بیژن جزنی در تلاش برای تدوین هویت مبارزه، از تودهای شدن مبارزات و عوامل مؤثر بر آن سخن گفت، اما ماهیت این مفهوم در اندیشه او دچار تطور شد
بیژن جزنی از رهبران چریکهای فدایی خلق محسوب میشود. او به دلیل رشد در خانوادهای سیاسی و متمایل به حزب توده از همان دوران کودکی با فعالیتهای سیاسی آشنا بود و حتی قبل از کودتای 28 مرداد 1332 با حزب توده ارتباط داشت. جزنی تا قبل از کودتا در سازمان دانشآموزی حزب توده فعال بود. او بعد از کودتا در آذر 1332 به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت و بعد از مدتی آزاد میشود. بیژن در سال 1338 در رشته فلسفه پذیرفته میشود. جزنی در اوایل دهه 1340 همزمان با باز شدن فضای باز سیاسی در قالب جبهه ملی به فعالیت سیاسی میپردازد. او یکبار در سال بهمن 1339 و در زمانی که در بخش دانشجویی جبهه ملی فعال بود، دستگیر میشود و به زندان میرود. همچنین وی در دهه 1340 ادامه تحصیل میدهد و رساله خود را درباره انقلاب مشروطه و نیروهای مؤثر بر آن مینویسد.1
بیژن جزنی در زمان فعالیت در جبهه ملی دوم با مخالفت برخی از رهبران این جبهه مواجه میشود؛ بهطوریکه با مخالفت شاپور بختیار اجازه راهیابی به کنگره جبهه ملی در سال 1341 را نمییابد، اما او کوتاه نیامده و افراد ناشناختهای را که در گذشته به حزب توده تمایل داشتند مانند مجید احسن و ایرج واحدیپور را به کنگره میفرستد. او در خرداد 1343 به دلیل مشارکت در تهیه و توزیع نشریه «پیام دانشجو» دستگیر شده و تا بهمن 1344 در زندان بود. جزنی بعد از آزادی از زندان با توجه به فعالیتی که در گروه مخفی رزمآوران داشت، فعالیتهای مخفی سیاسی را با تمایل به مبارزه مسلحانه شروع میکند؛ بااینحال در سال 1346 دستگیر و زندانی میشود. او در زندان بیکار ننشسته و شروع به نظریهپردازی و تدوین هویت مبارزه و برنامهدار برای چریکها میکند. بااینحال رژیم وی را در سال 1354 بهتلافی ترور یکی از مسئولان نظامی توسط چریکهای فدایی خلق تیرباران میکند.2
«ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻨﺒﺶ ﺿﺪ اﺳﺘﻌﻤﺎری و آزادیبخش ﺧﻠﻖ اﯾﺮان و عمدهترین وﻇﺎﯾﻒ کمونیستهای اﯾﺮان در ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﻨﻮﻧﯽ» از اولین تلاشهایی بیژن جزنی برای تدوین هویت مبارز است. او سعی کرد تا در این جزوه با مروری بر تاریخ معاصر ایران به مهمترین مسائل و دغدغههای چریکها پاسخ دهد. جزوه با بررسی دلایل پیروزی کودتای 28 مرداد 1332 شروع و در ابتدا عنوان میشود که هرچند از دید ناظر غیر کمونیست همه گروهها مسئول پیروزی این کودتا هستند، اما آنها نقش حزب کمونیست را بیشتر میدانند. از نظر جزنی بیتحرکی حزب توده و تلاش نکردن برای ایجاد جنبش مسلحانه علیه کودتاگران از دلیل تثبیت حکومت کودتا بوده است.3
بیژن جزنی با مروری بر اصلاحات انجامشده از سوی حکومت در دهههای 1330 و 1340 با آوردن مثالهایی از سرکوب اعتراضات مختلف مانند اعتصاب 21 آبان 32 و 16 آذر 32 و 1 بهمن 1340، اساس حکومت را استبدادی و سرکوبگر دانسته که امیدی به اصلاح آن نیست و درنهایت عنوان میکند: «اﯾﻦ ﻣﺎﻧﻮرﻫﺎ (اصلاحات انجامشده در حوزه اقتصادی و اجتماعی) ﺗﺤﻮل در رژﯾﻢ ﻧﯿﺴﺖ و ﺟﻬﺖ اﺻﻠﯽ و ﺿﺪ ﻣﻠﯽ و ﺿﺪ دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﮏ رژﯾﻢ ﺷﺎه دﺳﺘﺨﻮش هیچگونه ﺗﻐﯿﯿﺮی ﻧﮕﺸﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﻀﺎد ﺧﻠﻖ و رژﯾﻢ ﺷﺎه در ﭼﻨﺎن ﺣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اداﻣﻪ ﺣﯿﺎت رژﯾﻢ ماهیتا واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ روش اﺧﺘﻨﺎق و اﺳﺘﺒﺪاد اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻬﺖ در ﻫﯿﭻ ﻣﻮردی دﯾﺪه ﻧﺸﺪه ﮐﻪ رژﯾﻢ ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺟﻨﺒﺶ ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ و وﺳﻌﺖ و ﺣﺘﯽ ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع خواستهها از روش دﯾﮕﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ».4
همین دیدگاه جزنی سبب میشود تا او شیوه مبارزه مسلحانه را برای مقابله با رژیم پهلوی پیشنهاد کند. بااینحال چندی بعد از شروع مبارزات مسلحانه درحالیکه برخی تصور میکردند بعد از مدتی موج مبارزه مسلحانه به مردم میرسد، در عمل چنین اتفاقی روی نداد. جزنی احساس میکرد که سوق یافتن مردم به مبارزه مسلحانه بهصورت خودکار میسر نخواهد شد؛ ازاینرو با نگاشتن جزوه «چگونه مبارزه مسلحانه تودهای میشود»، سعی کرد به این سؤال پاسخ دهد.
هرچند جزنی تا حدودی متوجه شده بود که برخلاف تصور اولیه چریکها، مردم جذب فعالیتهای مسلحانه نشدهاند، اما نگاه مارکسیستی مانع پی بردن دلیل اصلی بیرغبتی مردم به چریکها توسط او شد. برخلاف تصور جزنی مهمترین دلیل روی نیاوردن مردم به چریکها به مسائل فرهنگی جامعه ایران برمیگشت
جزنی در ابتدای جزوه میگوید که در زمانی که هنوز جنبش مسلحانه علنی نشده بود ﺗﻤﺎﻡ کوششهای ﺗﺌﻮﺭﻳﻚ گروههای ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺻﺮﻑ ﺍﻳﻦ میشد ﻛﻪ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﺫﻫﻨﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺟﻨﺒﺶ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﻭ ﺗﺤﺮﻙ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺬﺍﺭ ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺪﺍﺭﻙ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺍﻳﻦ گروهها ﻭ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺍﻥ آنها ﺑﺒﺨﺸﻨﺪ، اما امروز باید توجه ما به این باشد که چگونه میتوانیم جنبش را تودهای بکنیم.5 جزنی این وظیفه را متوجه گروه پیشاهنگ کرده و تأکید میکند وظیفه پیشاهنگ کوتاه کردن مدت رکود مبارزاتی است. پیشاهنگ باید با در پیش گرفتن استراتژیهای مناسب زمان رکود را به حداقل ممکن برساند، اما سؤال جزنی این است که چرا اصلا تودهها دچار رکود میشوند؟ او میگوید: «ﺣﺎﻻﺕ تودهها ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻭ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺟﻨﺒﺶ ﺗﺤﺖ تأثیر ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻋﻴﻨﻲ ﻭ ﺫﻫﻨﻲ ﺍﺳﺖ. شرایط عینی، نظام تولیدی مجموعه عوامل زیربنایی جامعه است. شرایط ذهنی تابع عوامل عینی است که بهنوبه خود در آنها تأثیر میگذارد. ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺍﻧﻘﻼﺑﻲ ﺗﺤﺖ تأثیر ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺫﻫﻨﻲ ﻭ ﻋﻴﻨﻲ، تودهها تهاﺟﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ضد نظام ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻭ ﺭﮊﻳﻢ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ ﺁﻥ ﺁﻏﺎﺯ میکنند. ﭼﻨﺎنچه ﺍﻳﻦ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺍﻩ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻋﻴﻨﻲ ﺑﻪ ﺭﺷﺪ ﻻﺯﻡ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺧﻮﺍﻩ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﻋﺎﻣﻞ ﺫﻫﻨﻲ مثلا ﻓﻘﺪﺍﻥ ﭘﻴﺸﺎﻫﻨﮓ ﺍﻧﻘﻼﺑﻲ ﻋﺎﻣﻞ ﺷﻜﺴﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺟﻨﺒﺶ سرکوبشده، ﻧﻮﻣﻴﺪﻱ ﺍﺯ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻭ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﺮ تودهها ﺣﺎﻛﻢ میگردد».6
سیر تحولات فکری بیژن جزنی آنچه یک انقلابی باید بداند: هدف اصلی طرح مشی مسلحانه و پیریزی چهارچوب استراتژیک و تاکتیک کلی جنبش مسلحانه است. در این اثر به نظر او مبارزه مسلحانه پیشاهنگ با شروع جنبش و سپس تداوم آن در شهر و روستا به جنبش تودهای منجر میشود مبارزه مسلحانه چگونه تودهای میشود: بیژن جزنی در این کتاب سعی کرد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه مبارزات تودهای میشود. در این کتاب او پیشنهاد داد از منافع صنفی و اقتصادی طبقات کارگری و سایر گروههای اجتماعی به سود تودهای شدن جنبش استفاده گردد؛ مانند اعتراضات حقوق و مطالبات صنفی نبرد با دیکتاتوری: جزنی در این کتاب برخلاف نظرات قبلی خود نوشت: بسیج مردم به معنای مسلح شدن آنان و یا تودهای شدن مبارزه مسلحانه نیست. فعلا باید با ترکیبی از مبارزه مسالمتآمیز با مبارزه قهرآمیز پیشاهنگ مردم را بسیج کند. او در این کتاب مفهوم بسیج تودهها علیه رژیم را جایگزین تودهای شدن مبارزات مسلحانه کرد
هرچند جزنی تا حدودی متوجه شده بود که برخلاف تصور اولیه چریکها، مردم جذب فعالیتهای مسلحانه نشدهاند، اما نگاه مارکسیستی مانع پی بردن دلیل اصلی بیرغبتی مردم به چریکها توسط او شد. برخلاف تصور جزنی مهمترین دلیل روی نیاوردن مردم به چریکها به مسائل فرهنگی جامعه ایران برمیگشت. درحالیکه جامعه ایران مذهبی است، چریکها این مسئله را نادیده انگاشته و سعی داشتند تا با استفاده از یک اندیشه ضد دینی مانند مارکسیست آنها را وادار به مبارزه با رژیم پهلوی کنند. البته باید به این مسئله اشاره کرد که بیژن جزنی در آن زمان جزو معدود کمونیستهایی بود که با رصد جامعه تا حدودی پی برده بود که آینده مبارزات به مذهب پیوند خواهد خورد.
بیژن جزنی با استناد به نهضت 15 خرداد استدلال میکند که در حال حاضر این امام خمینی است که قادر به ایجاد بسیج اجتماعی برای ایجاد انقلاب است. او استدلال میکند که مقاومت در برابر دیکتاتوری فردی و فشارهای روزافزون سیستم سرمایهداری وابسته ـ محافظهکار و حمایت از نیروهای مخالف رژیم از جمله ویژگیهای نهضت 15 خرداد به رهبری آیتالله خمینی است. همین مسائل باعث میشود تا در آینده ایشان نبض جنبش انقلابی ایران را به دست بگیرد.7
سرخوردگی جزنی از تودهای نشدن مبارزات مسلحانه سبب شد تا او در کتاب «نبرد با دیکتاتوری» برخلاف نظرات قبلی خود بنویسد بسیج مردم به معنای مسلح شدن آنان و یا تودهای شدن مبارزه مسلحانه نیست. او تأکید میکند که تودهای شدن نبرد مسلحانه مربوط به مرحله بعدی است، اما این مراحل را توضیح نمیدهد. به نظر میرسد بیژن جزنی در جزوه «مبارزه مسلحانه چگونه تودهای میشود»، هنوز به تودهای شدن مبارزات امیدوار بوده، اما در کتاب «مبارزه با دیکتاتوری» دیگر به تودهای شدن مبارزات مسلحانه توجه چندانی ندارد و بهجای آن مفهوم بسیج تودهها علیه رژیم را به خدمت گرفته است. او میگوید که بسیج تودهها لزوما به معنای مسلح شدن آنها نیست. بسیج تودهها یک قیام سیاسی علیه دیکتاتوری شاه است.8
درمجموع بررسی اندیشههای بیژن جزنی نشان میدهد که سرخوردگی او از امکان اصلاح حکومت همزمان با بیتحرکی و انفعال حزب توده سبب شد تا او تصور کند که تنها راه مبارزه با رژیم پهلوی دست بردن به سلاح است. بااینحال بعد از شروع مبارزات مسلحانه او متوجه شد که این روش نمیتواند، آنگونه که او تصور میکرد، مبارزات را مردمی کند ازاینرو در اواخر عمر در برخی از نظرات خود تجدید نظر کرد.
پی نوشت:
1. انوش صالحی، اسم شب سیاهکل، تهران، انتشارات نگاه، صص 182-183.
2. همان، صص 184-185.
3. بیژن جزنی، ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻨﺒﺶ ﺿﺪ اﺳﺘﻌﻤﺎری و آزادﯾﺒﺨﺶ ﺧﻠﻖ اﯾﺮان و ﻋﻤﺪهﺗﺮﯾﻦ وﻇﺎﯾﻒ ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖﻫﺎی اﯾﺮان در ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﻨﻮﻧﯽ، بیجا، سازمان اتحاد فداییان خلق، 1382، ص 2.
4. همان، ص 5.
5. بیژن جزنی، چگونه مبارزه مسلحانه، تودهای میشود، بیجا، سازمان اتحادیه فداییان خلق ایران، 1381، صص 1-2.
6. همان، ص 3.
7. بیژن جزنی، تاریخ سی سال اخیر، سازمان چریکهای فدایی خلق، بیجا، بیتا، ص 144.
8. حسین میرزایی، «در اندیشه پای دوم جنبش» (تأملی درباب تلاش جزنی برای بازتعریف جنبش مسلحانه ایران)، مهرنامه، ش 41 (اردیبهشت1394)، ص 199. https://iichs.ir/vdchwwnz.23niqdftt2.html