ساواک به دنبال آیتالله مشکینی برای جلوگیری از منبر رفتن او!/توضیحاتی درباره «سانسور نامهها»!/«مکارم شیرازی برای آیتالله خمینی دعا کرد؛ مراتب جهت اقدام اعلام میشود»!/وضع حساس خاورمیانه در مذاکرات خصوصی شاه و سلطان حسن دوم!/بازدید نخستوزیر از سد لتیان/سفیر ایران در دهلی به تهران آمد/نمایشگاه هنر هفتهزارساله ایران تمدید شد/با طرح جدید، تعداد زیادی از زندانیان مواد مخدر آزاد خواهند شد!/آخرین دفاع متهمین شبکه حزب توده شروع شد/فروش گاز مایع به ژاپن/«قرارداد ذوب آهن و گاز در وزارت امور خارجه مبادله میشود»/دانشآموزان ایرانی در سه ماه تعطیلات تفریح و وسیله آموزش ندارند!
ساواک به دنبال آیتالله مشکینی برای جلوگیری از منبر رفتن او!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 29 خرداد 1345 درباره شیخ علی مشکینی «برابر گزارش ساواک جنوب غرب برابر تحقیقات معموله در هیچ یک از مساجد خیابانهای عباسی و چهارراه عباسی، روحانی فوق شناخته نشد تا نسبت به جلوگیری از منبر رفتن وی اقدام لازم به عمل آید».[1]
توضیحاتی درباره «سانسور نامهها»!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 29 خرداد 1345 «در حین سانسور نامهها دو فقره نامه رسیده از نجف فرستنده محمد مظفری[2] بهدست آمد که گیرنده اولی آقای حاج شیخ عبدالرحیم سامت[3] میباشد که یک فقره رسید مبلغ پانصد تومان به امضای آقای خمینی پیوست بود و همچنین گیرنده نامه دومی حاج شیخ هادی باریکبین به ضمیمه یک فقره نامه خمینی که به شیخ هادی اجازه داده وجوهات حاصله از سهم امام و غیره را صرف حوزه علمیه نمایند».
در «نظریه منبع» این گزارش آمده است: از مفاد نامه این طور استنباط شده که بین آقای پرهیزکار و آقای خمینی اماناتی رد و بدل گردیده است.
در «نظریه رهبر عملیات» نیز میخوانیم: «شیخ رحیم سامت، فرزند میرزا حسن که بیوگرافی ملحق به عکس مشارالیه طی شماره 290-30 /1 /44 از طریق ساواک تهران تقدیم گردیده، از کسانی است که سهم امام را جمعآوری و طبق دستور آیتالله حکیم و [امام] خمینی عمل میکند».
در بند دوم «نظریه رهبر عملیات» آمده است: طبق اطلاع در اواخر سال 1344، شیخ هادی باریکبین فرزند ابوالقاسم که در این ساواک فاقد سابقه مضره سیاسی بایگانیشده است، به طور قاچاق از راه خرمشهر و یا مرز بازرگان به نجف مسافرت و با آقای خمینی ملاقات نموده است. مشارالیه مجتهد در مسجد آقاکبیر قزوین میباشد.
در بند سوم «نظریه رهبر عملیات» نیز میخوانیم: حاج محمد پرهیزکار، فرزند حاجی بابا که از بازرگانان قزوین میباشد، طبق سوابق موجود مشارالیه تلگرافی در سال 1331 به دکتر مصدق مخابره و او را قهرمان ملی ایران معرفی و ورود وی را تبریک میگوید.[4]
«مکارم شیرازی برای آیتالله خمینی دعا کرد؛ مراتب جهت اقدام اعلام میشود»!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 29 خرداد 1345 «آقایان ناصر مکارم و اسلامی واعظ پس از خاتمه سخنرانی مذهبی در بازار بزازها جهت آقای خمینی دعا نمودند و نیز آقای صدرالدین طباطبائی طلبه در مسجد اصفهانیها و آقای میرزا محمود کلینی، کارمند شرکت مطیع در خرمشهر، جهت آقای خمینی دعا نمودهاند. مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام اعلام میگردد».[5]
وضع حساس خاورمیانه در مذاکرات خصوصی شاه و سلطان حسن دوم!
«یونایتد پرس» از رباط گزارش داد: به دنبال پایان بازدید رسمی شاهنشاه ایران از مراکش، از روز یکشنبه شاهنشاه و اعليحضرت سلطان حسن دوم، مذاکرات خصوصی خود را در منطقه ییلاقی «افرانه» در ساحل اقیانوس اطلس شروع کردند.
به طور قطع مهمترین مسئلهای که در مذاکرات سران دو کشور مطرح شده موضوعات مربوط به وضع خاورمیانه است که به دنبال اظهارات اخیر ناصر وخیمتر گردیده است.
شاهنشاه که روابط صمیمانهای با اعليحضرت ملك فيصل، پادشاه عربستان سعودی، دارند، به نظر میرسد که مایل هستند پادشاه مراکش نیز سیاست خود را در خاورمیانه بر اساس پشتیبانی از ایران و عربستان سعودی قرار دهند.
پادشاه مراکش نسبت به نظريات شاه ایران کمال توجه را دارند.
بههرحال به طور قطع سفر شاهنشاه ایران به مراكش روابط دو کشور را به صورت محسوس محکمتر میکند و از طرفی دیگر این ملاقات گامی در جهت تقویت بیشتر مسئله تشکیل کنفرانس اسلامی است.
به نظر میرسد مراکش نیز مانند کشور همسایه خود تونس مایل به تشکیل چنین کنفرانسی است، اما نمیخواهد که خود را با مسائل سیاسی ناشی از تشکیل این کنفرانس آلوده کند.
دولت مراکش تاکنون در دنیای عربی علنا جانب يك دسته را علیه دسته دیگر نگرفته است، اما بدون تردید نسبت به آنچه که تحت عنوان کشورهای عربی انقلابی یعنی مصر، عراق، سوریه و الجزایر عنوان میشود، با شک و تردید و بدگمانی مینگرد.
این بدگمانی پس از مسافرت شاهنشاه ایران، طی ماههای آینده با سفر پادشاه سعودی نیز افزایش خواهد یافت.
سفر پادشاه سعودی به مراكش قرار است در ماه سپتامبر آینده بعد از تشکیل احتمالی کنفرانس سران اسلامی انجام بگیرد.
بازدید نخستوزیر از سد لتیان
صبح امروز آقای نخستوزیر از سد لتیان، که در دست ساختمان است، بازدید به عمل آورد. در این بازدید آقای مهندس منصور روحانی، وزیر آب و برق، و آقای مهندس دیلمقانی، مدیر عامل سازمان آب منطقهای، حضور داشتند.
سد مزبور تا اواخر سال آینده آماده بهرهبرداری خواهد بود.
سفیر ایران در دهلی به تهران آمد
دیشب آقای دکتر جلال عبده، سفیر ایران در دهلی، جهت انجام مذاکراتی با مقامات ایرانی وارد تهران شد.
نمایشگاه هنر هفتهزارساله ایران تمدید شد
روزنامه «اطلاعات» نوشت: دولت ایران بنا به تقاضای بسیاری از کسانی که مایل بودند از نمایشگاه هنر هفتهزارساله ایران دیدن کنند، تا مدت دو هفته دیگر این نمایشگاه را تمدید کرد.
این تصمیم به درخواست مؤسسه اسمیت سونیا در واشنگتن اتخاذ گردیده است.
به قراری که مقامات مؤسسه اظهار میدارند روزی چهارصد نفر از نمایشگاه هنر هفتهزارساله ایران بازدید مینمایند و این تعداد بیش از تماشاگران نمایشگاههای قبلی نظیر آن بوده است.
با طرح جدید، تعداد زیادی از زندانیان مواد مخدر آزاد خواهند شد!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: امروز کسب اطلاع شد که بر اثر مطالعات فراوان مقامات قضایی، در نظر است طرح اصلاحی در مورد زندانیان محکوم تهیه شود.
فکر تهیه این طرح براساس گزارش اداره زندانها و بررسی وضع زندانیان محکوم در سراسر کشور مورد توجه قرار گرفته است.
با مطالعاتی که دراینباره انجام شده در صورت تهیه طرح و تصویب و اجرای آن عده زیادی از زندانیان و مخصوصا زندانیان مواد مخدر، که هماکنون بابت غرامت قانونی در زندان بهسر میبرند، آزاد خواهند شد.
آخرین بررسی دادگستری در تهیه طرح اصلاحی مذکور توجه به بالا بردن بهای بازخريد زندان در مورد غرامت از روزی پنجاه ریال به روزی دويست ریال است. به این ترتیب که در حال حاضر زندانی محکوم به زندان و غرامت پس از گذراندن ایام محکومیت باید در برابر رقم غرامتی که محکوم شده، به قرار روزی پنجاه ریال در زندان بهسر برد، درحالیکه با تصمیم اخیر و تبدیل بهای بازخريد زندان از پنجاه به دویست ريال مدت کمتری از بابت غرامت در زندان خواهد ماند.
آخرین دفاع متهمین شبکه حزب توده شروع شد
ساعت 7:30 صبح امروز پنجمین جلسه علنی دادگاه شماره دو تجدید نظر اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی به ریاست تیمسار سرلشکر موسی عالم مروستی تشکیل شد و محاکمه هفت تن اعضای شبکه حزب منحله توده ادامه یافت.
در این جلسه ابتدا آقایان دکتر بهرهور و سرهنگ معتمد، وکلای مدافع، به نام آخرین دفاع از موکلین خود دفاع کردند؛ سپس ستوان دوم هوایی سابق، پرویز حکمتجو (متهم ردیف یکم) و بعد علی خاوری (متهم ردیف دوم) لوایحی که به عنوان آخرین دفاع تهیه کرده بودند خواندند.
در ساعت 11:10 جلسه به عنوان تنفس تعطیل شد و دنباله دادرسی به ساعت 7:30 صبح فردا موکول گردید.
فروش گاز مایع به ژاپن
مذاکراتی بین ایران و ژاپن برای فروش گاز مایع به ژاپن در جریان است.
در مسافرت اخیر دکتر اقبال، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره شرکت ملی نفت، به ژاپن دراینباره مذاکراتی صورت گرفت و اینك دنباله آن ادامه دارد.
«قرارداد ذوب آهن و گاز در وزارت امور خارجه مبادله میشود»
آقای اسکاچكف، رئیس کمیته دولتی همکاری اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی با کشورهای خارجی، ساعت 4:30 بعد از ظهر امروز با هواپیما وارد تهران میشود.
آقای اسکاچکف تا روز 7 تیرماه در ایران توقف خواهد کرد و روز 5 تیر اسناد مربوط به قراردادهای ذوب آهن و گاز را در وزارت امور خارجه با آقای آرام، وزیر امور خارجه، مبادله خواهد نمود.
همراه آقای اسکاچکف، رئیس تشریفات، کميته دولتی همکاری اقتصادی اتحاد شوروي، يك متخصص امور ایران و يك نفر مترجم به ايران خواهند آمد.
آقای اسکاچكف به دعوت سازمان ذوب آهن ایران از اصفهان و محل کارخانه ذوب آهن و فعالیتهایی که به وسیله کارشناسان دو کشور در این شهر آغاز شده دیدن میکند.
وی صبح فردا با آقای دکتر عالیخانی، وزیر اقتصاد، و روز سهشنبه با آقای دکتر آموزگار، وزیر دارایی، ملاقات خواهد کرد.
دانشآموزان ایرانی در سه ماه تعطیلات تفریح و وسیله آموزش ندارند!
روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: خبری داشتیم که مقامات فرهنگی تصمیم گرفتهاند از تعطیل مدارس در فصل تابستان خودداری شود و به دانشآموزان اجازه داده بود از زمین ورزش و کتابخانه و آزمایشگاه مدارس برای بازی و مطالعه و تحقیق استفاده کنند.
محصلین، در فصل تابستان سه ماه و بلکه متجاوز از آن تعطیل دارند؛ زیرا از اوایل خرداد که فصل امتحانات شروع میشود، در واقع تعطیل مدارس نیز آغاز میشود تا مهرماه، که مجددا موسم درس خواندن فرا میرسد.
نهایت در خردادماه، یعنی تا پایان امتحانات، محصلين سرگرم آماده شدن و سپس امتحان دادن هستند، ولی از اول تیر تا آخر شهریور به معنای کلمه سرگرداناند.
این مشکل بزرگی است هم برای محصلین و هم برای خانوادهها؛ برای اینکه بچه اگر در خانه بماند، مزاحم اهل خانه است و اگر از خانه بیرون برود، کجا برود؟ در ممالکی که این گونه مسائل حل شده برای هر دسته از جوانان و نوجوانان مطابق ذوق آنها راهی گشوده است که بیکار و سرگردان نمانند. آن که اهل ورزش است وقتش را به ورزش میگذراند؛ چون در هر محلهای يك يا چند باشگاه ورزشی، زمین ورزش و استخر شنا هست که با شرايط سهل و در محیط مطمئن هم اطفال، هم نوجوانان، هم جوانان به تناسب سن خود میتوانند وسایل یادگیری و تمرین در آنجا بیابند.
آن که ذوق مطالعه دارد کتابخانهها و موزههای متعدد شهر به رویش باز است. آن که بخواهد گردش کند به قدر کافی گردشگاه و پارك در دسترس دارد و بالاخره آن که دنبال کار باشد، میتواند هر نوع کاری متناسب با قریحه خود پیدا کند؛ چون هیچ کاری عار نیست و اگر کودکی در خیابان روزنامه فروخت نه تحقیرش میکنند نه به غرورش بر میخورد و ای بسا اطفال و جوانان که خرج تحصیل خود را در همین چندماهه تعطیل فراهم میکنند.
اما بدبختانه معدودند محصلين ما که در تابستان کار میکنند و به جز این عده ناچیز، مابقی هیچ کاری ندارند به جز گردش در خیابانها و چرخیدن در کوچه و خانه.
این است که شاگرد مدرسه وقتی تعطیلات تابستان را پشت سر میگذارد و به کلاس قدم میگذارد جز خاطره گنگ و مبهمی از آنچه سال گذشته آموخته است در خاطر ندارد و يك «واو» بر معلومات خود نیفزوده، بلکه محفوظاتش را نیز از یاد برده است.
اما اگر انصاف بدهیم، شاگرد مدرسه در این میان تقصیری ندارد و این ما هستیم که باید از خودمان بپرسیم کدام باشگاه، کدام زمین، کدام استخر، کدام کتابخانه، کدام موزه، کدام پارك و کدام کتاب در اختیار فرزندانمان گذاشتهایم که آن را گذاشتهاند و دنبال هرزهگردی یا هرزهگویی در خیابان و کوچه رفتهاند؟![6]
[2]. آیتالله محمد مظفری در سال 1304ش در قریه آقابابا دشتابی از توابع قزوین در خانوادهای متدین به دنیا آمد. دروس مکتب را نزد پدرش مرحوم ملاابراهیم و ملاغلامرضا فراگرفت. در سال 1324 وارد حوزه علمیه قزوین شد و تا سطوح عالی در این حوزه تحصیل کرد. در سال 1330 به حوزه علمیه قم رفت و از محضر استادانی همچون آیتالله العظمی بروجردی و آیتالله العظمی مرعشی نجفی استفاده کرد و پس از آن راهی نجف اشرف شد و سالهای متمادی در آن دیار از محضر علمای بزرگ از جمله آیتالله العظمی خویی بهره گرفت و در حدود سال 1353ش به شهر قزوین بازگشت و تا پایان عمر، در سنگر تحقیق و تألیف و تدریس و اقامه جماعت به فعالیت مشغول شد. ایشان از اعضای هیئت علمیه قزوین بود که در جریان انقلاب اسلامی نیز همراه با دیگر علمای قزوین در فعالیتها شرکت میکرد. وی در 27 اسفند 1380 در قزوین درگذشت و در حرم شاهزاده حسین(ع) قزوین به خاک سپرده شد.
[3]. آیتالله حاج شیخ رحیم سامت، فرزند میرزاحسن از نوادگان مولا رفیعالدین واعظ قزوینی (صاحب کتاب ابوابالجنان)، در 6 ربیعالثانی 1321ق/ 10 تیر 1282ش، در قزوین به دنیا آمد. در مدارس قزوین تا سیکل اول دبیرستان درس خواند و سپس به دلیل نبود امکان ادامه تحصیل در آن زمان، چندی در بازار به کسب و کار مشغول شد و بعد به علوم حوزوی روی آورد. در حوزههای علمیه قزوین، قم، اصفهان و نجف اشرف، از محضر علمای بزرگ عصر، از جمله آیتالله حاج سیدابوالحسن اصفهانی(ره) درس آموخت. بازگشت او به قزوین، که پس از یک دهه دوری از شهر بود و تلاش ایشان به همراه دیگر علمای قزوین برای احیای حوزه علمیه شهر، یکی از فعالیتهای در خور توجه ایشان است. با آغاز نهضت امام خمینی(ره)، ایشان یکی از کسانی بود که علم مبارزه بر دوش گرفت و همراه دیگر علمای شهر، در مسیر تحقق نظام مقدس اسلامی گام برداشت. آیتالله حاج شیخ رحیم سامت، پس از عمری خدمت و تلاش، در بهمنماه سال 1378 درگذشت.
رک: هفتهنامه طلوع، ش 61 (16 بهمن 1379).
[4]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 1، ص 277.
[5]. آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول، ص 244.