«شهید آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی و نحوه رفتار با مخالفان» در گفت‌وشنود با محمدحسین خیّر؛

لطافت رفتار او، دشمنان را شرمگین می‌کرد!

گفت‌وشنود پی‌آمده، برگی دیگر از دفتر روایت جوانانی است که در سایه‌سار تربیت شهید آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی، بالیده و زیسته‌اند. محمدحسین خیّر در این مجال، از سیره آن بزرگ خاطراتی شنیدنی آورده است. امید که علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید
لطافت رفتار او، دشمنان را شرمگین می‌کرد!
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
آشنایی و ارتباط شما با شهید آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبائی، به چه دوره‌ای باز می‌گردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم پدرم به شهید بزرگوار آیت‌الله قاضی طباطبائی علاقه زیادی داشت و بنده نیز از حدود ده، دوازده‌سالگی، ایشان را می‌شناختم. ارتباط پدر با ایشان به‌قدری گرم و صمیمی بود که حتی به خانواده ما هم انتقال پیدا کرد.
 
در شخصیت آیت‌الله قاضی طباطبائی، چه ویژگی‌هایی برجسته‌تر می‌نمودند؟
دراین‌باره سخن فراوان است. آن عالم جلیل‌القدر، تبلور عینی شناخت و معرفت بودند. بسیار کم صحبت می‌کردند، اما آنجا که قرار بود علیه پستی‌ها و پلیدی‌های زمان قیام کنند، فریاد می‌زدند و عصیان می‌کردند! تمام حرکات و سکنات ایشان، تداعی‌گر رفتار فقیرِ مطلق در برابر غنیِ مطلق بود! با اندکی انصاف دقیقا می‌شد فهمید که آن بزرگوار جز دستیابی به رضای حق، در پی چیزی نیستند. گفتار و رفتار و چهره‌شان، به تمامی این را نشان می‌داد. ایشان یک عالم ربانی، مجاهد، شجاع، مخلص، متواضع و به نظر من تبلور معنویت و عشق بودند. سراپا تواضع بودند و همیشه به همه و بیشتر به بی‌بضاعت‌ها و فرودست‌ها، سلام می‌دادند و موجب دلگرمی آنها می‌شدند. یادم هست که یکی از دوستانِ حقیر، از من پرسید: آیا آقا خطبه عقد ما را می‌خوانند؟ گفتم: «قطعا این کار را می‌کنند» و کردند. ایشان بسیار سرشناس و از خاندانی بزرگ و نامدار بودند، اما این نکته باعث غفلتشان از مردم نمی‌شد. با اینکه اهل قلم بودند، هرگز دراین‌باره تفاخری نداشتند.
به‌قدری آراسته به اخلاق اسلامی بودند که در اوضاع نابسامان اخلاقی آن روز و سیل غیبت و بهتان نسبت به ایشان در تبریز، لحظه‌ای صبر، متانت و خویشتن‌داری را از دست نمی‌دادند. آقا مثل جدشان امیرالمؤمنین(ع) معتقد بودند که عفو انتقامی دائمی است! آن بزرگوار همواره کسانی را که در غیابشان و درباره‌شان زبان به تخطئه و غیبت باز می‌کردند عفو می‌فرمودند. لازم هم نبود که بر زبان بیاورند، رفتارشان نشان می‌داد که آن فرد را کاملا بخشیده‌اند. اغلب هم این رفتار آقا، اسباب شرمندگی طرف مقابل می‌شد و چند روز بعد، می‌آمد و عذرخواهی می‌کرد.  شرح صدری کم‌نظیر داشتند، حتی کسانی را هم که با ایشان مخالف بودند، با خوشرویی می‌پذیرفتند. از خطایای کوچک و بزرگ همگان، به سهولت می‌گذشتند. یک بار در مراسم رحلت مرحوم آیت‌الله طالقانی، جمع زیادی از مردم تبریز در ورزشگاه تختی جمع شده بودند. آقا به من فرمودند: برو و در عرض پنج دقیقه، برنامه را برای مردم اعلام کن و بگو که مثلا قرار است در این ساعت سخنرانی و در این ساعت تظاهرات بشود. من نوجوان بودم و یک مقدار سخنم طول کشید. آقا در پایان جلسه،‌ به‌جای تنبیه به من گفتند: «پنج، شش دقیقه نبود و پانزده، شانزده دقیقه بود، اما خوب بود، ان‌شاءالله مأجور باشید!». من شرمنده این همه سعه صدر آقا شدم و سعی کردم تا از آن به بعد رعایت کنم. آقا مبادیِ آداب بودند و حتی وقتی با یک مجرم هم مواجه می‌شدند، کلام و رفتار مؤدبانه داشتند. می‌فرمودند: «اینها هم بنده خدا هستند که راه را گم کرده‌اند!». گفتم که بسیار شجاع بودند، اما شجاعتشان با اخلاص، لطافت و متانت همراه بود. هرگز هم این بی‌باکی، در ایشان از بین نرفت.
 آقا برای کمک به مستمندان تبریز، مقرری قرار داده بودند. پول‌ها را در پاکت می‌گذاشتند و به من و چند نفر دیگر می‌دادند، که برویم و تحویل خانواده‌های بی‌بضاعت بدهیم. بسیار هم دقیق بودند که این کار را حتما درست انجام دهیم. آقا جامع فضایل بودند و همه وظایفشان را به طور دقیق انجام می‌دادند. کارشان فقط رسیدگی مالی نبود، بلکه رسیدگی فکری هم می‌کردند. همه چیز در منش و روش آن بزرگوار، معنادار و درس زندگی بود.
 

شواهد نشان می‌دهد که سیره و منش آیت‌الله قاضی طباطبائی، جوانان تبریز را بسیار جذب کرد. از دیدگاه شما علت این امر چه بود؟
آقا به نیازهای عاطفی و معنوی جوانان، توجه فراوانی می‌کردند. خاطرم هست که من سن و سالی نداشتم، اما شعری برای امام زمان(عج) سروده بودم که مرا بسیار تشویق کردند. در موردی دیگر، یکی از دوستان دانشجو به من گفت: می‌خواهم پیش آقای قاضی بروم. من برایش وقت گرفتم و به اتفاق نزد آقا رفتیم. ایشان با نهایت محبت از وضعیت درس و خانواده او سؤال کردند و گفتند که ان‌شاءالله قله‌های کمال علمی را طی می‌کنید. من به او گفتم: هر سؤالی داری، از آقا بپرس و ایشان هم با نهایت صبر و حوصله، پاسخ سؤالاتش را دادند. انگار سی سال بود که او را می‌شناختند! هدفِ آقا، مسلح کردن جوانان به تقوا بود. ایشان به جوانان عشق می‌ورزیدند و آنها را به درس خواندن، مطالعه آزاد و کسب حلال تشویق می‌کردند. هر وقت با بچه‌های دانشگاه به کوه می‌رفتم، رضایت خود را اعلام و تشویقم می‌کردند. همیشه می‌فرمودند: «در کنار ورزش جسمی، از ورزش روحی هم غفلت نکنید». در آن مقطع محیط‌های ورزشیِ مناسب، زیاد نبودند، برای همین آقا کوهنوردی را توصیه می‌کردند و می‌گفتند: «در آنجا نماز جماعت هم بخوانید». رژیم گذشته به‌شدت با حرکت‌های جمعی مخالف و از سوی دیگر آقا همیشه توصیه می‌کردند که دسته‌جمعی بروید و از این حرکت‌ها، در راه نشر حقایق اسلامی و رسیدن به مدارج معنوی استفاده کنید.
 
مبارزه با رژیم گذشته در شهر تبریز، دشواری‌های ویژه‌ای داشت. آیت‌الله قاضی طباطبائی در چنین شرایطی، چگونه به فعالیت سیاسی می‌پرداختند؟
آیت‌الله قاضی طی مدتی مدید ممنوع‌المنبر بودند، اما در هر جا که فرصتی دست می‌داد، به نفع انقلاب و برای تربیت جوان‌ها تلاش می‌کردند. همواره بعد از نماز جماعت حدیثی را می‌خواندند، که کسانی که اهل دل بودند، پیام آن را می‌گرفتند. واقعا وجود ایشان، به تمام معنا برکت و موجب قوام شهر تبریز بود. خط آقا، خط اعتدال بود. همه افراط و تفریط‌ها را قلع و قمع و اعتدال را حفظ می‌کردند. تبریز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دچار آشفتگی‌های زیادی شد که اگر ایشان نبودند، واقعا اوضاع به وخامت می‌گرایید! اکثر کسانی که با آیت‌الله قاضی محشور بودند، در جامعه افراد شاخصی شدند؛ زیرا حقیقت را در همان برخورد ابتدایی‌ با ایشان می‌شناختند. قدر ایشان به دلیل مظلومیت خاصی که داشتند، شناخته نشد؛ زیرا حقیقتا خود را در برابر عظمت خدا ناچیز می‌دیدند و از هر نوع لقب، مدیحه و اموری از این قبیل می‌گریختند.
 
از رویداد شهادت ایشان، چه خاطره‌ای دارید؟
آقا همیشه می‌فرمودند: «کسانی که به شهادت نائل شدند، سعادتمند رفتند». ایشان بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء در مسجد شعبان و در موقعی که به سوی خانه در حرکت بودند، به دست فرقانیان کوردل به شهادت رسیدند و به آرزوی خود نائل شدند. موقعی که خبر شهادت ایشان را دادند، سراسیمه به بیمارستان رفتم. خدا می‌داند که بر من چه گذشت! صحنه بسیار دردناک و تکان‌دهنده‌ای بود.
https://iichs.ir/vdceo78w.jh8noi9bbj.html
iichs.ir/vdceo78w.jh8noi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما