«زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی و روایت یک فعالیت موفق فرهنگی» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر

بنیان‌گذاری جامعه تعلیمات اسلامی، نوعی انقلاب فرهنگی بود!

سالروز رحلت زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی، فرصتی مغتنم برای بازخوانی فعالیت‌های فرهنگی‌ای است که توسط وی و پدر ارجمندش زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباسعلی اسلامی صورت پذیرفته است. در گفت‌وشنود پیش روی، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر، از همکاران بنیاد بعثت، دراین‌باره سخن گفته است.
بنیان‌گذاری جامعه تعلیمات اسلامی، نوعی انقلاب فرهنگی بود!
جنابعالی از چه دوره‌ای و چگونه با مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی اسلامی آشنا شدید و این ارتباط، چگونه رفته رفته عمق یافت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده از همان زمانی که در حوزه علمیه بودم، کار فرهنگی را شروع کردم و مدتی در اصفهان و تهران، در چند دانشگاه تدریس می‌‌کردم. همکاری بنده با مرحوم آقای اسلامی(رحمه‌الله)، از بنیاد «بعثت» در بیش از چهل سال قبل شروع شد. تاکنون در این بنیاد، در زمینه تألیف و ترجمه کتب مذهبی، زیاد کار شده و در این اواخر هم، تصمیم گرفتیم به طور جدی روی نهج‌البلاغه کار کنیم. البته آشنایی بنده با ایشان به بیش از پنجاه سال قبل برمی‌گردد. در واقع یک جور قوم و خویشی سببی هم داشتیم.
 
دغدغه اصلی مرحوم اسلامی در حوزه فعالیت‌های فرهنگی چه بود؟
در یک کلام: گسترش فرهنگ و معارف اصیل اسلامی و نشر فرهنگ اهل‌بیت(ع). همچنین ایشان به مسلمانان سایر کشورها، از جمله هند، پاکستان، افغانستان، لبنان و... هم می‌اندیشیدند و معتقد بودند که باید برای آنها هم، محتواهای اصیل اسلامی را تولید کرد؛ به همین دلیل، بنیاد بعثت کتب اسلامی ارزشمندی را به بیست زبان ترجمه و منتشر کرد. موضوع اکثر این کتاب‌ها، فرهنگ اهل‌بیت(ع) بود و ایشان روی این موضوع تمرکز خاصی داشتند.
 
کدام یک از ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی ایشان، در نگاه شما برجسته‌ترند؟
ایشان امید و توکل زیادی داشتند. همیشه می‌گفتند: «همین که حرص و جوش می‌خوریم و دلمان می‌خواهد کارها به نحو احسن انجام شوند، دغدغه شریفی است و ارزش دارد، ان‌شاءالله که مقبول امام زمان(عج) هم قرار می‌گیرد». ایشان با نشاط و امید و عشق فراوان کار می‌کردند و ایمان داشتند که اگر در کار اخلاص وجود داشته باشد، اهل بیت(ع) کمک می‌کنند.
 
مؤسسه نهج‌البلاغه، برخاسته از بنیاد بعثت به‌شمار می‌رود که هم‌اینک، شما مسئولیت آن را به عهده دارید. این تشکیلات از چه مقطعی آغاز به کار کرد؟
در سال 94، در بنیاد «بعثت» تصمیم گرفته شد که مؤسسه نهج‌البلاغه، به شکل متمرکز روی این اثر گران‌بها ــ که پرداخت بدان مهم‌ترین دغدغه مرحوم اسلامی بود ــ کار کند. البته پیش از آن، بزرگانی چون شهید آیت‌الله بهشتی، آیت‌الله مکارم شیرازی و... هم در این زمینه کار کرده بودند، ولی در این مؤسسه تلاش می‌شود که نهج‌البلاغه، از داخل قفسه‌های کتاب وارد زندگی مردم شود و فرمایشات امیرالمؤمنین(ع)، به صورت الگوی عملی جامعه اسلامی دربیاید. مرحوم اسلامی از من خواستند که این مسئولیت را به عهده بگیرم و من هم با کمال میل پذیرفتم و لذا از سال 1394، این همکاری شروع شد. کتاب‌ها و جزواتی هم در این زمینه منتشر شده‌اند؛ یعنی استخراجی موضوعی با تکیه بر مطالب کاربردی در زمینه‌های تعلیم و تربیت، اقتصاد، سیاست، مدیریت، نحوه حکومتداری و... انجام شده است.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر
 
داخل پرانتز، به نظر شما چرا این اثر گران‌بها، در مراکز علمی آن گونه که باید، مورد توجه قرار نمی‌گیرد و تدریس نمی‌شود؟
اتفاقا این، یکی از پرسش‌های اساسی ماست! در دانشگاه‌های ما، خبری از معارف قرآنی و نهج‌البلاغه نیست، درحالی‌که اینها اساس‌نامه‌ها و مرامنامه‌های اصلی اداره یک کشور اسلامی هستند. جرج جرداق مسیحی می‌گوید: من نهج‌البلاغه را بیش از دویست بار خوانده‌ام! مسیحی دیگری می‌‌گوید: اگر امروز شخصِ امیرالمؤمنین(ع) تدریس می‌کردند، صدها پروفسور و استاد پای درس ایشان می‌نشستند! مسیحیان دانشور درباره نهج‌البلاغه، این‌ گونه اظهارنظر می‌کنند و آن وقت نظام آموزشی ما ــ که بیش از چهل سال است که داعیه‌دار فرهنگ اسلامی است و می‌خواهد حکومت علوی را به دنیا بشناساند ــ از کنار این گنج‌های ماندگار، این گونه عبور می‌کند! در دانشگاه‌های ما، دروس انسانی غرب تدریس می‌شوند. متأسفانه مکتب، سیره و سیاست اهل بیت(ع) در عرصه فرهنگی ما مهجور مانده است! اگر ما مدیرانی را با شیوه‌نامه امیرالمؤمنین(ع) تربیت کرده بودیم، امروز جامعه ما در زمینه‌های مختلف، گرفتار این همه معضل نبود! مدیری که با فرهنگ قرآن و نهج‌البلاغه تربیت می‌شود و شکل می‌گیرد، گرفتار رانت و خرید و فروش ارز و دلار و سکه نمی‌شود! در این زمینه ائمه جماعات و جمعه هم، کوتاهی می‌کنند. باید در همه مساجد و نیز مراکز علمی و فرهنگی، نهج‌البلاغه تدریس شود. در نمازهای جمعه ما، کدام خطبه ایراد شود که از خطبه‌های نهج‌البلاغه، کوبنده‌تر و هیجان‌انگیزتر باشد؟ این کارها کم و بیش انجام می‌شوند، اما به صورت مستمر و جریانی نیستند! باید جریان تدریس نهج‌البلاغه و کاربردی کردن آن در آموزش نوجوانان و جوانان، به ویژه در فضای مجازی شکل بگیرد تا این آموزش‌های سرنوشت‌ساز، در متن جامعه نهادینه شود. مرحوم آقای اسلامی تا قبل از سال 1394، در این زمینه فعالیت‌هایی کرده و تألیفاتی را منتشر کرده بودند، اما در سال 1394 به شکل جدی، روی نهج‌البلاغه متمرکز شدند. در این راستا، ما به مدیریت و علمای حوزه علمیه قم و رؤسای دانشگاه‌ها مراجعه کردیم و با شورای عالی انقلاب فرهنگی، مکاتباتی را انجام دادیم. خوشبختانه حرکت‌هایی در این زمینه صورت گرفته‌اند، از جمله همایش بزرگی که به مناسبت چهاردهمین قرن شهادت امیرالمؤمنین(ع)، به شکل باشکوهی در اصفهان برگزار شد. در آن همایش، روی تلاش و کار بیشتر در مورد نهج‌البلاغه تأکید شد.
به‌هرحال، مرحوم آقای اسلامی تا پایان عمر، در این زمینه دغدغه زیادی داشتند. امیدوارم این حرکت ادامه پیدا کند. به عنوان یک نمونه عملی، در یکی از مدارس قدیمی حوزه اصفهان، کار روی نشر فرهنگ نهج‌البلاغه انجام می‌شود و حوزویان و دانشگاهیان، در آن مشغول فعالیت هستند.
 
اشاره کردید که دانشوران مسیحی، عملا ارزش نهج‌البلاغه را بیش از بسیاری از ما درک می‌کنند! در این مورد، مصادیق دیگری را به خاطر می‌آورید؟
امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «هیچ بی‌نیازی‌ای، مانند عقل نیست و هیچ فقری، بدتر از جهل نیست و هیچ ارثی، مثل ادب نیست و هیچ پشتیبانی، چون مشورت نیست...» من این کلمات را روی تابلویی در یکی از میدان‌های لندن دیدم! شما در کدام یک از میدان‌های شهرهای ما چنین چیزی را دیده‌اید؟ یادم هست که درس اسفار را خدمت مرحوم علامه طباطبائی تلمذ می‌کردم. ایشان ادله ملاصدرا در توحید را گفتند و سپس به بحث نهج‌البلاغه رسیدند و فرمودند: استدلالی که امیرالمؤمنین(ع) در این خطبه‌ها برای توحید آورده‌اند، از استدلال همه فلاسفه قوی‌تر است!... متأسفانه به‌رغم توصیه‌های مراجع عظام و رهبر معظم انقلاب، باز هم آن گونه که شایسته است، به نهج‌البلاغه توجه نمی‌شود. نباید به این کارهای اندکی که انجام شده‌اند اکتفا کنیم. نهج‌البلاغه، برادر قرآن است و می‌توان با الگو قرار دادن دستورات کاربردی آن، سعادت دنیا و آخرت جوامع را تأمین کرد.
مرحوم آقای اسلامی از چهل سال پیش، کار روی نهج‌البلاغه را شروع کرده بودند و در این راه، وقت و مال خود را بی‌دریغ صرف می‌‌کردند. ایشان ابدا در قید مادیات نبودند و یک زندگی ساده طلبگی داشتند. پدر ایشان با بنیان‌گذاری جامعه تعلیمات اسلامی، در واقع نوعی انقلاب فرهنگی را به‌وجود آوردند! در دوران رضاخان و فرزندش محمدرضا، با همت بزرگانی چون ایشان، مدارس دینی خوبی تأسیس شدند که فارغ‌التحصیلان آنها، جزء زبده‌ترین مدیران کشور شدند.
 
و سخن آخر؟
برخی مسئولان دستگاه‌های فرهنگی ما، در غفلت به سر می برند! ما می‌خواهیم به دنیا، نمونه یک حکومت دینی شیعه را نشان بدهیم. بنده منکر پیشرفت‌هایی که در زمینه‌های مختلف در این کشور شده است، نیستم، اما هنوز به امیرالمؤمنین(ع) خیلی بدهکاریم! همچنین به خون شهدا و کسانی که برای حفظ حریم‌ها و حرم‌ها ایثار کردند. ما به سلیمانی‌ها و حججی‌ها بدهکاریم! در خاتمه سخن، امیدوارم بنیاد بعثت و همکاران آن، به فعالیت‌های گذشته، با جدیت و وسعت بیشتری ادامه بدهد و مسئولان هم، از این مرکز فرهنگی کارآمد، حمایت‌های لازم را داشته باشند.
https://iichs.ir/vdcaoyn6.49noa15kk4.html
iichs.ir/vdcaoyn6.49noa15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما