«استاد سیدهادی خسروشاهی و مرزبانی فرهنگی» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدجمال‌الدین دین‌پرور

فاصله گرفتن از بحران آذربایجان در آغاز انقلاب، از هوشمندی او بود

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدجمال‌الدین دین‌پرور با محقق نامور زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی، نزدیک به نیم‌قرن سابقه مراوده و تعامل داشت. وی در گفت‌وشنودی که در پی می‌آید، به خوانش و تحلیل تلاش‌های فرهنگی آن بزرگ دست زده و آن را جمع‌بندی نموده است.
فاصله گرفتن از بحران آذربایجان در آغاز انقلاب، از هوشمندی او بود
طبعا سؤال نخستین ما این است که جنابعالی از چه مقطعی و چگونه با زنده‌یاد حجت‌الاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده شاید بیش از پنجاه سال با ایشان آشنا و محشور بودم! به همین دلیل، فقدان ایشان برایم بسیار تأثرآور است. ما در چند مؤسسه، با یکدیگر همکاری داشتیم. ابتدا در مدرسه حجتیه قم آشنا و سپس در نشریه مکتب‌ اسلام و مؤسسه در راه حق، همکار شدیم. آن بزرگوار انصافا، در زمینه گسترش فرهنگ اسلام تلاش می‌کرد و من هم به قدر علاقه و وسع، سعی داشتم تا ایشان را همراهی کنم.
 
سیدجمال‌الدین دین‌پرور
 
کدامین ویژگی‌های ایشان، برای شما از  همه برجسته‌تر بودند؟
ایشان از همان ایام طلبگی و جوانی، خود را منحصر به درس و بحث و مطالعات مرسوم حوزوی نکرده بود، بلکه درباره جهان اسلام، بیداری مسلمین، اتحاد مسلمین و مسائل جهانی اسلام، مطالعه، بررسی و فعالیت می‌کرد. در دوران طاغوت ــ که اصولا با این نوع کارها سر عناد داشت ــ ایشان با نوشتن کتاب و مقاله و شرکت در مجالس و گاهی ایجاد این مجالس، وظایفش را به‌خوبی انجام می‌داد. به نظر من، ایشان از بسترسازان فرهنگی انقلاب اسلامی بود.
 
برخی جمع کردن میان وفاداری به مبانی دینی، روزآمدی و گرایش‌های روشنفکری (به مفهوم صحیح و سازگار با دین) را امری ممتنع می‌دانند! به نظر شما، ایشان چگونه توانست این دو را در فکر و فعالیت‌های خویش متبلور کند؟
درست است. آقای خسروشاهی در عین حال که در محافل گروه‌های مختلف شرکت می‌کرد، تعهد مذهبی، روحیه ولایی، توجه به اهل‌بیت(ع)، شرکت در مجالس روضه و توسل را هرگز ترک نکرد و براساس همان روحیه اعتدالی‌ای که داشت، بین این دو طیف حرکت می‌کرد و به‌ویژه به جریان‌های روشنفکری، گرایش افراطی پیدا نمی‌کرد! ایشان هم به جنبه‌های بین‌المللی و موضوعات روز و اخبار جهان اسلام توجه داشت و هم جنبه‌های تعهد مذهبی و توجه به اهل‌بیت(ع) را با خود داشت و تا آخر هم، به همین روش ادامه داد.
همان‌طور که اطلاع دارید، ایشان با متفکران اسلامی در مصر، عراق و جاهای دیگر ارتباط داشت و تلاش می‌کرد آنها را تقویت و کمک کند، از تندروی‌ها و کج‌روی‌ها، پرهیزشان بدهد و در کل، راهنمایی‌شان کند. ایشان با شخصیت‌های جهان اسلام اعم از شیعه و سنی ارتباط داشت و می‌توانست با افراد و افکار مختلف، تعامل برقرار کند و در جهت وحدت جهان اسلام بکوشد. مسئله بیداری اسلامی و نهضت‌های اسلامی، برای او از اهمیت بالایی برخوردار بود.
 
گرایش ایشان در فعالیت‌های فرهنگی، بیشتر چه سمت و سویی داشت و فرآورده آن چه بود؟
مرحوم خسروشاهی به سازماندهی و انسجام در امور فرهنگی، اعتقاد وافر داشت و انصافا در گردآوری منابع و اسناد ارزشمند، تلاش فراوان کرد. آثار مکتوب ایشان اعم از کتب متعدد، مصاحبه‌ها و مقالات، از منابع غنی فرهنگی ما هستند. ایشان با تأسیس مرکز بررسی‌های اسلامی، خدمات ارزشمندی را ارائه کرد و خوشبختانه توانست کتابخانه عظیمی را راه‌اندازی و کتاب‌ها و منابع فراوانی را که در اختیار داشت، در اختیار عموم قرار دهد و برای خود، صدقه جاریه‌ای ایجاد کند.
 
ایشان از نویسندگان دینی و پرسابقه معاصر بودند. با عنایت به پیشینه‌ای که با ایشان داشتید، از چه دوره‌ای دست به قلم بردند؟
از همان دوران طلبگی. ما در حوزه، افراد کمی را داشتیم که می‌توانستند مقاله و کتاب بنویسند، اما ایشان از همان ابتدا می‌نوشت. اهل نبش قبر کردن و ماندن در گذشته هم نبود، بلکه سعی داشت تا با مسائل روز دنیا آشنا شود و تلاش می‌کرد آنها را حل و هضم و به جامعه نیز منعکس کند. نشریات خارجی را مستمرا مطالعه می‌کرد. همواره دنبال پاسخ به این سؤال بود که امروز، مسئله جهان اسلام و مهم‌ترین گرفتاری مسلمانان چیست؟ و دشمنان اصلی اسلام، چه جریان‌ها یا عناصری هستند؟ بعضی‌ها منتظرند زمان بگذارد و امکاناتی فراهم شود تا بتوانند این نوع ایده‌ها را پیاده کنند، ولی ایشان منتظر نمی‌ماند و یک‌تنه کار را شروع می‌کرد و پس از اینکه کار راه می‌افتاد، دیگران را دعوت می‌کرد و جریان را به‌دست آنها می‌سپرد! این فضیلت بزرگی است و متأسفانه کمتر در عناصر فرهنگی ما مشاهده می‌شود.
 
به نظر می‌رسد که ایشان در هیاهوی چالش‌های فکری و سیاسی، مشی معتدلی داشتند. ارزیابی شما دراین‌باره چیست؟
همین طور است. من هیچ‌گاه ندیدم که این بزرگوار، گرفتار تعصب بشود. همیشه یک طور حالت اعتدال و میانه‌روی داشت و می‌توانست در عین پایبندی به اصول، با افرادی با سلیقه‌های متفاوت کار کند. قدرت عجیبی در هماهنگی و همسازی با دیگران داشت که در انجام فعالیت مفید دینی و فرهنگی، بسیار مهم است.
 
سیدجمال‌الدین دین‌پرور
 
درباره فعالیت‌های پس از انقلاب اسلامیِ ایشان، چه در عرصه فرهنگ و چه در عرصه سیاست، چه تحلیلی دارید؟
به نظر من، یکی از هوشمندی‌های بزرگی که ایشان به خرج داد این بود که در ماجرای بحران‌ و درگیری‌هایی که در آذربایجان به راه افتاد و دشمنان انقلاب از آن استفاده کردند و حتی بزرگانی را به اشتباه انداختند، خیلی زود خود را کنار کشید و در جهت وحدت جامعه اسلامی به رهبری امام راحل تلاش کرد. ایشان چون با تیپ‌های دانشجویی و روشنفکری ارتباط داشت، می‌توانست نقش بسیار ارزنده‌ای در پیوند حوزه و دانشگاه ایفا کند و عملا نیز در این راه دستاوردهای فراوانی را به‌دست آورد.
 
و سخن آخر؟
جا دارد مراجع و علمای حوزه علمیه قم، مخصوصا جناب آیت‌الله سبحانی(دامت برکاته)، زحمات آن بزرگوار را پیگیری و میراث فرهنگی ایشان را حفظ کنند. امیدوارم فرزند محترم ایشان، بتوانند به آثار فراوان منتشرنشده ایشان، نظم و نسق درستی بدهند و آنها را منتشر سازند و در اداره کتابخانه و مرکز بررسی‌های اسلامی، منشأ خدمات ارزنده‌ای باشند و راه پدر فاضلشان را ادامه بدهند. ان‌شاءالله.
https://iichs.ir/vdcds90f.yt0nk6a22y.html
iichs.ir/vdcds90f.yt0nk6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما