» وارد فاز نظامی شد.
نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان جنگلی به صورت گسترده به گفتگو با مردم و بسیاری از روحانیون و دیگر صاحب نفوذان در گیلان و شهرهای بزرگ پرداخت تا بدینوسیله مشروعیت خود را فراگیر کند. هدف اولیه نهضت جنگل، مبارزه نظامی با حکومت ضعیف و البته مستبد مرکزی بود زیرا معتقد بودند جز اقدام نظامی، هیچ راه دیگری برای پیشبرد اهداف اصیل انقلاب مشروطه در ایران وجود ندارد. با این حال انعقاد قرارداد 1919 میان دولت انگلیس با وثوقالدوله نخستوزیر وقت ایران که عملا کشور را به عنوان مستعمره انگلیس درمیآورد، منجر به این شد که هدف ثانویه مبارزه با استعمار در بنمایه جنبش جنگل شکل بگیرد.2
شکلگیری نهضت خیابانی
شاید مهمترین نقطه اشتراک قیام خیابانی و نهضت جنگل، تحقق نیافتن انقلاب مشروطه در شکل واقعی آن بود. شکل گیری «پارلمان» به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب مشروطه محسوب میشود تا جایی که به عنوان دغدغه اصلی بسیاری از رهبران مشروطه و مردم عادّی در نظر گرفته میشود. با این حال نهضت مشروطه پس از پیروزی و استقرار، دچار انحراف شد و از مسیر درست خود فاصله گرفت. به نظر میرسد بزرگترین چالش در پارلمان و نحوه کار نمایندگان آن خودنمایی کرد. با کمی تأمل، میتوان ریشههای قیام شیخ محمد خیابانی را در کجرویهای صورت گرفته پارلمان عنوان کرد، به زبانی دیگر حرکت خیابانی قیام علیه اجرا نشدن قانون بود، در صورتی که حرکت صورت گرفته از سوی میرزا کوچک خان جنگلی، یک جنبش سیاسی با گرایشهای شدید نظامی به شمار میرفت.3
از نحوه شکلگیری قیام خیابانی، این مسأله استنباط میشود که حرکت مذکور محلی بوده و در ابتدا خارج از جغرافیای آذربایجان نبود، هرچند به تدریج روندی ملی پیدا کرد و در تلاش بود تا به صورت فراگیر عمل کند. قیام تبریز که ماحصل تلاشهای شیخ محمد خیابانی و همراهان نزدیک وی به شمار میرفت، برآمده از انجمنی بود که پیش از وقوع انقلاب مشروطه در سال 1285 شمسی، تحت عنوان «انجمن آذربایجان»، برای معرفی کاندیدای انتخابات مجلس شورای ملی از شهر تبریز و نیز مبارزه با استبداد محمدعلی شاه ایجاد شده بود.
انجمن آذربایجان به تدریج تحت عنوان جریان دموکرات به عنوان یکی از منسجمترین احزاب پیش از تشکیل حزب توده در ایران، وارد عرصه فعالیتهای سیاسی شد. این گروه پس از انقلاب اکتبر روسیه قدرت دوچندانی پیدا کرد و نقش بسیار پررنگی در سیاست کشور ایفا نمود. با این حال انقعاد قرارداد 1919 میان دولت انگلیس و ایران، موجب دو دستگی در میان این حزب شد. گروهی بر این باور بودند که باید پشتیبان حکومت مرکزی بود تا از هرگونه تفرقه و نفاق جلوگیری شود. گروهی نیز به رهبری شیخ محمد خیابانی، اصلاح طلبان تبریز را تشکیل دادند و رهایی از شرایط خفت بار تحتالحمایگی را فقط در قالب قیام مسلحانه و شورش علیه حکومت مرکزی مییافتند.4
شماره آرشیو: 4670-1ع
بررسی تطبیقی این دو قیام
با واکاوی در جریانهای شکل گرفته پس از انقلاب مشروطه ایران، به وضوح آشکار است که اکثر این جریانها در راستای تحقق اهداف مشروطهخواهان ایجاد شد و عمدتا علت اصلی شکل گیری را خروج نهضت مشروطه از مسیر اصلی خود عنوان میکردند. مهمترین شباهت دو قیام خیابانی و نهضت جنگل نیز در ابتدا همین مسأله بود. با این حال این دو حرکت از چند منظر تفاوتهای اساسی باهم داشتند که در ادامه و به صورت مختصر به این تفاوتها اشاره میکنیم.
شیخ محمد خیابانی به واسطه فعالیتهای سیاسی و مطالعهای که در کتب اسلامی و غربی داشت و نیز به دلیل حضور در مجلس شورای ملی، آشنایی نسبتا کاملی از شرایط سیاسی موجود در ایران و جهان داشت، از این رو توجه به قانون و مبارزه با هرگونه استعمار را به عنوان مهمترین دغدغه خود در نظر گرفته بود.
رهبران قیام
شاید اساسیترین تفاوت در این جنبشها، نوع تفکر و شخصیت رهبران و محیط آنها بود. اگرچه شروع این دو حرکت با شباهتهای زیادی همراه بود ولی به واسطه تفاوت در افکار و شخصیّت رهبرانشان و محیطی که در آن زیست میکردند، به سرعت مسیری متفاوت از هم طی کردند. شیخ محمد خیابانی به واسطه فعالیتهای سیاسی و مطالعهای که در کتب اسلامی و غربی داشت و نیز به دلیل حضور در مجلس شورای ملی، آشنایی نسبتا کاملی از شرایط سیاسی موجود در ایران و جهان داشت، از این رو توجه به قانون و مبارزه با هرگونه استعمار را به عنوان مهمترین دغدغه خود در نظر گرفته بود. در آن سو میرزا کوچکخان اگرچه دروس مذهبی را در قم گذرانده بود و از مخالفین سرسخت محمدعلی شاه به شمار میرفت ولی به واسطه حضور در عرصه نظامیگری از رگههای سیاسی کمتری برخوردار بود.5
وسعت قیام
اگرچه هسته اصلی هر دو قیام محدود به منطقه خاصی از ایران بود ولی به واسطه برقراری ارتباط میان نهضت جنگل و دولت روسیه در چندین مرحله، قدرت تأثیرگذاری و وسعت حرکت میرزاکوچک خان جنگلی وسیعتر از قیام شیخ محمد خیابانی محسوب میشد که وسعت اقداماتش عمدتا از آذربایجان عبور نمیکرد. همانطور که گفته شد، نهضت جنگل به واسطه برقراری ارتباط با انقلابیون روس، از منظر نظامی و تبلیغاتی محدوده وسیعتری را به خود اختصاص داده بود تا جایی که هدف نهایی این نهضت براندازی کامل حکام ظالم ایران و ایجاد حکومتی عادلانه بر تمام ایران بود.
حرکتهای اشتباه
بسیاری بر این باورند که بزرگترین اشتباه میرزاکوچک خان و به تبع آن نهضت جنگ، اعتماد به روسیه و برقراری روابط نظامی، سیاسی، فکری و اقتصادی با این کشور بود. رهبری لنین در روسیه همزمان با نهضت جنگل بود، این روابط به حدی عمیق بود که نامههایی میان لنین و میرزا کوچکخان نیز رد و بدل شد. حزب کمونیست روسیه که بسیاری از کشورهای اروپای شرقی را تحت تسلط خود درآورده بود، به دنبال راهی برای نفوذ در میان مسلمانان و کشورهای غرب آسیا بود. در این بین و به دلیل نزدیکی جغرافیایی شمال غرب ایران به روسیه و به دنبال وجود حکومت مرکزی ضعیف در ایران، این حزب از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را برد تا با برقراری ارتباط با نهضت جنگل، علاوه بر ضربه زدن به دشمن دیرین خود یعنی انگلیس، از منظر سیاسی و اقتصادی ایران را به عنوان مستعمره جدید خود انتخاب نماید.
میرزا کوچکخان برای جلوگیری از سواستفاده روسیه، نامههایی به لنین ارسال کرد ولی به واسطه ایجاد تفرقه در میان نیروهای نهضت جنگل نتوانست موفق شود و سرانجام حزب کمونیست روسیه با طراحی کودتا در رشت، در فکر ترور میرزا برآمد که این اقدامات منجر به فرار باقی مانده نهضت جنگل به فومن شد. اگرچه چندی بعد، نهضت جنگل دوباره به وحدت رسید و به صورت رسمی جمهوری گیلان را اعلام کردند ولی نفوذ کمونیسم در این نهضت پایان نیافت و این نفوذ سرانجام به سرکوب کامل نهضت جنگل از سوی دولت مرکزی با کمک انگلیس و کشته شدن میرزا کوچکخان منجر شد.6 البته این مسائل از جایگاه والای میرزا نمیکاهد؛ بلکه زمینههای محیطی و نزدیکی به یک قدرت بینالمللی باعث وجود رویکردهای متفاوت در این جنبش شده بود.
نتیجه
جدا از همه مسائل مطرح شده و برخلاف همه شبهههایی که در باب هر دو قیام میرزا کوچکخان و شیخ محمد خیابانی از دوره پهلوی رواج یافته است، هیچ یک از این دو قیام گرایشهای تجزیهطلبانه نداشتند و با دغدغه بهبود شرایط ایران و ایرانی ایجاد شدند. اگرچه جو و فضای حاکم بر ایران در این دوره سبب شد تا هر دو قیام به نتیجه دلخواه نرسند.
ملاقات احمد آذری نماینده دولت مرکزی ایران با میرزا کوچک خان جنگلی در حضور دو تن از اتباع روسیه
شماره آرشیو: 7012-1ع
پی نوشت:
1.ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، تهران، ، نشر جاویدان، 1344، ص 178.
2.عبدالعلی معصومی، جمهوری گیلان، مجله تاریخ معاصر، سال چهارم، شماره چهاردهم، ص3-6.
3.غلامرضا درکتانیان، عوامل شکست و آسیبشناسی قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز، فصلنامه مطالعات تاریخی، شماره دهم، ص82-83.
4.زهرا شجیعی، نخبگان سیاسی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، نشر سخن، 1372، ص205-206.
5.ابراهیم فخرایی، همان، ص 169.
6.همان، ص323-327. https://iichs.ir/vdcb.sbaurhbaziupr.html