با شکلگیری اتاق اصناف در دوره پهلوی دوم این انتظار وجود داشت که تشکل تازهتأسیس در زمینه ایجاد توازن در بازار و انتقال خواستههای فعالان اقتصادی به دولت و بالعکس فعالیت کند، اما پس از مدتی، فعالیت این تشکل نارضایتی عجیبی بین مردم ایجاد کرد...
با شکلگیری اتاق اصناف در دوره پهلوی دوم این انتظار وجود داشت که تشکل تازهتأسیس در زمینه ایجاد توازن در بازار و انتقال خواستههای فعالان اقتصادی به دولت و بالعکس فعالیت کند. مهمترین وظایف تعریفشده برای اتاق اصناف شامل هماهنگی، همکاری و نظارت بر اتحایههای صنفی، صدور و ابطال پروانه کسب، حل اختلافات و... بود. پس از مدتی که از فعالیت این تشکل گذشت به جای آنکه انتظارات یادشده برآورده شود، نارضایتی عجیبی بین مردم ایجاد شد؛ چرا که «سازمان امنیت میخواست بر اصناف و بازار اختیار مطلق داشته باشد؛ چون به قدرت آنها آشنا بود».1
اصناف و بهویژه بازار نهادی بود که به صورت بالقوه و به دلیل ارتباط با روحانیت در تقابل با رژیم پهلوی قرار داشت؛ «در بین اصناف و بازاریها عدهای هستند که بر اثر اعتقادات مذهبی مبالغ نسبتا زیادی در اختیار مقامات روحانی میگذارند که برحسب معمول قسمت اعظم این وجوه در اختیار مخالفین قرار میگیرد. این افراد بایستی دقیقا شناخته شوند و میزان وجوهی که میپردازند معلوم گردد سپس با دقت هر چه تمامتر و به طور نامحسوس باید درآمدهای حقیقی این طبقه که از آن به میزان زیاد به طبقه روحانیون مخالف پرداخت مینمایند برای سازمانهای وصولی مالیاتی تعیین و سپس رؤسای دارایی و شهرداری محل را وادار نمود که در اخذ مالیات و عوارض شهرداری بهخصوص مالیاتهای معوقه از آنان شدت عمل به خرج دهند.»2
«برای همین سازمان امنیت کوشید از طریق اتاق اصناف، اصناف و بازار را تحت مهمیز قرار دهد. این وضعیت نارضایتی عجیبی بین مردم ایجاد کرد. من [: فلیکس آقایان3] هر کاری کردم موفق نشدم ترتیبی بدهم که این اتاق اصناف در عوض اینکه از حقوق اصناف دفاع بکند، آنها را زجر ندهد و اذیت نکند و آزادشان بگذارد».4
سخنرانی امیرعباس هویدا، نخستوزیر، در دیدار با اعضای اتاق اصناف تهران
شماره آرشیو: 6011-4ع
پی نوشت:
1. تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، مصاحبه با فلیکس آقایان، نوار شماره 1، ص 10.
2. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 6 ، ص 397.
3. فلیکس آقایان، مشاور عالی حقوقی اصناف، بزرگترین قاچاقچی ایرانی مواد مخدر و یکی از مهمترین قاچاقچیان بینالمللی به شمار میآمد. او یکی از نزدیکترین دوستان محمدرضا بود و در اکثر ساعات فراغت او حضور داشت. آقایان مردی هرزه بود که با زنهای کاباره رفتوآمد داشت و اکثر صاحبان و مستخدمین کابارهها تابع محض او بودند. او بزرگترین سازمان مخفی گانگستری را در ایران اداره میکرد و از کابارههای تهران، آبادان، خرمشهر و... حق حساب میگرفت.
4. تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، همان، ص 10. https://iichs.ir/vdca0yn6.49na615kk4.html