در مورد اموال منقول رضاشاه و مقدار آن روایتهای مختلفی وجود دارد. یکی از علل متفاوت بودن این آمارها، منابع متعدد ذخیرهسازی ثروت اوست که هم شامل بانکهای داخلی بود و هم بانکهای خارجی. علاوه بر بانکها، بخش مهمی از اموال رضاشاه، شامل جواهرآلات سلطنتی بود. بخشی هم به طرق مختلف در شرکتهای داخلی و خارجی سرمایهگذاری شده بود، اما موضوعی که در رابطه با اموال منقول رضاشاه قابل توجه است، نحوه جمعآوری آن است که در نوع خود میتواند جالب باشد
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ رضاشاه طمع زیادی در ثروتاندوزی داشت. ثروت او را مجموعهای از اموال منقول و غیرمنقول تشکیل میداد که از طریق زور، اختلاس، رشوه و... بهدست آمده بود. البته برخی در توجیه این ثروت بهخصوص اموال غیرمنقول همچون املاک و اراضی آوردهاند که رضاشاه برای تسلط بر مناطق مختلف جهت جلوگیری از نفوذ کمونیسم مجبور بود املاک مناطق مختلف را به تصرف خود درآورد! اما واقعیت آن است که بخش مهمی از ثروت رضاشاه شامل اموال منقول بود که به اشکال مختلف سرمایهگذاری یا پساندازشده بود. با این مقدمه کوتاه به بخشی از ثروت رضاشاه بر اساس اسناد و منابع معتبر پرداخته شده است.
آغاز ثروتاندوزی قبل از قدرت و بعد از آن
رضاشاه در خانوادهای فقیر به دنیا آمد و تا قبل از تصاحب قدرت، ثروت چندانی نداشت. او برای تأمین مخارج خود مجبور شد از همان دوران کودکی کار کند، اما این وضعیت بعد از رسیدن به سلطنت تغییر کرد و بهتدریج نام رضاشاه را در رده دومین فرد ثروتمند آسیا قرار داد. رضاشاه ثروتاندوزی خود را به واسطه موقعیت استبدادی بهدست آورد و آن را از طریق تصاحب املاک آغاز کرد. چنانکه گفته شده است، یکی از بزرگترین معایب رضاشاه، که با دوام سلطنت او بیشتر نمایان میشد، مالاندوزی او و غصب املاک و باغات مردم بهخصوص در صفحات شمال بود.
شماره آرشیو: 124064-275م
روزنامه «اطلاعات»، که در تمام مدت سلطنت رضاشاه از مداحان رژیم پهلوی بود و در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی نیز (به استثنای چند ماه آخر حیات رژیم) یک روزنامه دولتی و طرفدار سلطنت پهلوی بهشمار میآمد، در اوایل سلطنت محمدرضا پهلوی به این نقطه ضعف سرسلسله خاندان پهلوی اعتراف کرده و نوشته است: «بزرگترین نقطه ضعفی که شاه فقید پیدا کرده بود، تملک زیاد او بود که در این خصوص خیلی حریص شده بود. رضاشاه در ابتدای سلطنت این خوی بد را نداشت. از سال پنجم و ششم او را به عنوان آباد کردن املاک به این راه هدایت کردند».1 بااینحال حرص و طمع رضاشاه تنها به اموال غیرمنقول و املاک محدود نماند، بلکه بخش وسیعی از این ثروت شامل اموال منقول بود.
جمعی از مقامات کشوری و لشکری هنگام شرکت در ضیافتی در دربار در دوره رضاشاهچ
شماره آرشیو: 4901-1ع
اموال منقول رضاشاه چه بود؟
در مورد اموال منقول رضاشاه و مقدار آن روایتهای مختلفی وجود دارد. یکی از علل متفاوت بودن این آمارها، منابع متعدد ذخیرهسازی ثروت رضاشاه است که هم شامل بانکهای داخلی بود و هم بانکهای خارجی. علاوه بر بانکها، بخش مهمی از اموال رضاشاه، شامل جواهرآلات سلطنتی بود. بخشی هم به طرق مختلف در شرکتهای داخلی و خارجی سرمایهگذاری شده بود؛ بنابراین برآوردهایی که از ثروت رضاشاه شده است یا بر پایه حدس و گمان است یا بر پایه اسنادی که در آن دوره ثبت و ضبط شده است. بنا بر اهمیت و اعتبار اسناد، آمارهای ارائهشده در این نوشته نیز بیشتر بر پایه اسناد معتبر است.
علیاکبر داور، وزیر عدلیه، لایحهای به مجلس ارائه داد که طبق آن دیوان عالی اجازه مییافت نصرتالدوله را به دلیل گرفتن پنجهزار تومان رشوه در زمان تصدی وزارت مالیه محاکمه کند. هیو میلارد، دبیر دوم سفارت آمریکا، بر این باور صحه میگذارد که دستگیری نصرتالدوله و «محاکمه» و «اثبات جرمش» فقط برای آن بود که پدر نصرتالدوله را مجبور به تقسیم ثروتش با رضاشاه بکنند
یکی از اسنادی که به این موضوع اشاره کرده اسناد آرشیو وزارت امور خارجه است؛ چنانکه آرشیو وزارت امور خارجه آمریکا شواهد مستندی از ثروت رضاشاه در بانکهای خارجی بهدست میدهد و سپردههای بانکی رضاشاه در لندن را متجاوز از بیستمیلیون لیره (صدمیلیون دلار) تخمین میزند و عنوان میکند که احتمالا رقم واقعی 25 میلیون لیره (125 میلیون دلار) بوده است. آمار مربوط به داراییهای خارجی در ایالات متحده در سال 1941 نشان میدهد که داراییهای رضاشاه در این کشور هنگام برکناریاش حداقل 5/18 میلیون دلار بود.2
این گزارش همچنین در آماری دیگر مدعی است علاوه بر این، در سال 1941، شاه نزدیک به 50 میلیون دلار سپرده نیز نزد بانکهای ایرانی داشت. بنابراین، شاه حداقل ثروتی بالغ بر 200 میلیون دلار در بانکهای لندن، نیویورک، سوئیس، تهران و تورنتو برای خودش انباشته بود. این پول به نرخ امروز حداقل 7 میلیارد دلار ارزش داشت. به استناد این گزارش، این آمارها جدا از جواهرات سلطنتی و پولهایی است که هنگام خروج از کشور دزدیده شد و از بزرگترین دزدیهایی است که یک نفر در طول تاریخ انجام داده است.3
نمای داخلی قسمتی از کاخ سعدآباد و مجسمه رضاشاه (سال 1312)
شماره آرشیو: 130720-۲۷۵م
بنا بر آماری دیگر رضاشاه هنگام کنارهگیری از سلطنت، یکی از ثروتمندترین مردم جهان بود. بر اساس بایگانی وزارت خارجه ایالات متحده، وی نزدیک به 50 میلیون دلار در بانک تهران، 18 میلیون دلار در بانکهای نیویورک و حداقل 100 میلیون دلار در بانکهای لندن ذخیره کرده بود. وی همچنین مقادیر نامشخصی در بانکهای سوئیس سرمایهگذاری کرده بود. رضاشاه به بهانه خرید تسلیحات، عواید حاصل از فروش نفت ایران را به حسابهای شخصی خود در این بانکها واریز میکرد.4 اما موضوعی که در رابطه با اموال منقول رضاشاه قابل توجه است، نحوه جمعآوری آن است که در نوع خود میتواند جالب باشد.
میز کار رضاشاه در کاخ مرمر
شماره آرشیو: 130723-275م
نحوه کسب ثروت توسط رضاشاه
رضاشاه اموال خود را بر پایه فساد اعم از دزدی، تصاحب و رشوه بهدست آورده بود. گاه نیز افراد متملقی که دور او را گرفته بودند، پیشنهاد تصاحب اموال خاصی را به او میدادند. بااینحال در میان این روشها، تصاحب اموال از طریق اعمال زور، متداولترین شیوه رضاشاه برای کسب ثروت بود. او از این روش به بهانههای مختلف استفاده میکرد. چنانکه در ماه مارس 1930، علیاکبر داور، وزیر عدلیه، لایحهای به مجلس ارائه داد که طبق آن دیوان عالی اجازه مییافت نصرتالدوله را به دلیل گرفتن پنجهزار تومان رشوه در زمان تصدی وزارت مالیه محاکمه کند. هیو میلارد، دبیر دوم سفارت آمریکا، بر این باور صحه میگذارد که دستگیری نصرتالدوله و «محاکمه» و «اثبات جرمش» فقط برای آن بود که پدر نصرتالدوله را مجبور به تقسیم ثروتش با رضاشاه بکنند.5
خشک کن مورد استفاده رضاشاه برای امضای اسناد املاک غصبشده
شماره آرشیو: 130735-275م
فساد و اختلاس نیز از دیگر شیوههای رضاشاه برای جمعآوری ثروت بود. والاس موری، کاردار آمریکا در ایران، در آن دوره در مورد فساد و رشوهخواری رضاخان، چنین نوشته است: «بسیاری بر این باورند که وی در حوزه اختیارات خود، ظرف مدت یک سال نزدیک به دهمیلیون دلار اختلاس کرده است. درهرحال شکی نیست که وی در دو سال گذشته به قیمت ورشکستگی این مملکت، ثروت انبوهی را فراهم آورده است. اوضاع مملکت به گونهای است که هیچ کس جرئت نمیکند او را بازخواست کند و مانع چپاولگری او شود».6
گذشته از این موارد، گاه اطرافیان شاه، که متشکل از افرادی متملق بودند، پیشنهاد برخورداری از ثروتی خاص را به رضاشاه میدادند. از آن جمله میتوان به پیشنهاد سرپاس مختاری، رئیس شهربانی، اشاره کرد که در جلسهای که در سازمان بنادر و کشتیرانی منعقد بود، پیشنهاد خرید یک کشتی تفریحی مجلل از خزانه دولت، به منظور استفاده اختصاصی رضاشاه را داد. البته برخی به نقل از هیراد، رئیس دفتر رضاشاه، گفتهاند که طرح این پیشنهاد از سوی مختاری به دستور خود رضاشاه بوده است.7 حال که به موضوع کشتیرانی اشاره شد بد نیست به این موضوع هم اشاره شود که رضاشاه مقادیری از ثروت خود را در شرکت کشتیرانی هندرسون سرمایهگذاری کرده بود و «از سهامداران اصلی» آن بود.8
البته این ثروت شامل تمام اموال رضاشاه نبود، بلکه همانطور که گفته شد، ازآنجاکه منابع ذخیرهسازی ثروت رضاشاه بسیار متنوع بود و آمارهای مربوط به میزان این ثروت هم ناکافی است، ازاینرو اشاره به میزان ثروت جمعآوریشده تا حدودی دشوار است. بااینحال آنچه که مشخص است و در آن شکی نیست، میزان بالا بودن مقدار این ثروت است، اما نکته شایان تأمل در رابطه با ثروت جمعآوریشده وی این است که رضاشاه بهشخصه هیچگاه نتوانست از این ثروت حتی در راه امیال شخصی استفاده کند. او در نهایت تنها بخشی از ثروت اندوخته را با چند صندوق وسایل شخصی و مقادیری ارز خارجی و طلا، مسکوکات و جواهرات هنگام خروج از کشور با خود برد که بنا بر برخی از اسناد برجامانده آنها هم توسط انگلیس به سرقت رفتند.
سخن نهایی
از طمع زیاد در جمعآوری ثروت به عنوان یک بیماری روانی یاد میشود. برخی معتقدند ثروتمندانی که با وجود ثروت فراوان همچنان در جمعآوری ثروت، حرص و آز دارند، احتمالا با یک نوع بیماری مهلک روانی مواجه هستند. اگر این ادعا در مورد تمام ثروتمندان حریص صادق نباشد، بیشک در مورد دیکتاتورها و مستبدان واقعیت دارد. در این رابطه همانطور که مشخص شد، رضاشاه نیز اشتهای سیریناپذیری در جمعآوری ثروت داشت. او به بهانههای مختلف اموالی را برای خود جمعآوری کرده و در بانکهای داخلی و خارجی از آن خود نموده بود. این در حالی است که بخش مهمی از جامعه در فقر بهسر میبردند و حق کوچکترین اعتراض به وضع موجود را نداشتند.
پی نوشت:
1. محمود طلوعی، پدر و پسر، تهران، نشر علم، 1372، ص 345.
2. محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ترجمه مصطفی امیری، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389، ص 361.
3. همان، صص 261- 362.
4. محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی 1309-1298 بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ترجمه سیدرضا مرزانی، مصطفی امیری، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389، ص 18.
5. محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، همان، ص 204.
6. محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی 1309-1298 بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، همان، ص 317.
7. اسکندر دلدم، زندگی پرماجرای رضاشاه، ج 2، تهران، نشر گلفام، 1371، ص 685.
8. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 351.