سربازان کوبا وارد پایگاه آمریکا شدند!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: به دنبال بحران شدید و ناگهانی روابط آمریکا ـ کوبا، دولت آمریکا سحرگاه امروز اعلام کرد: در ناحیه گوانتانامو سربازان کوبا وارد پایگاه آمریکا شدند.
در سراسر کوبا وضع فوقالعاده و بسیج عمومی اعلام شده است.
فیدل کاسترو گفت: از تمام کشورهای خارجی برای جنگ با آمریکا داوطلب قبول میکند.
شاه: ایران زیر بار تسلط غرب نمیرود!
رادیو دهلی در برنامه فارسی دیشب خود مصاحبه شاه را با مخبر مجله هفتگی «بلیتز» چاپ بمبئی درباره روش سیاسی ایران منتشر کرد.
رادیو دهلی ضمن اشاره به مصاحبه شاه در مورد عدم فروش اسلحه ایران به پاکستان افزود: طی پاسخ به سؤالات مخبر این مجله، شاه ایران گفت: ایران مستعمره باخترزمین در خاورمیانه نیست و کشورش زیر بار هیچ گونه تسلط باختری نخواهد رفت.
شاه ایران گفت: کوشش کاملش این است که ایران واقعا مستقل باشد؛ به همین علت ایران مایل به همکاری بیشتر اقتصادی با کشورهای «سوسیالیست» میباشد.
1
رادیو لندن: دوستی ایران و بلوک شرق لطمهای به روابط ایران با آمریکا و انگلستان وارد نمیکند!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: رادیو لندن در برنامه فارسی دیروز خود، سفر شاهنشاه ایران را به کشورهای رومانی و یوگسلاوی مورد تفسیر قرار داد و توسعه روابط ایران را با کشورهای بلوک شرق تشریح کرد.
در تفسیر رادیو لندن گفته شده است: سفر اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران به رومانی و یوگسلاوی برای تحکیم رشتههای مودّت ایران با این کشورهاست. چندی است که ایران روابط سیاسی و اقتصادی خود را با بلوک کمونیست توسعه بخشیده است، اما این موضوع لطمهای به روابط با غرب بهخصوص با بریتانیا و آمریکا وارد نمیسازد.
3
مذاکرات شاه در رومانی!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: شاهنشاه که با هواپیمای جت بوئینگ 707 شرکت ملی هواپیمایی ایران وارد فرودگاه بوخارست شده بودند، از طرف حضرت چیوواستویکا، رئیسجمهوری رومانی، و دیگر سران این کشور مورد استقبال رسمی قرار گرفتند.
شاهنشاه بامداد دیروز طی مراسم بدرقه رسمی تهران را برای یک سفر سههفتهای به کشورهای رومانی، یوگسلاوی و مراکش ترک گفتند.
شاهنشاه نیم ساعت بعد از ظهر دیروز در میان استقبال گرم دولت و مردم رومانی وارد بخارست شدند و دیشب رهبران ایران و رومانی مدت 25 دقیقه پیرامون روابط دو کشور مذاکره کردند.
وزیر خارجه فرانسه: تهران و پاریس درباره ویتنام توافق نظر دارند!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: علیاحضرت فرح پهلوی، شهبانوی ایران، عصر روز پنجشنبه بنای نوبنیاد مدرسه فرانسوی تهران را که در جاده پهلوی ساخته شده است، گشودند.
آقای موریس کوو دو مورویل، وزیر امور خارجه فرانسه، که برای شرکت در این مراسم به تهران آمده بود، هنگام گشایش مدرسه فرانسوی تهران حضور داشت.
موریس کوو دو مورویل، وزیر امور خارجه فرانسه، سپس با آقای دکتر هدایتی، وزیر آموزش و پرورش، ملاقات کرد و ظهر دیروز در یک مصاحبه مطبوعاتی در محل سفارت کبرای شاهنشاهی شرکت جست.
وزیر امور خارجه فرانسه در مصاحبه دیروز اظهار داشت: من با مقامات ایرانی درباره امور سیاسی و سایر مسائل مورد علاقه دو کشور گفتوگو کرده و درباره وضع این منطقه و مناسبات ایران با همسایگان این کشور نیز تبادل نظرهایی شد.
درباره مسائل اروپایی، خصوصا مسائل مربوط به فرانسه و سازمان اتحادیه آتلانتیک شمالی، نیز مذاکراتی با مقامات ایرانی به عمل آوردهام. بهخصوص با آقای نخستوزیر درباره اوضاع اقتصادی ایران، که رو به توسعه میرود، تبادل نظر کردیم و امکانات فرانسه را برای دادن کمک در زمینههای مختلف به ایران بررسی کردیم.
مسئله ویتنام
وزیر امور خارجه فرانسه در مورد ویتنام گفت: امروز همه ملل به این نتیجه رسیدهاند که مسئله ویتنام با یک پیروزی نظامی قابل حل نیست؛ پس باید راه حل سیاسی برای این مسئله پیدا کرد و مسئله این است که در چه موقع و شرایطی، مقتضیات برای مذاکره آماده میشود.
در مورد مسئله ویتنام باید به اصول موافقتنامه سال 1954 ژنو برگردیم که ویتنام به موجب آن باید استقلال داشته باشد.
دراینباره و نیز درباره روش مسائل مهم بینالمللی، ایران و فرانسه توافق نظر دارند.
سفیر ایران به بغداد میرود
آقای دکتر
پیراسته، سفیر ایران در بغداد، قبل از ظهر روز دوشنبه تهران را به قصد بغداد ترک میگوید.
دکتر پیراسته دو هفته قبل برای گزارش حوزه مأموریت خود وارد تهران شد و با شاه دیدار کرد و مذاکراتی پیرامون مناسبات ایران و عراق با مقامات وزارت امورخارجه انجام داد.
با ورود آقای دکتر پیراسته به تهران، مذاکرات مقدماتی و غیر رسمی بین مقامات ایرانی و سفیر عراق در تهران آغاز گردید و گفته میشد که تا قبل از عزیمت آقای
آرام، وزیر امور خارجه، به همراه شاه به رومانی، به نتیجه خواهد رسید، ولی با حملات هوایی اخیر جتهای عراق به چند دهکده مرزی، مذاکرات ایران و عراق نیز قطع گردید.
اعضای شورای سلطنت
سخنگوی دربار شاهنشاهی اعلام داشت: به فرمان شاهنشاه آریامهر، فرامین اعضای
شورای سلطنت به این شرح صادر گردید:
والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی، والاحضرت شاهپور عبدالرضا پهلوی، آقایان امیرعباس هویدا، نخستوزیر، مهندس
شریفامامی، رئیس مجلس سنا، مهندس
ریاضی، رئیس مجلس شورای ملی، و
قدس نخعی، وزیر دربار شاهنشاهی.
رئیس بانک آمریکا به تهران میآید
آقای رودلف پیترسن، رئیس بانک آمریکا که بزرگترین بانک جهان است، روز یکشنبه (فردا) وارد تهران خواهد شد.
رئیس بانک آمریکا ضمن اقامت هفتروزه خود در ایران، با مقامات بانک مرکزی و مقامات دولتی ایران ملاقات و مذاکره خواهد کرد و دو سخنرانی نیز در تهران ایراد خواهد نمود.
3
پی نوشت
------------------------------------------
1.
اطلاعات، 7 خرداد 1345، صص 1 و 17.
2. همان، صص 17 و 20. در اواسط دهه 1340، استراتژی سیاست خارجی ایران از ناسیونالیسم مثبت به مستقل ملی تغییر کرد. عوامل بسیاری ضرورت تغییر در استراتژی ناسیونالیسم مثبت و اتخاذ استراتژی جدید را بهوجود آورد. در اوایل این دهه بود که کندی از حزب دموکرات به ریاستجمهوری آمریکا رسید. سیاست خارجی او بر پایه همزیستی مسالمتآمیز و پاسخ انعطافپذیر بود؛ قرارداد منع آزمایش هستهای میان دو ابرقدرت شرق و غرب به امضا رسید؛ جنگ سرد افول یافت و دوران تنشزدایی آغاز شد. تنشزدایی و بهبود روابط آمریکا و شوروی در روابط اقمار آنها تأثیر گذاشت. از سوی دیگر مسائلی مثل شکلگیری جنبش عدم تعهد و تأسیس اوپک، درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و کاهش توجه این کشور به خلیج فارس و ثبات سیاسی بهوجودآمده در دهه 1340 در داخل ایران، ضرورت اتخاذ یک استراتژی مناسب در سیاست خارجی برای ایفای یک نقش فعال را برای ایران بهوجود آورد.
بر همین اساس استراتژی مستقل ملی در سیاست خارجی ایران مطرح شد.
رک: فرد هالیدی،
دیکتاتوری و توسعه سرمایهداری در ایران، ترجمه فضلالله نیکآیین، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1358، ص 262.
به گفته محمدرضا پهلوی، در سیاست مستقل ملی مانند ناسیونالیسم مثبت، تأکید اصلی بر لغت «ملی» است؛ یعنی همه تصمیمهای مربوط به ما باید در داخل کشور گرفته شود و ما خودمان بهوجودآورنده این سیاست باشیم. او تصریح کرده است که سیاست مستقل ملی ضامن حداکثر استقلال سیاسی و اقتصادی ممکن و در مسیر مصالح و منافع ملی است. این سیاست به ما آزادی عمل فراوان میبخشد تا در راه پیشرفت برنامههای سازندگی خود، از تجربه فنی و مهارتهای مختلف دیگران بهره گیریم بیآنکه از این بابت دست خویش را با قید و بندهای ناخواسته بسته باشیم. بر این اساس وی سه شاخص را در ارتباط با استراتژی سیاست مستقل ملی مطرح کرد (رک: سیدجلالالدین مدنی،
تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، دفتر انتشارات اسلامی، 1361، صص 164 تا 178):
1. آمریکا قدرت حامی
این اصل ادامه اصل اتحاد با غرب در استراتژِی ناسیونالیسم مثبت بود، با این تفاوت که نقش آمریکا هر چه بیشتر پررنگ شده بود؛ بهگونهای که ایران ستون اصلی اعمال سیاستهای آمریکا در منطقه لقب گرفته بود. آمریکا همچنان بهویژه پس از بالا رفتن قیمت نفت، مقادیر زیادی تجهیزات پیشرفته نظامی برای ایران تأمین میکرد و دو کشور باز هم به انجام دادن مانورهای مشترک نظامی و امنیتی ادامه میدادند. آمریکا یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران بود و مقادیر زیادی نفت از ایران میخرید و کالاهای مصرفی و دیگر محصولات را به ایران صادر میکرد.
رک: علیرضا ازغندی،
روابط خارجی ایران 1357-1320، تهران، نشر قومس، 1382، ص 55.
روابط ایران بهویژه با روی کارآمدن نیکسون و طرح دکترین او گسترش یافت. نیکسون در سال 1969م (1347) دکترین خود را ارائه داد. این دکترین از کشورهای همراه آمریکا میخواست امنیت مناطق خود را خودشان تأمین کنند. این سیاست در واقع به نوعی تشویق رژیمهای وابسته به آمریکا از قبیل کره جنوبی، ویتنام جنوبی، فیلیپین و ایران به مسلح شدن بیشتر بود.
این دکترین در تراژدی سیاست قدرتهای بزرگ ریشه دارد؛ قدرتهایی که به دنبال هژمونی بر دنیا هستند، اما به واسطه محال و دور بودن این ایده، درصدد هژمونی در مناطق خودشان و موازنهسازی در مناطق دیگر دنیا از طریق بازیگران همراه برمیآیند.
بر اساس این دکترین و همچنین خواست خود محمدرضا پهلوی، ایران مسئولیت امنیت منطقه را قبول کرد و روابط بازرگانی و تجاری بهویژه در زمینه نظامی گسترش بسیاری یافت؛ بهطوری که در سالهای 1349 تا 1354، ایران 6/ 9 میلیارد دلار اسلحه و تسلیحات نظامی از آمریکا خرید و حدود شصتهزار مستشار آمریکایی در ایران مشغول بهکار شدند. علاوه بر آن در زمینههای دیگر نیز قراردادی به ارزش پانزدهمیلیارد دلار بدون صادرات نفتی به امضا رسید که از جمله موارد پیشبینیشده فروش هشت نیروگاه اتمی، آپارتمان، بیمارستان، تأسیس یک مجتمع الکترونیکی، تأسیس کارخانه ساخت ماشینآلات کشاورزی، احداث بزرگراهها و مراکز آموزشی بود.
رک: محمد ترکمان،
ماهیت و عملکرد امپریالیسم آمریکا در ایران، تهران، انتشارات رسا، 1359، ص 42.
2. همزیستی مسالمتآمیز با همسایگان:
این اصل نشاندهنده تغییری بود که در سیاست خارجی ایران بهوجود آمد. به دنبال پایان یافتن مرحله جنگ سرد و شروع تنشزدایی و تغییر در سیاست خارجی آمریکا و شوروی، ایران نیز تغییراتی در سیاست خارجی خود بهوجود آورد و از همزیستی مسالمتآمیز بهویژه با شوروی سخن گفت. محمدرضا پهلوی در سال 1341 به شوروی اطمینان داد که به هیچ قدرت خارجی اجازه نخواهد داد در ایران پایگاه نظامی ایجاد و شوروی را تهدید کند. بدینترتیب یکی از عوامل نارضایتی شوروی، که عضویت ایران در
پیمان بغداد بود، از بین رفت و به دنبال سفر شاه به این کشور، یک قرارداد عمده اقتصادی به منظور ایجاد مجتمع فولاد اصفهان و کارخانه ماشینسازی اراک و یک قرارداد نظامی به ارزش 110 میلیون دلار به امضای دو کشور رسید. در سال 1352 طرحهای مهمی مانند گسترش ماشینسازی اراک، افزایش صدور گاز و محصولات پتروشیمی، استفاده مشترک از آب رودخانههای مرزی و فروش 550 میلیون دلار جنگافزار مورد موافقت طرفین قرار گرفت و درکل روابط دو کشور تا زمان انقلاب اسلامی رو به گسترش بود.
رک: س. ایوانف،
نشریه وزارت امور خارجه، دوره سوم، ش 1 (شهریور 1341)، ص 274.
از سیاست اعلامی تا سیاست اعمالی
با توجه به مطالب گفتهشده نقدهای جدی به رویکرد محمدرضا پهلوی و اصول سیاست خارجیاش در دهه 1340 وارد است. در وهله اول باید گفت که سیاست مستقل ملی نیازمند پیریزی و بنیان نهادن حکومتی دموکراتیک و مردمسالار است؛ مردمسالار از این بابت که هر کشوری با توجه به خودیار بودن نظام بینالملل و برای داشتن قدرت چانهزنی در عرصه بینالمللی نیازمند حمایت داخلی است. این حمایت وابسته به ارتباط مستحکم دولت و ملت و وجود جامعه مدنی و احزاب قوی است که بتوانند خواستها و نیازهای توده مردم را به رهبران منتقل کنند، اما شیوه حکمرانی محمدرضا کاملا با این اصل در تضاد بود. اصولا سیاست مستقل ملی نه ملی بود و نه مستقل. محمدرضا دیکتاتوری تمامعیاری در پیش گرفته بود که اختیار و حاکمیت را از بدنه جامعه سلب کرده بود و اجازه نمیداد مردم، که صاحبان اصلی قدرت هستند، اراده خود را محقق سازند؛ به همین دلیل یکی از اصول سیاست خارجی شاه در این مقطع زمانی تکیه بر یک ابرقدرت به نام ایالات متحده بود که یکی از دو ابرقدرت فضای جنگ سرد بهشمار میآمد. در واقع شاه به دلیل اتکا نداشتن به اراده مردم مجبور بود به قدرت خارجی روی آورد و حمایت آمریکا را پایه رژیم سیاسی خود قرار دهد. در همین حال او برای اینکه با اعتراض و خشم ابرقدرت دیگر، یعنی اتحاد جماهیر شوروی، نیز مواجه نشود، مجبور شد امتیازاتی نیز به آنها واگذار کند.
رک: جلالالدین مدنی،
تاریخ تحولات سیاسی و روابط خارجی ایران، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1370، ص 143.
از سوی دیگر شرط عملی شدن سیاست مستقل ملی در هر کشوری این است که آن کشور بکوشد بیش از آنکه نگاه خود را به بیرون معطوف کند نگاهش به داخل باشد؛ یعنی برای پیشرفت و توسعه در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی و تکنولوژیک و استقلال باید به جای نیاز به خارج، نقطه اتکای خود را بر ظرفیتها و پتانسیلهای درون بگذارد. این در حالی بود که شاه عکس این عمل را انجام میداد. به تعبیری او به جای اینکه به دنبال استقلال از جهان بیرون باشد همواره میکوشید نیازهای داخلی را از سریعترین راه ممکن، که همان خرید از خارج بود، تهیه کند. بهترین مثال در این زمینه قراردادهای نظامی و اقتصادی بود که محمدرضا پهلوی در این مقطع زمانی با آمریکاییها امضا کرد؛ وارداتی که حتی برای استفاده از آن نیاز به ورود مشاوران خارجی بود و شامل حال علم و تکنولوژی نمیشد. بدین ترتیب شاه به جای اینکه سیاست مستقل ملی را در پیش گیرد، عملا روالی را در پیش گرفته بود که به وابستگی هر چه بیشتر کشور انجامید. همین وابستگی یکی از پایههای اصلی انقلاب اسلامی در سال 1357 شد و در نهایت با رهبری امام خمینی فرو ریخت.
برای مطالعه بیشتر رک:
سیاست خارجی مستقل ملی: از شعار تا واقعیت
از ناسیونالیسم مثبت تا سیاست مستقل ملی
3.
اطلاعات، 7 خرداد 1345، صص 1، 17 و 20.