همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم، ایران خرید ده جنگنده از شرکت کرتیس آمریکا را قطعی کرد، اما به سبب تحرکات انگلستان ده فروند هواپیمای خریداریشده سرنوشت جالبی پیدا کرد
دسامبر 1940 قبل از عملیات بارباروسا (اسم رمز حمله نیروهای محور به رهبری آلمان نازی به شوروی در جریان جنگ جهانی دوم که از ۲۲ ژوئن سال ۱۹۴۱ آغاز شد) دیپلماتهای آلمان و شوروی مذاکرات نافرجامی برای اتحاد داشتند. یکی از موضوعات مطرح مطالبات ارضی استالین در خصوص ایران و کنترل نفت کشور بود که هیتلر بهصراحت درخواست روسها را رد کرد.1 در بعد داخلی به سبب نگرانیهای ایران از تحرکات شوروی، مراوده با انگلستان افزایش یافت و درخواستهایی برای خرید هواپیماهایی از این کشور ارائه شد. با این حال افزایش همکاری با انگلستان (اتحاد رسمی در جنگ بینالملل) با توجه به اینکه هنوز نتیجه جنگ در اروپا نامعلوم بود میتوانست در درجه اول خشم آلمان را به عنوان کشوری که پیوندهای اقتصادی زیادی با ایران داشت، برانگیزد؛ ضمن اینکه انگلستان تمایلی به فروش هواپیما به ایران نداشت. از طرف دیگر پیمان دوستی ایران و اتحاد جماهیر شوروی (1921) به روسها اجازه میداد در مقاطعی که بهزعم آنها ایران به پایگاهی علیه آنها بدل میشد مداخله نظامی کنند و این موضعی بود که آنها بارها به انگلستان یادآوری کرده بودند.2 با توجه به ملاحظات فوق در سال 1940 تهدید اتحاد جماهیر شوروی برای اروپا به اوج خود رسید و ایران با استفاده از این موقعیت در تلاش برای وارد کردن آمریکا به جای انگلستان و برقراری نوعی موازنه بود. شاید بتوان ادعا کرد استفاده از آمریکا با توجه به کاهش نفوذ انگلستان به صورت ضمنی مورد حمایت روسیه نیز بود.
تمایل به خرید هواپیما از آمریکا
دولت پهلوی نزدیکی به آمریکا را ذیل سیاست نیروی سوم و سیاست بیطرفی توجیه میکرد. با وجود این، دولت آمریکا شک و تردیدهایی در حمایت از ایران و ارائه تسلیحات نظامی به آن داشت. بهرغم همه ملاحظات فوق، تماس نمایندگان ایران با آمریکاییها برقرار شد و مقامات این کشور شرایط ارتباط دیپلماتهای ایرانی با شرکتهای هواپیمایی را تسهیل کردند.3 تقریبا همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم (1939م/ 1318ش) ایران پیشنهاد خرید پنجاه بمبافکن و سی جنگنده را ارائه داده و خرید ده جنگنده از شرکت کرتیس (Curtiss) را قطعی کرد.4 در آن مقطع لیست خرید ایران حاوی نکاتی بود که آمریکاییها را متعجب ساخت:
اول: دیپلماتهای ایران به زمان تحویل هواپیماها چندان حساس نبودند. در آن مقطع به سبب افزایش نیاز داخلی آمریکا و به سبب اینکه آنها مشغول ساخت سفارشات خارجی برای نقاط مختلف جهان بودند، آماده کردن سفارشات ایران بهخصوص به دلیل مدلهای جدید نیاز به زمان بیشتر یا حتی نامعلومی داشت. ارزیابیهای صورتگرفته از طرف شرکتهای آمریکایی نشان میداد تحویل سفارشات ایران حداقل به هجده ماه زمان نیاز دارد. با وجود این، آنچه تعجب طرف آمریکایی را برانگیخت بیتوجهی ایران به زمان تحویل سفارشات بود.
دوم: عمده سفارشات ایران هواپیماهایی بودند که در مراحل آزمایشی به سر میبردند. برای نمونه جنگندههای « Curtiss P46» و «North American73» در آن مقطع حساس هنوز در مراحل آزمایشی قرار داشتند. این مسئله برای محصولات سایر شرکتهای آمریکایی و محصولاتی مانند (XP-46) و (NA-73X) نیز صدق میکرد. برای اثبات ادعای فوق بایستی توجه شود برخی از سفارشات ایران به سبب عدم رسیدن به تولید انبوه لغو شدند.5
سوم: بهرغم همه تبلیغاتی که در رابطه با توان نظامی ایران در داخل صورت میگرفت وارد کردن همه خریدهای فوق نیز نمیتوانست کمک زیادی به توان نیروی هوایی ایران بکند.6 در این رابطه معقولترین سفارش ایران از آمریکا هواپیمای «P-51 Mustang» از شرکت «North American Aviation» بود. این هواپیما در جنگ جهانی دوم به عنوان بزرگترین جنگنده دنیا شناخته میشد، حتی بعدها در جنگ کره مورد استفاده قرار گرفت و در مقطعی همزمان در پنجاه کشور از آن استفاده میشد و برای چندین دهه هواپیمای قابل اتکایی بود.7
ارزیابیهای صورتگرفته از طرف شرکتهای آمریکایی نشان میداد تحویل سفارشات ایران [در زمینه خرید هواپیما] حداقل به هجده ماه زمان نیاز دارد. با وجود این، آنچه تعجب طرف آمریکایی را برانگیخت بیتوجهی ایران به زمان تحویل سفارشات بود
در کلیت امر: هواپیماهای سفارشی ایران با اینکه روی کاغذ آخرین مدلها در سطح جهان بودند اما در عمل هنوز به تولید انبوه نرسیده، قیمت آنها به مراتب گرانتر از سایر مدلها تمام میشد، کشور سازنده در بهترین حالت تعداد معدودی از آنها را ارائه میکرد و نگهداری آنها با توجه به عدم وجود امکانات در ایران عملا ناممکن بود. با توجه به شناختی که آمریکاییها داشتند وزیر خارجه آنها در پاسخ به سئوال آقای انگرت (کاردار سفارت این کشور در تهران) بارها در خصوص توانایی فنی ایران برای استفاده از این هواپیماها ابراز تردید کرده بود.8
سرنوشت هواپیماهای خریداریشده ایران
شاید بتوان ادعا کرد بخشی از سفارشات ایران با کارشکنی مخفیانه انگلستان لغو شد و خریدهای صورتگرفته از شرکت کرتیس نیز به سبب فشارهای آنها با تأخیر در اوایل سال 1941 وارد کشور شد.9 در این مقطع بریتانیا فروش هواپیماهای آلومینیومی به ایران را به این بهانه که میتوانست به دست آلمانها برسد ممنوع کرده بود. ترس و تبلیغاتی که بریتانیا در آمریکا مطرح کرده بود باعث شد واشنگتن از سیاست بیطرفی خود در جنگ تخطی کرده و از انتقال بهموقع هواپیمای کرتیس هاواک (Curtiss Hawk) به ایران خودداری کند. ذیل فشارهای انگلستان و با تأخیر قابل توجه در 20 می 1941 به کشتیها اجازه حمل این هواپیماها به ایران داده شد. با ارسال هواپیماهای فوق باز هم فشار انگلستان به آمریکا برای ممانعت از انتقال تسلیحات و هواپیماهای بیشتر ادامه داشت. از بعدی دیگر لندن نگران بود این هواپیماها (به سبب مواضع ضدانگلیسی مردم ایران) علیه آنها مورد استفاده قرار گیرد. در آن مقطع آلمان پیشروی قابل توجهی در درون مرزهای شوروی داشت و این امکان فراهم شده بود که آلمان با تصرف قفقاز به ایران برسد.
دیپلماتهای آمریکایی نگرانی انگلستان را درک میکردند، اما خواست لندن را برای آینده ارتباط خود با ایران خطرناک میدانستند. آنچه آمریکاییها را سردر گم میکرد ادامه تولید هواپیما توسط انگلیسیها در ایران بود. انگلیسیها در آن مقطع در کارخانجات شهباز فعال بودند و شعار تولید جنگنده «Hurricane» را سر میدادند که در نهایت نیز بیش از یک فروند به ناوگان ایران داده نشد. به باور آمریکاییها انگلستان قصد داشت آنها را از بازار ایران دور نگهدارد.10 انگلیسیها به این واقعیت که استدلال آنها برای آمریکاییها غیرمنطقی است معترف بودند، اما اعتقاد داشتند برای مطیع نگهداشتن رضاشاه و ادامه حضور تکنسینهای آنها در ایران ممانعت از ورود هواپیماهای آمریکایی یک ضرورت است. انگلستان با اتخاذ تاکتیکهای متعدد تلاش داشت مانع ورود هواپیماهای بیشتر به ایران شود.11 به سبب تحرکات انگلستان ده فروند هواپیمای خریداریشده از آمریکا سرنوشت جالبی داشت.
زمانی که متفقین به پایگاه هوایی اهواز حمله کردند، ده فروند هواپیمای خریداریشده از آمریکا در فرودگاه اهواز هنوز از جعبه خارج نشده بودند که توسط انگلیسیها مصادره گردید.12 هواپیماهای مصادرهشده ایران از نوع کرتیس هاواک (75A-9) بودند که بعدها توسط نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در هند مورد استفاده قرار گرفتند.13
جمعبندی
نمایش قدرت نقشی محوری در ارتش رضاشاه داشت. هواپیماهای مدرن و وسایل نقلیه خریداریشده نیز کارکرد نمایشی داشتند تا نشان دهند رضاشاه صاحب ارتشی به سبک کشورهای غربی شده است؛ فلذا در مذاکرات خرید، هواپیماهایی که کارایی آنها به اثبات رسیده بود موضوعیت نداشت، بلکه دنبال مدرنترین روی کاغذ بودند (محصولاتی که عمدتا به تولید انبوه نرسیده بود)؛ چرا که نمایش این تجهیزات برکارایی آنها ترجیح داشت. سفارشات ارائهشده گران قیمت بودند، اما کارایی آنها در میادین نبرد به اثبات نرسیده بود. در نهایت نیز عمده خریدها در تهران ذخیره شد؛ جایی که برای اعتباربخشی به حکومت رضاشاه پربازدیدترین نقطه به حساب میآمد.
رضاشاه همراه محمدعلی فروغی (نخستوزیر) در بازدید از مانور هواپیماهای نظامی شهباز در میدان جلالیه
شماره آرشیو: 64848-275م
پی نوشت:
1.William L. Shirer, The Rise and Fall of the Third Reich: A History of Nazi Germany, New York, Simon & Schuster, 1990, pp 809-810.
2. Martin Sicker, The Bear and the Lion: Soviet Imperialism and Iran, New York, Praeger Publishers, 1988, pp. 44-45.
3. United States Department of State, Foreign relations of the United States diplomatic papers, 1940, p 644.
4.Ibid, pp. 646-647.
5. “Curtiss XP-46,” Virtual Aircraft Museum, in: http://www.aviastar.org/air/usa/curtiss_p-46.php (accessed December 2, 2010).
6. American officials knew this to be the case and equated delivering the aircraft desired by Reza Shah with giving the Soviet Union a gift in the event of an invasion. See: United States Department of State, Foreign relations of the United States diplomatic papers, Ibid, p 656.
7. https://en.wikipedia.org/wiki/North_American_P-51_Mustang or David Mondey, The Concise Guide to American Aircraft of World War II, New York: Smithmark Publishers, 1996, pp 196-204.
8. https://history.state.gov/historicaldocuments/frus1940v03/pg_642.
9. American officials knew this to be the case and equated delivering the aircraft desired by Reza Shah with giving the Soviet Union a gift in the event of an invasion. See: United States Department of State, Foreign relations of the United States diplomatic papers, Ibid, p 657.
10. https://en.wikipedia.org/wiki/Hawker_Hurricane
11.Winston Churchill, The Grand Alliance, Boston, Houghton Mifflin Co, 1950, p 477.
12. Ward, Immortal, pp. 158-159. The tenth fighter, the only assembled example, was spared when an American technician caught in the middle of the attack used it to flee to Iraq.
13. United States Department of State, Foreign relations of the United States diplomatic papers, Ibid; The British Commonwealth; the Near East and Africa, Volume III, Washington, DC, GPO, 1941, pp. 355-358. In:http://digital.library.wisc.edu/1711.dl/FRUS.FRUS1941v03