اعلام وفاداری نیروی هوایی ارتش به امام خمینی در مدرسه علوی تهران، در عداد مهمترین حوادث روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی است. در گفتوشنود پیآمده، زندهیاد حبیبالله عسگراولادی به بازگویی پارهای از خاطرات و تحلیلهای خویش دراینباره پرداخته است.
حضرت امام هرگز نسبت به وفاداری ارتش به انقلاب، بهرغم تبلیغات سوء و گسترده گروهکها، تردید نداشتند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. با درود و طلب رضوان الهی برای روح مطهر حضرت امام و شهدای انقلاب اسلامی و سلام و ادب خدمت ولی امرمسلمین، در پاسخ به سؤال جنابعالی باید عرض کنم که حضرت امام خمینی از همان ابتدای نهضت، هیچگاه نیروهای مسلح را جدا از مردم، روحانیت و انقلاب اسلامی معرفی نکردند و همیشه میفرمودند: «این سران ارتش هستند که خودفروختهاند و در مقابل مردم میایستند، وگرنه بدنه ارتش از مردم است». ایشان به عوامل بیگانه میتاختند، اما همواره از نیروهای مسلح، با احترام یاد میکردند.
یادم هست که در روز 13 بهمن، یکی از برادران نظامی، نزد من ــ که مسئول ملاقاتها بودم ــ آمد و اجازه ملاقات با حضرت امام خمینی را خواست. کسی او را نمیشناخت و گفت: «پیام مرا به آقا برسانید و بگویید که ما عدهای افسر و درجهدار و سرباز فراری هستیم که با هم ارتباط داریم»... داخل پرانتز عرض کنم که امام در ماههای آخر منتهی به انقلاب، دستور فرموده بودند: «نظامیهایی که نمیخواهند در برادرکشی نیروهای مسلح شریک باشند، اسلحه را زمین بگذارند و فرار کنند!». بسیاری از نظامیها، این امر امام را اطاعت و از خدمت فرار کردند. پیام این برادر ما این بود: «از حضرت امام کسب تکلیف کنید که آیا اجازه میفرمایند که ما یک ارتش رهاییبخش اسلامی درست کنیم؟» من خیلی از این بابت خوشحال شدم و با شوق و ذوق، پیام را به امام خمینی منتقل کردم. امام برخلاف تصور من، برآشفتند و فرمودند: «ارتش ما مسلمان است؛ چند خائن در ردههای بالای ارتش هستند، ولی بقیه آقایان نظامی، همگی در خدمت اسلام و مردم هستند. انشاءالله بهزودی و به مدد خدا، این ارتش رها میشود و همه این آقایان سر کار خودشان برمیگردند. به این آقا بگویید که ما نیاز به ارتش جدیدی نداریم و دست به هیچ کاری نزنند!». حضرت امام از بابت ارتش هیچ نگرانیای نداشتند و معتقد بودند که ارتش، قابل اعتماد است.
روند ریزش ارتش شاهنشاهی از چه مقطعی آغاز شد؟ جنابعالی از این موضوع، چه خاطراتی دارید؟
در شهریور سال 1357، وقتی رژیم از آوردن نیروهای ساواک و گارد به خیابانها نتیجهای نگرفت، تصمیم گرفت نیروهای مسلح را وارد میدان کند. امام خمینی فرمودند: «گل تهیه کنید و در راهپیماییها به ارتشیها بدهید». این کار مردم، بسیار در روحیه برادران ارتشی تأثیر مثبتی گذاشت. شعار مردم در راهپیماییها، مثل گلهایی که به برادران ارتشی تقدیم میکردند، لطیف بود: «برای حفظ قرآن/ ارتش به ما بپیوندید» یا «برادر ارتشی! چرا برادرکشی؟». یادم هست در راهپیمایی عظیم روز عید فطر، سر سهراه ضرابخانه، با سه تانک، راه مردم مسدود شده بود! افسری که آنجا بود رفت و روی تانک ایستاد و خطاب به مردم گفت: «ما افتخار میکنیم که برادر شما هستیم، اما به ما فرمان شلیک دادهاند، اغتشاش نکنید و پراکند شوید!». واقعا اگر ارتش قصد تیراندازی به مردم را داشت، میتوانست خیلیها را به خاک و خون بکشد. از این گذشته، ارتشیها به مردم، نهایت احترام را میگذاشتند. اگر هم اهانت و تعرضی بود، کار ساواکیها بود که دائم به نظامیها تشر میزدند: جلوی مردم را بگیرید! البته کاری از پیش نبردند و بعضا از دست مردم، کتک هم خوردند! ارتشیها حقیقتا در شرایط دشواری قرار گرفته بودند! از یک طرف تمرد از فرمان فرماندهان، برایشان پیامدهای سوئی داشت و از یک طرف، با مردم مواجه بودند. در چنین شرایطی، حضرت امام مدام به ارتش دلداری و روحیه میدادند و از آنها حمایت میکردند.
چنین رفتاری در قبال سیستم نظامی حاکم، در انقلابهای دنیا بینظیر است. ارزیابی جنابعالی دراینباره چیست؟
همین طور است. تمام انقلابها، اولین کاری که کردهاند، فروپاشی سیستم نظامی کشور بوده است! اما امام خمینی به قدری هوشمندانه عمل کردند که حتی رئیس ستاد ارتش، سرلشکر قرهباغی هم قبل از پیروزی انقلاب، کنار کشید و اعلام کرد: ما در این قضایا بیطرف هستیم!
یکی از فرازهای مهم و درخشان عملکرد نیروهای مسلح در روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی، رفتار نیروی هوایی و همافرها در حمایت از امام خمینی است. از فرآیند همکاری نیروی هوایی با انقلاب، چه خاطراتی دارید؟
در قانون مدنی فرانسه، حداکثر فرجه برای اقامت در آن کشور، سه ماه است. امام میفرمودند: «به همین دلیل، من باید حتما در بهمنماه، به ایران بروم!». از نیروی هوایی، با امام تماس گرفته و اطلاع داده شد: ما آمادهایم شما را به هر قیمتی، به ایران بیاوریم! امام فرمودند: «من با کمک فرزندانم در نیروی هوایی، به ایران میروم». ظاهرا ساواک موانعی را ایجاد کرده بود تا نیروی هوایی قادر نباشد حرکتی انجام بدهد و مثلا بتواند پرواز داشته باشد و به پاریس بیاید و حضرت امام را به ایران بازگرداند. امام هم فرمودند: «با ایرفرانس میرویم». یادم هست موقعی که هواپیمای امام در فرودگاه نشست، چند گروه پلیس دور هواپیما را گرفتند، اما درجهداران نیروی هوایی، حرکت آنها را خنثی کردند و سریع اطراف امام را گرفتند و عملا، کنترل اوضاع را بهدست گرفتند! از آن به بعد، فشار رژیم برای کنترل محل تجمعات افراد نیروی هوایی و تک تک آنها، بسیار شدید شد تا جلوی هر نوع تحرک آنان گرفته شود.
حضور همافران نیروی هوایی در روز 19 بهمن 1357 در مدرسه علوی، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب است. از آن روز تاریخی، چه خاطرهای دارید؟
یادم هست در آن روز، حضرت امام خمینی دستور اکید دادند که به هیچ وجه، از چهره همافرها عکس گرفته نشود! از صداوسیما چند نفری آمده بودند که مثل نیروی هوایی، از قبل در پاریس با امام همکاری داشتند. اینها در دورانی که ما در پاریس بودیم، با چنان سرعتی اخبار را به آنجا میرساندند که در ایران، کسی از آن اخبار به آن سرعت، خبردار نمیشد! همین افراد در فاصله 12 تا 22 بهمن، با یک تلویزیون مدار بسته قوی ــ که برد آن تا 45 کیلومتر بود ــ بخش زیادی از مشکلات رسانهای انقلاب را حل کردند.
حرکت همافرهای نیروی هوایی، برایشان پیامدی نداشت؟
حفاظت مدرسه علوی و مدرسه رفاه با سرپرستی آقای ناطق نوری، به قدری ماهرانه ماجرا را برنامهریزی و مدیریت کردند که وقتی عزیزان نیروی هوایی از مدرسه بیرون رفتند، به هیچ وجه دسترسی به آنها ممکن نبود و خودشان هم، بسیار حسابشده و بهسرعت پنهان شدند! این حرکت دلاورانه همافرهای نیروی هوایی، به مردم دل و جرئت و امید زیادی داد و خیالشان تا حد زیادی راحت شد که رژیم، نمیتواند نیروهای مسلح را به مقابله با مردم وادار کند. این حرکت همافرها در بخشهایی از ارتش ــ که هنوز آگاهی کافی به مسائل نداشتن ــ تحول زیادی ایجاد کرد و مؤثرترین گام برای تجدید نظر عده زیادی از نظامیان، در عملکردشان بود.
از رفتار امام خمینی با نظامیان ارتش، چه خاطرهای دارید؟
در روز 27 یا 28 بهمن و چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از برادران نیروی هوایی آمد و درخواست ملاقات کرد. برایش وقت گرفتم و او رفت و به امام خمینی سلام نظامی داد و عرض کرد: شما هر کسی را که به فرماندهی ما انتخاب میکنید، اطاعت از او را بر خود فرض میدانیم، اما فرمانده فعلی لایق انقلاب اسلامی نیست! امام فرمودند: «چه کسی لایق است؟» عرض کرد: تا به حال فکرش را نکردهام! امام فرمودند: «زمانی که چیزی یا کسی را رد میکنید، باید جایگزین او را معرفی کنید، وگرنه متهم به عیبجویی میشوید!» او با احترام نظامی عرض کرد: مرا ببخشید که جسارت کردم! امام فرمودند: «ادای وظیفه را جسارت ننامید. هر اهل ایمانی در یک کشور اسلامی، باید راجع به مسائل کشور احساس مسئولیت و اظهار نظر کند، منتها اظهار نظر و انتقاد باید با قصد اصلاح باشد، عیبجویی به تنهایی هنر نیست، باید راه حل ارائه کرد. شما هم انجام وظیفه کردید؛ نام آن را جسارت نگذارید!»
نیروی هوایی، انصافا شاخص فداکاری بود و مخصوصا هنگام استقبال از امام، تمام خطرات را به جان خرید و در روز 19 بهمن هم، دست به حرکتی بسیار شجاعانه زد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اهداف اصلی گروهکها، انحلال ارتش بود. به رویکرد امام خمینی در این زمینه هم اشارهای داشته باشید؟
البته بعدها کاملا برای مردم مشخص شد که سرنخ این گروهکها، یا در شرق است یا در غرب! مجاهدین خلق، چریکهای فدائی خلق، حزب توده و...، همگی شعار انحلال ارتش را تکرار میکردند و با توجه به اینکه در صداوسیما و رسانههای مختلف نفوذ کرده بودند، در سطح وسیعی غوغاسالاری میکردند و میگفتند: این ارتش و این نیروهای مسلح، میراث رژیم شاه است و باید منحل شود! حضرت امام بهشدت در مقابل این شعارها ایستادگی میکردند و میفرمودند: «اینها شعارهای بیگانهپسند هستند. ارتش پاره تن مردم است...». بعد هم روز 29 فروردین را روز ارتش اعلام فرمودند و برای ارتشیها پیام دادند. در دوران دفاع مقدس هم، با اینکه سپاه و بسیج و کمیته انقلاب اسلامی که از انقلاب جوشیده بودند، نقش مهمی در نبرد داشتند، امام اجازه ندادند نقش ارتش کمرنگ شود و حتی به فرماندهان سپاه و ارتش تذکر میدادند که باید مکمل یکدیگر باشید. در آغاز جنگ تحمیلی، بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا، تلاش میکرد که میان ارتش و سپاه، جدایی بیندازد و نمیتوانست با سپاه کار کند! نهایتا هم دیدید که امام خمینی، فرماندهی کل قوا را از او گرفتند. حضرت امام تا پایان حیات مبارک خود، جایگاه ارتش را بزرگ میداشتند و به آن، احترام میگذاشتند.
جایگاه ارتش را در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب اسلامی، چگونه ارزیابی میکنید؟
پس از رحلت حضرت امام هم، مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، با نهایت درایت، فرماندهی نیروهای مسلح را به عهده گرفتند. شهید صیاد شیرازی میگفت: «بعضی از فرماندهان تصور میکردند که خیلی طول بکشد که حضرت آقا به مسائل نظامی مسلط شوند، اما دیری نگذشت که متوجه شدند ایشان در مسائل مختلف، کارشناسانهترین مواضع را اتخاذ میکنند و با شرایط ارتش، آشنایی دیرپا دارند». امروز به لطف خدا و همت و حمیّت نیروهای مسلح، ارتش ایران یکی از قویترین ارتشهای دنیا و هر لحظه آماده پاسداری از آرمانهای انقلاب اسلامی است. این قدرت در واکنش قدرتهای استکباری نسبت به ایران، تأثیر تعیینکننده دارد.