تکاپوهای سیاسی خانواده رشیدیان در نیمه دوم دهه 1320ش؛

غائله جنوب چگونه شکل گرفت؟

یکی از مهم‌ترین رخدادهای سیاسی ایران طی نیمه دوم دهه 1320ش، ماجرای بروز غائله جنوب است که بی‌ارتباط با تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان در اواسط سال 1324ش، اقدامات جعفر پیشه‌وری و فعالیت حکومت شوروی در آن منطقه نبود
غائله جنوب چگونه شکل گرفت؟
اگرچه به تدریج از نیمه دوم دهه 1320ش تا ظهور دولت دکتر مصدق تحرّکات سیاسی احزاب، جناح‌ها و اشخاص از طیف‌های مختلف تا حدودی کمتر گردید یا حداقل همانند نیمه اول آن دهه کاملا برجسته و دارای صبغه پُررنگ نبود، امّا برخی اشخاص و گروه‌ها به‌ویژه جناح محافظه‌کار، گروه‌های سلطنت‌طلب و جریان انگلوفیل‌ها هنوز پویایی زیادی در صحنه سیاسی از خود بروز می‌دادند. یکی از اینها، اعضای خانواده رشیدیان بودند که منافع آنان با محافظه‌کاران و سلطنت‌طلبان همسویی داشته و با منافع بریتانیا در ایران نیز گره خورده بود. در این مقاله کوتاه، بر اقدامات اعضای این خانواده در سال‌های موردنظر متمرکز خواهیم شد.
 
مهم‌ترین فعالیت سیاسی خانواده رشیدیان طی این دوره زمانی به ماجرای بروز غائله جنوب با حمایت مستقیم انگلیسی‌ها برمی‌گردد. ماجرا از این قرار بود که با تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان طی اواسط سال 1324ش، و اندکی بعد از آن نیز، برپایی یک حکومت خودمختار در منطقه آذربایجان توسط جعفر پیشه‌وری با حمایت حکومت شوروی [برای اطلاع بیشتر رک: ریشه‌های بین‌المللی یک بحران داخلی]، دولت مرکزی ایران برای حلِّ این مسئله و خنثی کردنِ این اقدام شوروی، و در راستای حفظ تمامیّت ارضی خود، وارد یک چالش جدّی گردید.
 
بدین منظور، احمد قوام در بهمن 1324ش، بر مسند نخست‌وزیری در تهران نشست. او برای جلب اعتماد و اطمینان شوروی، مبادرت به اقداماتی نمود (ازجمله آوردنِ سه وزیر توده‌ای به کابینه خود) که سبب گسترش بیش از پیش نفوذِ حزب توده در ایران شد. در آن سو، حزب ارادة ملّی در راستای خط مشی انگلیسی‌ها و حمایت از منافع آنان در ایران، درصدد جست‌وجوی یک ترفند و راهکار، به منظور مقابله با این شرایط برآمد که در این زمینه نیز خانواده رشیدیان، بسیار تأثیرگذار ظاهر شدند.
 
یک روایت، حاکی از این بود که مقارن شهریور 1325ش، یکی از جاسوسان و مأموران سیاسیِ معروف انگلیس (اَلن چارلز ترات) که از طریق خوزستان وارد اصفهان گردید، با حبیب‌اله رشیدیان و عده‌ای دیگر، ملاقات محرمانه‌ای داشت و تصمیماتی را برای عملیات آینده اتخاذ نمود که یکی از آنها، جلوگیری از کوچ ایل بختیاری به سوی نواحی گرمسیری بود.1
 
براساس مطلب دیگری، کنسول انگلیس در فارس و اصفهان با وساطت رشیدیان‌ها، و برخی دیگر از انگلوفیل‌ها همانند حسام دولت‌آبادی، توانستند در عشایر جنوب نفوذ کنند و بدین ترتیب نطفه شکل‌گیری غائله جنوب بسته شد.2
 
مقارن شهریور 1325ش، یکی از جاسوسان و مأموران سیاسیِ معروف انگلیس (اَلن چارلز ترات) که از طریق خوزستان وارد اصفهان گردید، با حبیب‌اله رشیدیان و عده‌ای دیگر، ملاقات محرمانه‌ای داشت و تصمیماتی را برای عملیات آینده اتخاذ نمود  
انگلیسی‌ها درنظر داشتند خوزستان، فارس و اصفهان را تصرف کنند و به سرکوبی توده‌ای‌ها دست زنند.3 البته این نقشه، با موفقیت همراه نگردید و در نطفه سرکوب شد؛ چراکه پس از افشای این توطئه از سوی یکی از مأموران اطلاعاتی و امنیّتی، معاون سیاسی احمد قوام، یعنی مظفّر فیروز (که تا دو سال قبل از آن، از یاران نزدیک سیّدضیاء بود، و با یک چرخ سیاسی، به جناح قوام پیوست)، بلافاصله عازم اصفهان گردید و در میانه شهریور 1325ش، وضعیت حکومت نظامی در شهر اصفهان به اجرا درآمد،4 و چند تن از سران توطئه، از جمله ابوطالب شیروانی، حبیب‌الله رشیدیان، جهانشاه بختیاری، خسرو و حسین قشقایی دستگیر شدند، سپس به اهواز رفت و سرتیپ حجازی را توقیف نمود، و سپس عازم تهران شد.5
 
مظفر فیروز در مصاحبه‌ای با خبرنگاران عنوان نمود: «فعّال مایشاء در این توطئه ننگین، جهانشاه‌خان صمصام، فرماندار بختیاری، دلّال این جریانات و واسطه انجام آن، حبیب‌الله و اسدالله رشیدیان و ابوطالب شیروانی بودند».6 البتّه چند ماه قبل از آن، یعنی مقارن با اوایل سال 1325ش، فرآیند بازداشتِ مهره‌های برجسته انگلوفیل، توسّط دولت قوام آغاز شده بود؛ چنان‌که به‌تدریج، سیّدضیاء طباطبایی، میرزا کریم‌خان رشتی، علی دشتی، سالار سعید سنندجی، حسام دولت‌آبادی و دکتر طاهری دستگیر و روانه زندان شده بودند.7
 
گویا میزان نفوذ این جناح سرسپرده انگلیس در ساختار حکومت ایران به اندازه‌ای بود که آنها از درون زندان هم به اقدامات دسیسه‌گرانه ادامه می‌دادند؛ چنان‌که بنابر ادّعای یکی از محبوسان (هرمز احمد بختیاری) در اثر این واقعه، شش ماه در شهربانی به اتفاق مرحوم سیدضیاء، مرتضی‌قلی‌خان صمصام و سه فرزندش، جمال امامی، حسام دولت‌آبادی، حبیب‌الله رشیدیان با فرزندش قدرت‌الله، علی دشتی و... زندانی بودیم، ولی با وجود این، با خارج ... رابطه داشتیم.8
 
با همه این اوصاف، این اقدام خانواده رشیدیان را می‌توان در راستای منافع انگلستان و خط‌مشی آن کشور در ایران دانست، اعم از اینکه، با رویکردی انتقادی به آن نگریسته شود،9 یا آنکه با دیدگاهی مثبت موردتوجّه قرار بگیرد؛10 چرا که احمد قوام مدّتی بعد از غائله جنوب و با رفع نسبیِ بحران آذربایجان و کردستان، مواضع سیاسی خود را با یک چرخش کامل تغییر داد و در اواخر مهرماه، از حزب توده فاصله گرفت (او ابتدا، استانداران توده‌ای در مناطق مختلف را عزل نمود، وزرای توده‌ای را از کابینه کنار گذاشت و کابینه ائتلافی با حزب توده را منحل کرد). قوام بعد از اقدام اولیّه‌اش در راستای احتراز و دوری جستن از کمونیست‌ها، به‌تدریج، سیاست گردش به راست را کامل‌تر نمود، به طوری‌که به توقیف اعضای حزب توده و فعّالان اتحادیه‌های کارگری مبادرت نمود، نشریه‌های چپ را ممنوع اعلام کرد و چهره‌های ضدکمونیستی به استانداری مناطق حسّاس منصوب شدند.11
 
 بعد از ماجرای غائله جنوب، اعضای خانواده رشیدیان کاملا بیکار ننشستند، بلکه شواهد و قراین حکایت از این دارد که رشیدیان‌ها طی سه سال قبل از روی کار آمدن دولت مصدق، بعضا تحرکاتی از خود نشان می‌دادند. طلوعی در کتاب‌هایش، از همکاری نزدیک رشیدیان‌ها با شاپور ریپورتر در شبکه بِدامن (BEDAMN) طی نیمه دوم دهه 1320ش سخن رانده است.12 همچنین، گزارش‌های محرمانه شهربانی مربوط به اواسط سال 1327ش، از مواردی همچون جدِّوجهد رشیدیان برای انجام مذاکره بین سران حزب توده با سیّدضیاء و همکاری میان دو جناح،13 عزیمت به جنوب کشور به دستور سیّدضیاء، به منظور نفوذ در میان ایلات و عشایر جنوب14 و حتّی تجدید فعّالیت سیاسی و تبلیغاتی به نفع سیّدضیاء، در یکی از مناطق مرکزی مازندران حکایت دارد.15
 
به‌علاوه، بر اساس گزارش‌های مأموران شهربانی در تیر و مرداد 1328ش، راجع به سخنان حبیب‌الله رشیدیان در محافل خصوصی، مبنی بر آگاهی از قرارداد الحاقی گس ـ گلشائیان16 و اظهار مسرّت از ورود قریب‌الوقوع یکی از عناصر سیاسی ـ اطلاعاتی باتجربه و متبحّر بریتانیا از خاک عربستان به ایران17 نیز می‌تواند دالِّ بر تداوم رابطه تنگاتنگ اعضای این خانواده با انگلیسی‌ها باشد.
 
بازدید اسدالله رشیدیان از یک ساختمان نیمه‌تمام
نقش خاندان رشیدیان با استخدام در سفارتخانه انگلیس آغاز و با شرکت در کودتای 1299 و معرفی افرادی مانند رضاخان به سفارت انگلیس با همکاری شاپور ریپورتر،و همکاری با سید ضیاء روزبه‌روز بیشتر شد
شماره آرشیو: 926-146ر
 
پی نوشت:
 
1. خواندنی‌ها، شهریور 1325، شماره مسلسل 209، ص 3.
2. مسعود بهنود، دولت‌های ایران از سید ضیاء تا بختیار، تهران‎، جاویدان‎، 1366ش، ص 272.
3. گذشته چراغ آینده است، تهران، ققنوس، 1367، چاپ هفتم، ص 431 .
4. مهدی‌نیا، زندگی سیاسی قوام‌السلطنه، تهران، پانوس، 1366ش، ص 396.
5. امیرعلایی، خاطرات من در یادداشت‌های پراکنده و پاسخ فرمایشات دربار جناب آقای حسین مکی، تهران، دهخدا‎، 1363ش، صص 471-473؛ ابراهیم صفایی، پنجاه خاطره از پنجاه سال، تهران، جاویدان‎، 1371ش، ص 160.
6. گذشته چراغ آینده، همان، ص 431.
7. خاطرات وحید‎، سال 1351، ش 6، ص 47.
8. خاطرات وحید‎، سال 1352، ش 23، ص 26.
9. مجید تفرشی، گزارش‌های محرمانه شهربانی، ج 1، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ‎۱۳۷۱ش، ص 162.
10. به‌طوری‌که یکی از محافظه‌کاران سلطنت‌طلب، تکاپوی آنان در این زمینه را یک «مبارزه تاریخی و مقاومت دلیرانه در برابر غوغای پیشه‌وری» معرفی کرده که سبب کسب اعتبار و وجهه برای آنان در میان «دستجات سیاسی و افراد وطن‌پرست و مدیران جرائد ملّی» گردید. رحیم زهتاب فرد، غوغای نفت: پیش‌بینی‌های تلخ سیاسی، بی‌جا، بی‌نا‎، بی‌تا، ص 319.
11. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل­محمدی و محمد فتاحی، تهران، نشر نی، 1377، صص 292-295.
12. محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، ج 2، تهران، نشر علم، 1372، ص 638.
13. مجید تفرشی، همان، ج 2، ص 91.
14. همان، ص 176.
15. خواندنی‌ها، تیر 1327، ش 88 (مسلسل 398)، ص 2.
16. مجید تفرشی، همان، ص 232.
17. همان، ص 301. https://iichs.ir/vdcc.0q4a2bqxola82.html
iichs.ir/vdcc.0q4a2bqxola82.html
نام شما
آدرس ايميل شما