مبارزه دانشجویان ایرانی خارج از کشور علیه رژیم پهلوی با نام سازمان «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» پیوند خورده است، اما در این میان بودند تشکل‌هایی که پیش از ملحق شدن به کنفدراسیون، یک سازمان مستقل مخالف رژیم پهلوی به شمار می‌آمدند
بررسی نقش دانشجویان خارج کشور در سقوط رژیم پهلوی
 
مقدمه
پس از کودتای 28 مرداد و با حاکم‌شدن جو خفقان و سرکوب تحت حمایت آمریکا، شیوه عمل و ساختار حکومت پهلوی، امکان هرگونه مشارکت سیاسی فعالانه را از گروه‌های سیاسی گرفت. در چنین شرایطی بخش عمده گروه‌های مخالف سیاسی، فعالیت خود را به خارج از مرزهای ایران منتقل کردند. بسیاری از سران و اعضای اصلی حزب توده و فعالان چپ‌گرا که با دستگیری و یا  اعدام همفکرانشان مواجه شده بودند، برای ادامه فعالیت به مسکو یا اروپای شرقی پناه بردند. با آغاز نهضت اسلامی و تبعید امام خمینی(ره) از ایران، قطب دیگری از مبارزه در خارج از کشور با محوریت گروه‌های اسلامی شکل گرفت. فعالان وابسته به جبهه ملی نیز با شدت و قوت کمتری نسبت به دو گروه اخیر، در خارج از کشور فعالیت داشتند.
 
در اوایل دهه 1340ش، با توجه به افزایش حضور دانشجویان ایرانی در کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا، رویکرد جدیدی از روشنگری علیه رژیم پهلوی در خارج از کشور شکل گرفت که محوریت آن با دانشجویان ایرانی بود. یکی از قطب‌های جنبش دانشجویی علیه رژیم شاه به دانشجویان ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا تعلق داشت؛ جریانی که ابتدا زیر سایه فعالان دانشجویی مقیم اروپا بود و به‌تدریج نقش خود را در جریان مبارزه پررنگ کرد.
 
تشکیل کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور
برخی ناظران خارجی، مخالفت‌های دانشجویان ایرانی مقیم خارج را رکن مهم ائتلاف گروه‌های مبارز در مسیر انقلاب اسلامی می‌دانند. از جمله این افراد می‌توان به پرویز راجی، آخرین سفیر شاه، در انگلستان و ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا در ایران، و حتی خود محمدرضا پهلوی اشاره کرد.1
 
مبارزه دانشجویان ایرانی خارج از کشور علیه رژیم پهلوی با نام سازمان «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» پیوند خورده است. این کنفدراسیون، ثمره گروهی از محافل سیاسی دانشجویان ایرانی بود که در اواخر دهه 1330 در خارج از کشور فعالیت داشتند. در سال 1339 در اروپا سه گروه «فدراسیون دانشجویان ایرانی در آلمان فدرال و برلن غربی»، «انجمن دانشجویان ایرانی در فرانسه» و «فدراسیون انجمن‌های دانشجویان ایرانی در انگلستان» فعالیت می‌کردند. فعالان این سه گروه با حزب توده و جبهه ملی ارتباط داشتند. فعالیت آنها بیشتر رنگ و بوی دفاع از آزادی‌های سیاسی و روشنگری درباره اقدامات سرکوب‌گرایانه رژیم پهلوی داشت.
 
در آخرین روزهای فروردین سال 1339ش نمایندگانی از این سه گروه در شهر «هایدلبرگ» آلمان گرد آمدند و تصمیم گرفتند که هر سه گروه تحت عنوان «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا» ائتلاف کنند.2 کنفدراسیون نخستین کنگره خود را در دی‌ 1339ش همان سال در لندن برگزار کرد و دو شعبه جدید را نیز در سوئیس و اتریش به عضویت پذیرفت. کنگره دوم در دی‌ماه سال 1340ش در کوی دانشگاه پاریس تشکیل شد.
 
در این کنگره بود که «سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» نیز به این ائتلاف پیوست. علاوه بر سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران نیز که وابسته به جبهه ملی بود، به این کنگره پیوست. به این ترتیب، متولیان این تشکیلات، درصدد برآمدند از آن به عنوان کنفدراسیون جهان یاد کرده و خود را تنها نماینده دانشجویان ایرانی داخل و خارج از کشور معرفی کنند.3
 
«سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا»؛ از وابستگی به رژیم تا مخالفت فعالانه
«سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» در سال 1331ش تأسیس شده بود. کار این نهاد، سازمان‌دهی و تأمین مالی فعالیت‌هایی بود که در این کشور به نفع حکومت شاه رقم می‌خورد. بودجه آن از سوی سفارت ایران در آمریکا و انجمن دوستان آمریکایی خاورمیانه تأمین می‌شد. در سفر محمدرضا پهلوی به آمریکا در سال 1337 او به عنوان رئیس افتخاری این سازمان انتخاب شد. بااین‌حال اعضای انجمن را طیف متفاوتی از دانشجویان  تشکیل می‌دادند و همه آنها در مسیر اهداف سفارت ایران قرار نداشتند.
 
در شهریور سال 1339 هفده دانشجوی ایرانی به سرپرستی صادق قطب‌زاده و محمد نَخشب تظاهراتی علیه شاه در مقابل ساختمان سازمان ملل در نیویورک ترتیب دادند که با وجود تعداد کم حاضران، خبر این تظاهرات بازتاب گسترده‌ای داشت. یک ماه بعد، اردشیر زاهدی، داماد شاه و سفیر ایران در آمریکا، در کنگره دانشجویان ایرانی در ایالت میشیگان با اشاره به این اتفاق، دانشجویان حاضر در آن را «مصدقی‌های وطن‌فروش» نامید، اما حاضرین در جلسه با هدایت قطب‌زاده علیه زاهدی شعار داده و جلسه سخنرانی او را به هم زدند. این اتفاق باعث شد بودجه سازمان قطع شود. در نتیجه این اقدام، انجمن دانشجویان از زیر سیطره سفارت خارج شد و گذرنامه دانشجویان مخالف رژیم ازجمله صادق قطب‌زاده نیز تمدید نشد.4 به این ترتیب «انجمن دانشجویان ایرانی در  آمریکا» پیش از آنکه به «کنفدراسیون دانشجویان اروپا» ملحق شود، یک سازمان مستقل مخالف رژیم پهلوی بود.
 
بعد از 15 خرداد 1342 مشخص شد هرگونه تغییری فقط از طریق سرنگونی قهرآمیز رژیم میسّر است. دراین‌میان مخالفان خارج از کشور نیز می‌توانستند روی جمعیت فزاینده دانشجویان خارج از کشور حساب کنند. از میانه دهه 1340ش، با افزایش درآمدهای نفتی رژیم از یک‌سو و گسترش ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر، دانشجویان زیادی راهی این کشور شدند. در سال 1357‌ش حدود صدهزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل می‌کردند. طبق برآورد مطبوعات آمریکایی از این تعداد بین چهل تا پنجاه‌هزار نفر در ایالات متحده آمریکا مشغول تحصیل بودند.5
 
قیام مردمی 15 خرداد به رهبری امام خمینی(ره) در قامت مرجعی انقلابی، باعث شد در کنفدراسیون دانشجویان، کفه ترازو به سمت دانشجویان دارای علائق مذهبی سنگین شود و آنها بین خود و سیاسیون غیرمذهبی کنفدراسیون فاصله ایجاد کردند؛ درحالی‌که تا پیش از آن، گفتمان دانشجویان توده‌ای و ملی‌گرا کاملا غلبه داشت.
 
از سوی دیگر، آنها به این نتیجه رسیدند شیوه مبارزه باید به نبرد مسلحانه تبدیل شود. موفقیت‌های انقلابیون الجزایر و کوبا آنان را به فکر دستیابی به اسلحه و آموزش جنگ‌های چریکی انداخت.6 به این ترتیب فعالان دانشجویی دانشگاه‌های آمریکا همچون مصطفی چمران، ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده مدام بین ایران و کشورهایی همچون لبنان، فلسطین و الجزایر در رفت‌وآمد بودند تا از تجربیات گروه‌های چریکی این کشورها بهره‌مند شوند.
 
در آخرین روز مردادماه درحالی‌که شاه با لیندون جانسون ملاقات می‌کرد، دانشجویان معترض در برابر کاخ سفید با پلیس درگیر شدند. روز بعد تعدادی از آنها موفق شدند از صفوف پلیس گذشته و به اتومبیلی که شاه را به کنگره می‌برد حمله کنند. به نظر می‌رسید دورانی که «سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» با فعالیت‌های مطبوعاتی و نامه‌نگاری، از دولتمردان آمریکا و دیگر کشورهای غربی می‌خواستند که در حمایت از  رژیم شاه تجدیدنظر کنند، به پایان رسیده بود
 
به موازات این فرایند، فعالان دانشجویی اروپا و آمریکا رابطه خود با امام خمینی را تقویت کرده و به نوعی نقش رابط میان رهبر انقلاب و بدنه دانشجویان را ایفا کردند. در سال 1344ش مصطفی چمران به همراه ابراهیم یزدی و محمد توسلی به دیدار امام خمینی(ره) رفتند و در نامه‌ای ضمن حمایت از مبارزات ضد‌استبدادی، ورود ایشان را به نجف تبریک گفتند.7
 
در مردادماه سال 1346 (اوت 1967م) و در جریان سفر محمدرضا پهلوی به آمریکا، سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا در نشریات خود به‌شدت به سیاست‌های شاه اعتراض کرده و در واکنش به این سفر و نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد، چند تجمع برگزار کردند.
 
در آخرین روز مردادماه درحالی‌که شاه با لیندون جانسون ملاقات می‌کرد، دانشجویان معترض در برابر کاخ سفید با پلیس درگیر شدند. روز بعد تعدادی از آنها موفق شدند از صفوف پلیس گذشته و به اتومبیلی که شاه را به کنگره می‌برد حمله کنند. به نظر می‌رسید دورانی که «سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» با فعالیت‌های مطبوعاتی و نامه‌نگاری، از دولتمردان آمریکا و دیگر کشورهای غربی می‌خواستند که در حمایت از رژیم شاه تجدیدنظر کنند، به پایان رسیده بود.8  
 
تأثیرپذیری دانشجویان مسلمان از گفتمان امام خمینی (ره)
در ادامه، چمران و یزدی به فکر ایجاد تشکیلاتی افتادند تا فارغ از محدودیت‌های کنفدراسیون، به گفتمان اسلام انقلابی مدنظر امام خمینی نزدیک باشد. در سال 1348ش مصطفی چمران، صادق قطب‌زاده، ابراهیم یزدی محمد توسلی و پرویز امین «انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی» را تأسیس کردند؛ سپس صادق طباطبائی، بنی‌صدر، حسن حبیبی و جمعی دیگر نیز به آنها پیوستند.
 
در آمریکا، ابراهیم یزدی فعال‌ترین عنصر سازمان‌دهی این انجمن بود. آنها پس از اتحاد با انجمن‌های اسلامی دانشجویان در فرانسه، آلمان، اتریش و دیگر کشورهای اروپایی سازمانی به نام «اتحادیه انجمن‌های اسلامی در اروپا» ایجاد کردند. اتحادیه انجمن‌های اسلامی هر سه ماه یک‌بار نشریه‌ای به نام «مکتب مبارز» منتشر می‌کرد. در شماره دوازده این نشریه که هم‌زمان با محرم و صفر 1391 (فروردین 1350ش) منتشر شد، هدف از انتشار آن شناخت و شناسایی چهره واقعی اسلام عنوان شد. مقالات اساسی این نشریه، نیز بیشتر در زمینه اسلام‌شناسی، نیروهای اسلامی و راه‌های هماهنگی آنها، اتحاد اسلامی و ظرفیت اسلام در زمینه تأسیس نظام‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بود؛9 مسائلی که دقیقا هم‌عرض آموزه‌های امام خمینی(ره) در قالب نظریه ولایت فقیه بود که هم‌زمان در نجف تدوین و تدریس می‌شد. این موضوع خود نشان‌دهنده تأثیرپذیری این تشکل از گفتمان امام خمینی است.
 
انجمن‌های اسلامی دانشجویان در آمریکا در این سال‌ها در سایه گفتمان نهضت آزادی بود. این انجمن همچنین  نشریه «پیام مجاهد» را به عنوان ارگان نهضت آزادی منتشر می‌‌کرد. در اوایل دهه 1350، شمارگان این نشریه به حدود شش‌هزار نسخه رسید و اغلب در اروپا هم تجدید چاپ می‌شد. محتوای آن نیز بیشتر در زمینه ارتقای  دانش سیاسی جوانان بر پایه ایمان مذهبی بود.10
 
نشریات انجمن اسلامی آمریکا برای نجف محل سکونت امام خمینی ارسال می‌شد و اطرافیان امام نیز بیانیه‌ها و سخنرانی‌هایی که در نجف ایراد می‌شد برای انجمن‌های اسلامی مقیم آمریکا و کانادا می‌فرستادند.11 امام خمینی در نامه‌ها پیام‌ها و دیدارهایش مدام مؤلفه‌های تعامل و همکاری سیاسی را به اعضای کنفدراسیون، که میانه دهه 1340 به بعد گرایش‌های چپ‌گرایانه پیدا کرده بودند و به‌تدریج شکل گروه‌های مارکسیستی آشکار به خود می‌گرفتند، تذکر می‌داد.12
 
مبارزات چندمنظوره در جنبش دانشجویی خارج از کشور
در سال‌های میانی دهه 1350، مصطفی چمران، ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده سه چهره کلیدی انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا بودند. چمران ضمن ارتباط مؤثر با فعالان انقلابی، بیشتر در پی ایجاد تشکیلات و آموزش‌های چریکی در لبنان و فعالیت‌های اجتماعی در این کشور بود. قطب‌زاده هم با سفر به کشورهای مختلف خاورمیانه در کنار صادق طباطبائی، نقش رابط میان رهبر انقلاب و دانشجویان ایرانی آمریکا و اروپا را داشت.
 
یزدی نیز در سازمان‌دهی و اداره انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا فعال بود. او در بوستون یک دفتر انتشارات تأسیس کرد و کتاب‌ها و نشریات اسلامی را در نقاط مختلف دنیا پخش می‌کرد. از سال 1353ش کتاب‌هایی که اجازه چاپ و انتشار آنها در ایران داده نمی‌شد در این مرکز به زبان‌های مختلف چاپ می‌شد؛ از جمله سخنرانی‌های امام خمینی در نجف، چند اثر از علی شریعتی، مهندس بازرگان، آیت‌الله طالقانی در آنجا چاپ شد. عمده هزینه این فعالیت را بازاریان تهران تأمین می‌کردند.13
 
اغلب این چهره‌ها و تعداد زیادی از فعالان دانشجویی، سرانجام با هجرت امام خمینی از نجف به پاریس به ایشان پیوستند. آنها در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در ایجاد ارتباط رسانه‌ای میان رهبر انقلاب و رسانه‌ها و محافل غربی نقش‌آفرین بودند. البته با پیروزی انقلاب اسلامی، هر کدام از آنها رویکرد سیاسی و سرنوشت متفاوتی پیدا کردند.
 
سفری که با تظاهرات دانشجویان به کام شاه تلخ شد!
شاید آخرین و جنجالی‌ترین اقدام دانشجویان مخالف رژیم پهلوی در آمریکا، آخرین سفر محمدرضا پهلوی به ایالات متحده آمریکا در آبان سال 1356ش باشد.
 
هنگام دیدار رسمی محمدرضا پهلوی از کاخ سفید و ملاقات با جیمی کارتر، حدود هزار دانشجو از گروه‌های مخالف رژیم، تظاهرات مشترکی را در نزدیکی کاخ سفید ترتیب دادند. در برخورد میان دانشجویان، پلیس واشنگتن و جمعی از هواداران رژیم که از سوی سفارت سازماندهی شده بودند، 92 دانشجو و 20 پلیس مجروح شدند. معترضان خشمگین، صفوف پلیس را درهم شکسته و به ساختمان کاخ سفید نزدیک شدند. پلیس آمریکا برای متفرق‌کردن آنها از گاز اشک‌آور استفاده کرد، اما جریان باد باعث شد تا اثرات این گاز به محوطه کاخ سفید برسد؛ در نتیجه، شاه و کارتر با چشمانی اشک‌بار مراسم را به پایان بردند. تصاویر این رخداد در رسانه‌های تصویری و مکتوب انعکاس فراوانی داشت و عملا نشان‌دهنده وضعیت رژیم پهلوی در برابر اعتراضات گسترده دانشجویی در خارج از کشور و البته یک پیش‌بینی از وقایع آینده ایران بود.
 
نتیجه
در میانه دهه 1340، فعالیت سیاسی دانشجویان ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا، با تأسیس «انجمن اسلامی دانشجویان اروپا و آمریکا» از سایه کنفدراسیون دانشجویان بیرون آمد. این وضعیت، به فعالیت‌های این دسته از دانشجویان خصلت انقلابی بخشیده و آن را به گفتمان امام خمینی(ره) نزدیک کرد. در این میان، افزایش تعداد دانشجویان ایرانی در آمریکا از یک‌سو و انسداد سیاسی در ایران از سوی دیگر، گستره و عمق فعالیت آنان را بیشتر کرد. اغلب چهره‌های فعال در مبارزات دانشجویان ایرانی در آمریکا از جمله ابراهیم یزدی، مصطفی چمران و صادق قطب‌زاده اگرچه از اعضای دانشجوی نهضت آزادی بودند، اما در سال‌های دهه 1350 ارتباط مستمری با امام خمینی برقرار کرده و در گفتمان انقلاب اسلامی تعریف شدند. باید گفت نقش اقدامات دانشجویان مبارز در آمریکا، در ایجاد فضای رسانه‌ای و روانی علیه رژیم پهلوی و رساندن پیام امام خمینی به رسانه‌ها و محافل سیاسی غربی قابل‌توجه بود.
 
محمدرضا پهلوی و فرح دیبا در سفر به آمریکا (در حیاط کاخ سفید)
به‌کار رفتن گاز اشک‌آور علیه تظاهرکنندگان ایرانی ضد شاه مقابل کاخ سفید واشنگتن به قدری فضای کاخ را آلوده کرد 
که شاه در کنار تریبون ایراد سخنرانی مجبور به پاک کردن اشک خود با دستمال شد
 
پی نوشت:
 
1. افشین متین، «جنبش دانشجویی ایران در خارج از کشور، کنفدراسیون دانشجویان ایرانی/ اتحادیه ملی»، فصلنامه گفتگو، ش 5 (تابستان 1373)، ص 60.
2. حمید شوکت، کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی از آغاز تا انشعاب، تهران، عطایی، 1378، صص 86-90.
3. افشین متین، همان، ص 63.
4. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج‌ساله ایران، ج 1، تهران، رسا، 1379، ص 465.
5. افشین متین، همان، ص 72.
6. غلامرضا نجاتی، همان، ص 470.
7. محمدرضا علم، «بررسی تعامل و مولفه‌های جنبش‌های دانشجویی خارج از کشور بین سال‌های 1342 تا 1357 در روابط با امام خمینی(ره)»، فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، سال ششم، ش 21 (زمستان 1394)، ص 105.
8. افشین متین، همان.
9. غلامرضا نجاتی، همان، ص 477.
10. همان، ص 474.
11. غلامرضا نجاتی، خاطرات بازرگان (شصت سال خدمت و مقاومت)، ج 2، تهران، رسا، 1377، ص 183.
12. محمدرضا علم، همان، ص 108.
13. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج‌ساله ایران، ص 477.
 
  https://iichs.ir/vdcb5fb8.rhbz9piuur.html
iichs.ir/vdcb5fb8.rhbz9piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما