دکتر قاسم غنی ، پزشک و ادیب با ورود به مجلس شورای ملی به سیاست وارد شد و به وزارت و سفارت رسید. او در تصحیح تاریخ بیهقی با دکتر فیاض همکاری کرد.
دکتر قاسم غنی
قاسم غنی، فرزند میرزا سید عبدالغنی خان و رقیه در 1310ق در محله گود انبار سبزوار متولد شد. تحصیل را به سبک همان روزگار در مکتبخانه‌ای در همان محله گود انبار در سبزوار آغاز کرد و در کنار آن چندی نیز در کنار معلمه‌ای به سبک جدید به فراگیری مشغول شد.1 دوازده سال بیشتر نداشت که پدرش را در اثر ابتلاء به بیماری وبا درگذشت. از آن پس سرپرستی او را دایی‌اش بر عهده گرفت. در دوره استبداد صغیر به تهران آمد و در مدرسه تربیت و دارالفنون به تحصیل پرداخت.2 سپس برای ادامه تحصیل به بیروت رفت و در مدرسه سن ژوزف به فراگیری طب پرداخت. با تعطیلی این مدرسه به علت جنگ به کالج امریکایی وارد شد و دوره پزشکی را تا سال 1919  ادامه داد و از این مدرسه فارغ التحصیل شد.3 در 1299ش به ایران بازگشت و دو ماهی در تهران اقامت داشت4 اما سبزوار را برای زندگی انتخاب کرد. سه سال در سبزوار ماند به طبابت پرداخت و در تاسیس بیمارستان حشمتیه با سرمایه سالار حشمت نقش داشت.5 بعد از سه سال تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و به پاریس رفت و حاصل این سفر دوستی با علامه محمد قزوینی بود. 
 
در سال 1307 به سبزوار بازگشت و تصمیم گرفت به جرگه سیاستمداران وارد شود و خود را برای نمایندگی دوره  هفتم مجلس آماده کرد اما رقبای وی سابقه بیشتری داشتند. محمدهاشم میرزا شیخ‌الرییس که رقیب مناسبی برای غنی تازه کار نبود و رقیب دیگرش میرزا حسن علوی سبزواری نیز سابقه نمایندگی سبزوار را در مجلس ششم هم داشت. انتساب خاندان مادری‌اش به فرقه بهائیت او را از گود رقابت انتخابات این دوره  خارج کرد. و حاج میرزا حسین علوی مجتهد حکم تکفیر او را صادر کرد.6 رقیه خانم مادر او ، دختر ملاعلی کوشک باغی بود که بعد از ازدواج دخترش با میرزا سید عبدالغنی بهائی شد. خود را خضرایی نامید. او که از فعالان بهائیت بود از سبزوار به یزد گریخت و به دستور جلال الدوله، حاکم یزد، به همراه شش بابی دیگر  کشته شد.7 قاسم خان غنی خود در سبزوار با نبیره دختری حاجی ملاهادی سبزواری ازدواج کرد .
 
رضاشاه  1309 در سفر به سبزوار با غنی که حال پزشکی معتبر بود آشنا شد و تحت تاثیر پذیرایی وی قرار گرفت.8 سبزوار را در همان سال 1309 به قصد مشهد ترک کرد و کار طبابت خود را در این شهر ادامه داد. فعالیت او به عنوان پزشکی حاذق در مشهد آن روزگار باعث قرب و صمیمیت او با بزرگان و مقامات بلند مرتبه در این شهر شد و راه را برای رسیدن به  مجلس هموار کرد. در انتخابات  دوره دهم مجلس، 1314،  به جای سبزوار از مشهد به مجلس راه یافت و چهار دوره کرسی مشهد را در مجلس از آن خود کرد. در همین سال با ورود به تهران به عنوان استاد در دانشکده پزشکی به تدریس دروس بیماریهای عصبی، تاریخ طب، علم اخلاق پزشکی و روانشناسی پرداخت.9 کتاب معرفه‌النفس در زمینه علم روانشناسی حاصل این دوران است.
 
دکتر قاسم غنی با کسب اعتماد و برقراری مناسبات با رضاشاه بعد از چندی به معلمی محمدرضا پهلوی، ولیعهد، منصوب شد.10 در 1317 در سمت نماینده مجلس با هئیت بلندمرتبه به ریاست محمود جم که شامل سعید نفیسی؛ می‌شد برای خواستگاری از فوزیه، خواهر ملک فاروق راهی مصر شد.11 در سال 1318 بار دیگر به همراه حسن اسفندیاری، رییس مجلس، احمد متین دفتری وزیر دادگستری و چند تن دیگر برای شرکت در مراسم عقد ولیعهد و فوزیه به مصر مامور شد.
 
در فرهنگستان از اعضای پیوسته بود. در 1322 به وزارت بهداری در دولت علی سهیلی منصوب و در 1323 به وزارت فرهنگ در دولت محمدعلی ساعد مراغه‌ای منصوب شد و در 1324 بنا به اصرار و تقاضای خود از وزارت برکنار شد. در ابتدا قرار بود به سفارت ایران در مصر، منصوب شود اما دوستی او با سفیر وقت، محمود جم،  مانع از این امر می‌شد و ترجیح داد تا به این پیشنهاد جواب منفی بدهد.12 در همین سال  به عنوان نماینده  ایران در کنفرانس سانفرانسیسکو حاضر شد.
 
بعد از بازگشت از امریکا  در 1326 به سفارت کبرای ایران در مصر و یک سال بعد به سفارت ایران در ترکیه منصوب شد. در مهر 1328  محمدرضا پهلوی بنا به دعوت ترومن، رئیس جمهور، به  آمریکا دعوت شد و  از قاسم غنی نیز خواسته شد تا در هیئت همراه او قرار گیرد. او که چون بسیاری از رجال کهنه کار اوضاع ایران نگرانش می کرد در یادداشتهای خود در مورد این سفر می نویسد:
                                     امیدوارم این مسافرت واقع شود و فواید کلی بر آن مترتب گردد. بعد از قضایای سوم شهریور  1320 و اشغال ایران تا پایان جنگ  که هیچ کاری پیش نرفت و وضع بر آشفتگی دولت و مردم و تحریک اجانب و زیان و ضرر مجلس و جراید و عدم ثبات دولتها نگذاشت سیاست خارجی دولت ایران  وجهه روشنی پیدا کند. در اواخر  1945 و 1946 زدو خوردها و کشمکشهای ایالت آذربایجان پیش آمد بالأخره با ثبات قدم و پافشاری و همت و فعالیت اعلیحضرت و صبر و حوصله ملت ایران  و کوشش چند نفری  آن قضیه خاتمه یافت و سر و سامان نسبی پیدا شد ولی خط مشی سیاسی اتخاذ نشد. همان سیاست تذبذب و تزلزل و دو دل بودن ادامه یافت. ترکها در دول خارجه  میدان را ربودند ... مملکت زیان اخلاقی و مادی و معنوی دیده و هیچ کاری نکرده یک مشت مردمان بی قابلیت یکی بعد از دیگری سرکار آمده‌اند. امیدوارم در این مسافرت خط مشی روشن شود و مردم ایران از فقر و گرسنگی و عدم انضباط و بیچارگی خارج شوند.13

در این سفر او متوجه ابتلاء به بیماری سرطان شد و برای معالجه در امریکا ماند. دکتر قاسم غنی در دهم فروردین 1331 در لوس آنجلس امریکا درگذشت.14 از دوستان نزدیک علامه قزوینی و عباس اقبال بود با قزوینی در تصحیح حافظ  و با اقبال در انتشار مجله یادگار  همکاری کرد. از آثار به جا مانده از وی: تصحیح تاریخ بیهقی به مشارکت فیاض. تاریخ تصوف؛ ابن سینا؛ تاریخ عصر حافظ است. یادداشتهای او در دوازده جلد شامل خاطرات روزانه و دیدگاههای اوست که پس از مرگش منتشر شد.
 
 قهرمان میرزا سالور عین‌السلطنه در مورد او می‌نویسد :
                                     دکتر قاسم غنی اهل سبزوار وکیل و وزیر سابق، ادیب با کمال مایل به نوشتجات محترمین و شاهزادگان سابق است. دو دفعه به وسیله سهامی عباس میرزا شوهر جان‌جان اینجا آمد دو مجلد جنگ مرحوم شاهزاده را برد خواند. مجموعه بسیار نفیسی از عکس و فرامین و دستخطهای شاه  و غیره، قباله جات کهنه، خطوط وزرای سابق از بین نوشتجات مرحوم پدرم علیه الرحمه، مسعود میرزا جمع و جلد کرده بنا شد روزی آمده به دقت ملاحظه کند. قضا را با هیئت نمایندگی ایران به سان فرانسیسکو مامور شد .15

پی نوشت:
 
1- یادداشتهای دکتر قاسم غنی.به کوشش: سیروس غنی. تهران
زوار ، 1367.،ج 1. ص55.
2- همان . ج 1. ص 70 و 72.
3- همان. ج 1، ص سه.
4-همان. ج1، ص 178.
5- ابوالحسن احتشامی. بازیگران سیاست. تهران،  امروز، 1328. ص 94.
6- خاطرات دکتر قاسم غنی. با مقدمه : دکتر ابراهیم باستانی پاریزی. به کوشش: دکتر محمدعلی صوتی. تهران، کاوش ، 1361.ص دوازده.
7-همان.
8-همان.
9-احمد عبدالله پور. وزرای معارف ایران. بی جا، مولف ،1369. ص 139.
10-خاطرات دکتر قاسم غنی. ص سیزده .
11-همان. چهارده.
12-یادداشتهای دکتر قاسم غنی. ج 1، ص 210.
13-یادداشتهای دکتر قاسم غنی. ج ،4.  ص 9.
14-سواد و بیاض. به کوشش:  ایرج افشار، تهران،  اساطیر، 1389.ص  249.
15- روزنامه خاطرات قهرمان میرزا عین‌السلطنه سالور. به کوشش: ایرج افشار، مسعود سالور. تهران، اساطیر، 1380. ج10. ص 8025.  https://iichs.ir/vdce.78zbjh8zz9bij.html
iichs.ir/vdce.78zbjh8zz9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما